قادر بعد از پایان صنف ششم برای ادامه تحصیل به کابل فرستاده می‌شود. او بعد از سپری کردن دوران مدرسه در کابل به کشور قیرقیزستان اعزام می شود و در رشته خلبانی درس می‌خواند و خلبان هواپیمای میگ روسی می‌شود. اما بعد از اتمام تحصیل و برگشت به کابل مدتها برای او و همطقارانش اجازه پرواز در داخل افغانستان داده نمی‌شود.

وزیر دفاع سابق افغانستان وقتی از دهات به شهر کابل می‌آید، یک نوع تحول اجتماعی را احساس می‌کند. تغییری که "با محیط درسی او کاملا متفاوت" بود.
او می‌گوید: "ما هر روز به طرف قبر پدر پادشاه سلام می‌دادیم و برای سلامتی ظاهرشاه دعا می‌کردیم ولی روند کلی بر خلاف این بود."

او یکی از خاطره هایش را به یاد می‌آورد که : "یکی از روزها برای بازی والیبال به مکتب استقلال کابل رفته بودیم. مسابقه شروع نشد اما ناگهان کسی به نام بهرام علی آمد و بر ضد ظاهر شاه سخنرانی کرد. این در حالی بود که شاه در آن زمان سایه خدا بود و اعتقاد بر این بود که اگر کسی شاه را ببیند به بهشت می رود."

عبدالقادر در ادامه توضیح می‌دهد که توجه مردم به تغییر روز بر روز افزایش می‌یافت و آنان خواستار تغییر در زندگی خود بودند ولی دردستگاه حاکم گوش شنوا نبود. او می گوید مردم بی‌بی‌سی را می شنیدند، از ایران مجلات به صورت هفتگی وارد می شد و در کل جریان‌های روشنگر از مسیرهای مختلف راه خود را به سمت افغانستان باز کرده بود.

جنرال قادر می‌گوید این تابو شکنی ها باعث شد که چهره‌های جدیدی در جامعه ظهور کنند. قشر که تغییر را می خواستند. برگشت تحصیل کردگان خارجی از افغانستان نیز باعث شد که توقعات در کشور افزایش یابد زیرا "این افراد جهانی دیگری را دیده بودند و تجارب نو آموخته بودند."

او از مشکلات نیروهای تحصیل کرده یاد می‌کند که بعد از برگشت از تحصیل در وضعیت بد زندگی می کردند و این روند باعث شده بود که آنان به دنبال تغییرات و کسی که رهبری این تغییرات را به عهده بگیرد، باشند.

جنرال قادر می گوید: "به نظر ما هاشم میوندوال گزینه مناسب بود ولی وقتی با او دیدار کردیم، پیشنهاد او این بود که منتظر تاریخ باشیم و باید خود را به مسیر تاریخ بسپاریم تا مردم افغانستان با سواد شوند و بعد تغییر خواهد آمد."

اما او این روند را زمانگیر می دانست و می گوید: "ما تصمیم گرفتیم که مسیر تاریخ به جبر تاریج تبدیل کنیم."
محمدهاشم مَیوَندوال، یکی از نخست وزیران دوران مشروطه در زمان سلطنت محمدظاهرشاه بود.

به گفته عبدالقادر گزینه بعدی برای نیروهای تحصیل کرده سردار داوود بود. "سردار داوود که از حکومت پادشاهی در افغانستان ناراضی بود، می توانست راه این قشر را به درون سلطنت باز کند."

در کودتای ۱۳۵۲ سردار محمد داوود پسر عموی ظاهرشاه قدرت را بدست گرفت و رییس جمهوری افغانستان شد.

عبدالقادر می‌گوید :" ۲۵ میزان ۱۳۵۰ در رستورانی با داوود قرار ماندیم. او با یک موتر تویوتا آمد و حیدر رسولی که رابط ما با داوود بود نیز همراهش بود. ما بر سر یک دیوار سمنتی (سیمانی) نشسته بودیم و داوود بعد از احوال پرسی گفت که این وطن شما است."

