ناهماهنگی و ناهمسویی در اجرای عملیات و دقیق نبودن آدرس ها تبعاتی چون تلفات ملکی برای مردم افغانستان دارد اما چرا رییس جمهور پس از چندین سال این بحث را جدی گرفته است؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۷ ۱۳۹۱/۱۲/۱۱ | کد خبر: 48715 | منبع: | پرینت |
شورای امنیت کشور به وزارت دفاع ملی دستور داده است تا نیروهای ویژه آمریکایی را که در میدان وردک فعالیت دارند تا دو هفته دیگر از این ولایت بیرون کند. ایمل فیضی، سخنگوی رییس جمهور کشور روز یکشنبه به خبرنگاران گفته به دلیل بد رفتاری نیروهای ویژه آمریکایی با ساکنان میدان وردک، شورای امنیت ملی کشور این تصمیم را گرفته است.
فیضی گفت در میان این نیروها که تعدادی از نیروهای افغانستانی نیز حضور دارند، بدون اجازه وارد خانه های مردم می شوند و بدون دلیل غیرنظامیان را بازداشت می کنند تا کنون 9 غیر نظامی در پی عملیات این نیروها مفقود شده اند.
سخنگوی رییس جمهور کشور گفت در روزهای اخیر دانشجویی که برای دیدار خانواده خود به ولایت میدان وردک رفته بود در جریان عملیاتی توسط این نیروها بازداشت و چند روز بعد جسد سربریده او در منطقه دیگر پیدا شده است. این در حالی است که سخنگوی نیروهای (آیساف) روز دوشنبه در نشست خبری ضمن رد این ادعای دولت افغانستان گفت با همکاری مقام های دولت افغانستان این ادعا را بطور مشترک بررسی می کنیم.سخنگوی آیساف نگرانی از بدتر شدن وضعیت با خروج نیروهای ویژه امریکایی از میدان وردک را رد کرد و گفت نیروهای افغانستانی توانایی تامین امنیت کشور خود را دارند.
در مورد عملکرد نیروهای خارجی چه فکری می کنید؟ به غیر مساله گزارش های اشتباهی که به این نیروها داده می شود و مساله نا هماهنگی بین نیروهای افغانستانی و نیروهای خارجی چه مسایلی در افزایش کشتار غیر نظامیان و افزایش بی رویه بازرسی از خانه های مردم نقش دارد و سبب ادامه آن شده است؟
رحمت الله بیژن پور، آگاه مسایل سیاسی اظهار داشت که ناهماهنگی و ناهمسویی در اجرای عملیات و دقیق نبودن آدرس ها تبعاتی چون تلفات ملکی برای مردم افغانستان دارد اما چرا رییس جمهور پس از چندین سال این بحث را جدی گرفته است؟
در حالیکه تلفات امروز به اندازه تلفات گذشته نیست، مساله دیگر این است که خارجی ها در افغانستان صلاحیت اجرای عملیات را دارند فیصله در مبارزه با تروریزم یک مساله کلی است و آنها تحت این عنوان در نشانه ها و آدرس هایی را که خود نشانی کرده اند عملیات می کنند بنابراین در عملیاتی که انجام می دهند و هماهنگ با دستگاه های دفاعی ما نیست طبیعی است که تلفاتی در جریان کار آنها پیش آید و نه تنها در ولایت میدان وردک بلکه در تمامی ولایاتی که عملیات کرده اند خساراتی برجای گذاشته اند این در حالی است که دولت مسایل را جدی نگرفت و حال که جدی شده است در آستانه انتخابات است که جلوه می کند اما از طرفی خارجی ها به ترتیبی درافغانستان یکسری اقدامات را تا زمانی که هستند باید انجام دهند اما چرا از ابتدایی که آمدند فعالیت آنها قانونمند نشد و دولت تازه به این رسیده است که اقداماتی را انجام دهد، در خبرها گفته شده است که نیروهای داخلی نیز با آنها بوده اند، بنابراین نیروها را هماهنگ کرده اند و مشترک با نیروهای ملی عمل کرده اند اما چه نیروهای داخلی یا خارجی چنین عمل کنند این شیوه کار مبهم است و تبعاتی را دارد که تلفات وارده بر مردم است.
