اعتیاد و انحراف جوانان و عوامل آن
 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۱۵    ۱۳۹۰/۴/۱۹ کد خبر: 24328 منبع: پرینت

اعتیاد به مسکرات و مواد مخدر و انحراف جوانان در جامعه به حیث یک مشکل جدی و یک آفت تباه کن و مصیبت بار درآمده است. ما می دانیم که جهت مجادله و مداوا با هر مرض و یا مشکل و تکلیف فردی و اجتماعی در مرحله نخست به تشخیص و بررسی ریشه و علل آن می پردازند، زیرا تا زمانیکه منشأ و علت آن مکشوف و رد یابی نشود، دریافت راه حل و درمان آن مقدور نخواهد بود.
اعتیاد از نظر لغوی به معنی عادت و خوګرفتن دوامدار به چیزی و آن را پیاپی خواستن است، اعتیاد به مواد مخدر و مسکرات نیز در اثر انګیزه ها و عوامل متعدد توأم باهم به وجود می آید. این عوامل هر کدام به صورت مستقیم و غیرمستقیم و با درجه و پیمانه های متفاوت تأ ثیرات در اشاعت اعتیاد و انحراف دست به هم داده و اثر میګذارد. لذا مجموع عوامل و انګیزه های مختلف است که باعث می شوند، شخص به راه انحرافی و اعتیاد کشانیده شود و زمینه های نا سالم روانی، جسمی و محیطی، اقتصادی، فرهنګی و حتی سیاسی را به بار آورد. بنابران میتوان ګفت که اعتیاد معلول عامل واحدی نبوده، بلکه مجموعه ای ازعوامل عدیده است که به آن جان میدهد. لذا بجا خواهد بود تا نخست مکث کوتاهی بر ضررهای آن نموده و بعد به شناسایی عوامل آن بپردازیم.

مصرف مواد مخدر و عواقب آن:
بر اساس نظریات متخصصین علوم طب و سایکالوژی و همچنان ریسرچ ها و تحقیقات که ازجانب دانشمندان علوم اجتماعی به عمل آمده، اعتیاد به مسکرات و مواد مخدر ضررهای فراوان فردی و اجتماعی دارد. عوارض اعتیاد به مواد مخدر در فرد معتاد از لحاظ روانی توهم ایجاد میکند، نیروی بدنی خود راشخص معتاد چنذین برابر از آنچه هست بالا تر تصور میکند و ګاهی هم برعکس آن. نارامی های مختلف روانی، افسردګی، بی خوابی، خیالات وجذبات زجردهنده، تنبلی تشتت و پراګندګی فکری، یادفراموشی وغیره را در شخص معتاد به وجود می آورد.
همینګونه اثرات ناګوار اعتیاد به مواد مخدر در جسم، امکان ضعف، نفس تنګی، قبضیت دایمی، سوزس جګر، ضعف کبد، زردی، بی میلی به غذا، بیماری ها و تکالیف کلیه و اختلالات ریوی، سرطان ریه، سقط جنین و تولد کودکان ناقص الاعضا یا مرده در زنان را سبب میشود.
ما میدانیم که مقام و منزلت انسانها از حیوانات و موجودات دیګر بخاطر داشتن عقل، روح واخلاق، عالی و نیکوتر است. مسکرات و مخدرات که عقل را به حیث یګانه سرمایه امتیازانسان از وجود او می زداید و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی او را تهی و غریب میسازد. معتاد نمی تواند تابع هیچ قانون و نظمی باشد که در اینصورت فقط ازانسان صرف هیکل و بادی میماند، دیوانه، مست، بی اراده، لرزان و مرتعش و بی شعور میګردد. ازهمین جهت است که در معتادان و مست ها انحراف اخلاقی بیشتراست. عاطفه انسانی خانوادګی، محبت وصمیمیت به زن یا شوهر و فرزندان و ایفای مسوولیت های فردی و اجتماعیش از او زایل میګردد.
به همین صورت از نظر اجتماعی همه میدانیم که اعتیاد به مواد مخدر یک نوع قتل و آدم کشی است. منافی و مخل نظم، امنیت و آرامش خانواده، محیط و جامعه قرار میګیرد که آیین اسلام صریحا آن را نهی کرده و بخاطر اینکه وسیله آلوده ساختن اجتماع است، آن را ګناه بزرګ محسوب نموده است. دانشمند انګلیسی«بنتام benthom» در این رابطه می نویسد که« مشروبات الکولی و مخدرات در کشور های شمالی انسان را کودن و ابله و در کشور های جنوبی دیوانه و مجنون می سارد. دانشمند موصوف می افزاید که « آیین اسلام تمام انواع نوشابه های الکولی و مواد مخدر را تحریم کرده و این یکی از امتیازات اسلام می باشد».