قادر می گوید که بعد از این دیدار من، اکرم هلالی و خان محمد به خانه داوود رفتیم و در آنجا از طرح او درباره نظام اقتصادی و مناسبات بین المللی افغانستان جویا شدیم که تاکید داشت: "سوسیالیسم برای شرایط افغانستان مناسب است".

جنرال قادر می‌گوید: "بعد از این نشست داوود دستور داد زمینی را که در قلعه مراد بیگ داشت، تقسیم کنند و بعد به خشم به طرف من نگاه کرد، که معنی این حرکت او تعهد به وعده های قبلی بود."

او می گوید که در این دیدار درباره تغییر در نظام صحبت شد. "وقتی از داوود پرسیدم که اگر این کار با شکست مواجه شد چه کنیم، با خشم جواب داد که چرا شکست؟"

او می‌افزاید: "بعد از این دیدار، من به پایگاه هوایی شیندند در جنوب افغانستان اعزام شدم ولی به تاریخ ۱۰ سرطان ۱۳۵۲ به من خبرداده شد که کوچ کشی می کنیم. من آمادگی حرکت به طرف کابل را گرفتم ولی بعد برنامه تغییر کرد. بعد فهمیدم که در آن روز سردار ولی در سفارت انگلیس مهمان بوده و شب دیر هنگام به خانه اش آمده است."

وزیر دفاع پیشین افغانستان با اشاره به اینکه شاه در این زمان در سفری به ایتالیا رفته بود، گفت: "چند روز بعد دوباره به من گفته شد که به کابل برگردم، وقتی به تاریخ ۲۵ سرطان به کابل رسیدیم، افسران و هم کلاسهایم را در اطراف ارگ ریاست جمهوری دیدم . با دستگیری خان محمد خان یکی از افسران ارتش کودتا بدون جنجال پیش رفت."

بعد از این کودتا سردار محمد داوود پسر عموی ظاهرشاه قدرت بدست گرفت و رییس جمهوری افغانستان شد.
قادر درباره اینکه چرا از داوود روگردان شد، می‌گوید: "که داوود وعده داده بود تا حکومت از طبقات مختلف جامعه تشکیل شود ولی بعدها به سمت قوم گرایی حرکت کرد."
به نظر او عامل دیگر که باعث جدایی نیروهای چپ از داوود شد، "گرایش داوود به سمت کشورهای اسلامی" بود.

جنرال عبدالقادر می گوید: "بتاریخ ۹ حوت ۱۳۵۴ در یک شب برفی بود که نور محمد ترکی (رییس جمهوری افغانستان، ۱۹۷۸-۱۹۷۹) و امین (رییس جمهوری افغانستان، ۱۹۷۹) به خانه ام در منطقه قلعه شاده در غرب کابل آمدند. برق نداشتم و در پیش چراغ ارکین (فانوس) سه تایی نشستیم و با هم صحبت کردیم. این دو نفر به من کارت عضویت حزب را دادند. ولی من اعتراض کردم که تا اختلاف میان دو شاخه حزب باشد من به حزب نمی پیوندم . اما ترکی گفت که اختلاف در کار نیست و دو شاخه با هم متحد شده اند."

او می‌افزاید: "قرار شد من عضو مخفی حزب باقی بمانم و به تاریخ ۲۶ جوزا ۱۳۵۶ بود که در منطقه فاضل بیگ در غرب کابل به خانه اسدالله سروری که بعد رئیس اطلاعات دولت افغانستان شد، دعوت شدم. امین در این نشست گفت که بخش سیاسی حزب تصویب کرده که چون وحدت حزب دولت را به هراس انداخته، اگر رهبران حزب توسط دولت بازداشت شوند، نظامیان هر تصمیمی را که بگیرند مورد تائید است."

وزیر دفاع سابق گفت: "بعدا اسلم وطنجار (وزیر دفاع، ۱۹۹۰ -۱۹۹۲) آمد و درباره طرح کودتا صحبت کردیم. یک کاغذ را گرفتیم و خط کشی کردیم که ۱۶ تانک زرهی را که وطنجار در اختیار داشت در چه موقعیت های استفاده کنیم."