این تبعات برعهده کیست و کدام طرف تقصیر بیشتری دارد؟
دولت در مقام اول مقصر است زیرا موجودیت خارجی ها در افغانستان بر اساس ساز و کاری می باشد که دولت پذیرفته است و بنابراین تبعاتی که اقدامات خارجی ها دارد برخواسته از اقدام دولت است و این سلسله اجراعات از منشا قانونی و شرعی آغاز شده است بنابراین دولت باید چارچوبی را از طریق شورای امنیت تدوین کند و ممنوع کردن و اخراج کردن عقلانی نیست و باید تنظیماتی در چارچوب قوانین افغانستان و کار مشترک با نیروهای مسلح افغانستان، بدیهی است که دراین صورت تلفات وخسارات کاهش می یابد، متاسفانه هر بار که حادثه ای رخ می دهد خارجی ها با سیستم نظامی افغانستان به یک برنامه کار مشترک نایل نمی شوند این بدان معنی است که دولت فقط اعتراض می کند اما اصول کاری نمی سازد اگر دولت یک سیستم کاری مشخص می داشت به خارجی ها آن را پیشنهاد می داد.
اعتراض های رییس جمهور در مواردی چند در سالهای گذشته نتیجه بخش نبوده و اصول مشترکی که گفتید وجود نداشته است، برای حل این مشکلات دولت افغانستان چه رویکردی را باید اتخاذ کند؟
این مساله ناممکن نیست و به راحتی می توان راه حل عادلانه برای آن اتخاذ کردد که ضمن موثریت، خسارت نیز نداشته باشد، بهتر است که ما نگاهی عمودی و شتابان در رابطه با انگیزه های این مساله داشته باشیم زیرا وقتی گفته می شود که این حرکات در اشتباهات صورت می گیرد، حال ما همسویی جامعه جهانی با افغانستان را در قالب یک همگرایی و همسویی باید مطالعه کنیم، جامعه جهانی علت آمدن خود به افغانستان را مبازه با ترویزم، آفات و سایر مشکلات می گوید اما جریان به آن سمت نرفت و ما رویکردهایی را در حال حاضر می بینیم که برخواسته از ابهاماتی است که در موضع خارجی ها و افغانستان می باشد و افغانستان به دلیل مجبوریتی که برای جلب خارجی ها دارد سکوت می کند تا امتیازاتی که از طرف خارجی ها به افغانستان داده شده است تلف و محدود نشود به همین منظور افغانستان ناگزیر است که اعتراضات بی مورد و نابهنگام کند اما بموقع ، در چارچوب و موثر مطرح نکند و این اقدام های دولت افغانستان نشان دادن تنش دولت و رهبری آن با نیروهای خارجی است که اصطلاح خود بی غرض انگاری است و مردم آن را قبول نمی کنند بنابراین اعتراض های ناسودمند کار ساز نیست.
رویکرد دوم تقویت نفوذ اعتبار ملی می باشد و دولت سعی می کند تا اعتباری در مردم خلق کند و از این مرحله علیه بیگانه ستیزی استفاده می کند، هیچوقت افغانستان مستقل نبوده است زیرا شدت عصبیت با خارجی ها بیشتر نسبت وابستگی به آنها را به وجود می آورد. بنابراین ما با خارجی ها ستیز بیهوده می کنیم ما باید از فرهنگ مدارا و بهره برداری از آنها مثل سایر کشورها استفاده کنیم و در جامعه جهانی منزوی نباشیم بنابراین رییس جمهور باید اعتراض کند اما در حین حال موثریت کار استفاده از نیروی خارجی را تنظیم کند ناسیونالیزم (میهن پرستی) زیاد علاج کار نیست، میهن پرستی زمانی است که برای میهن علاج واقعی کنیم.
رویکرد دیگر فرار از مشکلات در نظام مدیریت است، دولت خود را با برخی مشکلات بیرونی درگیر نشان می دهد تا مردم به مشکلات درون نظام اعتراض نکنند ودر حین حال رویکرد اعتراض مخالفان به حکومت تحت الشعاع تبلیغات بیرونی قرار گیرد سیاست تبلیغاتی دولت است که در کنار زیان، فاصله دولت از مردم را زیاد می کند.
رویکرد دیگر مساله انرژی دادن به بحران و تحت الشعاع قرار دادن وضعیت اندیشه اصلاحی افغانستان است، نگرانی دولت از جایی که طالبان رسیده اند نیست بلکه از مخالفان مدنی_سیاسی دولت چقدر ناتوانایی های دولت را با شعار مطرح می کنند، بنابراین بسیار بموقع است که رییس جمهور با نظام اجرایی درست و فرمول شده توسط حقوقدانان افغانستان چارچوب همکاری های مشترک با خارجی ها تنظیم کند و اولویت های مسایل افغانستان را در عرصه صلح و ثبات، تنظیم امور و مبارزه با تروریزم و اشکال اشکالات موجود در افغانستان تدوین کند.
