اروپا، جایی که متأسفانه اکثریت جوانان مسلمان خواهان زندگی کردن در آنند، به بازارا فروش انسان ها مبدل گردیده است. نظام سرمایه داری باعث گردیده است تا عده ای از انسان ها (سرمایه داران) حتی به خرید و فروش انسان ها دست بزنند. زنان در تحت نظام سرمایه داری از هیچ گونه مصئونیتی برخوردار نیستند. تعدادی از مردان، تحت نام بلندبردن توانایی های زنان، افکاری را براه انداختند که گویا زنان نیز باید مانند مردان متکی به خود شده و هیچگونه اتکایی به فامیل و شوهران خویش نداشته باشند. آنان افکاری را در میان زنان منتشر ساختند که گویا زنان باید از فامیل خویش استقلال مالی داشته باشند، و برای دسیابی به این امر، باید خود تن به اعمال شاقه بدهند. ایجاد این فضا در میان زنان اروپا که به تدریج وارد جامعۀ اسلامی نیز گردیده است، باعث شده است تا زنان جایگاه مادری خود را در جامعه از دست داده و مطابق به نظام سرمایه داری تن به کارهای شاقه و طاقت فرسا بدهند. و از طرفی این حالت باعث شده است تا زنان نتوانند آن طوری که باید، متوجۀ اولاد و فامیل خویش باشند. و اما این معضله در اروپا باعث بروز نابسامانی های اجتماعی ناگواری گردیده است، که به شدت رو به رشد میباشد.

چنانچه نتایج نختسین تحقیق در بارۀ تجارت انسان در اروپا تکاندهنده است. مطابق این تحقیق آمار و ارقام قربانیان تجارت انسانی در اروپا افزایش یافته و کسانیکه به ارتباط آن محاکمه گردیده اند، بصورت قابل ملاحظهئی کاهش یافته است. در کشور های عضو اتحاددیۀ اروپا آمار و ارقام فاحشه ها، کارگران اجباری و گدایان خوردسال که مورد سؤء استفاده قرار میگیرند، رو به افزایش میباشد. نتایج تحقیق در گزارش اختصاصی روزنامۀ آلمانی "دی وِلت" در روز یکشنبه 14 اپریل/25 حمل، منتشر گریده است.[1]

طبق این تحقیق، رقم رسمی قربانیان تجارت انسان در میان سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ حدود ۱۸ درصد افزایش یافته و از ۶۳۰۹ نفر به ۹۵۲۸ نفر در سال رسیده است. این تحقیقات در اروپا فضائی را بوجود آورده است که گویا کشورهای عضو این اتحادیه نتوانسته‌اند بر مشکل جرایم سازمان‌یافته فائق آیند، در حالیکه حقیقت این است که این معضله جز لاینفک نظام دیموکراسی استوار بر سرمایه داری میباشد، طوریکه این معضله از دو ستون این نظام ( آزادی فردی و آزادی ملکیت) نشأت نموده است. شمار عاملان تجارت انسان که محکوم شده‌اند، در میان سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ به میزان ۱۳ درصد کاهش یافته و از ۱۵۳۴ نفر به ۱۳۳۹ نفر رسیده است.

در آلمان حتی شمار محکومین به جرم آدم فروشی حدود ۱۵ درصد (از ۱۵۵ نفر به ۱۳۱ نفر) رسیده است. څارنوالان و محققین جنایی در این کشور سال‌ها است که می‌گویند، نمی‌توانند مدارک زیادی به دست بیاورند تا با اتکا بر آن‌ها عاملان جرم تجارت انسان را دستگیر و زندانی کنند. در آلمان برای اینکه ثابت شود که عاملان تجارت انسان هدفی خلاف قانون داشته‌اند، لازم است قربانیان علیه آنان در دادگاه شهادت دهند. اما به طور معمول، بخصوص در مورد زنانی که وادار به فحشا می‌شوند، این اتفاق نمی‌افتد، چون باند های مافیا که درین نوع تجارت مشغول میباشند قربانیان و خانواده‌های آنان را تهدید می‌کنند.

در آلمان هنوز تشدید قوانین جزایی در این زمینه به نتیجه نرسیده است، چون وزیران کشور و خانواده ها نتوانسته‌اند با هم به توافق برسند.

سسیلیا مالم‌اشتروم در مصاحبه با "دی ولت" گفت: «به سختی می‌توان باور کرد که در کشورهای آزاد و دمکراتیک اتحادیه اروپا ده‌ها هزار انسان زندگی می‌کنند که آزادی‌شان سلب شده و آنها را مثل کالا خرید و فروش می‌کنند.» وی افزود: «اما این واقعیتی تلخ است که تجارت انسان همه جا در اطراف ما هست و بسیار بیشتر از آنچه فکرش را بکنیم به ما نزدیک است.»[2].

طبق تحقیق اتحادیۀ اروپا، از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۰ در اروپا در مجموع نام ۲۳۶۲۳ قربانی تجارت انسان به طور رسمی ثبت شده است. که ۶۸ درصد قربانیان زن و ۱۲ درصد دختر، ۱۷ درصد مرد و ۳ درصد پسر بوده اند.

دو تن از هر ۳ قربانی وادار به فحشا و دیگران (25 فیصد) مجبور به کار های اجباری و گدایی شده‌اند یا وادار شده‌اند که عضوی از بدن خود را با عمل جراحی در اختیار سوداگران انسان بگذارند.

بیشتر قربانیان (۶۱ درصد) از کشورهای عضو اتحادیه اروپا هستند؛ چنانچه رومانیا در صدر قرار دارد. پس از آن، بیشترین قربانیان از افریقا (۱۴ درصد)، آسیا (۶ درصد) و امریکای لاتین (۵ درصد) می‌آیند.