او می گوید بعدا میر اکبر خیبر کشته می شود و رهبران حزب بازداشت می شوند. در این زمان امین فرمان کودتا را صادر می کند. "من رمز عملیات را پرسیدم به من هلمند دریا اعلام شد. وطنجار هفتم ثور از پلچرخی با زره‌پوشها (نفربرهای زرهی) به سمت ارگ حرکت می کند. ساعت ده و نیم اولین توپ را به وزارت دفاع شلیک می کند."

عبدالقادر افزود: "من در فرماندهی هوایی کابل منتظر رسیدن زره پوشها بودم که ناگهان در اتاقی که من و موسی خان نشسته بودیم یک گلوله توپ اصابت کرد. از تعمیر فرار کردم. وقتی بیرون از ساختمان آمدم. سرباز امنیتی مرا متوقف کرد و از من رمز عملیات را پرسید. وقتی هلمند دریا را بزبان آوردم می گوید غلط است. از سرباز به اسرار خواستم که در گوشش رمز را بگویم به این بهانه او را خلع سلاح کردم."

جنرال قادر می افزاید: "خود را به چهاراهی صحت عامه (چهارراهی مسعود) در مرکز کابل رساندم و بعد اسم رمز را که سیلاب طوفان بود، دریافت کردم و با یک هلیکوپتر از کابل به بگرام پرواز کردم."

وزیر دفاع سابق افغانستان به عبد الوهاب خلبان میگ ۲۱ نوع پی اف ام و نعمت خلبان سو ۱۷ دستور پرواز می‌دهد و خود نیز در یک هلیکوپتر فرماندهی عملیات را از هوا به عهده می گیرد.

اولین هدف این هواپیماها قصر گلخانه و هدف بعدی نیز حرم سرای ارگ ریاست جمهوری افغانستان اعلام می‌شود.
بعد از هدف قرار دادن این محل او خود به مرکز فرماندهی ارتش می رود و کودتا را رسما فرماندهی می کند.

جنرال قادر می‌گوید: "همه در مرکز فرماندهی جمع شده بودند و نگران بودند که چه خواهد شد. مقاومت در غرب کابل توسط جنرال جمال الدین عمر ادامه داشت و بعد از اینکه میر غوث الدین نیروهای او را از هوا هدف موشک‌های هوا به زمین قرار داد، این مقاومت نیز در هم شکست."

جنرال قادر می‌گوید که من و وطنجار به رادیو تلویزیون رفتیم و من اعلام کردم که دولت بعد از این به مردم افغانستان تعلق دارد و هیج زمانی اعلام نکردم که دولت به حزب دموکراتیک مربوط است.

او گفت: "روز بعد هشتم ثور به قصر شورای وزیران رفتم. ببرک کارمل و کشتمند در آنجا بودند. ترکی از من پرسید که قدرت را به چه کسی تحویل می دهی. این زمان بود که من متوجه موضوع شدم و گفتم که من وظیفه خود را انجام دادم و به وظیفه سابق بر می گردم. ولی این درخواست من مورد قبول واقع نشد."
"بعد از آن به تشکیل یک شورا با ترکیب ۱۲ نفر از خلق و ۸ نفر از پرچم به توافق رسیدیم و من به عنوان وزیر دفاع افغانستان اعلام شدم."

عبدالقادر می‌گوید: گرایش حزب به سمت "قبیله‌گرایی" باعث شد که با رهبران حزب اختلاف پیدا کند و این روند منجر به ۲۰ ماه زندان او در زندان پلچرخی کابل شد.

در اواخر دوران حکومت داكتور نجيب الله نیز جنرال قادر به عنوان سفیر افغانستان در پولند معرفی شد تا بعد از آن چندین سال را در غربت زندگی کند. وی دو سال پیش، پس از یک دوره طولانی زندگی در بلغارستان، به وطن بازگشت و در یک خانه ی کرایه ای به سر می برد تا جان به جان آفرین تسلیم کرد.