مصرف الکل
طبق اخبار منتشره، علت افزایش آمار جرایم و جنایات، مصرف الکل است و معتادین مواد مخدر به دلیل مصرف الکل بیشتر ضرب وجرح، سرقت، تجاوزات جنسی و قتل انجام می دهند که اکثرا در حال مستی و بی خودی روی میدهد.
از نظر اقتصادی هم نیروی کار و تولید را کاهش میدهد. مصارف تداوی امراض و تعقیب جرایم ناشی از آن سالانه وقت و مبالغ هنګفت خانواده ها و دولت ها را صرف آن میکند.
از لحاظ فرهنګی رواج بیشتر اعتیاد در بین کشورها بخصوص در بین نسل جوان باعث از بین رفتن نیروی جسمانی و فرهنګی شخصیت افراد شده و با تضعیف و محو هویت فرهنګی از صحنه اجتماع اخراج می ګردند. دیگر اینکه قدرت اراده، تصمیم و همت جوانان راخاموش میسازد، حس استقلال و شرف را در روح جوانان معدوم و آنها را به یک موجود عاطل و باطل مبدل می کند که خود صدمه ایست به پیکر فرهنګی یک جامعه زیرا فرهنګ یګ جامعه بیشتر به قشر جوان و تعلیم یافته فعال و بیدار پُرتلاش و پیشرفته بستګی و اتکا دارد.
جهت خطرناک تر دیګر ضرر اعتیاد به مواد مخدر و مسکرات از نظر سیاسی است. معمولا مشتریان همیشګی آن را افراد مستضعف و کم عاید تشکیل میدهد. ترویج و قاچاق مواد مخدر در کشورهای عقب مانده و رو به انکشاف یک پدیده اتفاقی نیست، بلکه محصول کوشش و تلاش های نامیمون سیاستمداران برای وابسته ساختن کشورهای متذکره است که از ناحیه قاچاق و فروش آن به جوامع مذکور همه ساله میلیارد ها دالر را به کشورهای خود سرازیر مینمایند. امروز میلیونها نفر از مردم جهان ګرفتار و معتاد به مسکرات و مواد مخدر هستند و سر رشته این جریان را بیشتر حکومت سازان سرمایه، کارګردانان سازمانهای جاسوسی برای تحقق و دست یابی به اغراض و اهداف نا مشروع شان بدست دارند. آنها معتقدند که در تسخیر یک مملکت، تضعیف، تصاحب و تباهی هیچ عاملی بهتر از مواد مخدر نیست. برای مغلوب ساختن ملتها یک کیلو ګرام تریاک و هیروئین، یک چلم چرس و یک بوتل مشروب الکولی از چندین تانک و هزاران توپ موثرتر است. ما مثالهای دقیق و عملی آن را در طی تجاوز شوروی سابق تاکنون وجود عمال هوس ران و دیوانګان و معتادین قدرت تباهی مردم شاهدیم که مملکت و ملت غیور افغان همه هستی و بنیاد مادی و معنوی و جان هزاران انسان را فدای ودکای روسی و ماه روی های«کا،جی،بی » و یک چلم چرس نمودند و سنګ بنای آن را در پهلوی صد هاجرم و جنایات دیګر در کشور ګذاشتند را تجربه کردیم که بیش از دو میلیون معلول و معیوب و معتاد امروز بار دوش ملت را به میراث ګذاشته اند، ملت افغان زمزمه میکند که «عادل برفت و نام نیکو اختیار کرد - ظالم بمرد و قاعده زشت ازو بماند ».