معاون پیشین نماینده ملکی ناتو در افغانستان گفته است که اظهارات رییس جمهور کرزی به زیان خود او است، آیا چنین است؟
اگر مساله را جدی طلقی کنیم که چالش عظیمی بین رهبری دولت افغانستان و خارجی ها به وجود آمده است، بدیهی است که این مساله به تنش های دیگری تبعات آن خواهد رسید ولی اگر این مساله تفاهم شده باشد شرایط متفاوت می شود. دولت افغانستان با خارجی ها سر ستیزه و تنش را با این موج عظیمی از دشمنان مسلح نمی تواند داشته باشد رییس جمهوری که در این حالت با خارجی ها در نبرد است آن هم نه برای اصلاح بلکه برای ذهنیت موجهی که در مردم ایجاد شود، تبعات بدی خواهد داشت اما رییس جمهور ما از کسانی نیست که خارجی ها به او اعتماد نداشته باشند. او می داند و بنابراین اقدام های او در رابطه با اصلاحاتی است که او برای مردم عنوان می کند پس اختلافات بین ما و امریکا با وجود این مساله جای نگران ندارد، آمریکایی ها شرایط حضور در افغانستان ومدت ماندن خود را می دانند در هرحال غرب در افغانستان ملاحظه بسیار دارد وتنها مساله بر سر دولت افغانستان نیست، آمریکایی ها به این نقطه رسیده اند که در افغانستان دیگر ضرورت تداوم یک جنگ نظامی را نمی بینید وبیشتر می خواهند که فعالیت استخباراتی کنند، مساله بهار در آسیای میانه مطرح است و از مشکلات اساسی این است که طی1 تا 2 سال آینده این مساله به جای افغانستا ن به آسیای میانه می رود همانگونه که بهار عرب شروع شده بود و تک تک کشورهای آسیای میانه دچار بحران خواهند شد و این مسایل درافغانستان سبب گسستن مناسبات افغانستان با کشورهای غربی و حامیان دولت افغانستان می تواند شود.
بحث مصونیت قضایی سربازان آمریکایی از مسایل اساسی است و آمریکایی ها نشان دادن این مساله قابل معامله نیست پس چطور هم منافع ملی دولت افغانستان می تواند در نظر گرفته شود و هم با مصونیت قضایی سربازان آمریکایی برخورد درست کرد؟
آمریکا به سادگی از این قضیه نمی گذرد و آماده است با دو شرط همسویی با افغانستان را تفاهم کند، شرط اول اینکه موجودیت را بر بنیاد مصونیت می گذاریم و شرط دوم این است که ما فعالیت را برپایه صلاحیت انجانم می دهیم و صلاح نیست که افغانستان در تعدیل این دو شرط اصرار کند ودولت افغانستان زیاد مومن به این مساله نخواهد بود که ما طرفدار این هستیم که مصونیت قضایی ندهیم بنابراین ما نباید فکر کنیم که اگر به آمریکایی ها مصونیت قضایی ندهیم این مساله حل می شود زیرا آنها تا امروز مصونیت قضایی داشته اند بنابراین افغانستان خود بزرگ بینی نباید داشته باشد و آنچه را که مستحق آن است و قادر به اجرای آن در مقابل خارجی ها است را ادعا کند این مساله نظم دادن به عملیات د رچارچوب اصولی و مشروع است.
دادن مصونیت قضایی سبب افزایش مشکلاتی مثل جرم وجنایت نمی شود؟
آمریکایی ها می دانند که دولت افغانستان درآن حد از ثبات و استحکام نیست که خود با تروریزم و مشکلاتی از این قبیل مبارزه کند و آنها مجبوریت ما را دیده و به ما پیشنهاد شرط می کنند، شرط این است که ما مصونیت قضایی می خواهیم زیرا مطمین هستند که از پیش سربازان خطاهایی سرمی زند این معضلی است که جنبه های روانی دارد وباید روی آن دقت صورت گیرد اما ما می توانیم حدود و چارچوب وظایف آنها را تعیین کنیم تا مشارکت با نیروهای مسلح افغانستان صورت گیرد و این به شیوه مدیریت افغانستان مربوط می شود پس این مهم نیست که ما بسیار روی دادن مصونیت قضایی بحث کنیم زیرا ندادن مصونیت قضایی تبعات بیشتری دارد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است