آمریکا پشت پرده حملات پاکستان ...؟!

نظرات بینندگان:

>>>   بحث حضور و پايگاههاي دايمي آمريكا در افغانستان

از مدتي است، پيرامون حضور دراز مدت و تأسيس پايگاههاي نظامي دايمي آمريكا در افغانستان گفتگو و اظهارنظرهايي در جريان است. نظرات موافق و مخالفي در زمينه از سوي كارشناسان و صاحبنظران داخلي و خارجي ارائه گرديده و هر كدامشان ديدگاه خود را بيان داشته و دلايلي را ابراز كرده و مي‌كنند. سؤال اينجاست كه چه انگيزه‌ها و اهدافي مطرح مي‌باشد تا يك كشور ظاهراً بزرگ و به اصطلاح ابرقدرتي ترغيب شده و يا خواهد شد كه در كشورهاي ديگر با ساز و برگ نظامي توأم با امكانات مادي و اقتصادي داخل شود و در آنجا باقي بماند و آيا اينگونه ماندنها چه تبعاتي را در پي داشته و خواهد داشت؟ به مقصد استعماري است يا خيرخواهي، به مفهوم نوع دوستي و يا جلوگيري از فاجعه و تهديد انساني به تعبير تروريزم كه در قاموس سياست وضعي زمان چنين حسن نيتي خيلي بعيد مي‌نمايد و افراد خوش باور و ظاهربين اين را به سادگي قبول خواهند كرد.
علي اي حال، كشور عزيز ما در طول تاريخ فراز و فرودهاي زيادي را پشت سرگذاشته، تمام كشورگشايان و متجاوزان تلاش كرده‌اند، بر اين سرزمين مسلط گردند ولي نتوانستند، سرانجام با قبول شكست و افتضاح فرار كردند. صرفنظر از دوره‌هاي قديم، در دو قرن گذشته قدرت استعماري انگليس در زمان اوج قدرتش به عنوان بريتانياي كبير كه به نبشتة مورخان، آفتاب در قلمرو مستعمراتش غروب نمي‌كرد، در جنگ هرگز موفق نشد و نيز ترفندهايش كارگر نيفتاد. بالاخره با سرافكندگي بيرون رفت و اين ناكاميش موجب گرديد كه رفته رفته سرزمينهاي تحت سلطه‌اش يكي پس از ديگري آزاد شود. شوروي سابق كه از لحاظ نظامي و اقتصادي ابرقدرت يكه تاز ميدان شده بود و به هرجا كه پا مي‌گذاشت، اخراجش محال مي‌گرديد. با تمام مساعي مذبوحانه و ادعاهاي بلند و بالايش مجال اين را پيدا نكرد كه بر اين كشور سيطره يابد. ناچار مجبور به ترك اينجا گرديد و نه تنها ذايقه تلخ شكست را چشيد بلكه همه سرزمينهاي تحت سلطه‌اش از چنگ آن خلاصي يافت و از هر نگاه فرو پاشيد كه به هيچ وجه و هيچ زمان ممكن نخواهد شد ديگر در جهان سر بالا نمايد.
متأسفانه طاغوت زمان و پيروان آن با طرح و زمينه‌سازي ايشان و ترغيب مزدوران‌شان بنا به سرشت بد خود از وضعيت آنان انتباه نگفته خيال نمودند كه ايشان خواهند توانست با مكر و نيرنگ، پلان برتري را به زعم خود بكار گيرند و به سرزميني كه تسخيرناپذير بوده سياست مشمئز خود را تمرين كنند و ايشان بتوانند بر آن دست يابند. از اين رو، بعداً شرايطی را در اينجا به ميان آوردند كه به بهانة مبارزه با تروريزم و به ادعاي دفاع از مردم و نجات اين كشور و ساير ممالك همطراز با پيشرفته‌ترين وسايل و تجهيزات نظامي و كمكهاي سرشار اقتصادي به مقصد بازسازي اين مناطق هجوم آورده، نيروهايي را كه به قول و تشخيص ايشان باني و حامي سازمانهاي تروريستي‌اند، از صحنه راندند و خود