روباه پیر و عقاب آمریکایی؛ ماموریت بازگشت به گلوگاه استراتژیک؛ مدیریت این روند به بریتانیا واگذار شده است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۰ ۱۴۰۴/۶/۲۹ | کد خبر: 177996 | منبع: |
پرینت
![]() |
روباه پیر و عقاب آمریکایی؛ ماموریت بازگشت به گلوگاه استراتژیک؛
اعلام صریح رییسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، از اقامتگاه سلطنتی بریتانیا مبنی بر تلاش برای بازپسگیری پایگاه راهبردی هوایی بگرام در افغانستان، حامل پیامهایی ژرف در سطح ژیوپلیتیک منطقهای و جهانی است.
در سال ۱۸۸۶ با ترسیم مرزهای کنونی افغانستان توسط امپراتوری بریتانیا و روسیه تزاری؛ این کشور عملاً به حوزه نفوذ بریتانیا پیوست؛ در حالیکه آسیای مرکزی تحت سیطره روسیه قرار گرفت. حتی پس از استقلال نمادین افغانستان در سال ۱۹۱۹ این کشور در مدار سیاستهای لندن باقی ماند. اگرچه در امور داخلی تا اندازهای خودمختار بود؛ اما سیاست خارجی آن مستقیم توسط بریتانیا مدیریت و شکل میگرفت؛ سنتی که با اندک تغییرات تا امروز نیز ادامه دارد.
در وضعیت کنونی، طالبان با اعمال سیاستهای سرکوبگرانه داخلی، از جمله حذف زنان از عرصه عمومی، ممنوعیت آموزش دختران و سرکوب مخالفان، با واکنش حداقلی از سوی غرب مواجهاند. این سکوت، برخاسته از توافقی نانوشته و تاریخی است که در امور داخلی تان دخالت نمیکنیم؛ اما در مسایل خارجی، کنترل با ماست.» به همین دلیل، حتی سفر وزیر خارجه طالبان به پاکستان بدون هماهنگی با غرب امکانپذیر نیست.
سخنان ترامپ درباره بازپسگیری بگرام، نه صرفاً یک موضعگیری نظامی؛ بلکه یک پیام سیاسی به بریتانیا تلقی میشود: با نیروهای نیابتی خود در افغانستان مذاکره کنید و مسیر بازگشت ما به بگرام را هموار سازید. هدف، نزدیکی به گلوگاه استراتژیک چین است؛ و اگر این مسیر بسته بماند، آمریکا ممکن است به گزینههای قهری روی آورد.
پرسش اساسی در برابر طالبان این است که:
آیا طالبان در ازای بهرسمیت شناختهشدن؛ حاضر به واگذاری بگرام خواهند شد؟
آیا از طریق پرسونل امنیتی سفارتها؛ افکار عمومی را مدیریت خواهند کرد؟
با کشورهای منطقه که نسبت دشمنی با بلوک غربی روابط نزدیک برقرار کرده اند، چگونه تعامل خواهند کرد؟1
به نظر میرسد تصمیم ترامپ قاطعانه است. در صورت مخالفت طالبان، با توجه به مصوبه اخیر کنگره آمریکا مبنی بر تبادل اطلاعات با نیروهای مخالف طالبان، گزینه آزادسازی شمال افغانستان؛ هرچند فعلاً ضعیف است؛ اما می تواند یکی از گزینه ها باشد.
از سوی دیگر، احتمال بروز شکاف درونی میان جناحهای درانی و غلزایی طالبان وجود دارد؛ گزینهای که نباید نادیده گرفته شود.
در چنین شرایطی، فرصت مناسبی برای نیروهای مخالف فراهم شده تا با بهرهگیری از ابزارهای سیاسی، رسانهای و میدانی، نقش اخلالگر را ایفا کنند و اجازه ندهند بار دیگر، مانند توافق نامه ننگین دوحه، از معادلات بازی به صورت مطلق کنار گذاشته شوند؛ بهویژه آنکه مدیریت این روند به روباه پیر، بریتانیا واگذار شده است.
بریتانیایی که در هیچ برههای تاریخ نگاه مثبت به جهان فارسی نداشته است.
