بابه کلان ها گفته اند: قصاب که زیاد شد مال حرام می شود.

ما بخواهیم یا نخواهیم ولسوالی های چهارگانه اندخوی شامل حکومت دوگانه است. اول حکومت رسمی که شامل اجاره داران چوکی دولت، میراث خوران چوکی دولت، مافیای قدرت و دزدان هفت پدره بیسواد و باسواد به مردم مشت و بروت نشان می دهند . دوم سایه دولت که طالبان و مخالفان مسلح از جمله استقلال طلب و دیانت شعار اما در سایه آن فایده طلب و دزدان تلیفونی و استفاده جوها در لباس زورمند قوم تا در لباس ملا و مولوی مرتکب گناه بزرگ می شوند.

شعار طالبان و مخالفین حفظ دین اسلام و محو فساد است. مگر از غارت های خدا ناترس و فساد پیشه غافل اند یا توجه ندارند؟ در هر صورت در موجودیت هردو تکیه گاه قوی همانا دزد در روز روشن مسلحانه یا به قطاع الطریقی و کیسه بری آشکار خود را انجام می دهند. حال مردم به که اعتماد کنند و از که حمایت کنند؟ دزد کیست و مخالف دزد کجاست؟ من به صفت فرزند بادیه نشین اندخوی بحران کنونی ولسوالی های چارگانه اندخوی را در عوامل ذیل خلاصه می کنم.

1- انتخابات مقصر این نابسامانی است. چون مدت ها است تیم کاری رقبای انتخابات و پرسنل امنیتی بجای توجه به مردم متوجه حفظ مقام این و یا آن تیم است. از اینکه هدف هر دو تیم چوکی و مقام بوده در تشویش مردم و عاقبت کار پروایی نداشته چشم پت مشت به یخن در کمیسیون انتخابات و سازماندهی غضب قدرت اند. کدام تیم خداجو است که درجلوگیری فساد کنونی تیم خود را در نظر عامه تبارز دهد؟ چرا احزاب در سایر کشورهای جهان بدون قدرت از راه تظاهرات تا سایر وسایل ممکنه از فساد جلوگیری می کنند ولی برای تیم های کشور ما تا چوکی ندهی مخالف بشر می شود و خودش هم به دزدی دست می زند تا دولت را ناتوان و خود را جهان پهلوان نشان دهد. این که رقابت سالم و مبارزه نشد بلکه یاغیگری و مافیایی است تا غم جیب خود را بخورد. به کدام حق مردم را از خود و حامی خود می دانند؟

2- بیکاری و سقوط بازار قالین، آقای شفق والی سابق فاریاب دراندخوی بادهن پر به مردم گفتند: پارک صنعتی قالین را به مصرف شش میلیون دالر ایجاد کردیم عنقریب به تعقیب آن هشت میلیون دالر دیگرهم کمک می شود تا بیست هزار کارگر قالین مصروف کارشود . کجاشد این پارک دروغی؟ کجا شد بازار مرکزی قالین؟ کجا شد مساعدت صدور قالین به بازار جهانی و حداقل کنترل قالین کارخانه های خارجی در افغانستان؟ دولت بجای مساعدت بما خودش دانه سرطان شد. چنانچه تیم های جناب کرزی سلطان ارگ، جناب عبدالله عبدالله سردسته مفیای، جناب داکتراشرف غنی تکنوکرات نامنهاد تحول و تداوم مردم را با پلان های خودخام طمع کرده هنوز درگیر تقسیم چوکی بین خود اند. این که غم مردم نشد، ما چه گفتیم و دنبوره ما چه گفت؟ سرمایه دار وضع را اعتبار نکرده کار را توقف داد، پروزه های خارجی می گوید نفر ما انتخاب نشود کار نمی کنیم توقف است، مافیای قدرت هرج و مرج دارد تااز آب خیت ماهی بگیرد. بلاخره همه مردم بیکارشده عواید ملی توقف کرد دکاندار در دکان خود خواب خود را پوره می کند.

