جناب فرهنگ در حالی که عقیده دارد افراط کرایی اسلامی و پیامد آن تروریزم را در منطقه آمریکا برای مقابله با اتحاد جاهمیر شوروی ایجاد کرده است، اما باز مبارزه آمریکا با تروریزم حرف می زند! | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۷ ۱۳۹۱/۲/۸ | کد خبر: 35387 | منبع: | پرینت |
هفت ثور اغاز جنگ، ورود عساکر شوروی، دو میلیون کشته و پنج میلیون مهاجر. اما 8 ثور مهاجرین برنگشتند و جنگ ها اغاز شد کشتار زیادتر شد و مردم دوباره تلف شدند.
7 ثور اغاز یک نظام کمونیستی در افغانستان بود و 8 ثور روزی که مردم افغانستان به مجاهدین کمک کردند و انها را در خانه های خود پناه دادند که انها با رژیم کمونیستی مقابله کنند اما 8 ثور مجاهدین امدند و حضور انها در افغانستان برای مردم هیچ دستاوردی نداشت و جنگ های تنظیمی در افغانستان اغاز شد و مردم افغانستان دوباره تلف شدند.
در هر دو روز پیامد ظاهری اش یکی بود و برای مردم افغانستان مفید نبود.
جناب فرهنگ در حالی که عقیده دارد افراط کرایی اسلامی و پیامد آن تروریزم را در منطقه آمریکا برای مقابله با اتحاد جاهمیر شوروی ایجاد کرده است، اما باز مبارزه آمریکا با تروریزم حرف می زند!
متن مصاحبه را ببینید :
محمد امین فرهنگ وزیر پیشین تجارت و آگاه امور سیاسی در باره حادثه 7 ثور گفت : 7 ثور یک حادثه بسیار خونین برای مردم افغانستان بوده است و سرآغاز تمام مشکلات و بدبختی های مردم افغانستان، که تا امروز هم متاسفانه دوام دارد.
علت عمده و اساسی کودتای 7 ثور 1357 این بود که به تعقیب قتل میر اکبر خیبر یکی از بزرگان بخش پرچم دموکراتیک خلق حکومت داوود خان تعدادی از سران این حزب را حبس کرد چون انها در زمان دفن خیبر شعارهای ضد حکومتی دادند و دست به قیام زدند و سردار داوود انها را به محاکمه کشاند و انها چون پیش از پیش در اردو و نظامیان نفوذ کرده بودند توانستند زود دست به کار شوند و کودتای 7 ثور را به راه انداختند و در ظرف 24 ساعت نظام سردار محمد داوود خان سرکوب شد و نظام حزب دموکراتیک خلق افغانستان ایجاد شد.
آغاز خیزش ها پس از کودتای 7 ثور از کدام مناطق اغاز شد و چگونه در سراسر افغانستان گسترش یافت؟
همانطور که میدانیم هر کودتا یک ضربه سیاسی به دولت است در مرحله اول وقتی اردو قدرت را به دست بگیرد یک حالت خمود و جمود و حالت حیرت بر سر جامعه می اورد که توانایی حرکت را سلب میکند این یکی از خصوصیات کودتای نظامی است که ایجاد ترس و دلهره و وهم میکند اما در ان زمان مردم به زودی متوجه شدند و چون این حزب دموکراتیک خلق افغانستان به حیث یک عضو کمونیست و الحادی شناخته شده بود که چه کسانی این کار را انجام داده بودند و فهمیدند این حزب بر ضد اسلام و جامعه و ارزش های ان است و این باعث شد تا مردم کم کم دست به قیام بزنند و این قیام کم کم به تمام افغانستان پخش شد.
زمانیکه شوروی وارد افغانستان شد امریکا هم میخواست به افغانستان بیاید ولی دید که شوروی پیش دستی کرد، چه دستاوردی داشت و پیامد ان برای مردم چه بوده است؟
آقای فرهنگ در پاسخ به این سوال گفت : امدن قوای بین المللی بعد از 11 سپتامبر بر اساس شورای ملل متحد و جامعه بین المللی صورت گرفت. این نیاز به پژوهش و تحقیق زیاد دارد تا بدانیم حضور امریکایی ها اکنون در افغانستان بخاطر اهداف سالهای قبل انها است؟ یا خیر. اما اگر اینطور فکر کنیم در حقیقت بهترین زمان برای انها زمانی بود که رژیم کمونیستی سقوط کرد که میتوانستند به افغانستان بیایند و افغانستان را تحت کنترل خود بیاورند اما انها این کار را نکردند تا زمانی که حادثه11سپتامبر رخ داد و انها وارد افغانستان شدند برای مبارزه با تروریزم شاید کم کم انگیزه های دیگر هم بوجود امده باشد.