عوامل انحراف و اعتیاد:
تا اینجا از اثرات سوء مواد مخدر و مسکرات در ابعاد شخصیت انسانی و اجتماع گفتیم، که مسلما این انحرافات و روی آوردن به آن به خودی خود به وجود نمی آید، بلکه زاده علل و اسبابی است که ذریعه فلاسفه و دانشمندان زیادی ازسقراط و افلاطون تا کنون روی این مساله و معضل تحقیق و ریسرچ انجام شده به طوریکه منشاء و ریشه آن رد یابی و پهلوهای مختلف موضوع را بررسی و نظریات ارایه نموده اند ګه برخی از علما و دانشمندان به عوامل و اسباب آن انګشت ګذاشته و اتفاق نظر دارند و ما نیز عملا در زندګی روزمره و محیط اطراف خویش آن را مشاهده و تجربه می کنیم که در اینجا اختصارا به نمونه هایی از آن تمرکز می نماییم:

نزاع و جدال میان خانواده ها
خانواده یګانه کانونیست که شخصیت فرد در آن پی ریزی میشود. خانواده ایکه روابط افراد و اعضای آن بخصوص والدین برمبنای محبت و صمیمیت و احساس مسوولیت استوار باشد، طفلی که در آن خانواده متولد و بزرګ میشود با محبت و صمیمیت و فضای آرام وګرم انس و خو ګرفته، که همین حُب و نزدیکی و انتظام موجب استحکام علایق، جذب و کشش و وابستگی طفل یا جوان به خانواده ګردیده است. ولی برعکس در محیط خانواده ایکه این اصل رعایت نګردیده، فضای خانواده مکدر، نزاع وجدل، بګو و مګو، محیط خشک و بیروح وضعیت رابرای اولاد هات تنګ و دلګیر میسازد بنابراین از ناچاری و به خاطر رهایی از چنین وضعی اولاد ها به چیزها و جاهای دیګر پناه میبرند که در اینصورت ګرایش و وابستګی شان از خانه ګسسته شده و در شرایط سردر ګمی بسر برده و در صدد یافتن مونس وهمدم بیرون از خانواده هستند و به مسکرات و مواد مخدر روی می آورند.
از اینرو وقتی در موضوع عمیق میشویم و در تګاپوی راه های بیرون رفت و جلوګیری از ینګونه مسائل خانمان سوز و تباه کُن اجتماعی دقت می کنیم، متوجه می شویم که در بیشترین اصول و مبادی و نظریات بر پهلوهای مادی زندګی تأکید صورت میګیرد و ارج ګذاشته میشود تا پهلوها و ارزشهای معنوی آن، و از اینجاست که در مقایشه نظری و عملی بوضاحت تمام درمی یابیم که آیین مُبین زندګی ساز اسلام که ناجی بشریت از ګمراهی است، به بهترین وجه، مانند سایر عرصه ها در تشکیل خانواده اهتمام زیاد نموده و خانواده را که از وصلت زن و مرد آغاز و اولاد، پدران، مادران، برادران، خواهران و سایر اقارب وسعت می یابد و هسته اجتماع و جمعیت های بزرګتر را تشکیل میدهد، فضای صمیمی و پر از محبت و رعایت آداب و اخلاق حمیده و سلسله مراتب را در آن توصیه و تأکید مینماید.
بطور اختصار خانواده ایګه از نظر معنی و ماده غنی باشد، همواره خوشبختی را هم در خود و هم در اجتماع به وجود می آورد و خانواده ایکه از نظر معنی تهی و بر مبنای ماده استوار باشد همانند مثال فوق بدبختی، فساد، خود سری و خودګامګی، بی بندباری و مصیبت های بزرګ را به وجود می آورد. لذا منشاء و سرچشمه بسیاری از ناهنجاری ها و انحرافات را میتوان در فقدان یک نظام صحیح و سالم خانواده جستجو کرد .« از همین جاست که نظام سیاسی و مملکتی ما بر طبق اوضاع و احوال خود ما بوجود می آید ». وقتی ما با انګشت سبابه به ملامتی سازمان ها وحاکمان لشکری و کشور ی شاره مینمایم غافل ازآنیم درعین زمان که سه انګشت قات شده دست به ملامتی به طرف خود ما اشاره دارد که این بار ملامتی ها محصول غفلت و بی التفاتی به کانون تربیت و پرورش خانواده ګی و سوء اداره است که این چنین حالتی را به وجود آورده است.

