خانم ها اصولا در مورد سن و سال شان بسیار حساس هستند یعنی جان شان را بگیری سن و سال شان را نپرسی، وقتی هم بحث از سن و سال می شود حداقل ده سال سن شان را کمتر می گویند.

مثلا زنی که سی سال عمر کرده باشد برایتان خواهد گفت من بیست ساله هستم؛ اگر روابطش با شما بهتر باشد و یا مجبور است به واقعیت ها اعتراف کند پنج سال دیگر را هم به شما تخفیف می دهد و می شود بیست و پنج ساله و دیگر هیچ جایی برای جگره کردن و چانه زدن هم نیست و شما مجبورید که خانمی به نام "گل بوته" را که 50 سال سن دارد تصور کنید که ایشان همین اکنون بیست و پنج ساله است و این خانم گل بوته خود را در رقابت زیبایی و طنازی کمتر از پریتی زنتا، اشوری رای و کرینا کاپور کمتر نمی داند.

برخی مادران هم دخترشان را تا مرز ازدواج، خردسال فکر می کنند و می گویند هنوز دخترکم یک شاخه طفلک است حیف نیست که از حالی دخترم را در بین آتش بیندازم.
از دیدگاه اینگونه مادران زندگی زناشویی یعنی آتش، بنابراین لازم نیست شما این حرف ها را زیاد جدی بگیرید؛ چون در اخر سر یک زخ بلوط از یک جایی پیدا می شود و این دختر ماه پریان را نه در اسب سفید بالدار بلکه در یک کراچی یک طیره می برد به خانۀ بخت.

البته کم گفتن سن و سال، تنها به زنان و دختران ارتباطی ندارد بلکه گروهی از بچه های ورژن جدید هم پیدا می شوند که سن شان را با یک افتخار ملی کم می گویند.
اخیرا هم تغییرات عجیبی در بچه های این زمان دیده می شود که ثابت می سازد افغانستان متحول شده است و درجات ترقی و پیشرفت را پیموده است.
نمونه ای از این تغییرات را می توان در برخی از بچه های جوان این دوره دید.

مثلا این بچه ها در گفتگوهای روزانۀ شان با ناز، عشوه و کرشمه صحبت می کنند، لب سرین خفیف می زنند، نرمی گوششان را سوراخ می کنند، زیر چشمشان را ریمل می کنند، ابرویشان را برمی دارند و کمی سفیده هم به صورت های شان می مالند، در زمان صحبت هم 12 بار کلمۀ "وی" را به کار می برند و در مقابل همجنس شان که او را نصحیت می کند خواهند گفت: "الا کته مردکه شرم نمی کنه که پشتمه گرفته؛ الا چی بلاستی تو".

البته با این ادبیات خجالت هم نمی کشند که مثلا مرد هستند؛ یعنی مردانگی تا حدودی تبدیل شده به زنانگی.
همچنان در موقع راه رفتن بصورت زیکزاکی حرکت می کنند و دست و پای شان را هم به امان خدا رها می کنند. اما چیزی که بسیار عجیب تر به نظر می رسد این است که برخی از این بچه ها سن شان را کم می گویند و این در حقیقت فاجعه است، حتی این بچه های نازدانه، نام شان را هم تغییر می دهند و به جای عجب گل و غلام نبی 32 ساله می گذارند؛ مکس، الکس و راکی 18 ساله و با اعتماد به نفس بالایی می گویند که من از زیبایی حضرت یوسف چیزی کم ندارم فقط در مورد من تا حالا بی انصافی شده و فیلم جور نکرده اند.

اینکه زنان و دختران سن شان را کم بگویند چندان جای تعجب نیست اما از مردان و بچه هایی که قرار است اوج مردانگی شان را به دشمنان کشور نشان بدهند و در مقابل تروریزم و دهشت افکنی مثل یک شیر بایستند توقع این روش اصلا نمی رود که انها عمرشان را نصف عمر نواسۀ امیتا باچان بگویند.

در نتیجه اینکه وقتی این بچه ها را می بینم که هنوز "مامی" گفته بدنبال پمپر "کان بیبی" هستند به این نتیجه می رسم که هنوز افغانستان راه درازی تا خشکاندن تروریزم، جنگ و نا امنی دارد.