در همان زمان که شوروی ها وارد افغانستان شدند، امریکا و متخصصین اش گفتند که یک رژیم کمونیستی به افغانستان نیامده بلکه رژیمی امده که میخواهد تغییرات بنیادی بیاورد و بعد از تجاوز شوروی ها امریکا متوجه شد که افغانستان اشغال شده توسط شوروی ها. در روزهای اول کشورهای غرب زیاد به مردم افغانستان کمک نمی کردند تا شوروی را سرکوب کنند اما کم کم انها متوجه شدند که توسط قیام مردم افغانستان میتوانند تا شوروی را از بین ببرند و بعد شروع کردن به کمک مردم افغانستان .
کشورهای غرب کمک زیاد را برای اسلام افراط گرا کردند چون اسلام افراط گرا به عنوان بزرگترین دشمن رژیم الحادی کمونیست شوروی میدانستند.
پیامدهای ناگوار 7 ثور برای مردم افغانستان چه بوده است؟
آقای فرهنگ در پاسخ به این سوال گفت : پیامدهایش بسیار زیاد بود اول که با یک کودتا تمام رژیم قانون افغانستان را از بین برد و دوم تمام نهادهای عنعنوی افغانستان را که بر اساس نظام اداری و سیاسی رژیم استوار بود از بین بردند و تعویض کردند با نهادهایی مثل شورای انقلابی و... یعنی اداره افغانستان را به دست عده ای دادند که نه افغانستان را می شناختند و نه در اردو و سیاست نقش داشتند و جنبه دیگر این بود که شروع کردن به اوردن یک سری از ریفرم ها و فرمان های نمبر 1 تا 8، مثلا مردم را به اجبار با سواد کردند که این تغییرات تا زمانی که با فشار نمی بود موثر و مفید بود اما نه با زور و اجبار ! اینها اهسته اهسته باعث شد تا مردم با انگیزه های ملی و مذهبی بجوش بیایند و در مقابل نظام قیام کنند.
ایا امیدواری برای مردم افغانستان وجود دارد؟
اقای فرهنگ در پاسخ به این سوال گفت : من خودم ادم بدبین نیستم و نظر شخصی من این است که این مشکلات و امدن کشورهای زیاد به افغانستان، این ها نتیجه منطقی حالتی است که سالهای قبل در افغانستان امد که این مراحل را افغانستان باید طی میکرد ولی من معتقد هستم که این روند ادامه دارد و حالت ده سال قبل دوباره بوجود نمی اید شاید تعدادی از طالبان در قدرت شریک شوند اما دوباره حکومت را به دست نخواهند گرفت.
آیا پیمان های استراتژیک افغانستان با کشورهای دیگر زمینه ساز پیشرفت افغانستان در عرصه بین المللی است؟
اقای فرهنگ پاسخ داد : به نظر من این پیمانها وضعیت را تا حدودی تغییر میدهد و کشورهای غربی با امضاء این پیمان میخواند مکلفیت خود را تا زمانی طولانی در برابر دفاع از افغانستان ثابت کنند تا افغانستان دوباره طعمه تروریزم نشود در سال 2014 تازه این پیمان اغاز میشود که نه افغانستان و نه امریکا نمی خواهد این پیمان لغو شود.
آیا کشورهای منطقه و استخبارات مانع امضاء این پیمان میشوند؟
آقای فرهنگ افزود : نه نمی شوند شاید بخواهند اما موفق نمی شوند و این پیمان امضاء میشود اگر در این پیمان ذکر شود در صورتی که کشورهای همسایه بخواهند در امور افغانستان دخالت کنند و یا مخالفین افغانستان را جای دهند امریکا حق حمله به ان کشور را دارد، بهتر میشود برای افغانستان که این بستگی دارد به مواد و شرایط پیمان.
به نظر من اگر محتوای پیمان را به مردم میدادند خوب بود تا هم مردم و هم اپوزسیون و ... دست به دست هم میدادند تا در این پیمان نقاط عطفی برای منافع ملی افغانستان پیدا کنند.
به نظر شما یاد کردن حوادث گذشته اکنون برای مردم مفید است؟
اقای فرهنگ در پاسخ به این سوال گفت : به نظر من موضوع اینجاست که ما در بحرانی قرار داریم که نیاز به همکاری و همدستی داریم نه اینکه هر کس یک نظری بدهد و پراکندگی ایجاد شود و با هم بنشینیم و خانه خود را اباد کنیم. سمت دیگر موضوع قضیه تاریخی افغانستان است که تاریخ افغانستان قضاوت میکند که مردم نتیجه میگیرند چه کسانی به این مملکت خوبی کردند و چه کسانی قتل و غارت و دزدی، این وظیفه تاریخ نویسان و مسئولان است تا رسالت را به درستی انجام دهند.
تشکر از حضور شما
>>> " ...تا زمانی که حادثه11سپتامبر رخ داد و انها وارد افغانستان شدند برای مبارزه با تروریزم شاید کم کم انگیزه های دیگر هم بوجود امده باشد."
نه آقای فرهنگ، شما دارید که به امریکا زیاد زیاد وابسته شوید و اشغال وطن ما را توجیه کنید.