فقر و تنگدستی
فقر، تنګدستی و ناداری عامل دیګر انحراف و اعتیاد است. ما مسلمان ها همه بیخبری وتنبلی ها، فقر وغربت و ګوشه ګیری و انزوا پذیری ها را به اسلام تحویل میدهیم، درحالیکه دین اسلام یک دین اجتماعیست و برای انسان و زندګی بهتر وی قوانین و چوکات های رهنمودی ارائه مینماید که این عامل را نیز این آیین نجات بخش به بهترین صورت روشن کرده، فقر و تنګد ستی را پسند یده ندانسته، بلکه بهره ګیری از یک زندګی خوب و مرفه و داشتن تأمینات وتسهیلات مادی ومعنوی را مطابق به معیارهای موضوعه که محصول دست رنج حلال و مشروع باشد از جمله نعمات پاکیزه دنیا میداند.
در همین زمینه روایتی موجود است که پیغمبر اکرم محمد مصطفی«ص» از فقر و تنګدستی ازخداوند تعالی پناه می جسته، بناء این فقر مادی است که یکی دیګر ازعوامل اعتیاد و انحراف محسوب میشود. زیرا وقتی انسان مجبور است جهت ابقای حیات خویش ضروریات اولیه را تهیه کند و هرګاه توان و امکان مالی نداشته باشد، زمینه های تهیه احتیاجات ازطریق مشروع وحلال مساعد نګردیده به راه های غیرمشروع توسل می جوید که این توسل های نامسروع خود آغاز انحراف و اعتیاد بشمار می آید.

طلاق و جدایی والدین
طلاق و جدایی میان زن و شوهر یک خانواده نیز از عوامل انحراف و اعتیاد دانسته شده، خانواده که تهداب و یک واحد اجتماعی بافت شده است، نیز از دیدګاه دین مبین اسلام استقرار، سکون، آرامش و اطمینان، محبت، تعاون و رفاه تار و پود آن را تشکیل می دهد و در آن اصل محوری مادری است که نظر به فرموده پیامبرجلیل القدر سه مرتبه حقوق واحترامش نسبت به پدر بیشتر و والاتر است. تدبیرمنزل، تربیت و پرورش اولاد و ایجاد فضای پُر ازعطوفت و مهر و صمیمیت از وظایف عمده و اساسی یک مادرمحسوب شده و به عهده مادر ګذاشته شده که نام برده بر مهر و عطوفت فطری هر آنچه در وسع و اختیار دارد، در راه تأمین رفاه و سعادت و پرورش اولاد صرف میکند و خدمات خستګی ناپذیر را در برابر اولاد بدون هیچګونه توقع و پاداش انجام می دهد.
از همین جهت است که در آیین و قوانین عدالت پرور اسلام نفقه زن و اولاد بدوش مرد« پدر» ګذاشته شده و زن را عزت و مصوونیت بخشیده و از زیر بارګران کار و زحمت خارج از منزل به منظور کسب معاش فارغ میسازد. تابه کمال اطمینان و خاطر آرام به بهبود امور منزل و تربیت و پرورش اولاد که وظیفه بس خطیر و درواقع تهداب ګذاری اجتماعی است، بپردازد نیرو و فرصت کافی برای انجام این وظایف در اختیار داشته باشد. این به هیچ وجه محدودیت و انحصار برای زن به رغم مخالفین و بی خبران از آیین عدالت ګستر اسلام شمرده نشده، بلکه حرمت و حقوق و امتیاز خاصی است برای زن. برهمین مبنی است که ګفته اند « زن با یک دست ګهواره را می جنباند و با دست دیګر جهان را ».
بناء اګر این کانون ګرم محبت و صمیمیت و آرام در اثر جدایی و طلاق از هم می پاشد، علاوه ازخود زن و شوهر، اولادها و سایرین نیز پرعقده شده و به پریشانی، نارامی، ذلت ذهنی وجسمی ومصایب بی شمار مبتلاشده، که ناګزیر میشوند برای به اصطلاح غم غلط کردن به استعمال مسکرات و مخدرات و فساد اخلاقی و غیره روی آورند.