3- فساد اجتماعی و نبود نظارت، تریاک و مخدرات در بازار اندخوی فروش آزاد دارد. صدها نفر آغشته به اعتیاد بخاطر دریافت پول تریاک به سرقت دست می زنند. مدیریت حقوق و محکمه تا فرماندهی امنیه در اختلاف جورآمدها یا از روی لحاظ و خاطرهم کیشان مال مردم خور را مجازات نمی کنند. گاهی افسر محترم امنیتی نیشه بند را شبا شب جهت تداوی به شفاخانه انتقال می دهند. مردم در خانه خود خواب راحت نداشته بعضی ها با تفنگ چره ای به نوبت منزل خود را پهره می کنند. اگرحکومت هست چرا دروازه خودرا بازمانده نمی توانیم؟ آدم های زورمند بااستفاده از اعتبار خود قرض گرفته پول مردم را زنده می خورد عاقبت خصومت های فردی و گروهی موجب انتقام ها می شود، مگر دولت تماشابین است. اگر به طالب عرض کنی بنام پیوند طالب زندانی می شوی اگر به حکومت رفته دعوای حق کنی هر دو جانب لوچ می شود ولی قضیه ناحل می ماند. گویا خود دولت عامل فساد و پاسبان فساد شده است.

4- تربیت نادرست خانوادگی، در مکاتب هنوزهم افراد کم دانش تا دوازده پاس تنبل کنکور زده مصروف تدریس اولاد مردم اند. با اطمینان می توانم بگویم که حتی درصنف دوازدهم مکتب شاگرد بیسواد وجود دارد. تعداد کثیری از شاگردان بااستفاده از کورس های شخصی خود را به بالاترین سویه رسانیده در کنکور ناکام و شاگرد تنبل هم بعد از موفقیت کنکور در فاکولته ناکام نتیجه همه بیکار عقده مند به بارآمدند. حالا بعضی ها تعین سرنوشت را نه آموزش علمی و زحمت بلکه غارت و زورگویی تصور می کنند. یکی به دیگری نام های بچه فیلم مانده خود را قهرمان فیلم مافیایی خیال می کنند. پدرهم کاری سراغ ندارد که آنها را مصروف سازد، مفتخردسترخوان پدراست. پس جیب خرجی ازکجا شود؟ مساجد جاگزین مکاتب شده در هر مسجد صدها شاگرد تحت تربیت ملاامام مسجد قرار گرفته است. مولوی صاحب مسجد به شاگردان می گوید هرکس دزدی کند دوزخ می رود. مگر دزد خداناترس است به این سخن خنده می کند. چون 14 قرن به اینطرف ازدوزخ و بهشت خبردارد ولی دزدی هم می کند. پس به جزای دنیوی نیاز دارد تااصلاح شود . اگردولت کسی را بنام دزد درمحضرعام شلاق کاری کند یا طالب دزد را قنداق کاری کند به مراتب موثرتر از نصیحت ملا است.

من به صفت فرزند اندخویی به قدرتمندان ذیصلاح تدابیر ذیل را پیشنهاد می کنم.
1- ازینکه جلب رضایت مردم در قانون و عدالت است. اگرطالبان هرقدر جزای سخت را به دزد و مال مردم خور بدهد همانقدر مردم از او راضی خواهد شد. تلیفون در جیب هر فقیر و غنی است به هرقدرتی اعتبار کند می تواند دزد را اطلاع دهد. بدون شک مردم به هرکسی اعتبار کند قوی است. اگر دولت در راه تحکیم حاکمیت خود است عدالت کند تا حمایت مردم را از خود نماید. مقاماتی که از مال مردم غارت کرده امروز با دو صد نفر محافظ خود نیز خواب راحت ندارد. عدالت مفید حیات خودشان نیز است.

2- مقام های دولتی و محلی ولسوالی های چهارگانه اندخوی از طریق کیبل شهری مردم را از وجود عدالت و قانونیت اطمینان دهند و نمرات متعدد تلیفون به اختیار همشهریان قرار دهند تا در موقع ضرورت دزد را اطلاع دهد. اگر از فریب و شیطنت احتیاط داشته باشند تکنیک امروزبالاتر از آن است چون علایم تشخیص امکان پذیراست. اگر مخالفان دولت در فکر جلب مردم اند باید از طریق چینل خود دزد را تعقیب نمایند تا دعای نیک و حمایت مردم از آنها شود.