نادر
>>> هفت و هشت ثور بأيد دو روزي سياه در تاريخ افغانستان نا ميده شوند بجر بد يختي زنج خون ريزي ملتي بيچا ره افغا نيستان وأهداف شومي خارجي تو سطي پاكيستان شيطان ISIخون خور مردمي افغانيستان ديگر معناي ندارد
>>> بنده از روز هفتم وهشتم ثور حمایت میکنم زیرا هفتم ثور ازبین بردن حکومت سلطنتی فرزندان نادرخان است . وهشت ثور روز پیروزی ملیت های اقلیت وسهم آنهادر سحنه های سیاسی کشور است.
(نقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوی
>>> لشکر کشی سلیبی ها هیچ توجیع نداره چون هدف دوتا شو ن یکی هست
>>> اقای فرهنگ نه تنها یک پزوهش گر سیاسی بل یک انسان رشوه خور و بی کفایت است و صلاحیت تحیل و ارزیابی قضایا را ندارد و تا دیروز با کرزی همنوایی داشت و امروز گاهی بمثابه یک عنصر بیمایه و ابن الوقت در جا های دیگر برای خود جایگاه سراغ میدارد
شما از طرز بیان کلمات درمیابید که چقدر ایلجار صجبت نموده است
ارین
>>> محمد امین فرهنگ قبل از اینکه در مورد 7 و 8 ثور صحبت و مصاحبه کند برود در مورد اختلاس و دزدی هایش که از اثر آن از پست وزارت برطرف شد، صحبت کند. شرم و حیا ندارد. چقدر دیده درا است.
نجف کامگار
>>> هفت وهشتثور همه ای مردم افغا نستان میدانند که پیامد های خوب در پی نداشت با این وجود هم بانظام های اقتدار گرا وتوتالیتر هم تا ابد نمی شد کنار آمد وباید انقلاب به وجود می آمد وپایه ای یک نظام تکثر گرا ودموکراتیک ریخته می شد این پروسه نیازمند یک رهبری کار آمد وملی داشت که باتدبیر مبتنی بر منافع ملی به سرانجام می رساند متاسفانه تشتط و پراکندگی در رهبری از یگ سو و منا فع شخصی وقومی سمتی رامقدم داشتن بر منافع ملی از سوی دیگر ، زمینه ای تاسیس یک دولت فراگیر ملی را ازبین برد ودر نتیجه جهاد ی مردم افغانستان آنطوری که باید ثمر نداد ومردم قهرمان ههچنان ضربه ای همین نبود رهبری ملی رامی خورند . علی امیری (فیاض )
>>> اقای محترم نادر ! پس حقیقت هشتم ثور را شما چګونه توجیه میکنید ، کم از کم اګر حقیقت را بابسم الله اغاز کنید مقبول خواهد بود . تشکر
علی احمد از کارته یی نو
>>> اقای فرهنگ
برادر من خوب نوشتید و تحلیل درست از وضع دادید تنها اینقدر تعلقیت شما را وانمود میسازد که به استثنای پره گراف اخری شما دیگر همه باز دیپلوماسی کرده اید گاهی به میخ زده اید و گاهی به نعل بهر صورت من از شما میاموزم و بعد ازین نوشته هایم را مطابق بان عیار میسازم اقای فرهنگ ترس و بیم شاید همه را به یاوه گویی محبور سازد مگر از شما توقع این بود تا خوب بدی های هشت ثور و بدبختی های هفت ثور را به بیان گیرید از مقابله میگذرم امید وارم تا همه در نوشته هایش بر واقیعیت ها ی موجود و گذشته استوار باشد
دیوانه از دره بوم
>>> سلام خدمت دوستان برنامه و خوننده گانی عزیز ! در هر کشوری که ظلم و ستم به اوج خویش میرسد و سر انجام جهت تغییر رژیم انقلاب صورت میگردد و یک خوشبختی را بار می آورد که در افغانستان خوشبختی نه بلکه بدبختی را بار آورده اند . 1- هفت ثور یک کودیتای ننگین سیاه ثبت تاریخ کشور خواهد بود که توسط یک مشت بیسوادی قبیله سالاری خلقی و اشراف زاده گانی شهر که هردو جناح معنی و مفهوم شرایط عینی و ذهنی انقلاب را درک نمی کردند و به اندازه سری سوزن هم از جامعه شناخت نداشتند و بیشرمانه باعث به شهادت رسانده هزاران عالم دین - روشنفکران غیر خلقی و به شهامت رسانده هزاران انسانهای زحمتکش - انقلابی و شهروندان این میهن شدند . 2- هفت ثور یک رژیم صد در صد وابسته به اتحاد شوروی و اقماری آن بوده و شوروی ها بدون تحلیل و ارزیابی از کشوری مسلمان و نگرفتن درس از جنگ مجاهدین سر برکف افغانستان و انگلیس بی شر مانه با مشوره خلقی ها و پرچمی ها خواب گرقتن قلب آسیا و رفتن به آب های گرم را برای ابد از دست دادند . رژیم منفور هفت ثور و یکتازی شوروی بزرگ که آفتاب در سایه اش غروب نمیکرد که 7 به زوری مجاهدین وبه کمک غربی ها و اروپای ها سرچپه شد و 7به 8 تبدیل شد . هفت ثور یک ضربه سنگین به مردم و به روشنفکران این میهن بار آورد که جبران ناپدیر خواهد بود و متقبل یک جنایت بزرگ انسانی و مالی و دوباره اشغال این میهن شد .
