هدف جبهه ملی اصلاح یا امتیاز...؟!
هدف این حزب تغییر نظام از شکل ریاستی به پارلمانی است اما این اهداف قبلا نیز توسط داکتر عبدالله در انتخابات مطرح شده بود چرا دوباره حزب جدیدی با همان اهداف بوجود می آید 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۱۸    ۱۳۹۰/۸/۲۱ کد خبر: 29257 منبع: پرینت

گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، ائتلاف جبهه ملی افغانستان با شعار عبور از بحران و اصلاح نظام در حالی اعلام موجودیت کرد که چند روز پیش حزب حق و عدالت در کابل تاسیس شد.

این حزب مخالف حکومت روز جمعه در مجلسی در حضور مردم به ویژه بزرگان قوم و عالمان دینی اعلام موجودیت کرد.

جبهه ملی افغانستان نظام سیاسی کنونی را ناکارا دانسته و تنها راه حل بحران موجود را تغییر در ساختار نظام کنونی می داند.

تبدیل نظام ریاستی به نظام پارلمانی، غیر قانونی دانستن جرگه عنعنوی و تحریم این جرگه، اصلاحات در ساختار نظام سیاسی بیش از تکمیل شدن روند انتقال مسئولیت تامین امنیت، انتخابی شدن والی ها، تغییر نظام انتخاباتی و اصلاح سیستم عدلی و قضایی از دیگر اهداف این جبهه می باشد.

هدف مهمی که این حزب دنبال می کند تغییر نظام از شکل ریاستی به شکل پارلمانی است اما سوال این جاست که اگر اعضای این حزب خواستار تحقق این اهداف بودند این اهداف قبلا نیز توسط داکتر عبدالله در انتخابات مطرح شده بود پس چرا دوباره حزب جدیدی به وجود می اید که همان اهداف را دوباره با یک حزب جدید مطرح می کنند.

سردار محمد رحمن او غلی، نماینده پیشین مجلس در مورد تشکیل این حزب جدید میگوید حالا که این نهاد پا به عرصه گذاشته است باید مردم افغانستان ان را مورد استقبال قرار دهند زیرا که اگر سران افغانستان متوجه اشتباه خود شدند و فهمیدند که حالا موقع اصلاح ان است مردم نیز باید انان را مورد حمایت قرار دهند.

وی همچنین معتقد است که مردم افغانستان در حال حاضر تشکیل این احزاب سیاسی را به عنوان پدیده ای برای رسیدن به بلوغ و کمال می دانند اما مشکل این جاست که مردم افغانستان عادت کرده اند که جدای از هم در فعالیت و حرکت سیاسی قرار بگیرند و هر چند که برنامه هایی که این جبهه اعلام کردند کپی برنامه های داکتر عبدالله بود و هیچ تازگی در این نهاد ها دیده نمی شود. ما باید قد کشیدن این نهاد ها را هر روزه در افغانستان از مأیوس شدن مردم افغانستان از شرایط فعلی جستجو کنیم.

تحلیلگران همچنین معتقدند که تشکیل این احزاب به معنی این است که همه مردم حتی حامیان رئیس جمهور در انتخابات ریاست جمهوری از جمله جناب محمد محقق و جناب جنرال دوستم که دو تن از شخصیت های مهم کشور و همچنین از حامیان رئیس جمهور بودند متوجه شدند که وضعیت فعلی ان گونه که به مردم وعده داده بودند و انگونه که امیدوار بودند نه تنها تحقق نیافت بلکه به بیراهه رفت.

هر چند که تحلیلگران تشکیل این احزاب را قدمی برای بهتر شدن اوضاع فعلی افغانستان می دانند اما از طرفی تشکیل این احزاب با نگرانی هایی روبروست.

وقتی ما تشکیل این ائتلاف ها را از زمانهای پیش بررسی می کنیم متوجه می شویم که این ائتلاف ها با جرقه هایی همانند انتخابات قوت می گیرد.
همچنین این تجارب وجود داشته که وقتی دولت یک جایگاه مشخص به ائتلاف ها می دهد هیچ تضمینی وجود ندارد که این احزاب جانب قدرت را نگیرند و نقش خود را در همان جایگاه ادامه بدهند.

در همین حال لطیف پدرام نماینده مجلس و رئیس حزب کنگره ملی افغانستان که در اجلاس اعلام موجودیت جبهه ملی حضور داشت نسبت به تشکیل این ائتلاف گفت که حزب کنگره ملی خود را از این جببه کنار کشیده زیرا ما اهداف خود را که برای مردم در افغانستان بود در این جبهه پیدا نکردیم و متوجه شدیم که اعضای این جبهه دنبال گرفتن امتیاز هستند و صادقانه وارد جبهه نشدند!!

تحلیلگران معتقدند که اگر کرزی دولت را به عنوان ابزاری برای بهتر شدن در اوضاع افغانستان استفاده کند به نیاز های مردم پاسخ خواهد گفت و این ائتلاف ها را جدی خواهد گرفت.