کد (10)

>>>   تمام فتنه درافغانستان ازدست این ماجراجوی انارشیست بود که افغانستان را به بد بختی کشانید.

>>>   ...به کمونیست های آدمکش، تروریست و ویرانگر

>>>   ممنون وتشکرسایت محترم شبکه اطلاع رسانی افغانستان از ای چنین مقالات وگزارشهابهر حال یک سری زوایای پنهان وفراموش شده در تاریخ معاصر وجود دارد که با رسالت شما این مهم به انجام می رسه. لذا برای اطلاع قشرجوان ای نوشتجات بسیار ارزشمند وسوداور است.مرگ می اید وانسانها می روند اما انچه میماند صداقت است پاکی است وطن پرستی است عشقوخدمت به مردم است وبعد تازه شروع می شود بازخواست الهی که تو ای دنیا چکار کردیم خاین به اب وخاک خود بودیم یا خیانت کردیم.
عبدالرب

>>>   سلام :
بهتر است که اعضای حزب مزدور ضد خلق در زمینه ابراز نظر نمایند
به نسبت که ضد و نقیض می گوید.
طور میثال در ان وقت کارت حزبی وجود نداشت و قادر در ریاستارکان ق. ه.
از جانب هیچ کس تهدید نشد و خودش و رفقایش بر هر کس دیوانه وار
حمله میکرد ، طوریکه در ق.ه. به قادر ... مشهور بود.
و در هر حزب و سازمان سیاسی ان زمان سر میزد تا جای پای
برایش پیدا کند. چون استقرار فکری سیاسی درست نداشت.

>>>   حقش همین بود خیانت کرده به وطن همه را آواره کردن با این کودتای مسقره. چه حکومت مردمی که می خواستن درست کنند

>>>   یگانه دورانیکه درافغانستان قانونیت وحاکمیت دولتی حکمفرما بود ، اثری از فساددولتی وغارت کردن ملکیت مردم وجود نداشت ورهبران دولتی منحیث مجاهدین سرسپرده درراه وطن نفسهای خودرازیر پاکرده وخودرا قربانی آرمان ساحتن یک افغانستان آباد وشکوفان کرده بودند، همان زمان حاکمیت حکومت ملی افغانستان بعداز انقلاب هفتم ثوربود. حتی روسها که مطابق ماده 52 منشورملل متحد بنابه درخواست حکومت افغانستان بخاطردفاع از تمامیت ارضی افغانستان دربرابر توطیه هاودسایس امریکا وانگلیس از طریق پاکستان با همدستی مستقیم رهبران حزب اخوان المسلمین یعنی احمدشاه مسعود وگلبدین حکمتیاروآی.اس.آی به افغانستان آمده بودند، نقش مشاورین راداشتند نه مانند امریکاییها باپرکردن خورحین چندوطن فروش نقش باداران رابازی میکردند.
طی دوسال اول افغانستان که توسط افرادبافهم وازحودگذر رهبری میشد، به کمک صادقانه کشوردوست اتحادجماهیر شوروی افغانستان قویترین نیروی نظامی رادرمنطقه داشت که به دستور غرب توسط دسته احمدشاه مسعود وربانی متلاشی شد.آیا هیچ افغانی است که یک خانه مجلل مربوط به یک عضوحزب دموکراتیک خلق افغانستان را نشان دهد؟؟؟؟؟
نعمت از مزار شریف

>>>   دربین خلقی ها و پرچمی ها بر خلاف... و طنپرستان بیشتر بودند، انها نسبت به مجاهدین باسواد و بافرهنگ
بودند. اما رژیم های طالبی و... غیر از دزدی ،چور ،...تجاوز و وطنفروشی چیزی دیگری
به ارمغان نیاوردند و کار شایسته از ایشان به میراث بدست نیامده و محکوم به گودال تاریخ اند.