و اما 8ثور :
هشت ثور نتیجه کودیتای نافرجام 7ثور میباشد . 8 ثور خون بهای چندین هزار انسان های بیگناه و مجاهدین سر برکف این میهن میباشد . 8 ثور خون بهای هزاران هزار شهید -آواره - زخمی - معلول و مجاهدین فی سبل الله میباشد . هشت ثور آزاد ساختن آسیای میانه ازجنگال ستمگران کشورکشایان کمونیزم و شکستاندن دیواری بزرگ برلین و فرو پاشی قصر های آسمان خراش .
اما چند روزی از پیروزی هشت ثور و انقلاب بزرگی مردم افغانستان نگزشت که خون هزاران شهید و مجاهد از جانب هوا خواهان دالر و کلدار( رهبران مجاهدین و تنظیم های مختلیف قدرت طلب چوکی ) امید و آروزوهای مردم به خاک مبدل شد و باعث به شهادت رسانده هزاران انسان بی گناه شهرو ندان عزیز شهری کابل شد . هشت ثور نیز روز سیاه و ویرانی شهری کا بل در تاریخ این کشور خواهد ماند . زیراکه رهبران مجاهدین انقلاب اعظیم مردم را به دالر- کلدار و بلند منزل فروختند و نیز متحد نبودند تا قدرت سیاسی را بدست بگرند . موج است که آسوده گی ما عدم ماست - ما زنده بر آنیم که آرام نگیریم .
در حقیقت 7 ثور و 8 ثور یک سیکه ودو روی میباشند که یکی آن طرفدار کمونیزم و دیگری طرفداری امپریالیزم و انگلیس.
ما طرفداری صلح هستیم و نه از جنگ . خلاصه : نه هشت ثور و نه هفت ثور کدام خوشبختی را برای مردم غریب بار نیاوردند به جز جنگ و ویرانی . ما از جامعه جهانی میخواهیم که در جهت امنیت سرحدات کشور و صلح پایدار بیشتر بکوشند .
ع رستم - بدخشان
>>> همانطوریکه همه میدانند که 7 و 8 ثور پیامد های ناگواری بر اقتصاد، امنیت، اداره و بلاخره بر روح و روان مردم افغانستان داشته است گله که مردم افغانستان میتوان از مجاهدین پس از 8 ثور داشته باشند اینست که چرا آنها تا آنوقت که در مقابل روس به جهاد و مقاومت میپرداختنند متفق و یکدست بودنند و بعد از آنکه در جنگ با روس ها کامیاب شدنند بر جان یکدیگز افتیدند و بر سر تقسیم قدرت به توافق نمی رسیدنند. تمام این نا بسامانی های و بن بست های را که امروز در افغانستان شاهد آنیم همه و همه نتیجه حوادث 7 و 8 ثور میباشد.
روح الله "عمرخیل" از ولایت کندز.
>>> با تقدیم سلام به همه عزیزان هموطن!
هر جند وقت صرف کردن به موضوعات ، از روی عقده و انتقادات ناسالیم ، کار درستی نمی باشد اما ما مردم افغانستان همین را یاد گرفته ایم و همچنان بر همین روش پافشاری می کنیم. و هر روز مسایل و موضوعات از قبیل 7 یا 8 ثور را از روی عقده به نقد می گیریم بدون اینکه پشت آن یک منطق نهفته باشد وآن را به غرض عبرت گیری مطرح نماییم. شاید هم این روش از سوی دیگران بر ما تحمیل شده باشد!
به هرحال سخن من این است که : هر اقدامی که به منظور یک تغییرو تحول صورت می گیرد، باید چیزی برای جایگزین کردن آن در نظر باشد، اگر ما خانه کهنه ی را خراب می کنیم طرح ساختن خانه نو را باید همرا با امکانات اجرایی آن در اختیار داشته باشیم و الا هم خانه نو نداریم و هم خانه کهنه را از دست می دهیم. متأ سفانه مسئولین و مردم ما فقط خراب کاری را یاد گرفته است و کار اساسی که ساختن باشد را فراموش کرده ایم و لذا از تحولاتی چون 8 ثور نه تنها چیزی عاید ما نمی شود بلکه ما را به مصیبت های بیشتر گرفتار می کند. پس از ناکامیها است که همواره تلاش می کنیم خود را از تقصیر مبرا سازیم و بهانه و یا تقصیر را به گردن دیگران بیندازیم .