کارشناسان چالش عمده در برابر دولت و ملت ما را فعلاً اپوزیسیون های مسلح که ما از آنها نام تروریزم یاد می کنیم می دانند و معتقدند که تشکیل این احزاب با یک طرز تفکر و دیدگاه های مشخص در مورد ساختار نظامی برای حکومت خطرناک نیست و یک نظام سیاسی در صورتی معنی دار و موفق است که در متن خود اپوزیسیون های قانونی را داشته باشد.


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   اوغلی جان خوب شد که طرف دار دولت شد همی هم یک اقدام نیک است .
حق گوی

>>>   رحمان اوغلی صاحب که از جمله دوستان من است کاملا ناحق میفرمایند که "...مردم افغانستان در حال حاضر تشکیل این احزاب سیاسی را بعنوان پدیده ای برای رسیدن به بلوغ و کمال میدانند"؟؟!!!! آقای اوغلی خوب میدانند که مردم این احزاب را نه تنها "بلوغ و کمال" نمیدانند،بلکه نصف مردم بخاطر "زهر تلخی" که این احزاب در ظرف چهل سال اخیر بکام انها ریخته اند، از انها اکراه دارند و نصف دیگر مردم را همین احزاب در چنان خاک سیاه نشانده اند که والله اگر در "قصه" انها باشند!!! من نمیدانم ما "روشنفکران"؟! افغاانستان تا کی با استعمال کلمات پر از"هوسهای روشنفکرانه" خود را تسکین میدهیم!!؟؟ در غیر ان ماخوب میدانیم که ما "روشنفکران"!!؟؟ افغانستان از بس این مردم بیچاره را به بیراهه ها بخاطر منافع شخصی و گروهی خود راهنمائی نموده ایم، با صراحت بما میگویند: " راهنمائی کی توانی ، ای که راه را خود ندانی"
با احترام
دوست شما م.ک از بدخشان زیبا

>>>   درود به همه. به نظر من چه نظام جمهوری ریاستی باشد و یا پارلمانی فرقی نمیکند. مهم اینست که کدام یک از این دو واقعا میتواند بهترین خدمات را برای مردم ارائه کنند و از اراده مردم در سطح ملی و بین المللی بدرستی نمایندگی نمایند. تجربه احزاب چپی و راستی در سه دهه اخیر در کشور بحران اعتماد را بین مردم دامن زده و در نهایت اشتراک مردم در نهادهای سیاسی را بیرنگ ساخته است. هنوز بسیار زود است که تصور کنیم عوام بسادگی شامل تشکل های سیاسی گردند و در مبارزات سیاسی احزاب بطور چشمگیر اشتراک داشته باشند. شاید حرکت های سیاسی که فعلا در حال شکل گیری اند بتوانند طیف کوچکی از مردم در به حرکت درآورند ولی هیچ کار بنیادی را در کوتاه مدت نباید توقع داشت. افغانستان هنوز در پروسه ملت سازی درگیر بزرگترین چالشها است چه رسد به اینکه بانتظار یک ملت واحد را در این مرحله داشته باشیم. باید اول تلاش برای ملت سازی و تعیین خطوط منافع ملی صورت گیرد تا حرکت های سیاسی مفهوم واقعی خود را در قالب ملت و منافع ملی دریابد. بناً این جبهه جدید و احزاب جدید که هنوز برنامه های مشخص و کلیدی ندارند هرگز خواسته های مردم را اقناع نخواهند کرد.
با عرض احترام
ا.ن. از اروپا

>>>   من یقین دارم که این جبهه هم به مانند جبهه های دیګر که این آقایان ساخته بودند عمر نه چندان طولانی خواهد داشت ولی این جبهه و جبهه بازی راه حل سیاسی برای مردم افغانستان نیست هر روز که میګذرد جبهه های متعدد تشکیل میشود احزاب جدید بوجود میاید ولی نتیجه مطلوب و مثبت در قبال خود نداشته و در ضمن دوستان ما که امروز جبهه تشکیل دادند لطف نموده به مردم از جبهه های قبلی خود هم ګزارش بدهند این ۳ شخصیت که از آدرس نماینده و یا رهبران کاذب مردم افغانستان صحبت میکنند متاسفانه ثبات سیاسی در وجود این افراد دیده نمیشود با مرور زمان و تغییرات اقلیمی تصامیم اینها هم به زود ترین فرصت تغیر میکند
حیدر سیرت - استرالیا