در آنجا جابجا شده سردمدارانی را که از مدت ها با آنها زد و بند نموده و برای پیشرفت اهداف خود برگزیده بودند، بر اریکه ظاهری قدرت نشاندند و گروههایی که تا دیروز دم از جهاد علیه کفار و مشرکین میزدند و شعار نه شرقی و نه غربی را سر میدادند با خود همراه ساختند که این جریان مورد استقبال اکثریت ملتهای داخل و خارج قرار گرفته تصور نمودند که گویا صلح و امنیت کاملاً درینجا تأمین و هر چه زودتر به یکی از قله های تمدن خواهد رسید. غافل ازینکه به زودی مشت مغرضان باز و عزایم نحس شان بر ملا گردیده دوست و دشمن به نیت شوم شان پی خواهند برد. نه تنها دست از همکاری و حمایت شان خواهند کشید بلکه عده ای آگاهانه و نا آگاهانه عملیات تخریبی را علیه ایشان و وابستگان شان انجام خواهند داد که دیگر به هیچ صورت امیدی به عادی شدن اوضاع نخواهد بود.
بنا به اعتراف خود دستگاههای ذیدخل و بنگاههای تبلیغاتی مربوطه وحشت و دهشت و به تعبیر دیگر نا امنی ، بی بند و باری ، فساد فراگیر اداری ، بی نظمی ، تولید و معامله مواد مخدر ، فسق و فجور و فحشا علاوه بر فقر ، بیکاری ، مرض ، تجاوز به مال و ناموس مردم ،وجود زندانهای مخفی خودسرانه توأم با شکنجه های مرگبار نیروهای آمریکایی و بالآخره انواع مصائب و بلیات کاهش نیافته که در واقع نه تنها تروریزم و عوامل آن مهار نگردیده ، بلکه چنان گسترش یافته که سرنامه کلیه اخبار و جراید گزارش از انتحار و انفجار و همچنین بمبارانهای ناشیانه قوای خارجی و در نتیجه افزایش تلفات و خساراتی است که همه روزه و بلا وقفه بر مردم بینوا و بی دفاع تحمیل میگردد. و این ابتلای عظیم با اظهار تأسف و نگرانی و گاهی اخطار آمیز توأم با اشک تمساح رؤسای به ظاهر صدر نشین کشور و مدعیان حقوق بشر برطرف نخواهد گردید.
اگر به کنه حقیقت تعمق شود ، این حکمت الهی است که باعث شده نگذارد، دنیا به کام معاندان دین خصوصاً متجاوزین گردد. از نیرو موانعی را بر سر راه آنان ایجاد مینماید که خواهی نخواهی از مسلط شدن شان جلوگیری می شود. چنانچه افغانستان همواره دژ محکمی بوده در برابر اشغالگران و ستمگران که در هیچ زمان نتوانسته اند به آن سلطه خود را قایم کنند و بنا به تجربه ثابت شده که آزموده را آزمودن خطاست. مسلماً تا کنون هیچ قدرتی از نوع بشر موفق نشده در این سرزمین استیلا یابد ولو به قتل عام و ویرانی کامل آن منجر گردیده است.
نکته مهم در این است که گاهی نظر به تغییر اوضاع طبیعتاً انحرافاتی در احوال و اعمال مردم پدیدار گردیده ، خداوند (ج) جهت تنبیه ایشان مصیبتی را بالای ایشان نازل فرموده تا دوباره به خود آیند و دست از نافرمانی بردارند و این آزمایش همیشه و در همه جا بوده است و نیز این ابتلا محکی شده تا صادق و خائن ، مؤمن و منافق ، مجاهد و غیر مجاهد را به درستی از هم تفکیک نموده و خواهد نمود. آنچه مایه ذلت و نابودی است برای کسانی خواهد بود که بر سرکشی خود اصرار ورزند و نسبت به مشیت الهی اعتقادی نداشته باشند.