صبا فتاح. ایران
>>> 7 ثور سياه ترين روز درتاريخ افغانستان ميباشد از همين روز روز بدبختي ودربدري و تباهي افغانستان شروع شد. چند نفر افراد بيسواد وكم سواد وكودن خودرا دردامن شوروي وقت انداخته حلقه غلامي برگردن بستند وبا يك كودتاي ننگين 2 مليون از هموطنان عزيز مارا به بسيار بيرحمانه يازير چين تانك هاي شوروي كردند يادرزندان ها زير كيبل وبرق به شهادت رسانيدند ويا درپليگون ها زير بلدوزر كردند وياهم توسط تانك ها وبم هاي ناپالم قطعه قطعه كردند و2 مليون انسان ديگر اين سرزمين را بيدست وپا كردند و 6 مليون افغان ديگر را آواره . مهاجر وبدبخت ساختند اقتصاد كشور را به صفر ضرب زدند ريشه علم ودانش را از بيخ بركندند نظام عسكري ونظامي مارا باتربيه ظابطان ماشيني بخاك يكسان كردند سيستم زراعت ومالداري مارا باگذاشتن مليون ها ماين بكلي ازبين بردند سيستم تعليمي مارا ازريشه كشيدند (هركسي عضو بدنام خلق يا پرچم ميشد ) بدون هيچگونه دانشي برايش دپلوم اعطا ميگرديد. بلاخره كشور مارا صد سال به عقب بردند اين 7 ثور لعنتي زمينه ساز تمام بدبختي هاي آينده نيز گرديد وعاملان اين 7 ثور (گروه مزدور خلق وپرچم) با بسيار بيحيايي بعد از اينكه درمقابل حملات مجاهدين وآزاده گان تاريخ تاب مقاومت درخود نديدند با بسيار مكارگي وبيشرمي وطي يك پلان منظم نصف آن خودرا به جمعيت اسلامي ونصف ديگر آن به مجاهدين حزب اسلامي تسليم نمودند ونصف شهر كابل را به يك حزب ونصف ديگر را به حزب ديگر تسليم كردند وزمينه جنگ هاي داخلي را فراهم كردند كه دراصل مسول همه جنگ هاي داخلي نيز همين كمونستان شدند نجيب گاو بدون اينكه دولت را رسما به مجاهدين تسليم ميكرد فرار را برقرار ترجيح داد تا اينكه دستگير شد وبه جزاي اعمالش رسيد
>>> مشکل افغانستان بصورت یک کل باید مورد ارزیابی قرار گیرد. محدود سازی آن به حادثات هفتم و هشتم ثور یک اشتباه بزرگ است:
قبل از هفتم ثور افغانستان با مشکلات عظیم مواجه بود و این مشکلات سبب نارضایتی عموم در افغانستان بود و افغانستان به یک تحول نیازمند بود. مشکل عظیم این است که امروز زمینه طوری مساعد شده که کسی از آن مشکلات حرف نمی زند یا اجازه حرف زدن ندارند. تا وقتیکه نارسائی های تاریخی افغانستان بصورت علمی و عینی ارزیابی نگردد، این مشکل بحیث ام المشکلات باقی خواهد ماند. برای بیرون رفت از مشکلات باید مشکل افغانستان در کل بحث گردد، از زمان تاسیس تا زعامت حامد کرزی.
کودتاچیان هفتم ثور توسط رفقای وطنپرست خلقی و پرچمی تحول در ساختار سیاسی افغانستان وارد نمودند ولی مشکلی دیگری را بر مشکل افغانستان افزود. این یک حقیقت است که قابل انکار نیست. یکی از علت ها این بود که رفقای خلقی و پرچمی تحت یک رهبری بی کفایت و بی فرهنگ خارجی پرست در راه تحقق اهداف شوروی وقت شکل گرفته بود.
به تاریخ هشتم ثور برادران مجاهدین و اسلامگرا ساختار سیاسی افغانستان را دیگرگون ساختند ولی باز هم مشکل دیگری بر مشکل کل افزوده شد. برادران مجاهدین در حقیقت امر بحیث مزدوران دستگاههای استخباراتی کشورهای همسایه و سیای امریکا جنگیدند ولی هیچ برنامه ای جز سرنگونی نظام پوشالی خلقی و پرچمی در سر نداشتند.
طالبان کرام با کمال شهامت بدستور و رهنمائی آی اس آی پاکستان، به ساختار سیاسی دوران مجاهدین خاتمه دادند ولی آنها نیز مشکل بزرگ دیگری را خلق کردند تا اینکه ...... ما در موقعیت و وضعیت امروزی هستیم.