>>>   برادران عزیز چراع شما نام دوستم رابشنوید .مرده های سابقه یادتان میاید .یک گپ رامتوجه باشید در جنگ 2گروه کوشش میکند که جانب مقابل را از بین ببرد حتا بخاطری پیروزی از هر لحظه غفلت استفاده میکنند باز کشتار سوال حتمی است . اگر دوستم قتل کرده کسی را کشته است که در مقابلش جبه کرفته بود وافراد وفادار اورا شهید میساختن آنها از خود دفاع میکردند ازجان ماهم خون میرفت شیر نمی رفت ؟و دیگر ما به هزاران نفر شهید دادیم ما چراع صدای مان را بالا نکردیم پس شماهم خاموش باشید دیگر وقت خود را به گپ مفت صرف نکنید.بدخشی هدف تو چی است وازه بگو که برایت جواب بدهم
. فرهاد .بدخشی. افسر ارتش ملی و. به امید نشر

>>>   باور من این است که این جبهه مثل سایر جبهه ها یا اپوزیسیون ها نخواهد بود به زودی از هم نخواهد پاشید و نکته قابل تعمق درین است که شخصیت ها ویا احزاب تشکیل دهنده جبهه ملی شخصیت ها و احزاب میلیونی هستند استاد محقق جنرال دوستم خبلا خود را ثابت کرده اند که مورد حمایت مردم خویش قرار دارند اما آقای احمد ضیا مسعود این مرد که برادر قهرمان ملی است و قهرمان ملی هم در بین مردم هواداران بیشتر دارد و هوا داران آقای مسعود بخاطر روح شهید مسعود با ضیا مسعود همکاری و پشتبانی خواهد کرد.
راستی بیش از دو دهه ائتلاف وحدت و جنبش پا برجاست

>>>   اگر در تشکیل این جبهه صداقت باشد من در یک کلام با یک شعر خلاصه میکنم .
چراغ را که ایزد بروفروزد .هران کس پف کند ریشش بسوزد.

>>>   دوبار افراد حزب وحدت که به حمایت دوستم به قدرت رسیده بودند (البته قابل ذکر است که شورای نظار نیز به تانک های دوستم به کابل رفتند در وقت نجیب) یکبار در حیرتان و یک بارهم در خود قصر دوستم دوستم را توهین و تهدید به مرگ کردند که قصه نصیر دیوانه را که بالاخره توسط مرحوم لعل قومندان در دریایی آمو غرق شد شنیده باشید ، این شورای نظار و وحدتی ها با جنبش خیلی بی ایمانی و نامردی کردگی هستند در گذشته در آینده نباید فرزندان مردم به خاطر آنها به خطر انداخته شود. مراد

>>>   به گفته امیر عبدالرحمن خان امتیاز "فقط" ! چیز دیکری اینها نمی خواهند.
نبی هراتی

>>>   دوستان !
به هر صورت نبايد زود قضاوت كرد و زياد بدبين بود.

>>>   ... تا حال در حدود بیشتر از 100 حزب رسمی در افغانستان ثبت نام نموده و فعالیت های سیاسی دارند. اما از نظر بنده تعدد احزاب در افغانستان یک بدیده ای بسیار منفی است نه مثبت. چون هر حزب از خود مرام جداگانه ای دارد و طبعا باعث جلب و جزب گروهی از مردم میشود. بنا به هر تعداد که احزاب سیاسی بیشتر شود به همان اندازه مردم افغانستان و اندیشه های انان از هم جدا گردیده و تفرقه بیشتر میگردد. در یک کشور نهایتا ضرورت به سه حزب میباشد و در شرایط افغانستان من فکر میکنم که اگر سه حزب وجود داشته باشد با ایدیالوزی های مختلف مانند حزب اسلامی. حزب دیموکرات و حزب تکنوکرات ها. بعدا مردم میتوانند خود فکر کنند که کدام یک از این احزاب میتواند به نفع جامعه بهتر عمل نماید و از ان بشتیبانی کنند. اما با این تعداد زیاد احزاب مردم هم نمیتوانند اهداف اینها را از یکدیگر تمیز نمایند. وای به حال این ملت که نان خوردن ندارد اما بیشتر از 100 حزب سیاسی دارد که یکی از ان هم تا به حال به فکر ملت. استقلالیت و حاکمیت ارضی افغانستان فکر نکرده است.

>>>   درست که که تابحال صدها حزب تشکیل شده وبنابرمشکلات ونیاز مندی ها ازهم پاشیده شده ولی این بار این کسان درک کردن که جز افغان ها کسی دیگری به افغانستان چنگ زده توجه نداشته بغیراز نفاق افگنی دسیسه سازی ودوتعه افگنی وهدف شان بخاطر بدست اوردن منابع وذخایردست نخورده افغانستان بوده ناچار اند که هم چو ایتلاف ها وهمبستگی رابسازند تا باشد که این مملکت جنک زده را از گودال بد بختی بکشند کاش تمام رهبران افغانستان تا در هرجای که بودندحال زنده میبودند چی پشتون باشد چی تاجیک .چی ازاره وازبیک برادران عزیز تاکه افغانستان را خود افغان ها سازند هیچ کسی دیگر ساخته نمیتوند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است