مهدی ثاقب

>>>   هههه ای ثاقب عزیز درین نوع مقاله نویسی از مهارت بسیار بالایی برخوردار هستی،همیشه سبز باشی
اجمل(پنجشیری)

>>>   بسیار عالی گفتید آقای ثاقب چنین افراد دراین جامعه فعلی ما بسیار به نظر میرسد از خداوند «ج» بزرگ برایشان هدایت کامل میخواهم.
ندا

>>>   ثاقب جان ولا عجب گّپی زدی به دل ما زنده باشی
سبزعلی از لوگر

>>>   بچه های که لب سرینگ ارایش و عادات زنانه پیدا کرده اند . انها بچه های هستند که جنس زنانه پیدا کرده اند . بچه های سر سرگ و بیسواد مطلق هستند . در غرب بچه های که همچو عادت دارند به اسم همجنسباز خطاب میشوند .

>>>   امریکاییها در افغانستان همو فیلی را هم رواج داد

>>>   جالب بود

>>>   زنده باشی نویسنده محترم! واقیعا که راست گفتی هستند چنین بچه ها(40%) و خداوند هدایت شان کند
انور لوگری

>>>   همه آن نوشته زيبادرست است به اضافه بستن تسبيح بردست يا گردن واز همه بدتر پوهنتون هاي خصوصي است كه همين بچه ها صرف فيس را مي پردازند وبس ديگر پوهنتون آزارشان نميبدهد وآنهارا تكليف نميسازد كه زحمت صنف نشستن وجور استادرا بكشند فقط فيس وبعد از دوسه يال شند مقبول با ديزين مقبول ورنگه كه هركس ببيند عاشق آن شود بدست مي آورند من ازينجمله سه چهاركس را مي شناسم كه حتي درست نوشتن املا دري را بلد نستند با وجوديكه در سال دوم پوهنتون يا دانشگاه خود هستند مثلا من يك روز براي يكي گفتم بنوويس استطاعت كه معني توانائي رادارد البته من شفاهي گفتم او چيزي نوشت كه در لسان دري آنگونه لغت يا اصطلاح هيچ نيست همينطور دوسه كلمه ديگررا برايش كفتم همه را غلط نوشت وتنها از بابت املا نه بلكه از همه مضامين مثلا تاريخ اگر ازان ها پرسان شود در مورد پنجاه سال پيش معلومات ندارد چه رسد به معلومات عمومي خارج درس مكتب !نه وزارت معارف متوجه است نه وزارت تحصيلات عالي
گيلگمش

>>>   خیلی جالب نوشته ای ثاقب خان و حقیقت هم دارد.

>>>   خدا بگم چیکارت کنه ...از خنده روده بر شدم .خیلی جالب بود.
اسحاقزایی

>>>   ال چی بلا ستی تو ! ثاقب جان قندلک

>>>   خیر ببینی ثاقب صاحب. هر آنچه نوشتی، کاملاً حقیقت دارد. باید اشاره می کردی، بچه ها جوان که بیشتر به کچه ها شباهت پیدا کرده اند، فرهنگ آرایشگاه مردانه یا پیرایشگاه را در شهر ما مروج نموده اند. این یک بدبختی است که هر کوچه و پس کوچه آرایشگاه های مردانه باز شده است.

>>>   این بچه ها خبر شده اند که طالبان می ایند سرووضع خودرا رسیده اند تا بخیر بحیث مولوی ملا وخطیب تقرر حاصل نمایند وکشور خود درعمل بسوی ترقی هدایت کنند.

>>>   بسیار بجا و واقعیت! ای کاش بچه سسل های امروزی بجای اینکه فرهنگ زنانه ای را ترویج میدهند فرهنگ مردی و جوانفردی را رایج سازند
.ف.ب از کابل...

