هرزه پروری یا انکشاف موسیقی؟!
با افتخار می گفتند موسیقی افغانستان انکشاف کرده! ندانستم که این انکشاف در کدام قسمت موسیقی افغانستان آمده است، در هرزگی ژستها، در موسیقی پرهیاهوی ناهنجار، در اشعار کوچه ای، در لختی و برهنگی، در بیگانگی از فرهنگ اصیل افغانستانی!؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۰۲    ۱۳۹۳/۱/۵ کد خبر: 68886 منبع: پرینت

به مناسبت فرا رسیدن نوروز 1393 کانسرت های متفاوت و گوناگونی در سراسر کشور و حتی در سفارتهای کشور در خارج برگزار شده که بیشتر نشان از هرزگی و بی بندوباری دارد تا کانسرت موسیقی اصیل افغانستان.

معلوم نیست که این پول از کجا بدست می آید و صرف برگزاری چنین جشنهای کذایی می شود و این چنین سخاوتمندانه به حساب دولت ولخرجی می شود. عده ای دور هم جمع می شوند و اصلا فهمیده نمی شود هنرمند کیست و تماشاچی کدام؟

با افتخار هم می گویند موسیقی افغانستان انکشاف کرده! ندانستم که این انکشاف در کدام قسمت موسیقی افغانستان آمده است، در هرزگی ژستها، در موسیقی پرهیاهوی ناهنجار، در اشعار کوچه ای، در لختی و برهنگی، در بیگانگی از فرهنگ اصیل افغانستانی!؟

ما همه می دانیم که موسیقی افغانستان دارای قواعد علمی، آلات موسیقی شناخته شده، سبک مخصوص، انتخاب اشعار عالی و ژیست ها و حرکات با معنای هنرمندان بود که از دیدن آن همه حظ می بردیم، بخصوص شاه بیت هایی که در میان آهنگ ها خوانده می شد که واقعا آن موسیقی را می توان جان پرور و روح نواز خواند.

به طور نمونه می توان از استاد سرآهنگ، استاد شیدا، استاد قاسم و از نسل بعدی از ناشناس، احمدظاهر، ساربان، احمد ولی، زلاند.. و غیره نام برد، اما متاسفانه بیشترین جوانهایی که امروز از بیکاری به موسیقی به اصطلاح پیشرفته رو آورده اند از قواعد موسیقی آگاهی نداشته و کاستی صدا و هرزگی گپهای شعرگونه خود را در لابلای موسیقی گوشخراش و تهوع آور پنهان می کنند و یا این کشور و آن کشور می روند، ده پانزده دختر هرزه دیگر را می رقصانند تا بازهم هرزگی هنر خود را در چرخ دختران کوچه و بازار بپوشانند.

از جمله جوانان به اصطلاح با استعداد که با موسیقی پیشرفته امروزی هنرنمایی می کند جوانی را می بینیم در سنین 15 ـ 17 ساله به خود زحمت کمپوز سازی نداده و یک کمپوز آماده را از بچه های کوچه گرفته می خواند : اوسانه بلوسانه ... سی مرغک ده یک خانه ! حالا شما بگویید این موسیقی پیشرفته است؟

انسان وقتی تالاری ناهمگون را می بیند که در آن کانسرت های این چنینی برگزار می شود با خود می گوید: ای کاش افغانستان به عوض اینکه در این سالهای جنگ این قدر خواننده راه گم تولید می کرد، ده فیصد داکتر، مهندس، استاد دانشگاه، دهقان و کارگر تعلیم یافته می داشت که افغانستان به آنها نیاز دارد نه به این تعداد هنرمند بی هنر ...

هرچند در پایان باید گفت: شادی و شاد بودن حق مسلم همه مردم افغانستان است ولی نه به سبک غربی و ترویج بی بندوباری و هرزگی.