رژیمهای استکباری و ستمگر باید درک کرده باشند که هر کدام خواسته یا بخواهند به این سرزمین لشکرکشی و تعرض نمایند ، به شکست محتوم و اضمحلال مواجه خواهند شد و اینکه پس از فروپاشی شوروی سابق در حال حاضر آمریکا و اذنایش تحت هر نام و عنوانی به اینجا آمده اند و کوشیده اند حضور و دوام خود را مسجل سازند . اگر به واقعیت امر بنگرند ، قصد نا جایزشان خیالی است محال و بیفایده که هرگز به آن نخواهند رسید حتی به همان کسانی که فریب شان داده اند، اعتمادی نمی توان داشت، زیرا بین خود صادق نیستند و فقط به فکر استفاده جویی و زدن یکدیگر هستند چه رسد به دیگران که اگر ظاهراً به نابودی شان کمر نبسته اند ولی سیطره شان را هم به سود خود نمی بینند . به طور مثال بیشتر عملیاتی که از سوی مخالفین آنهم در مواضع حساس و مهم صورت میگیرد ،انتقال تجهیزات سنگین و وسیع و مقابله چندین ساعته در صورتی که تبانی و سازشی نباشد ، چگونه ممکن است و این معمایی است که به سادگی قابل حل نخواهد بود.
از جانب دیگر در طول بیش از یک دهه از گذشت به اصطلاح تحول جدید که حضور جامعه جهانی به آن توجیه گردیده کدام دستاورد مطلوبی عرض اندام نموده و چه مشکلی از مشکلات عدیده و روز افزون این کشور حل گردیده که بتوان به آینده مبهم آن امیدوار بود در حالیکه به بحران پیچیده یی مبدل گشته که همگان از رفع آن اظهار عجز و ناتوانی مینمایند و اگر حرف و حدیثی هم از سوی بعضی ظاهر بینان و اهل دنیا ابراز میشود ، راه حل عملی صحیح و مناسبی به نظر نمی رسد و صرف در قالب الفاظ و کلمات میباشد.
از اینکه سرنوشت اصلی به خود ملت متعلق نبوده و به وسیله خود و یا نمایندگان واقعی آن اعمال نمیگردد بلکه از سوی دیگران خصوصاً اجانب تصمیم گرفته میشود نتایج ثمر بخشی را در پی ندارد. به قول اقبال لاهوری (رح) :
خدا آن ملتی را ســــروری داد که تقدیرش به دست خویش بنوشـت
به آن ملـــت سـر و کاری ندارد که دهقانش برای دیــگران کشـــت
از همه مهمتر نامگذاری رژیم دروغی محض بیش نیست چه در نظام اسلامی ، حاکمیت از آن الله است که حدود الله باید تطبیق شود ، نه قانون و قوانین وضعی و تقلیدی و طبقاتی تا مردم را به استضعاف بکشاند و روانه زندانها سازد که با خوف و ارعاب از آن اطاعت نمایند مانند فرعون که به فرموده قرآن عظیم الشأن قومش را به استخفاف کشانید تا جبراً و کرهاً از او فرمان ببرند و قوم او هم فاسق بودند. خداوند (ج) به کسانی سخت میگیرد و بدون شک خسرالدنیا والاخره میگرداند که در لفظ ادعای مسلمانی دارند و آخرت را هم بر زبان می آورند ولی اعمال غیر اسلامی را انجام می دهند و دنیا مورد هدف شان است و آنانیکه چنین ادعایی ندارند ، خداوند دنیا را از ایشان دریغ نمیدارد.