نتیجه:
در افغانستان هر افغان با شهامت و پر افتخار فرهنگ جنگ و خصومت را بخوبی فرا گرفته و بکمک مالی و معنوی کشورهای خارجی آن را عملی می کند ولی از فرهنگ مدنی و خدمت به مردم نیازمند عاجزند. برای بیرون رفت ازین گرداب کثافت در افغانستان باید کارهای ذیل صورت گیرند:
اول:
فرهنگ سازی شود و این کار باید از نوشتن کتاب های مدنی برای شاگردان صنف اول آغاز شود. طبق این برنامه بر انسان بودن و تبعیت از اصول انسانی ساکنین افغانستان مطابق روحیه قرن موجود توجه بیشتر مبذول گردد تا اینکه ما از ساکنین افغانستان "افغانان پرافتخار" و "مسلمان های متدین" بسازیم! مردم افغانستان باید شیوه همزیستی با همدیگر در داخل و زندگی صلح آمیز با همسایه ها را در قوم اول بیاموزند.
دوم:
یک تاریخ درست از افغانستان درست و در دسترس مردم افغانستان قرار داده شود. تاریخی که تا کنون در مورد افغانستان چاپ و در دسترس مردم قرار داده شده، سبب اکثر تشنجات شده و خصومت های قبیلوی و قومی و مذهبی را دامن می زند. در حقیقت امر کوشش شده تاریخ یک قوم و قبیله بنام تاریخ افغانستان ارائه شود. افغانستان یک کشور کثیر القومی و کثیر الملیتی است. اکثریت مطلق مردم افغانستان در مورد تاریخ افعانستان اختلاف نظر دارند تا در مورد آینده. در صورتیکه مردم افغانستان در مورد گذشته شان به توافق نرسند، یک گام مثبت بطرف آینده ممکن نخواهد بود.
سوم:
با کمال تاسف باید گفت که توقعات زیاد از حکومت جناب کرزی می رفت ولی جناب شان و حکومت های شان مفت و رایگان زمینه اجرای اکثر امکانات برای پیشرفت در افغانستان را از بین بردند و در عوض وقت و انرژی را بالای چند موضوع ناچیز برای بقای افعانستان (در نفاق) صرف کرد و آن اینکه نام مرکز تحصیلات عالی کابل باید پوهنتون باشد نه دانشگاه، سرود ملی باید به پشتو باشد، تذکره تابعیت باید به پشتو چاپ گردد، نام ساکنین افغانستان باید افغان باشد ....!
اگر خوب توجه شود تمام این برنامه های دولتی برای تفرقه افگنی طرح و عملی می گردد. پس وقتیکه خود دولت به دامن زدن نفاق و دشمنی فعال باشد، چطور ممکن است که در افغانستان یک آشتی ملی برای حرکت به پیش بوجود آید؟
باحترام
حمید بیتا از شهر وانکوور، کانادا
>>> ۷ ثور روز آغاز حکومت مزدوران شوروی و ۸ ثور آغاز حکومت مزدوران پاکستان در افغانستان وآغاز برآورده شدن آرزو های دیرین آی آس ای در افغانستان که بطور مکمل به ارزوی خود دست یافت
>>> پیامد هفت و هشت ثور از نظامهای پوسیده استبدادی دوصد وهفتادساله - بخصوص نظامهای ظاهرشاهی و داود شاهی که جزخود به دیگران فکرنمینمودند و حتی بااینکه شعار دهه دموکراسی را برخی از فرزندان ظاهرشاه میدهند -اما درین دهه نیز احزاب برسمیت شناخته نمیشود و قانون احزاب نیز پاس نمیشود.
بنابران هفت ثور و هشت ثور یک خیزش مردمی بخصوص هشت ثور که یک نظام قبیلوی دوصد هفتاد ساله سرنگون گردید و قبایل درسدد قدرت دوباره وبه انتقام از مجاهدین غیر قبیلوی ولو به هروسیله که باشد مجهز به پیاده های لشکر سیاه پاکستانی گردیده و اینرا همه مردم کابل بیاد دارند -که وقتی بطرف چهار آسیاب کابل بخاطر خرید یک کیلو روغن وچندسیر آرد میرفتند به چشم سر میدیدند که تمامی راکت چیهای -گلبیدین مردمان پاکستانی بودند و - این چنگها -هرگز جنگ داخلی نبوده و جنگ مستقیم پاکستان علیه آنعده مجاهدینی بود - که از آی اس آی اطاعت نمینمودند.
و بالاخره دیدیم که بعدآ پاکستان بطور مستقیم زیرنام طالب بیفرهنگ -به جنگ مستقیم همراه با توپ و طیاره به میدان آمد و اینرا امروز حتی وقتی قبایل میخواهند کتمان نمایند- که نه /طالبان -اوغان بودند -ولی وقتی در مورد انهدام بوداهای بامیان صحبت میشود - آنها یعنی قبایل اعتراف مینمایند -که بتهای بامیان را خارجیها یا همان پاکستانیها منهدم نمودند.