کد (10)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   فرهنگ یک ملت برمیخورد به سطح آگاهی یک ملت بسیار متاسم که درولایات سمت شمال کشور که ما که درتاریخ ثابت است که مرکز علم وشاعران ونویسنده گان بوده است .امروز اواز خان شان فروز قندزی است .که نود %95 درصد جامعه شان فوق العاده علاقه دارد به آهنگ شان .
شعرهای که میخواند درهیچ قالب جور درنمی آید .
ازکابل پریدم * به پشاور رسیدم * به راه جنپ وجولاره دیدم *
توره خدا این به یک آواز خان میگه که این شعر ها را بخواند کسی این آهنگ هارا گوش میکند به شخصیت خویش توهین نکرده است اگر بداند بسیار جای تاسف است که مردم ما سطح آگاهی ندارد .آهنگ یک موسیقی خان باید پیام های داشته باشد به مردم وبه شنوندگان ازاین چه پیام بگیرد .
عزیزالله رضایی

>>>   شما غرب را خواستید و میخواهید، این غرب که برای شما از اسمان فرشته واز زمین نابغه صادر نمیکند؛
اگر غرب را میخواهی همین است؛ یعنی میخواهی همین کلتور که تماشا میکنی، همین موسیقی که
گوش میکنی، همین تجارت که لمس میکنی...
وای به حال میهنم، وای به حال مردمم
میهنم در دست های جانیان پخته کار
یک مادر کابلی

>>>   نويسنده محترم بسيار چيز دقيق را متوجه شده اي خداوند خير وبركت برايت بدهد. انقدر بازار هنر وهنرمندازدياد يافته كه اصلاً هنرمندان خوب ما اواز شان خراب شده ، اين هنرمندان هيچ فهميده نميشود چه ميخواندوچه ميكويند فقط وفقط رقص هاي بسيار مضحك است كه چند دانه خارجي ولكًرد را پول ميدهند ودر سازهاي كنده خويش ميرقصاند.از خداوند ارزو دارم همه شما را توفيق عمل نيك بدهد ؟
عبدالله ريحان

>>>   تا افغانستان مستعمره امریکاست و سفارت رذل امریکا همه کاره کشور کدام کاری اصلاح نخواهد شد بلکه لودگی و هرزگی هر روز بیشتر رفته خواهد شد.این سرنوشت مملکتی است که استقلال ندارد و مستعمره بیگانه است.
حاجی