بحث اصلی بر سر این است که گویا به خاطر صیانت حدود و ثغور افغانستان از مداخلات و تجاوزات گروههای تروریستی و حامیان شان بایست پایگاههای دايمي آمریکا در افغانستان تأسیس و مستقر گردد. گرچه ظاهراً دولت مردان آمریکا به این کار تعلل ورزیده و اعضای کنگره هم اختلاف نشان داده اند و در داخل نیز تاکنون موافقت رسمی به عمل نیامده مثل اینکه آمریکا اعتمادی به دولت آقای کرزی ندارد .چون به ماهیتش بیشتر از دیگران آگاه است و خود دولت مذکور هم وارش را نمی بیند که به چنین مسئله خطیر و سرنوشت سازی دست یازد. از طریق مجلس نمایندگان هم امکان تصویب آن میسر نیست . گرچه هیئت هایی از هر دو کشور به این منظور رفت و آمد داشته و اطمینان هایی از سوی ایشان صورت گرفته باز هم بسنده نبوده قرار است لویه جرگه ای دایر و در زمینه تصمیم اتخاذ گردد. به همین خاطر کمیسیونی بدینجهت تشکیل شده تا اقدامات لازم را رویدست بگیرد و از مدتی است کار آن جریان دارد.
جای تعجب است که چرا سردمداران کشور دقیقاً آمریکا را نشناخته اند در حالیکه عملاً می بینند و گاهی شکایت هم میکنند که اردوی ملی را خلع سلاح داشته از سلاح هوایی ایشانرا محروم نموده و اسلحه دیگری را که به اختیارشان گذاشته یک ساعت نخواهد توانست با آنها بجنگد و دفع تعرضات مخالفین شانرا بنماید. در ضمن هرگاه قوای ناتو از محل یا جاده یی عبور کنند ، مردم بومی با وسایط شان حق تردد نداشته باید خود را کنار بکشند و دست از پا خطا نکنند و موبایل های شان هم از کار می افتد تا زمانیکه آنان کاملاً دور شوند و الا ایشانرا له و یا به رگبار آتش خواهند کشید.
آیا سوابق و سوانح تاریخی آنرا مطالعه نکرده و بدور انداخته اند چه فکر می کنند در این رژیم فرعونی زمان چه تغییری آمده که درین روزگار بزعم ایشان مصلح ، مدافع و مفلح ایشان شده است و چرا به این وقایع عمیقاً نمی اندیشند که هر چه از فجایع عظیم و نابخشودنی در دنیا تا حال رخ داده ، زیر سر این رژیم بوده است: نبرد تباه کننده 28 ساله ویتنام ،بوجود آورنده دو جنگ جهانی اول و دوم ، بمباران اتمی هیروشیما و ناکاساکی و کشتار میلیونها انسان بیگناه ، تحکم طولانی بوسیله رژیم پهلوی در ایران با قرارداد یکطرفه و ظالمانه ( کاپیتالاسیون) حمایت دوامدار پاکستان در برابر افغانستان با ارتکاب تجاوزات و جنایات بیشمار و اخیراً طرح شهادت یکی از شخصیت های جهادی شهید استاد برهان الدین ربانی رئیس جمهور سابق و رئیس شورای عالی صلح افغانستان و به اجرا گزاردن آن توسط عمال شناخته شده ی ان وهمچنین پشتیبانی کامل رژیم صهیونیستی با اعمال جنایات متداوم ان علیه فلسطینیهای مظلوم خصوصاً درین روزها اتفاق نظر در مورد رسمیت یافتن دولت مستقل فلسطینی از سوی مجامع رسمی و غیر رسمی بوجود آمده ولی آمریکا آن را موکول به توافق دو جانب قضیه مینماید که محال است اسرائیل با آن موافقت کند و مسائل خوردو بزرگ دیگر که خود در بنیانگذاری سازمانهای تروریستی و تبهکار دست اول را دارد و پس از کمک مستقیم به تشکیل و تنظیم آنها در سراسر جهان سپس برای مبارزه و نابودی آنها اقداماتی را به ظاهر رویدست میگیرد و تلاش میورزد علاقمندی بیخبران و اهل تجاهل و در واقع فرصت طلب و استفاده جو را به سوی خود جلب نماید و در یک کلام همه تپ و تلاش هایش به مقصد این است تا جهان خواری و تک قطبی اش را به نفع خود در جهان تثبیت و مسجل سازد و حاکم بلا منازع در روی زمین گردد.