>>>   اینها بخشی از سوغات غرب است گذشت زمان همه زنان و مردان را جابجا خواهد کرد.
حقیقت

>>>   در سابق بچه ها شخ بروت مثل پدر شان بودند ولی حالا خوش دارند مثل مادر شان کمان ابرو باشند

>>>   دوستان معزز! امروز کشور ما مورد تهاجم فرهنگ پوچگرای غربی قرار دارد. سران و تئوریسن های نظام امپریالیستی، میخواهند از راه شبیخون فرهنگی افغانستان را به شیوه اسپانیا( اندلس قدیم) که از راه جنگ های صلیبی هر قدر کوشش کردند، نتوانستند کشور مسلمان اسپانیا را در تصرف خود درآورند و اهداف نهلیستی خود را محقق سازند. مجبور شدند با تغیر رویکرد و ترفند جدید و البته غیر انسانی، و کاملا مجرمانه، خوشگذرانی، عیاشی را رواج دادند.محموله های شراب، الکل، فیلم های سکسی را روانه بازار این کشور کردند.با ساختن پارکهای زیبا، ولگردی و شهوترانی روند تزایدی به خود گرفت.
سپس کاباره ها (مراکز انجام اعمال منافی باعفت) راه اندازی گردید تا مردان و زنان و پسران و دختران مسلمان غرقی در عیاشی، اعتیاد و اعمال غیر اخلاقی گردند و در نتیجه آن روحیه دینداری، غیرت ناموسی و دفاع از سرزمین در برابر هجوم بیگانگان از آنها گرفته شود و بالاخره زمینه برای مداخله نظام سلطه و اشغال اسپانیا فراهم گردد.سر انجام نقشه نظام امپریالیستی در اسپانیا جواب داد و آنها پس از طی کردن این فرایند، به اسپانیا حمله کردند و دیگر از آن مقاومتها و شهامتها خبری نبود.عده ای اندک مقاومت کردند که به راحتی سرکوب شدند و نقشه نظام سلطه همانگونه که طراحی کرده بودند، با موفقیت اجرا شد.
اکنون در افغانستان میخواهند همان نقشه را به کار بگیرند. بنابراین، این وضعیتی که جوانان و نوجوانان ما به آن مبتلا شده اند، زنگ خطر و حاکی از آن است که نقشه اسپانیایی کردن این سرزمین، نیز بر روی میز دشمنان این مرز و بوم قرار گرفته است.

>>>   هاهاها جالب و آموزنده، همیشه سبز باشید.

>>>   یک چند گپ دیگه یاد تان نرود که پوشیدن پطلون های که برای نصف سرین ساخته شده و شاخ شاخ ساختن موهای خود مثل خارپشتک و کالا های مثل پنجابی زنانه پوشیدن و کرمچ های دخترانه پوشیدن است وهم ناگفته نماند که اکثر این سیاه سر های بروتی از مردم های استند که باغ ناران پشاور پلیدستان سر مشق این کار ها برایشان بوده است .
بیغم دل او

>>>   در پهلوی همه گفتنی های دوستان این دختر چاپ ها در گردن و دست هایشان نیز گردن بند ها و کره ها را میاندازند و به آن خود شان و فامیل های بد بخت شان نیز افتحار میکنند که واقعآ شرم آور است. با داشتن خواص زنانه اگر بخواهند خود را به دختران جلوه بدهند خنده آور است زیرا دختران مردانگی را میپسندند نه مردان زن صفت را زیرا آن نیمچه آقایان با زن ها تفاوت چندان ندارند و به دختر ها خسته کن تمام میشوند
پری از لغمان

>>>   برادر ثاقب بسیاربه جا فرمودی ازدست ای بچه های ...... ده بینی رسیدیم یک نکته ره نگفتی که همی بچه ها ازبطلون های استفاده میکنند که نیکرشان مالوم میشه. دخترا هم برجستگی های خوده نمایان میکنند درخانه شان پدر .... و یا برادر... شان نمیگه که چرا اینگونه بیرون میروند. اگر نسل نو چنین باشد وای برحال کشور که با تروریزم دست و پنجه نرم میکند.
سید خان الکوزی کابل

>>>   برادر عزیز واقعاً حقایق را بر ملا کردی. خدا از گزند روزگار در امانت بدارد.

>>>   زنده باشی ثاقب صاحب

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است