>>>   نويسنده نهايت گرامى
موسيقى "استاد سرآهنگ، استاد شیدا، استاد قاسم و از نسل بعدی از ناشناس، احمدظاهر، ساربان، احمد ولی، زلاند....." موسيقى اصيل مردمان اين سرزمين نيستند. اينها هنرمندان اند که در دولت افغانستان نواختند که سبک شان از راگاه هندو ايرانى و غربى-ايرانى بودند . اين هر دوسبک نوتهاى موسيقى شرقى وغربى را حرفه ويا شوقي يادگرفتند و در دربار و راديو مشهور شدند. ولى باز هم موسيقى شان شايد افغانى ( دولتى) بوده باشد ولى اصيل نبود ?
موسيقى اصيل اين سرزمين که نام دولتى اش افغان ستان است حالات موسيقى و نواختنن آنها در کوهپارهها ودرههاى کوهاى هندو مى باشد که مردمان آن از هزاران سال با سرودها وگاهتاهاى وريگويدايى و اوستايى و راگاهاى هندوايرانى وتورانى خراسانى وبختيارى ونقش ونگار اميرخسرودهلوى وطرز آهنگ ابن سينايى وسبک جامى با حالات هندو ايران و توران به زبانهاى پشتو فارسى , تورکى و هزاره گى و اوزبيکى......مى خواندند.
متاسفانه گفتن موسيقى افغانى در بن خود گناه عظيم است. افغانى فرهنگ نيست!!!!
اگر افغان مردم پشتون است پس موسيقى افغانى گفته مىتوانيم. ولى با گفتن موسيقى افغانى براى همه مردمان گوناگونى موسيقى ديگر مردمان را زديم به کنار!!!!!
موسيقى اصيل اين مردمان هنوز جمع آورى نشده است. نواسه قاسم جو کوشش کرد که يگان موسيقى اصيل از اينجا وآنجا سرزمين جمع آورى کند.
شوربختانه در کشور فغانستان کار گروهى ويا سازمانى وجود ندارد.
هر سازو سرود مانند زبان وادبيات وهنرهاى زيبا نيکو است مانند گلها در بوستان وگلستان!!
اين شخص اين گل و آن شخص آن گل را!!!!
دولت ويا وزير فرهنگ مانند گلبان همه گل ها را آبيارى نمايند ونه گلى را که خودش خوش دارد ويا که قوم اش!!!!!
خرم نام يک وزير بود که واژه هاى فارسى را منع کرد!! ابراز نظر تان بر پايه قانون اساسى منع شده نمى تواند ولى شما بزرگوار مى بايست توهين به اين ويا آن هنرمند نمى کرديد. به گونه بديل:
اگر ميگفتيد که موسيقى پاپ وگپ (رپ) را خوش نداريد نيکو بود : پندار و گفتار شما نيک بود.
تهوع آور !!!!!
"اوسانه .صحنه .. چل مرغک ده یک خانه " اصيل ترين داستان فرهنگى دوران کودکى است. انگار که شما کودک نبوديد!
پيگار (پيغار) من از گفتن سبک غربی بود!!!!!!! موسيقى چه غربى چه شرقى نيکوست!
سبک غربی موسيقى چندين آوازه چندين صدايى است است و دارايى ارمونى ويا ورگانون که در فارسى ارگنون واکنون "ارغنو ن" شده.
سبگ شرقى يکصدايى است!
ويژه گى هاى سامانه موسيقى يک صدايى
1- ريتم در مرکز موسيقى است
2- ميلودى و ريتم مستقل اند
3- ارمونى ندارد ويا در زير سايه ريتم است
4- سر (سور) کردن تارهاى آلات آنگونه که از 9 انگشتان دست کارگرفته مى شود. به گونه گيتار ! که در سور شرقى فقط ميلودى يکصداهه نواخته مى شود ونه ريتم چندآوازه!!!
5- رباب که بخاطر ١٩ تار اش مانند سيتار يک کمى کمک به چند صدايى مى کند ولى در کشور بنام افغانستان هنوز يکصدايى گفته مى شود.
6- سيتار خودش يک آله چند صدايى وارمونى پرورا ست که در غرب مشهور است ولى درکشور افغان ستان بسي محدود وکم!!!!!!!!
7- موسيقى هند چرا خوش آيند است? و چرا کاپى مى شود? سبک اش از ازدواج سبکهاى ايران وتوران با هندى است. يکتار دوتار سه تار چهارتار ششتار, سيتار و صدتار سنتور را شاهان فارسىى زبان ونواده تيموريان ومغل هاى بزرگ به هند بردند.
آلات موسيقى هند در اوايل دهل دوسره وسرنا بود. پير خرابات مغان اميرخسرو تسيتار را به دهلى برد. از اين ازدواج کودک چارم هندى يعنى سبک نقش ونگار هندى بوجود آمد که سرآهنگ قدرى اين سبک را در شهرها مهتر و در روستاها کهتر رواج داد.
حتى همين سبک پتياله هندى براى بسيارى گوشخراش است و براى هواداران موسيقى راگها
دلپذير!
ارزش راک و رپ و راگ يکى است مانند درامه هاى تراژيدى وکميدى: بودند کسانى که درامه هاى تراژيدى را با ارزش وشاهانه درامه هاى کميدى را کوچه بازارى مى گفتند. بلى گريه وخنده موسيقى راگ و راک نيکو است
چون کسيکه مى خواند ومى نوازد صلح آميزاند.
متل آلمانى:
"در آنجا اقامت گزين که مردمش موسيقى مى نوازند - فقط مردمان بد موسيقى ندارند"

>>>   متاسفانه فرهنگ کشیف غربیها حتی وارد موسیقی افغانستان شده . جوانان بیعقل غرب زده و بیسواد موسیقی کشور را در حال نابودی قرار داده . اینها فکر میکنند که با موهای ارایشکرده غربی لباس فاسد غربی که نصف بدن لوخت است پیشرفته شده اند . متاسفانه بیشترین کسانکه دست به این کار میزنند جوانان بیسواد هستند که از تحصیل باز مانده اند . و اینها میخواهند از این طریق خود را مشهور بسازند .
این جوانان که اصلا راه خود را گم کرده میروند تاجکستان ازبکستان و با دخترهای فاسد این کشورها اهنگ فلم تهیه میکنند . و مبلغ هنگفتی را پرداخت میکنند .
موسیقی اصیل افغانی موسیقی است که استاد سراهنگ. احمد ظاهر. ناشناس . بیلتون . شیر غزنوی . فیض کاریزی و غیره اجرا میکردند . این چیزیکه این جوانهای گمراه دنبال میکنند موسیقی نیست بلکه خود سوزی است .