کسانیکه فریب چنین رژیمی را میخورند و زیر بار آن میروند ، معلوم است که خدای ناخواسته یا ایمان و تعهد به خداوند (ج) ندارند و یا به زرق و برق دنیا دلبسته اند و فکر میکنند دنیا را به همین سادگی بدست می آورند و آخرت شان هم محفوظ خواهد بود ، در حالیکه تأیید کفر ، کفر است ولو به هر شکل و رنگی که باشد.
یکی از سیاست های مزورانه آمریکا این است که در ظاهر آزادی و دموکراسی را خود و وابستگانش با بوق و کرنا مورد تأیید و تبلیغ قرار میدهند ولی در باطن قسم دیگری عمل میکنند وقتی دریابد که شخصی از چاکران حلقه به گوشش به این دورویی و هدفش پی برده و دیگر حاضر نیست به آن تن دهد (نه اینکه خود دستور داده و به مصلحت وی حرفی بزند ) به هر ذریعه ممکن او را از سر راهش برمیدارد و کاری میکند که خودش را کنار میکشد مثل شیطان دو طرف را به دعوی و قتل یکدیگر می کشاند و خود تماشا کرده از خوشحالی به پیراهن نمیگنجد که تیرش به هدف خورده این هم بیشتر پلان های خود را توسط مزدورانش عملی نموده ، خود را دور از صحنه و بعنوان داعی صلح نشان می دهد چنانچه از زمان تشکیل پاکستان ، این کشور مداخلات و تجاوزات مستقیم و غیر مستقیم به امور داخلی افغانستان نموده که در پشت سر اکثر آنها آمریکا قرا داشته است ولی جز حرف و گفتار و جنگ زرگری کدام اقدام اساسی برای جلوگیری آن نکرده است. دولت مردان ما هم با سادگی یا اجبار دشمن اصلی را تشخیص نداده ، پاکستان را مقصر دانسته با وی از در مجادله و نکوهش پیش می آیند در حالیکه این کشور با پشتوانه قوی مذکور هیچ اهمیتی به اینگونه جنگ لفظی نداده ، سیاست مداخله گری و متجاوزانه خود را همچنان ادامه میدهد. در حال حاضر برنامه ای را رویدست گرفته تا حضور و پایگاههای دايمي خود را در افغانستان به خاطر تسلط بر منطقه قطعی بسازد. البته اینکار را قبلاً انجام داده و پایگاههای عمده ای در نقاط مهم و استراتژیک کشور با استحکامات و تأسیسات همه جانبه احداث نموده و اکنون بوسیله گماشتگان خود القاء میکند که گویا با خروج آمریکا دوباره گروههای تروریستی هجوم آورده و فجایع گذشته تکرار خواهد شد چنانچه انتقال مسئولیت های امنیتی در مناطقی که به نیروهای افغان صورت گرفته در آنجا ها اوضاع به وخامت گرائیده و به همین طریق اگر ادامه یابد کشور را به سقوط مواجه خواهد ساخت ازینرو می خواهد بوسیله مرجع مردمی استقرار دايمي پایگاههای متذکره را رسمیت بخشد، به اصطلاح ترازو کهنه به زمین میزند. مسئولین امر و شخصیتهای آگاه ، دلسوز و دور اندیش باید به این مطلب واقف بوده به چنین امر خطرناکی موافقت نکنند و الا به زودی خود پشیمان خواهند شد و نسل آینده ایشان را نفرین خواهند کرد: و باز سالها مبارزه و جهاد خواهد طلبید تا شر این این شیطان بزرگ از اینجا کنده شود.