پس جنگهای هشت ثور هرگز جنگ داخلی نبوده -بلکه جنگ پاکستان ویک کتله فروخته شده اوغان که حکومت و قدرت را مال پدری خود ومیراث پدری دانسته وبخاطر رسیدن به قدرت به هرنوع معامله و بی هویتی دست میزنند.
>>> تاريخ نشان داده كه روس ها نميخواستند به افغانستان مداخلهكنند مگر اين تشويق امريكا و انگليس بود كه بعد از سالها سعي تلاش با تربيه اخوان المسلمين، جوانان مسلمان در زمان حكومت داود بكمك پاكستان دست به يك سلسله امدامات نظامي زدند و آهسته آهسته روس ها مجبور شد كه بژالسي جذب كمونست و در خواست حفيظ الله امين مداخله كرد و تا اكنون در آتش جنگ ميسوزيم. 7 و 8 هر دو در تاريخ كشور روز شوم و نحس در تاريخ كشور است. بهروز
>>> سلام خدمت همکاران شبکه اطلاع رسانی افغانستان و خوانندگان عزیز:
نخست از همه باید در مورد این صحبت کنیم که آیا در افغانستان واقعاً جهاد فی سبیل الله صورت گرفته یا خیر ؟
جهاد فی سبیل الله زمانِ صورت میگیرد که مردمان مسلمان و مومن یک کشور در مقابل شرک و کفر با مال و جان خود و از همه مهمتر با ایمان قوی و تقوا مبارزه و نبرد نماید.
در افغانستان متاسفانه هیچ جهاد صورت نگرفته ، چون جنگ افغانستان با طرح، پلانگذاری و فرماندهی استخبارات آمریکا یعنی (سی . آی . ای) صورت گرفته بود.
جنگ افغانستان اصلاً جنگ سیاسی بوده نه جنگ عقدتی، و تمام افرادِ که امروز منحیث رهبران جهادی شناخته میشوند ، از ابتدا و قبل از ورود شوروی در افغانستان تحت رهبری استخبارات آمریکا و غلامان حلقه بگوشش تعلیم و تربیه شده بودند و همچنان کشور مانند پاکستان، عربستان و سایر کشور های همسایه برای منافع ملی و اقتدار سیاسی خویش از چنین پالیسی طرح شده و فرصت طلایی استفاده نمودند، و یک تعداد افغانهای وطن فروش را حمایۀ اقتصادی و سیاسی نمودند و بد بختانه مردمان بی گناه افغانستان که قبلاً با جهاد آشنایی فزیکی نداشتند قربانی چنین عملکرد های شوم و زلالت گردیدند.
آیا اینرا واقعاً جهاد بنامیم " که از پول و حمایۀ اقتصادی کشور های غربی و کفر چنین جنگ مقدس پیش برده شود؟ شاید جواب اکثریت منفی باشد: بنده با هیچ تنظیم و حزب ملحق نمی باشم و فقط میخواهم که از بی چاره گی و بد بختی هایکه در صور 3 ده دیده ام بنالم:
مجاهد کسی است که یک جنگ مقدس را برای رضایت خداوند متعال با دفاع از دین، وطن و ناموس انجام بدهد و بعد از آزادی سلاح و ابزار جنگی خویش را گذاشته و در کار های روزمره خویش مانند دیگر افراد جامعه ادامه دهد. اما متاسفانه جنگ افغانستان مبدل به یک جنگ هوس و قدرت طلبی گردیده که برای چنین هوس قدرت طلبی رهبران جهادی امروزی ما این خاک مقدس و وطن که همه دنیا آنرا مادر خطاب میکنند در مقابل خواهشات نفسانی و غلامی دیگران فروختند. و اهانت به چادر مادر خود کردند.
امروز هر بد بختی و بیچارگی که بر مردم افغانستان وارد شده از دست مجاهد صاحبان شده است.
از فامیل خودم دو برادر و یک مامایم که در مقابل خشون شوروی میچنگیدند به شهادت رسیدند. اما باید تحلیل کنیم که چرا شکنجه چنین بد بختی ها افغانها گردد. مردم افغانستان امروز این حقیقت را قبول کنند که جنگ 3 دهه را که جهاد می نامند جز از یک جنگ سیاسی و منافع ملی کشور های شیطان نبوده است.
امروز یک طفل 10 ساله افغانستان در باره سیاست از یک سیاست مدار غربی بیشتر میفهمد. آمریکا و غلامان حلقه بگوشش طراحی و پلانگذاری خیلی فوق العاده را طرح نموده بود.
نخست گروه را از پوهنتون ها عصر علیه ایدولوژی روسی ها برآویختند و بعداً آنها را حمایه اقتصادی نموده به کمپ های آموزشی آی . اس. آی پاکستان منتقل نمودند و قرارداد های بزرگ تجارتی صورت گرفت و افغانها را بنام مجاهد در دم تیغ قرار دادند و قربانی عملکرد های غربی ها شدند.