3- در تطبیق عدالت وساطت زورمند ضرر بزرگ است. امکان دارد واسطه دزد، شریک دزد یا رهبردزد باشد چون انسان متقی واسطه دزد نمی شود بلکه مخالف دزد است.

4- از رشوت اجتناب فرمایند چون رشوت دهنده بعد از اجرای کار مبلغ رشوت را افشا می کند و دشمن سرسخت رشوت خور می شود. ماکیاولی دانشمند خارجی می گوید: اگر پدر کسی را بکشی شاید فراموش کند مگر دو پیسه پولش را بگیری هرگز فراموش نمی کند. ما شاهدیم که صدها نفر رهبر و بزگان کشور و محل تا بزرگترین مولوی و متقی بخاطر چند افغانی چرک دنیا از اعتبار افتاده بدنام تاریخ شدند. چرا تکرار و مکرر مرتکب خطا شده هر دو دنیا را از دست بدهیم؟


فرزنداندخویی

>>>   به تایید مقاله نقل قول از شاعری را بمطالعه خوانندگان عزیزقرارمیدهم:
شیره را از حبه ی انگور سرقت می کنند
شهد را از لانه ی زنبور سرقت می کنند
دست مالیدم به خود، چیزی سر جایش نبود!
سارقان بی پدر بدجور سرقت می کنند!
احتیاجی نیست از دیوار و در بالا روند
سارقان با "کنترل از دور" سرقت می کنند
عده ای راحت میان مبل خود لم می دهند
از طریق عده ای مزدور سرقت می کنند
روز روشن، زنده ها را از میان کوچه ها
مرده را هم نیمه شب از گور سرقت می کنند
برق را از سیم ها و آب را از لوله ها
دود را از حقه ی وافور سرقت می کنند
می برندت سوی خلوت، می کنندت پشت و رو
با زبان خوش نشد با زور سرقت می کنند!
جای اینکه سکه ای در کاسه ی کوری نهند
کاسه را هم از گدای کور سرقت می کنند
نیست چون تفریح و شادی توی این شهر بزرگ
عده ای تنها به این منظور سرقت می کنند!
خواستم دنبال مأموری روم، دیدم ولی
سارقان در پوشش مأمور سرقت می کنند...
ارسالی دکانداراندخویی

>>>   شایدنویسنده ازجمله علاقمندان طالب بوده است که بسیارازآن توصیف و احتیاط دارد. درحدودیک ماه قبل مظلوم بیچاره به طالب اندخوی تادولت آبادجای شان را پیدا کرده عرض کرد که فلان حاجی دوصد و پنجا هزار دالرم را بزور خود نمیدهد. طالب فورا پدرقرض دار را احضارنموده به نظارت گرفت. مگر چند تا ریش سفید رفته فقط یک هزار دالر به رهبر طالب رشوت داد پدر قرض داررها شد و نیم طلبات بیچاره سوخت نیم را هم به نوطول انگور جنس گرفت اینست طالب اندخوی. البته نویسنده ظلم طالب را هنوزندیده مگرکسی نیست که طالب بزورپول نگرفته باشدحتی معلم بیچاره و دکاندارمظلوم بیزاروبیزاراست.. خداوندازظلم طالب نجات دهدکه دستش رسداختیار زن و فرزندت رابدست خودگرفته بساط زندگی ات را اولجه حلال خودمیداند. فقط بگویی که ازحکومت قبلی طالب خبرندارید. اگر اصلاحات میخواهید بجای مراجعه به طالب تظاهرات بزرگ براه انداخته مامورر شوتخوررا سنگ پران کنیدتا اصلاح شودمگرازطالب امیدعدالت نداشته باش !!!!!
قره باش

>>>   اکثریت مردم بخوبی میداندکه پسرمامای جناب شهاب الدین باورسردسته تیم دزدان دراندخوی است. حبیب الله خان قوماندان امنیه قدرت دستگیری آنراندارد. همچنان سایردزدان هم ازخودصاحب دارد بی صاحب دزد فقط تریاکی و اطفال یتیم است که مصروف خس دزدی میباشد.
اوزبیک اوغلی