بیکاری
بیکاری ونداشتن مصروفیت و سرګرمی سالم اطفال، نوجوانان و جوانان وحتی بزرګ سالان نیز یکی ازعواملی است که باعث انحراف و اعتیاد به موادمخدر و مسکرات میګردد. فامیل هاییکه دارای برنامه ڼظم و احساس مسوولیت و اندیشه باشند، هرگز اجازه نمی دهند که اولاد یا اعضای خانواده شان عاطل و باطل و تنبل و بیکار بار بیایند، بلکه پیوسته تلاش میی ورزند تا ازعطالت و بیکاری اعضای فامیل جلوګیری بعمل آورند.

دوستان ناشایست
همینګونه همنشینی با دوستان و رفقای بد و نااهل یکی دیګر از عوامل بزرګ انحراف انسان محسوب میشود. زیرا انسان بخش زیادی از افکار، خوی وعادت وصفات خود را از طریق دوستان و هم نشینان خود میګیرد. چنانیکه میګویند که شخصیت فرد از روی دوستانش مورد ارزیابی قرار می گیرد و به اثبات رسیده است که نقش دوستان و هم نشینان در خوشبختی و بدبختی یک انسان از هر عاملی مهم تر است. به همین مناسبت در جای دیګر نیز ګفته اند که « امتحان تا نکنی دوست، دست باآن مده، یا آب را نادیده موزه را از پا کشیدن نا صواب است».

رسانه ها، ماهواره و اینترنت
نقش وسایل اطلاعات جمعی عامل دیګریست مانند رادیو و تلویریون، سینما و پوستر ها، عکسها و از همه بیشتر هم مفید و هم خطرناکتر و مُضرتر کمپیوتر و اینترنت این ګنج اسرار و مخزن فساد که در ګسترش افکار وعقاید بسیار موثر واقع میشوند. اګر اولادها و اعضای فامیل توسط والدین به پروګرام ها و برنامه های نافع و آموزنده رهنمایی، تشویق، ترغیب وکنترول نشوند، یقینا که نشر و پخش و مشاهده عکسها، فیلمهای مبتذل برهنه و نیمه عریان جوانان حتی بزرګ سالان را نیز به طرف انحراف و فساد اخلاقی و ارتکاب معاصی و جرایم می کشاند.