>>>   نویسنده آیا نمیداند که موسیقی هم مانند هر پدیده فرهنگی دیگر نظر به زمان در حال تحول میباشد و نمیتواند کاملاً بشکل مقید به یک شکل خاص و وزمان خاص باقی بماند۰

>>>   این نقد کاملاً محافظه کارانه نوشته شده و اصل توازن در آن هیچ رعایت نشده است۰

>>>   موسیقی موسیقی است هیچ فرقی نمیکند فقط مهم این است که مردم رنجدیده افغانستان را خوشحال کند که ماشااله در این کار خوب پیشرفت کرده باید دولت حمایتش کند. همین حرفای بیجا و بی معنی را گوش میکردیم که الان از عقب مانده ترین کشورها حساب میشویم.
حمیدبغلانی

>>>   نتیجه دعوت غربیهای بی فرهنگ در افغانستان.
افغان

>>>   اگه راستش گویم موسیقی سرآهنگ و بیخ آهنگ چندان چیزی نبود، حالا این رقصهای تاجکی را بسیار خوش دارم. اینکه در پیام چیزی داره یا نه ولی در چشمان این دخترکای غربی ره اووووییییی.
زیات کلمات را میخوانم.
فرهنگی

>>>   د زمان پیامبر هم رقاصه هایی بود که پیامبر با انها مخالفت مکرد اما حالا دکشور ی که خود را محمدی مداند د رسانه هایش چه حال هست؟ به بانه عید فحشا رواج مکنن!!!!!
ما که خاموشیم د گناه شریکیم

>>>   این پیشرفت نه بلکه رشد بی دینی ودین ستیزی است.
جوانان افغان باید بدانند که این گماشته گان غرب واسراییل میخواهند قشر جوان مرا بی دین وبی غیرت وبی تربیه ودور از اخلاق افغانی تربیه کنند.
هدف این افراد بی بند وبار وبد اخلاق اینست که جامعه افغانی را نیز مثل جامعه غربی وبی بندوبار وبد اخلاق بسازد.
جوانان وفامیلهای محترم باید متوجه باشند

>>>   هدف اينست كه فقط جوانان ما خوش باشند هيچكس به هر مقصد روان بوده ابتدا مهارت نداشته پس از ممارست به مهارت دست مي يابند از هزار نفر اگر يك نفر آن به موسيقي كهارت پيداكندذ بس است اين كدام مشكل نيست

>>>   از (یک مادر کابلی) تشکر، که واقیعت را در چند جمله کوتاه به صورت جامع بیان کردند.
من یک نکته دیگر را نیز به آن اضافه مینکم:
در حقیقت امر هیچ نوع موسیقی اصیل و غیر اصیل، خوب یا خراب وجود ندارد. هر کشور هز قوم موسیقی دلخواه خودش میشنود و از آن لذت میبرد. چنانچه میگویند: موسیقی غذای روح و روان است.
اما چیزیکه جوانان ما از غرب کاپی میکنند و بنام موسیقی به خورد مردم میدهند، همه آشغال فرهنگ و موسیقی غربی ست. مانند همه آشغال های دیگر غربی، از دیموکراسی گرفته تا مواد غذائی و کالا های مصرفی و فرهنگ غربی.... همه سراسر آشغال و تفاله هایکه غربی ها آنرا به دور انداخته اند، اما جوانان ما آنرا نشخوار میکنند.
نادر

>>>   اینرا میگوید دلاک با فرهنگ

>>>   "موسیقی افغانستان دارای قواعد علمی، آلات موسیقی شناخته شده، سبک مخصوص، انتخاب اشعار عالی و ژیست ها و حرکات با معنای هنرمندان بخصوص شاه بیت ها"