>>>   همه خرابی از بی سوادی مردم منطقه است
البته به عرض معذرت از با سوادان و اهل عم منطقه
سرایدار مندوی

>>>   عجب خیال پلوها را از تیم انتخاباتی دارند! صدها نفر از مزدورکاران خود فروش,قوم فروش, وجدان فروش در مقابل پول باکله های بی مفکوره شر ماشور انداخته بودند روزهای مزدوری به پایان رسید هر وقت دوباره دور انتخابات برسد باز بد و بد و شروع شده باز هم از فروش دوستان و اقارب خود پول پیدا میکنند...اینها به مرگ و میر مردم سروکاری ندارند.اگر مردمت عقل خود را به کار اندازد خودش با فرزندان صادق خود دست و آستین بر زده بزور تظاهرات خیابانی حقوق بدست آورد یا مرگ تدریجی را پذیرفته دنیای فانی را به دیگران داده خود به دنیای باقی رود.
خیال پرست

>>>   من هم یکی ازشهروندان اندخوی هستم مقاله طغیان سرقت دراندخوی را مطالعه کردم هرچندیکه درین اواخر به گفته پولیس اندخوی گراف سرقت یک اندازه بلندبوده است یعنی ازاغازحمل 1393به تعداد (9)قضیه سرقت ثبت شد ه که منجمله عاملین 6قضیه ان دستگیر وبه پنجه قانون سپرده شده ومتباقی( 3)قضیه دیگران تحت کشف قرارداده شده است اگراندک بیطرفانه ومنصفانه قضاوت کنیم دریک شهر150000نفری وقوع حدودا (9)قضیه سرقت درظرف نزدیک به (5)ماه یک امراجتناب ناپذیر خواهد بود البته من به هیچوجه بااین دلیل نمی خواهم سرقت را توجیه کنم ایکاش که اصلاسرقت نمی بود ولی بازهم فعالیت ارگانهای امنیتی اندخوی درخور ستایش وتقدیراست که بیشترین این قضایا را کشف ،دستگیر وبه پنجه قانون سپرده است .
اگر به گزارشات سالانه پولیس مجهز ومدرن دنیا چون پولیس المان نظر بیاندازید درمی یابید که باوصف داشتن پولیس تعلیم یافته ،مسلکی ومجرب ومجهز باتکنالوزی لازم بازهم جرایم قتل ،تجاوز جنسی وحتی سرقت درهر دقیقه ولحظه به وقوع می پیوند.جرم یک پدیده اجتماعی بوده دراجتماعات انسانی درهروقت وزمان ودرهرمکان وقوع ان متصور است .مهم اینست که مجرم شناسائی وپیگیری قانون شود
تاجائیکه من دریک ملاقات با قوماندان امنیه اندخوی دریافتم پولیس اندخوی این وظیفه را به وجه احسن اجرا نموده بحیث یک شهروندمثبت نگر خدمات انها را قابل قدرمیدانم ازکجا خبرکه درصورت نبود بیدارخوابیهای این فرزندان دلیر گراف این جرایم بیشتروبیشترنمی بود.به هرحال من بابرخی نکات مقاله طغیان سرقت دراندخوی که بانام مستعارفرزنداندخوی نشرشده مخالف وبابرخی دیگرموافقم که ذیلا اشاره میکنم .
1-تابعیت دوحکومته اندخوی :این را من تائید نمی کنم اگرهمه روزه باشروع رسمیات به اداره ولسوالی اندخوی سربزنیدساعت ها بنا برازدحام مراجعین منتظر میمانی تا ولسوال اندخوی را دیده مطلب خود را بازگو کنیدحتی هیات رسمی واردشونده به ولسوالی نیزدقایقی الی تخلیه مراجعین بارها منتظر میماند این بمفهوم اینست که درینجا یک اداره حاکم است یعنی مرجع دیگری نیست که مردم به ان هم مراجعه داشته باشد .
اگر بیاد داشته باشید اداره اندخوی باسایرادارات محلی درین بخش متفاوت تر عمل میکند چنانچه هرکه دست درازکرده دردفاع مشروع دست چی که سرباخته "حادثه قاری زمان وهمراهان او خود مبین این حقیقت است "
2-نسبت دادن کارکنان دولتی به تیم های انتخاباتی که گویا درپی کسب منفعت ازین تیم ها اندراهم جدا رد میکنم زیرا من درجریان هردو دوره انتخابات شاهدبودم که همین کارکنان ملکی ونظامی اندخوی به استثنائی موارد قانونی باهیچ یکی ازین ستادها مناسبات معامله گونه نداشت درصورتیکه درانزمان یعنی درحین کمپاین ها وجریان انتخابات امکانات اضافی فراهم نکرده باشند اکنون بعدازانتخابات هم نمی توانددرپی منفعت باشندبناءمن ازتوقف این کارکنان درخطوط ملی درهنگام انتخابات دریافتم که انها وقارخودرا به چوکی وامتیازمعامله نمی کنند.