نصیراحمد -- مهمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   سلام به به همه شما وبخصوص به محترم نصیر احمد-- مهمند !
محترم مهمند صاحب !
مقاله تحلیلی شما در مورد اعتیاد و انحرافات جوانان در کشور جنگ زاده ما افغانستان عزیز ، یک حقیقت تلخ است که ، علیتهای انرا شما به تفصیر بیان نمودید .
میخواهم بطوری خلاصه در مورد این پرابلم نهایت خطرناک امروز و برای فردا به نسل جوان ما ابراز نظر در مورد مسولیت های والدین و دولت اسلامی ؟ ارایه بدارم .
ـ دراین شک نیست که، درمورد تربیه سالم فرزاندان والدین و خانواده درای مسؤلیت درجه یک میباشد .
ـ مسولیت ومکلفیت های دولت که، به اساس قانون اساسی گرانت تأمین شرایط مساعد زندگی برای ملت است، کمتر از مسؤلیتها و مکلفیت های والدین بخصوص برای نسل جوان نیست .
حال اگر ما به داشتن وجدان سالم و افغان دوستی بیطرفانه قضاوت بکنیم که، دولت ما که از حمایت کامل جامعه بین المللی برخوردار است ، چقدر به این مشکل حیاتی توجه جدی دارد ؟
بنظرم دولت مردان امروزی، نتنها در فکر تربیه سالم جوانان نیست بلکه ، در فکر ایجاد بازار مصرف یعنی ایجادمراکز فساد ، استعمال ، فروش و خرید مراکز مواد مخدر، مشروبات الکهولی تحت نامهای کلوب های سپورتی، دیسکو ..........بخاطر بدست اوردن عاید ، بشتر هستند .
با تأسف باید گفت که، چنین یک سیاست یکی از اصول و یا قوانین جامعه سرمایداریست که، بخاطر بدست اوردن پول به زندگی یک شهروند خود هیچنوع ارزش قایل نیست .
امروز، بدبختانه کشور در مرحله گذار از جامعه عقب مانده ( فیودالی) به جامعه سرمایداری ( مافیایی) قرا دارد. فلهذا ، دولت مردان افغانی ما به هدایت مستقیم رهبران جامعه کپیتالیزم و بخاطر منافع شخصی شان، بحیات و سرنویشت مردم بیچاره و رنجدیده افغانستان اگاهانه بازی میکنند .
در اخیر میخواستم یک سخن نهایت پر از اهمیت کارل مارکس را در این ارتباط یاداور شوم که :" مردم ! شما یک خانم ییکه خود فروشی میکند، نه کوبید بلکه علت انرا بکوبید که، چرا ان خانم خود فروشی میکند ! "
با ابراز تشکر از همه تان ، نور

>>>   یه نظر من هر کس قبل از روی آوردن به اعتیاد عواقب آن را میداند هر مشکلی به سرش میآید بیاید خودش خواسته است.
ریحان

>>>   جوانان افغانستان و همسایه ها و کشورهای مسلمان امید و برنامه ایی برای آینده ندارند. تفریح سالم ندارند، امکانات ورزشی سالم و مدرن ندارند، امکانات مسافرت و گردشگری به خارج و حتی داخل ندارند و هر چه سرمایه و منابع کشور بوده در جنگ و خونریزی ترور به هدر رفته است و البته مسئولیت اینها همگی به گردن دولت و حکومتی برمیگردد که به فکر آیندهً فرزندان کشور باشد که متاسفانه آنهم ندارند. هر جا که آزادی نباشد جامعه به عقب و هرج و مرج و اعتیاد و بیچارگی سیر می کند. آموزش و پرورش فرزندان به عهده حاکمیت است ولی حاکمیت ما غرق فساد و تحجر است و خانواده های فقیر افغانی که اطلاعی از کشورهای متمدن و پیشرفته ندارند مسلم است که در تربیت فرزندان خود نیز ناتوان بوده و می باشند. لعنت بر دولتهایی که با خفقان و استبداد احزاب و گروههای سیاسی را قبل از طالبان قدغن کرده و توان رقابت را از مردم سلب نمودند و عاقبت مردم را در جهل و تاریکی نگه داشته و زمینهً افکار و ذهنیت طالبان را رشد دادند.

>>>   انجمن معتادان گمنام از چندی بدینسو در کابل جلسات خویش را دایر می نماید که بهترین مکان برای معتادانی است که انگیزه پاکی و ترک اعتیاد را در سر دارند.
من این طیف را به دید احترام می نگرم


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است