کمیسیون اتحادیه اروپا در تحقیق ابتدائی خود تاکید می‌کند که این آمار تنها "قله کوه یخ" را نشان می‌دهد. بدین معنی که این آمار صرف اندکی از حقایق جامعۀ اروپا را برملا میسازد. در حالیکه حقایق جامعۀ اروپا از اثر تطبیق نظام دیموکراسی- سرمایه داری، فراتر از همه این ارقام و آمار است. حقیقت این است که جامعۀ اروپا با معضلاتی فراتر ازین مسایل دچار است. طوریکه قوانین و فضای جامعه در اروپا به سوی خواستهای غریزوی و تمایلات شهوانی انسان ها در حرکت میباشد. نظام دیموکراسی- سرمایه داری، همانطوری که سعادت انسان را در خوشگذرانی و منفعت گرایی میداند، زمینۀ سؤء استفاده و استثمار افراد جامعه را به یکعده از افراد شهوتران و غلامنفس، بصورت آسان فراهم ساخته است. اروپایی ها امروز ازین معضلات به درستی واقف اند، و همواره در تلاش بوده اند تا ازین منجلاب بدر آیند. ولی چون ریشۀ این مشکلات و معضلات در اساس نظام شان وجود دارد، ازین رو هرگونه اقدامی که از طرف آنان مبنی بر جلوگیری از مشاکل فوق اتخاذ گردد، ناکام از آب در میآید. گسترش نظام دیموکراسی- سرمایه داری که از اروپا به امریکا و فعلاً به سرزمین اسلامی وارد گردیده است، دنیای اسلام را نیز به این مشکلات مواجه ساخته است. فحشا، سؤء استفاده از زنان و اطفال و غیره مشاکل در اجتماعات اسلامی نیز با سرعت رو به رشد میباشد.

امت مسلمه باید بداند که امروز همان اروپا و امریکایی که خود مادر و پرورش دهندۀ نظام دیموکراسی، سرمایه داری میباشند، از تطبیق این نظام، به ستوه آمده و عواقب ناگوار اجتماعی آن جامعه را متزلزل ساخته است. پس ما مسلمانان چرا به این نظام بی بنیاد و پوچ دل خوش کرده ایم؟؟؟ و آنانیکه داد از دیموکراسی اسلامی میزنند، باید به وضاحت بدانند که نظام الله سبحانه و تعالی ( نظام اسلام) و نظام بشر (دیموکراسی) هیچگاهی باهم جمع نمیشوند. و الله سبحانه و تعالی به صراحت میفرماید که غیر از حق چیزی وجود ندارد به جز باطل. بس غیر از نظام واقعی اسلامی (خلافت به طریقۀ رسول الله ص) هیچ نظامی وجود ندارد به جز نظام مردود و ساختۀ دست بشر، که انسان ها را با مصائب وخیمی مواجه ساخته است. و اما نظام اسلام، که همانا در مطابقت کامل با فطرت انسانی قرار دارد، باعث آرامش و سکینت در جامعه گردیده و سبب کامیابی دنیا و آخرت امت اسلام میگردد. و حال این مائیم که باید یکی ازین نظام ها را قبول نمائیم، نظام خالق خویش (خلافت اسلامی) و یا دیموکراسی (نظام ساختۀ دست بشر)؟

و ما علینا الا البلاغ المبین

>>>   كاشكي در افغانستان هم به عوض قتل فروش ميبود

>>>   در اروپا نظر به قانون هر فرد حق سرپناه و پول غرض امرار معیشت را دارد. اما هستند بعضی افرادی که بخاطر بدست آوردن پول زیاد در روسپی خانه ها داوطلبانه کار میکنند و از عاید شان به دولت مالیه میدهند ،که یک مقدار این پول های مالیه بطور کمک به افغانستان نیز سرازیر میشود.
درین میان بعضی قاچاقبران از روسیه و اروپای شرقی یک تعداد از خانم ها را بنام کار به اروپای غربی می آورند که بعضی اوقات آنها نیز به روسپی خانه ها توسط قاچاقبران آورده میشوند و یک مقدار پول عاید آنها توسط قاچاق بران به یغما برده میشود. پولیس همیش روسپی خانه ها را کنترول میکند و میبیند که اگر کسی اجازه نامه کار نداشته باشد و یا توسط قاچاق بران بزور بالای آنها کار صورت میگیرد،آنهارا مورد باز خواست قرار میدهند. قاچاق برهای این زنان دستگیر و مجازات و زنان دوباره به کشورهای شان فرستاده میشوند.

>>>   کو نظام اسلامی که شما از آن حرف زدید... من فکر می کنم مردم نظام بد را از نظام بدتر افغانستان ترجیح میدهند! چونکه دیگر مردم و مردم سالاران دیگه آنقدر ضعیف هستند که حتی خود را کنترول کرده نمی توانند همانند یک خس و چوب گشته که سیل به هر جا ببرد می برد، انتقاد زیاد است، اما راه حل وجود ندارد!
صمیم نظری از کابل

>>>   دوست عزیزخدا راشکر که ما درجامعه اسلامی زنده کی میکنیم و الحمدالله که مسلمان هستیم اکر فروش انسان در افغانستان رایج میبود تعداد زیاد از خواهران ومادران جامعه دست به... میزدن و مشکلات فامیلی بوجود میامد
فهیم ولیزاده

>>>   ...مثل که فراموش کردید که همین برادران مسلمان در سوریه جهاد نکاح اعلام کردند .ما... اول سر به گریبان خود فرو کنیم بعد از اروپا.
شیر زن افغان

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است