تاریخ انتشار: ۱۲:۳۳ ۱۳۹۳/۵/۳۰ | کد خبر: 77929 | منبع: | پرینت |
از سال 1991 با فروپاشی کمونیزم تا سال 2001 که تروریزم بوجود آمد؛ یک نوع بحران معنا در سیاست خارجی آمریکا بوجود آمده بود. یعنی نیروهای ناتو و آمریکا با فقدان دشمن در جهان مواجه بودند. اما در سال 2001 این بحران معنا پایان یافت.
نباید فراموش کرد که یک باور بزرگ در سطح بین الملل وجود دارد مبنی بر اینکه که اگر یک قدرت راکد بماند می گندد.
باید توجه داشت که بیش از 35 تریلیون دالر تولیدات خالص ملی آمریکا و مجموع کشورهای ناتو در بخش هایی از جهان به مصرف می رسند که عمده ترین آن تسلیحات نظامی است.
تصمیم ناتو برای حضور در افغانستان با توجه به منافع ژئو استراتژیک بلند مدتی که مبنی بر تهدیدات در قرن 21 برایشان تعریف گردیده است، می باشد؛ تهدیداتی مانند موشک های دوربرد اتمی و غیر اتمی، افراط گرایی همچنین تروریزم و مواد مخدر اما نگاه مشترک امروز ناتو و آمریکا مبنی بر اعلام خروج نظامیانشان از افغانستان یک نوع استراتژی توطیه را در مورد آینده افغانستان به ذهن می رساند و یا عدم حضور ناتو به معنای جدی نگرفتن سه تهدید عمده ای است که در قرن بیست و یک در برابر آن قرار دارند.
خبرها نیز حاکی از این است که حدود شش ماه به زمان حضور نیروهای ناتو در افغانستان باقیمانده است که بار دیگر اوباما بصورت جدی بر خروج نیروهایش از افغانستان تاکید می کند.
آنچه در مورد جنجال های انتخاباتی، تروریزم و افراط گرایی در پیش چشم همگان قرار داد نگران کننده است عملا بیش از 14 ولایت افغانستان درگیر با طالبان است.
با این تفاسیر هنوز این سوال مهم در ذهن بسیاری مطرح است آیا افغانستان می تواند ویترین موفقیت سیاست خارجی آمریکا در قرن 21 باشد؟
شریف آرمان
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است