اگر واژه افغان اشغال نشده مى بود و معنى و مفهوم اصلى اش در ذهن آدميزاد برجسته تصوير نمى شد و به يک قوم مخصوص ( به گفته شکريه بارکزى اسم خاص قوم پشتون نمى بود ) پيوند نمى داشت, ميتوانست شالوده اين واژه معنى و مفهوم عالى فراقومى, فرافرهنگى و فرازبانى برساند. از ٧ دهه کوشش شد که کلمه خاص افغان براى صفت پشتون اسم عام شود.
تصور کنيم که اين واژه افغان اشغال نشده است . تازه است, نوين است. بکلى يک واژه نو مى سازيم :
1- پ و يا ا براى پشتون, پټان و يا افغان
2- ت براى تاجيک
3- ه براى هزاره
4- ا براى اوزبيک
5- ن براى نورستانى
6- ب براى بلوچى
وغيره........ از آواهاى اول اين مردمان يک واژه مى سازيم به گونه نمونه "تابهپان...."

فرض کنيم نام اين کشور "تابهپان....." است. "تابهپان....." در نقطه وصل سه حلقه فرهنگى وزبانى بومى آسياى مرکزى ايرانزمين ونيمقاره هندقراردارد: ايران وهند وتوران .منظورم نام کشورها نيست بلکه زبانها و فرهنگ هاست.

بدون عربى ديگر همه زبانها هندوايرانى وتورانى است!
زبان در گوهر خود فرهنگ است, صدا و آواز موسيقى است. اول آواز ويا صدا بود! آواز پيش خدا بود! آواز پيش از انسان بود!
اين متل هندى بخوبى موضوع را روشن مى کند. "آواز پيش از شيوا بود"

کشور "تابهپان...." دارايى نعميت ها و دستآوردهاى گوناگون زبانى وقومى مليتى وفرهنگى هنرى و رسومى , غذايى و نوشيدنى از برکت ازدواج فرهنگى هندوايران وتوران شده اند و نه تنها از قوم مخصوص!!!!

"آلات موسیقی شناخته شده،" آفرين که نويسنده نهايت گرامى ام نگفت "آلات موسیقی ا فغانى " !!
راستى که کدام آله موسيقى در کشورى که نامش افغانستان است اختراع نشده بود٠
بلى !!!!!
هشت صد سال پيش مولوى جلال الدين که پدراش زاده بلخ است از آلات موسيقى نام گرفته که از هزاران سال پيش وجود داشتند:
رباب و دف, چنگ و نى, تار و ساز, سرنا, طبل و دهل سور, ڀرده,

غزل شمارهٔ ۱۴۸
زیر هر گلبن نشسته ماه رویی زهره رخ
چنگ عشرت می‌نوازد از پی خاقان ما

-----------------
سه گه گاه یگاه، دوگاه، سه گاه ، چهارگاه و پنجگاه و حتی شش گاه و هفت گاه ، در کتابهای قدیمی موسیقی فارسىذکر شده است. این گاه هاسه گاه ى در موسيقى توران و قفقاز آسياى مرکزى و تاجگورگان وجوددارد باشد .
توران زمين وهند و بويژه پشتونها این آواز را مستانه مى خوانند ولی فارسی زبانها آواز سه گاه راغم انگیز می خوانند.

غزل شمارهٔ ۶۹

رها کن این سخن‌ها را بزن مطرب یکی پرده
رباب و دف به پیش آور اگر نبود تو را سرنا

غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴
بار دگر آغاز کن آن پرده‌ها را ساز کن
بر جمله خوبان ناز کن ای آفتاب خوش لقا


مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳
رباب دعوت بازست سوی شه بازآ
به طبل باز نیاید به سوی شاه غراب

مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶
… دهل می‌زنند در دل ما
بانگ آن بشنویم ما فردا

مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶
مبارک در جهان سور و عروسی‌های ما
سور و عروسی را خدا ببرید بر بالای ما

حاکمان افغان ننگ شان مى آيد که برگهاى کتابهاى فارسى ويا عربى بزرگان آريانهم وآريا و يا ايران وخراسان ويا کشور فارس را باز کنند.

فقط همين قدر ياد دارند که "نعره تکبر" (آوازغرور) بکشند وگويند مولاناى روم افغان بود وبرايش تذکره افغانى صادر نمايد!!!! همچنين از ابن سينا و سنايئ , جامى و فاريابى و البيرونى!

تمام جهان از دريافتهاى شان آموزش مى دهند. ولى حاکمان افغان غرور مى کنند. غرور وحماقت همر يشه اند!!!!!