3- بیکاری وتبعات منفی ناشی ازان ،فساد اجتماعی وتبعات منفی ناشی ازان وهمین قسم پائین بودن سطح تربیه خانوادگی ومحیط اموزش رسمی ومدارس غیررسمی که همه منابع مهم وقوع جرایم است درمقاله به تفصیل به انها اشاره شده موافق هستم الحق که فرزنداندخوی درین بخش ها بحیث یک شهروندبیداربه نکات اساسی ومهمی اشاره نموده است .
4-درمورد اعمال زوروفشار به کارمندان دولتی دررهائی مجرمین ویا موجودیت رشوت وفساد دررهائی انها :
من بعدازمطالعه این مقاله با شخص ولسوال وقوماندان امنیه اندخوی بطور جدا جدا ملاقات وصحبت داشتم .
ولسوال رعایت احترام برخی ازفراد ذینفوذ جامعه اندخوی را درمسایل جزئی رد نمی کند اما ازاتکای اصلی اش براصالت احکام قانون دربررسی قضایای جرمی درادارات اندخوی دفاع میکند وی همچنان برتاثیرگذاریش برمسولین ادارات درکاهش فساد اشاره کرده میگوید این درست که من شاید صددرصد فساداداری ورشوت را نتوانسته ام ازادارات گم کنم اما این را به صراحت هم میگویم که هیچکسی نمی تواندبیشرمانه وعلنی ازهمشهری دارای قضیه طلب منفعت کند.
ولسوال اندخوی گفت من نه بخاطر خوشی کس ونه به خاطر تعریف کس بلکه براساس ایجابات وظیفوی ام که امانت خدا است با مجرم اشتی ناپذیرم وسعی میکنم ازمجاری قانون مجرم مجازات شود .درارتباط بامسایل سرقت ها باید بگویم که من درجلسات امنیتی ولسوالی ارگانهای امنیتی را جدا تحت فشارقرارداده برردیابی همچوقضایا ، کشف ودستگیری عاملین وسپردن انها به پنجه قانون تاکید میورزم چنانچه درینمورد پروتوکول های زیادی ازجلسات کمیته امنیتی درارشیف ولسوالی موجوداست وصادقانه باید بگویم این ها هم صادقانه کارمیکنند درکل دنیا این حتمی نیست که مجرم فورا دستگیرمیشود همانندیکه مردم ما میخواهندبلکه مجرمین مفرورحتی سالها تحت تعقیب میمانند تااینکه روزی دستگیر وبه سزای خود میرسند من متیقین هستم که در3 قضه محدود سرقت که عاملین ان مفروراند انها روزی دستگیر وبه پنجه قانون سپرده خواهدشد.ولی نویسنده محترم مقاله را که بربرخی نواقصات اجتماعی اشاره کرده تمجید میکنم این مقاله مارا کمک میکندبربرخی روش ها تجدید نظرکنیم به گونه مثال یکی ا زپیشنهادات این شهروندعزیزما انعکاس فعالیت ها ی پولیس دررابطه به کشف ودستگیری مجرمین ویا ارتباط مسولین بامردم ازطریق معرفی تیلفون ها است که حین وقوع حوادث مردم به مسولین بتواندخبربدهد هرچنددرین ارتباط بارها براساس فیصله های مجالس کمیته امنیتی نمرات تیلفون مسولین امنیتی معرفی شده وازطریق قریداران به دیوارهای مساجد نصب شده امااین پیشنهادنشان میدهد که باید معرفی نمرات تیلفون مسلسل ودوامدارباشد.ولی خواهش من ازین دوست وهم سایردوستان ایکه درمورد اندخوی چیزی مینویسند اینست متناسب به حجم کارهای خوب ویابد تعریف ویاهجوکنند.
قوماندان امنیه اندخوی نیزمیگوید نادیده گرفتن فعالیت های ما ازجانب شهروندان محترم که شب وروز درخدمت شان هستیم باوصف برخی مشکلات که خود نویسنده مقاله به ان اشاره کرده مارا مایوس میسازد چی انها ازکه کوه ساخته باداد ن عنوان طغیان سرقت دراندخوی، به خواننده این مفکوره را میدهدخدانخواسته دراندخوی به زنده جان وبه مرده کفن نمانده باشد درحالیکه چند قضیه سرقت ناچیزبوده وازجمله در(6)مورد ان عاملین شان شناسائی وبه پنجه قانون سپرده شده است .امیدمیکنم دوستان ما،نویسندگان ما وهمشهریان ما مثبت نگر باشند .این بود نظریات خودم بحیث شهروند واقعیت نگر اندخوی وانعکاس دومسول اندخوی درارتباط با مقاله طغیان سرقت دراندخوی که انرا بیطرفانه وبیغرضانه به تحریردراوردم ازاینکه نویسنده هم بااسم مستعار مقاله خود را نشرنموده من هم با یک لقب که مردم انرا برایم گذاشته نظریات خودرا نوشتم .بااحترام
واقع بین اندخوی