((و ما علینا الاالبلاغ المبین))

>>>   ای سناتور های تنبل ملک از شما و باز دیگران را ملامت میکنید! شما دم از غیرت میزنید، پس کجاست او غیرت افغانی که در مقابل دال خور ها نفس ندارید!

>>>   عجیب در این است که از یکطرف خواستار هر چه زودتر نیروهای ناتو از افغانستان هستید و از جانب دیگر در مقابل تجاوزات بیشرمانه و راکت پرانی پاکستان به حریم افغانستان به نیروهای ناتو پناه برده نماینده ملکی و نظامی ناتو را به پاسخ گوئی در مقابل این حملات به مجلس سنا فرا میخوانید. این را بدانید که 30% از نفوس این میهن که خود را افغان مینامند مزدور و عمیل سر سپرده پاکستان میباشند چطور خواهید توانست که در مقابل این تجاوزات پاکستان بتنهائی جواب باالمقابل خواهید داد؟
م همزه خیل

>>>   خدایا شکر یکعده اعضای پارلمان از خوابزده گی قسمآ بر خواستن و فهمیدن که گره اساسی وزور اصلی وبازی بزرگ از کجا آغاذ میشود. وچگونه اطفال ما میمیرند.

>>>   به نظر میرسد که افغانستان بار دیگر در آستانه ی یک آزمون مهم دیگر قرار گرفته است. قرار است که در سال 2014 نیروهای خارجی افغانستان را ترک کنند. این رخداد مهم با پرسشهای زیادی را به همراه دارد؟ آیا با خروج قوای بینالمللی، صرف پروسهی انتقال مسوولیت به پایان میرسد، یا افغانستان دور جدیدی از بحران را به تجربه خواهد گرفت؟

>>>   دوستان عزیز:
گیرم شما درست تشخیص دادید که امریکا و انگلیس در این کار دست دارند. سئوال در اینجاست که شما چه از دست تان می آید که از خود علیه امریکا و انگلیس به دفاع بپردازید؟ لطفا در مورد ممکنات خود گپ بزنید و از دادن شعار های احساساتی مبنی بر غیرت افغانی تان پرهیز کنید.
تشکر از توجه تان
علم گل چاریکاری

>>>   بياييد كه كل ما طالب شويم ديكه جاره نداريم

>>>   ای سناتورهای بکفایت بترسید از خشم ملت دیگربا آبروی ملت بازی نکنید شجاع باشید

>>>   حمله متقابل علیه پاکستان خو کار خوب است ولی باید رهبری کی را تعقیب کنیم . افغانها هر رهبر را که انتخاب کردند او فروخته شده بود.

>>>   با سلام !
در مورد نظریات مجلس سنا شعری از علامه مولوی (رح) به ذهنم تداعی شدکه فرموده اند:
روبه ای که شیرانش باشد پشت بشکند کله ای پلنگان به مشت
خیلی هم واضح و ناگفته پیدا است که این یک هیله و ترفند است برای کشیدن اذهان عامه به ناتوانی ، بیچاره گی و مظلومیت دولت ، حکومت و ملت ما در قبال امضاء پیمان استراتیژیک امریکا با دولت . پس درینصورت در مورد دیگر تعلل نکنید و این پیمان را زودتر به امضاء برسانید که از شر این همه مشکلات و بدبختی رهائی یابیم !
در صورت که پاکستان حامی بسیار قوی و نیرومند نداشته باشد پدرش که انگلیس ها باشد نمیتواند با این دل و جرات و به صورت متداوم بالای خاک و وطن ما چنین حملات را انجام دهند .
با احترام
خلیل اندر از مزار شریف

>>>   همه پلان ها از شیطات بزرک است. پسر انکلیسس که برادر اندر امریکا میشود برای بقاب خود دربرابر هندوها به موجودیت شیطان بزرک درمنطقه ضرورت دارد.

مجلس سنا ضمن انتقاد از سکوت جامعه جهانی نسبت به حملات پاکستان تأکید کرد که ایجاد تشنجات و حملات پاکستان در کشور، مطابق برنامه امریکا صورت می گیرد وگرنه پاکستان چطور می تواند با وجود نیروهای مجهز بین المللی در کشور دست به چنین تجاوزاتی بزنند
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۲ ۱۳۹۰/۷/۱۸	کد خبر: 27869	منبع:	پرینت