بعداز شکست روسها تمام میزایل های که استخبارات آمریکا برای رهبران جهادی داده بود، دوباره با پرداخت پول گذاف خریداری نمودند که امروز آمریکای های در کتاب های مستند خویش از وطن فروشی و خیانت مجاهدین علنی صحبت میکنند.
در اواخر شکست روسها تعلیم و تربیه طالبان در پاکستان ادامه داشت، چون منتظر شکست و خروج روسها در افغانستان بودند و آهسته آهسته در دولت و نقاط مختلف کشور جا بجا شدند و آماده اشغلگری کابل و سایر ولایات دیگر شدند و رژیم طالبان رژیم دست نشانده آمریکا و غربی ها بود و اسلام را طبق خواهشان آنان در جامعه افغانستان در نقاط مختلف پیاده نمودند.
اسلام را یک دین و آئین خشن و متعصب معرفی کرد و مردم افغانستان به فغان رسیده بودند، خوب به یادم است که مردم میگفت خدا یک سگ را بیاره اما طالبان را از قدرت خارج کند، آمریکایی های منتظر چنین وضعیت بود و در عین زمان پلانهای سازماندهی شده استخبارات آمریکا که به همکاری استخبارات پاکستان و عربستان صورت گرفته بود ، قادر شدند که مراکز تجارتی نیویارک را هدف قرار دهند تا دلیل قانع کننده به جامعه جهانی و کشور های غربی و پیمان ناتو گردد تا اعزام عساکر غربی در افغانستان صورت گیرد.
امروز آمریکایی های از راز های نهفته چند ساله سازمان استخباراتی آمریکا مطلع شده اند و اعتبار و اعتقادات شان نسبت به دولت آمریکا کم رنگ شده است،
امروز روز جهاد است که با بِل و کلنگ باید با غربی ها بجنگیم چون توهین که آمریکایی به کردند روسها نکرده بود، آمریکایی ها کتاب مقدس و کلام خدا را آتش زدند و به کودکان رحم نکردند و به خانمان تجاوز کردند و حقوق بشر را پایمال کردند.... مه از مجاهدین صاحبان می پرسم که کجا است غیرت جهاد شان، کجا است شعار جهاد شان، کجا است فتوا هایشان ، امروز بی غیرت ترین فشر از کسی که خود را مجاهد مینامد در افغانستان پیدا نمی شود.
وطن پرست
ولایت قندهار
>>> جناب وطن پرست: وقتيكه لشكر 150 هزار نفري تابدندان مسلح شوروي وپكت وارسا به كمك رهبران مزدور فروخته شده وكمونست ما اززمين وفضا بالاي بالاي مردم بيدفاع مان حمله ور شدند ودولت وارتش مزدور ما نيز كه سالها ازخون اين ملت برايشان توپ وطياره وديگر تجهيزات نظامي خريداري شده بود عليه خودما ومردم عوام ما استفاده نمودند وبا شوروي همدست شدند. درين جا گناه مردم عوام چيست شما جواب دهيد چند نفر بنام احزاب اسلامي وچند نفر بنام كمونستي باهم جنگيدند ومتضرر وچوب سوخت مردم عوام شدند ومردم عوام بخاطر دفاع از خو دچه چاره داشتند آيا بجاي دين اسلام مكتب كفر والحاد كمونستي را قبول ميكردند آيا بجاي آزادي غلامي وبردگي را قبول ميكردند يا به حكم خدا وپيامبرش وآزادي وطن دست به جهاد ومبارزه ميزدند چه بايد ميكردند؟؟؟؟ بلي در آغازين روز هاي جهاد ومبارزه مردم افغانستان هم امريكا وهم اروپا وهمه جهان كارافغانستان را تمام شده ميدانستند وفكر كرده بودند كه مانند ديگر كشور ها افغانستان هم دربلعوم ارتش سرخ فرورفت وراه باز گشت ندارد تا اينكه به اثر جهاد مقدس وپايمردي جوانان اين سرزمين ما افغانستان را دوباره ازحلقوم كمونيزم بدست آورديم كه ما اين پيروزي را ثمره جهاد وحقانيت دين اسلام ميدانيم امروز كه نام كمونيزم از جهان گم شد امروز كه ديوار برلين شكسته .امروز كه 16 كشور مستعمره شوروي به آزادي رسيد وامروز كه شوروي به روسيه مبدل گشته از برق شمشير همين راد مردان افغان است نه امريكا قدرت دين اسلام است نه سياست امريكا ودرآينده هم هر كشوري باما مقابله كند مانند شوروي نيست ونابود ميگردد
خدادوست
>>> از دید من هفت ثور آغاز یک حرکت سیاه ویک کودتا بود و هشت ثور روز نوید و امید برای ملت های در بند و اسیر و رهایی از بند طاغوت و استبداد و رفتن بسوی یک حرکت و یک دید اجتماعی هشت ثور راه گشای برای آزادی ملت های آسیای میانه و قسمت از اروپای شرقی این روز را گرامی بدارید.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است