>>>   چهارنفرسارق مسلح سواربه موترسرف همه شب ها دریکی از کوچه شهرو قریه آزاد میگردد. این دزدان باروبستره کارندارد بلکه دالر و طلا جستجو میکنداگر دست خالی بماند حد اقل مبایل قیمتی را ازجیب عابری می رباید .هیچ یک افسردولت و طالب مسلح نمی بیند یا چیزی نمیگوید؟ بدون شک این سارق مسلح به هردو طرف شریک است و هردو ازاو سهم خودرا میگیرد . پس این دزدان رسمی و آشکارااست .
مغلم لیسه

>>>   من به صفت یک شهرونداندخوی ازمطالعه این بحث بین حکومت و مردم افتخارکرده بخودبالیدم چه عجب انسانهای دموکرات و بشردوست! ایکاش ازجانبداران طالب هم کدام حرف درین مورد نوشته میبود افتخارمیکردیم که طالب هم رعیت را انسان میداند. زمانیکه در موجودیت چهار ولسوال و قوماندان امنیه و سایر شاملین دستگاه دولت چنین یک مقاله اغراق آمیزکه ازکاه کوه ساخته باتحمل و برده باری به اقناع مردم میپردازند خداوند تعالی چنین افرادمودب و بشردوست را از سر ما کم نکند.اینجاست که مردم و هرخواننده موجودیت نهاد قانونمدار و هوشیار را تشخیص نموده به آن بیشتر از هر گروه و نیرو احترام و حمایت بیشتری قایل خواهند شد. من از حکومت دموکرات خود سپاسگذارم.
شهرونداندخوی

>>>   امروزیک عالم روحانی درجنازه یک شخصیت بزرگ قوم اندخویی قبل ازادای نمازجنازه وارثین را پیش خود دعوت کرده پرسان کرد "این میت ازکسی قرضدار است یا نه؟" وارثین مولوی صاحب را اطمینان دادند که میت ارکسی دین دار نیست مولوی صاخب بعد از آن جنازه میت را ادا کرد . درخلال موعظه به مردم فهماند که برمیت قرضدار جنازه روا نمیشود . صدها نفراز مقتدیان و حاضرین ازین فتوای شرعی مولوی صاحب مذکور اظهار خوشی کردند . چون ظالم و مال مردمخور یکی باشد عدالت پسند و مظلوم صدها و هزارهاست به این ترتیب مولوی صاحب اکثریت حاضرین را طرفدار خودساخت . بااحترام
یک روشنفکراندخوی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است