نمایشگاهی از عکس های زنده...
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۳۸    ۱۳۹۳/۱/۳۰ کد خبر: 70403 منبع: پرینت

نمایشگاه عکسی برگزار شده بود تحت عنوان خشونت بس است عدالت می خواهیم. من و دو سه نفر از دوستان رفتیم که ببینیم چه خبر است.

بیشتر عکس ها در محوریت خشونت علیه زنان می گشت، مثلا یک خانم بینی نداشت نه این که خدا برایش ندهد یعنی خدا داده بود اما بنده اش خوشش نیامده بود بریده بود، یک زن دیگر گوش نداشت، در تصویر دیگری هم دختری صورتش سوخته و کبود شده بود، همه عکس ها با خودت حرف می زدند، درست چشمان شان خودت را می دید و برایت می گفتند آخر ما چه گناهی داشتیم؟

هیچی دیگه، من هم می گفتم خدا مرتکبین این خشونت ها را با برداران ناراضی یکجا محشور کند. چند تا عکس دیگر هم در مورد جمع آوری امضاها بود یعنی آفرین به این خانم، زهرا سپهر عجب حوصله ای داشته که رفته در دفتر هر کدام از این مقام های بلندپایه برای امضا کردن، حتی آقای کرزی که یک سال است پیمان امنیتی را امضا نمی کند آمده زیر درخواست خشونت بس است را امضا کرده است.

یکی از خوبی های نمایشگاه این بود که تمام مردم می توانستند عکس ها را ببینند، یعنی مردهایی که زنان شان را تا دم مرگ می زدند و آقای کرزی هم قرار بود آنها را به جنگ آمریکا بفرستد این عکس ها را دیدند و جالب اینجا است که یک تعدادشان نفس راحتی می کشیدند که خوب است ما گوش و بینی نبریدیم.

بچه های مکتب، اسپندی ها و مردم بیکار هم در این نمایشگاه دیده می شدند. فضای متفاوتی از تمام نمایشگاه ها بود. یک بنر بزرگ هم روی زمین گذاشته بودند که هر کسی می خواند و قبولش دارد امضا هم می کند. من هم رفتم یک امضا کردم در زمان امضا کردن این مردم و جمعیت حاضر آنچنان با ولع خاص به قلم، نحوه نشستن، دست، حرکات و امضا کردنم چشم دوخته بودند که به یکباره حس کردم امضای پیمان امنیتی افغانستان و آمریکا را امضا می کنم. بعد وقتی هم بلند شدم چند تا از این افراد کنجکاو به من دیده و پیش خودشان هم حتما می گفتند که حالت خوب است؟

صدایی هم ناگاه توجه مرا جلب کرد که میگفت ماما سیل کو، سیل کردم بچه شش ساله ای بود که می گفت: بوتت را رنگ کنم؟ گفتم: نه. از آنطرف دیگر بچه ای صدا زد کاکا اسپند کنم. وقتی دیدم اینهمه برادرز اده و خواهرزاده در این نمایشگاه پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که این بچه های خردسال هم به نوعی حاصل همین خشونت ها هستند یعنی در حقیقت غیر از تصاویر نصب شده در این نمایشگاه تصاویر زنده ای از خشونت های اجتماعی را دیدم. بچه هایی که باید حالا پشت میز مکتب می بودند به دنبال یک لقمه نان حتی مردم داخل این نمایشگاه را هم شکار می کردند.

به هر صورت می خواهم در اینجا از گردانندگان این نمایشگاه همچون خانم ها زهرا سپهر و ریحانه عزیزی و همچنان آقای کاظم وحیدی سپاس گذاری کنم.


مهدی ثاقب


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است