هرچه باشد، یک مساله روشن است: ایالات متحده مصمم است به بگرام بازگردد؛ چه از مسیر تعامل و چه از مسیر زور.
جلالی
>>> احمدی
اکنون ترامپ صریحا اذعان کرد که پایگاه بگرام را دوباره تلاش میکنیم در کنترول خود داشته باشیم البته با یک لحن بادارانه این را حرف را به زبان آورد . به همه هویداست که تالبان در چهار سال گذشته بدون کدام منبع درآمد داخلی ، از پول نقد ، امریکا ها تمویل و تغذیه میشوند ،البته این پول ها هفته وار به جیب تالبان واریز میشود . در طی مدت حکمرانی تالبان ، آنچه خواست امریکا ها بود بر آورده نشد، که همانا ناامن ساختن مرز های شمالی افغانستان بود این امر نه بخاطر آنکه تالبان خواستار انجام آن نیستند ، بلکه ساختار غیر متجانس بودن تالبان این ماموریت یا از اعمال آم باز میدارد که وابستگی و تار و پود ، قوی و عمیق منطقه ای دارند که نه تنها لجام شان در دست امریکا ، بلکه روس ، ایران و چین هم خواست های در افغانستان دارند .
اینکه چرا امریکا ، یکباره این تصمیم را رسانه یی کردند ؟
امریکا از وضع جهان چند قطبی احساس خوبی ندارد. خوب میدانند که روس ها ادعای ارضی و و مرزی دارند اینکه میدانند که چینایی ها خواستار جزیره تایوان اند به همین ترتیب کره شمالی و ایران .. کشور های که ضد سیاست های امریکا اند . یگانه منطقه که میتواند دژ نظامی نزدیک مستحکم در برابر سیاست های ، چین و روسیه باشد ، آن افغاسنان است به همین ملحوظ امریکایی ها حضور نظامی خود را حتمی میدانند .
>>> عملا در بگرام هستند
>>> مقامات آمریکایی افشا کرده اند که میان طالبان و مقامات آمریکا گفتگو های در جریان است تا آمریکایی ها در پایگاه نظامی بگرام حضور پیدا کنند. این حضور، بهگفته منابع، میتواند با هدف مبارزه با تروریسم جهانی بهویژه تهدیدهایی داعش انجام شود.
اما در مقابل، طالبان نیز ظاهراً خواستههایی مهمی دارند، از جمله: بهرسمیت شناختهشدن حکومتشان از سوی آمریکا، آزادسازی داراییهای مسدودشده افغانستان در بانکهای خارجی؛ و کاهش فشارهای دیپلماتیک و تحریمی علیه حکومت طالبان؛
این گفتگو، ها میتواند نشاندهنده یک چرخش تاکتیکی در سیاستهای دو طرف هم طالبان و هم آمریکایی ها بهدنبال جلوگیری از شکلگیری تهدیدهای جهانی از خاک افغانستان باشد.
طالبان بهدنبال مشروعیت بینالمللی و دسترسی به منابع مالی خود هستند.
به هر صورت طالبان بیست سال علیه اشغال امریکا جنگیدند، حالا میخواهند همان امریکا دوباره به بگرام برگردد. این چرخش، واکنشبرانگیز و پر از تناقض است؛ برای بسیاری، نوعی عقبگرد و معامله با همان دشمن دیروزی بهحساب میآید.
احمد سعیدی
>>> نبی ساقی
ترامپ و بگرام
سخنان ترامپ صریح و واضح این بود که طالبان به ما نیاز دارند و ما نیازهای شان را بر آورده میکنیم و بگرام را پس میگیریم.
سخنان ترامپ هیچ چراغ سبزی به مخالفان و جبهات مقاومت نبود.
حالا توپ در میدان حاکمان افغانستان است. اگر بگرام را بدهند جنگ و شعار بیست سالهشان بیمعنا و صفر میشود و اگر ندهند آن وقت ترامپ شاید روی گزینههای دیگر فکر کند.
احتمال اینکه امارت، مثل جمهوریت رفیق آمریکا شود بعید نیست. سیاست همداسی دی.
رهبری فصل بعدی جهاد را ناچار کمونیستها و ویدا ساغری، به عهده بگیرد!