ريشه شناسى تنها در واژه شناسى نيست! تازمانيکه افغان نام کشور است نعمتها , دستآورده ها فرهنگها , هنرها , تاپه تک گرايى , تنگنظرى وديکتاتورى و ستم فرهنگى مى باشد. تغير نام افغان در خانه مشترک ضروريست!!!!

زنده جاويد باد پشتون, پټان و يا افغان
زنده جاويد باد تاجيک
زنده جاويد هزاره
زنده جاويد اوزبيک
زنده جاويد نورستانى
زنده جاويد بلوچى
زنده جاويد هندو وسيکهها
زنده جاويد عربها اين سر زمين

زنده جاويد همه مردمان اين سر زمين - نام گرفته شده ونا گرفته نشده در قانون اساسى

>>>   در سابق ها هنرمند (آوار خوان) جدا بود و رقاصه جدا، حالا که میبینم تمام خوانده ها رقاصه شده اند. زن و مرد شان همرای خواندن خود رقص میکنند، همه تقلید از غرب است در عضب خدا شود این غرب که برای ما بسیار فساد ایجاد کرد. و مردم ما بسیار زود از چیزهای مبتذل تقلید میکنند ای کاش این مردم از پیشرفت دیگر کشور ها تقلید میکردند و یک چیزی بدرد بخور را به این وطن میاوردند.
راستی یک چیزی بسیار حیران کننده که من از شنیدن ان همیشه حیران میشم. وقتی با یک انجنیر مصاحبه میشود میگوید که از این راه بمردم خدمت میکنم، همرای یک داکتر صحبت میشود انهم همین گپ را میزند و امثال انها که تا جای اگر واقعاً خدمت کنند یک چیزی مفادش به مردم میرسد. مگر این آواز خوان ها نمیدانم که چطور خدمت میکنند. و خدمت شان چی مفاد به مردم دارد غیر از ترویج فساد.
چهاردهی کابل

>>>   پنجصد سال پیش که مسلمین در اروپا بودند و آنجا را فتح کرده بودند با همی فتنه مواجه شدند.مسیحیان به مسلمین گفتند شما راخوشی ضرورت دارد.پس ساز موسیقی بزنید و آواز بخوانید و با دختران ماهروی مسیحی رقص کنید و مشروب بخورید تا خوش شوید چون "خوشی برای انسان ضرور است". و کسی از مسلمانان نگفت که اینها "خوشی طیب و طاهر" نیست.اینها عیاشی است و اینها مکمل فساد است. القصه مسلمین آلوده به رقص و آواز و شراب شدند و درنتیجه سست شدند و به آسانی در هیسپانیه(اسپانیا) از مسیحیان شکست خوردند و سرزمین اندلس بعد از 800 سال از کفشان بیرون شد.
این است نتیجه "خوشی شیطانی".آنها که عقب خوشی شیطانی میروند آیا نماز و قرآن می خوانند یا با این خوشی ها از نماز و قرآن دورمی شوند؟ آیا رسول الله گفته آواز بخوانید و رقص زنان عریان ره تماشا کنید یا در قرآن همچه آیه ای داریم؟! نی برادر ای گپ شیطان است که عقب این قسم خوشی های فاسد برویم.آیا ما مطیع خدا(ج) هستیم یا شیطان ملعون؟
مهاجر جوان

>>>   عزیزبرادر مشکل فعلی کشور نجات کشور است نه آواز این یا آن . در کشوری که امنیت وجود ندارد و اکثریت مردم در فکر یک لقمه نان هستند .بحث ازفر هنگ وهنر چه سودی دارد ؟؟؟

>>>   کلش از دست جمیعت و شورای نصوار وطن فروش است شما بودید که می گفتید بم های کلان پرتید بم ها خورد است نتیجه اش کشتار مسلمانان توسط کافران، اشغال وطن، فرار دختر ها از خانه وفساد اخلاقی ورقص دختر نیمه عریان تحت نام هنر از تلویزیون های مختلف بخصوص تلویزیون طلوع که مرکز فساد است

>>>   واقعا صحیح گپ است. یاد آن خواننده فقید محبوب و مردمی (استاد ظاهر) بخیر. چه خوب میخواند و دلها را نوازش میداد نه مثل این آهنگهای خراب و وحشی.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است