>>>   برادر مزدور تعریف ندارد انها که خود را نو گرا وروشن فکر وحکومت وقت را غربی میدانستند وبه همین جرم ضد انها کودتا را به راه انداخته افغانستان را مستقیما در خدمت روسها قرار دادند وباعث قتل ملیونها افغان گردیدند امروز خودشان وهمه رفقای حزبی شان دردامان همان غرب پناه برده اند .وامدهد اند اگر میسر بشود در همین حکومت غرب نه غرب گرا خدمت نمایند اگر ان مفکوره شان نوگرای وعمل شان توجیه علمی ومنطقی داشت غلامی تازه واربابان جدید را چه توجیه مینمایند ؟
بلی انها دران وقت وحالا در برابر اسلام ومسلمان حساسیت داشتند واینها وانها همه دفقط مسلمان را میکشند ودرین راستا باهم اتحاد نظر دارند به نظر بنده روشنفکر وروشنگرا مسلمان واسلام است که نه شرق را می پذیرد ونه غرب را وباز اورا نه شرق می پذیرد ونه هم غرب وقران 1400د سال قبل فرمود الکفر ملة واحده ازینرو حیف است که این سایت وزین وپر خوانند صفحه ای خودرا از بیانات یک غلام ومزدو... سیاه نماید وبرای خواننده ها هم حیف است که ئقت گرانبهای خود را به خواندن گار روای های مزدور مربع ضایع وعبث نمایند اگر باغیرت ها وبا وجدان های ما می ماندند و در قید حیات میبودند باید این کاسه لیسان ... را به سزای اعمال شان میرساندند واین طالب دروغین وحکمتیار ریا کار اگر مسلمان میبودند بجای داود داود وملا سید خیل قادر وهمثال اورا مجازات مینمودند انها هم درهمین مت شامل وهمه باهم میخواهند اسلام را نابود کنند یریدون لیطفئو ا نورالله والله متم نوره ولو کره الکافرون
ملا ترسن از شبرغان

>>>   هردوره از تاریخ را مرور کنی سر دمداران پشتون دولت را کشانیده به قوم گرایی این دفعه اقای کرزی عین داستان نیاکان شان را تعقیب کردند خدا اینهارا انصاف بدهند .اواره

>>>   مردم ما گوسفندی هستند نیم قرن درحکومت شاهی خواب بودند تااینکه نیروهای روشن جامعه انهارا از خواب بیدار کرد . مردم ما غولک نداشتند ولی به برکت همین نیروها به مدرن ترین اسلحه دست یافتند مردم مارا در مغاره شپش زده بود ازبرکت همین روشنفکران تانیویار ک پاریس ولندن رسیدند غزدی وخیمه نشینان اسمان خراش هاساختند نام افغانستان تاپاکستان میرسید فعلا جهان به نام وطن ما اشناست... و اما بیاد داشته باشید که قبل از هر ابادی خرابی میشود این قانون است تاکه خانه راچپه نکنی تجدید نمیتوانی اگر ملیون ها شهید دادیم چند برابر ان به نسل اینده زندگی ساختیم فعلا برعلاوه ابادی زمین ملییون هاذهن و فکر را تنویر و ترمیم کردیم اگر کشمکش سیاه وسفید نمیبود شاید ماتاحال بمدارج عالی زندکی اقتصادی میرسیدیم ........ گپ ها بسیار است.
م.ا.کابل

>>>   دوستان عزیز,
تاریخ قضاوت خواهد کرد که کی ها به خاطر یک افغانستان با ثبات و نیرومند با حفظ تمامیت عرضی, عزت و ناموس کشور , وحدت و برادری ملیت ها, احترام و رعایت به حقوق اتباع , تطبیق قانون و قانونیت, حکومت داری خوب , اعتبار ملی و بین المللی افغانیستان, توجه به فقرا, انکشاف متوازن و عادلانه , احترام به اقشار جامعه به خصوص زنان , خفظ دارای های عامه , فراهم اوری تهصیلات به مردم, استفاده از امکانات و منابع , ایجاد روابط نیک و حسنه با همسایگان کار و تلاش نموده است. در طول تاریخ حتی در کشور های مترقی هم حکام به خاطر تحکیم حاکمیت شان اقدامات جدی را گرفتند و مردم تلف گردیدند چون در کشور امریکا( سرکوب نهضت زنان کاریگر) ایتالیا و حتی کشور های عربی. فرق بین انها و ما این است که از تاریخ عبرت نمی گیریم و گام به اینده نمی گذاریم و هیشه بیل را به اب رفته بلند مینمایم. ولی در دیگر کشور ها اشتبا هات و خلا ها را بر طرف مینمایند و به خاطر منافع ملی شان فکر میکنند . اگر ما بگویم که تو مجاهد , کمونیست , تاجک , پشتون , سنی و شیعه و غیره استی پس اب به اسیاب کی خواهد رفت . ایا ما در مرحله کنونی در سطح استیم که هم در گیر داخلی و بیرونی شو یم و با چالش های موجوده استاده گی کنیم. پس بیایند به همه گدشته نه بگویم و مردانه به خاطر یک افغانیستان متحد با مشارکت همه اقشار , ملیت ها و ادیان تلاش نمایم و به دشمنان ضربه نیرومند را وارد نمایم و فضای مسلمات امیز را ایجاد نمایم . به ان دشمنان که ما را به نام های مختلف به هم میاندازند . با اتحاد ما , ما خواهیم داشت حوکمت قوی و با ثبات , وحدت ملی , انکشاف بقا دار , مشارکت همه در تصمیم گیری ها و پلانگذاری ها , افغانستان زیبا و بلاخره هویت از دست رفته خود را دو باره و قویتر بدست میاوریم. انهایکه حب ملی دارند با من هم صدا خواهند شد و دشمنان نا فهمیده کشور خود را نشان خواهد داد.
صدا رسان

>>>   یگانه دورانیکه درافغانستان قانونیت وحاکمیت دولتی حکمفرما بود ، اثری از فساددولتی وغارت کردن ملکیت مردم وجود نداشت ورهبران دولتی منحیث ... سرسپرده درراه وطن نفسهای خودرازیر پاکرده وخودرا قربانی آرمان ساحتن یک افغانستان آباد وشکوفان کرده بودند، همان زمان حاکمیت حکومت ملی افغانستان بعداز انقلاب هفتم ثوربود. حتی روسها که مطابق ماده 52 منشورملل متحد بنابه درخواست حکومت افغانستان بخاطردفاع از تمامیت ارضی افغانستان دربرابر توطیه هاودسایس امریکا وانگلیس از طریق پاکستان با همدستی مستقیم رهبران حزب اخوان المسلمین یعنی احمدشاه مسعود وگلبدین حکمتیاروآی.اس.آی به افغانستان آمده بودند، نقش مشاورین راداشتند نه مانند امریکاییها باپرکردن خورحین چندوطن فروش نقش باداران رابازی میکردند.
طی دوسال اول افغانستان که توسط افرادبافهم وازحودگذر رهبری میشد، به کمک صادقانه کشوردوست اتحادجماهیر شوروی افغانستان قویترین نیروی نظامی رادرمنطقه داشت که به دستور غرب توسط دسته احمدشاه مسعود وربانی متلاشی شد.آیا هیچ افغانی است که یک خانه مجلل مربوط به یک عضوحزب دموکراتیک خلق افغانستان را نشان دهد؟؟؟؟؟
صدا رسان

>>>   ميراث خلقي ها پرچمي ها تعمير 18 منزله مخابرات مكرويان هاي 3 4 بلاك هاي هوائي قصبه كارگري پنجصد فاميلي كلينيك مركزي وزارت صحت جوار 14 منزله تاكيد بر سواد آموزي منع دختر فروشي اصلاحات ارضي كوپون براي مامورين اردوي منظم وقوي! اما اگر پاكستان و غربي هاي امپريالست مردم را تحريك كردند ... و نگذاشتند مملكت ساخته شود اين تقصير فريب خوردگان است هر حكومت از قدرتش دفاع ميكند زنداني ميكند اعدام ميكند طوريكه همين فعلا ميكند خارجي ها عليهده زندان دارند خارجي ها عليهده دران زمان روسها زندان نداشتند اما ... حالت فعلي قصر دارالامان جاده ميوند معلوم نبودن سرنوشت 500 فروند طياره دوهزار تانك وتوپ وصدها چنين مسايل حالا خداوند كي را قبول دارد؟خادم را يا مخرب را؟

>>>   عجب افغانستان است، وقتی ... میمیرند برای شان تمام مردم شهید میگویند حالانکه آنها نسبت به کمونست ها مردم بیشتر را به قتل رسانده و زمین های مردم زیاد را غصب کرده اند و وطن را گاه به پاکستان در وقت... گاه به دیگری بنام از بین بردن ترورست .... فروختند هیچ کس به آنها وطن فروش خطاب نمیکند. اگر ... با برنامه مصالحه ملی داکتر صاحب نجیب الله یکجا میشد همه ما حالا در زندگی با صلح بدون انتحاری زندگی میکردیم ولی آنها رفتند و در شهر پندی پاکستان کابینه حکومت خود را به کمک جنرالان پاکستانی جور کرده و زعیم شان توسط پاکستان تعین شد
حقیقت بین

>>>   روانش در عذاب و جهنم جایش . آمین یارب العلمین

>>>   تو پرچمى و تو خلقى جنايات تانرا فراموش كرده ايد كه هزاران جوان رابه نامهاي مختلف به زندان انداختيد وهزاران فاميل را در داغ اولاديشان نشانتيدواز بادارهايتان زيادتر افغان را شهيد كرديد.در حادثه قيام هرات خون بالاتر از سى هزار مسلمان بى كًناه را ريختندو در قيام حوت درشهر كابل خون هزاران انسان بى كًناه رامانند رمه كوسفند هلال شده در مسلغ در سرك هاي ريختانتيند همه را مكًر فراموش كرده ايدو تو خلقى بى خدا وتو پرچمى از الله دور.و بازهم كسان را كه امپر ياليزم ميناميديد در اغوششان خواب ارام كرديد از خدا فراموش هستيد واقعاً چون همه شماها بسيار بى ايمان هستيد ؟
عبدالله ريحان

>>>   صدای شوم صدا رسان با حمایت از حزب وطنفروش ومزدور روسها ونوکرانش-وبا تائید از تجاوز بشرمانه قوای نظامی روس وشکست فضاحتبار - که خود را شکست ناپذیر میدانستند نشان میدهد کسانی هستند که از روزگار نمی اموزند حقایق را نمی بینند ومردم روسیه مجسمه سنگی لینن را به پائین انداخته وشکستاندند -دیگر حرف وابروئی برای رژیم شوروی ونوکرانش در افغانستان وتمام جهان باقی نمانده. انها باید دربربر اعمالی که علیه بشریت انجام دادند وسبب قتل وکشتار ملیونی مردم افغانستان شدند خجالت بکشند واز شرم صدای شانرا خفه کنند-اما بازه صدا رسان -موجود است.
هموطن

>>>   زمانی که ... رشوت نبود فساد نبود قصر نبود فقط کار و خدمت و فداکاری برای مردم بود
این بو د کار کمونستی

>>>   اقا ویا خانم صدا رسان تو راست میگوی باید به وحدت ودشمن زدای باندیشیم وهمدیگر پذیر باشیم ولی این مزدوران شرق وغرب نه ان وقت ونه حالا چنین اندیشه را دارند وداشتند اینها غلامی در سرشتشان عجین شده قادر وکرزی وعبدالله وحکمتیار وسیاف و... همه نوکران اجانب اندچند چیز ندارند دین وطن وملت ندارند ودرغم این سه چیز هم نیستند کسی که این سه اصل مهم وحیاتی رانداشت ویا این همه را به معامله وسودا گذاشته بود به مضون وکتاب وکله ای استادش اتش زن
ماترسن

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است