افغانستان شناسی (1)
لایق اداره ی ولایت هرات چه کسی است؟
خارج شدن اداره امور این ولایت از دست دولتمردانی بومی همچون اسماعیل خان و واگذاری این ولایت به دست افرادی ناآگاه به خلق و خوی مردم این منطقه از جمله فضل الله وحیدی باعث شد تا هرات دیگر آن هرات سابق نباشد 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۱۹    ۱۳۹۳/۱۰/۸ کد خبر: 86281 منبع: پرینت

مدتی است که هرات به عنوان یکی از مهمترین شهرهای کشور، مبدل به صحنه ی درگیری های سیاسی و جدالهای قدرتمداران شده که حاصل آن ناامن شدن امن ترین ولایت افغانستان بوده است.

بسیاری از آگاهان سیاسی این ولایت بر این باور هستند که خارج شدن اداره امور این ولایت از دست دولتمردانی بومی همچون اسماعیل خان و واگذاری این ولایت به دست افرادی ناآگاه به خلق و خوی مردم این منطقه از جمله فضل الله وحیدی باعث شد تا هرات دیگر آن هرات سابق نباشد.

این بی ثباتی به حدی رسید که خود جناب اشرف غنی شخصا به این ولایت سفر کرده تا با خانه تکانی مقامات هرات، شاید بتواند گشایشی در این امر ایجاد نماید که با تعصبات قومی که در ایشان سراغ داریم و با مشاوره های ناصحیحی که در اختیارش قرار می دهند، بعید به نظر می رسد این امر محقق گردد.

به هر حال این موضوع را بهانه ای قرار می دهیم برای اجرایی شدن طرح معرفی ولایات کشور در شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper). انشالله قصد داریم روزانه با معرفی اجمالی ولایات مختلف کشور از شما هموطنان عزیز بخواهیم تا در معرفی شهر و ولایت محل سکونت خود، اطلاعات کامل تری را به سایر هموطنان ارایه فرمایید تا با نقاط مختلف کشور عزیز خود افغانستان بیشتر آشنا گردند.

این افغانستان شناسی را از ولایت هرات باستان آغاز می کنیم و چشم انتظار تکمیل کردن اطلاعات آن در بخش نظرات از سوی شما عزیزان هستیم.

ولایت هرات

ولایت هرات ( هِرات و هَرات هردو تلفظ شده ) به مرکزیت شهر هرات٬ از ولایات کشور افغانستان است. ولایت هرات همراه با بادغیس٬ فراه و غور جمعاً ولایات غربی افغانستان را تشکیل می‌دهند و با کشور ایران هم‌مرز هستند.

هرات يکی از قديمی ترين ولايات افغانستان است که ريشه‌های آن به
آریانا  می‌رسد. نام های هرات در دوره های مختلف بگونه‌های ذيل آمده است:

به
اوستایی: هَرَئیووا (Haraēuua)، در فرگرد نخست وندیداد اوستا
به
پارسی بولایت : هَریوا (Haraiva)، در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی
به
پارسی میانهٔ ساسانی: هریو، در سنگ‌نبشته‌های ساسانی
در دورهٔ
اسکندر مقدونی: اسکندریه آره‌ایا (Alexandria Areia)
به
یونانی: آره‌ایا (Areia)
به
لاتینی: آریا (Aria)

هرات یکی از قدیم ترین ولایات افغانستان بوده که به هرات مشهور شده است. هرات نقش بزرگی را در تجارت میان شبه قاره هند، شرق میانه، آسیای مرکزی و اروپا بازی می کرده است که فعلا هم این نقش را کماکان به عهده گرفته است .هرات یکی از گهواره های تمدن تاریخ بر کشور ما می باشد که سابقه چندین هزار ساله دارد . در هر قدیمی که بر خاک هرات بردارید  به یک شاعر، نویسنده ، نقاش، مساجد، مدارس، آرامگاه های اشخاص نامدار، گنبد های قشنگ، باغ های بسیار زیبا ، نهر های دلفریب و تفریحگاه های عمومی و بنا های مدرن و تاریخی بر می خورید.

ولایت هرات در شمال غرب افغانستان است. با مساحت ۵۴٫۷۷۸ کیلومتر مربع هم مرز با دو کشور همسایه افغانستان یعنی ایران در غرب و ترکمنستان در شمال و از دو طرف دیگر به ولایات بادغیس ، غور و فراه همجوار است. هرات با جمعیت بالاتر از  سه میلیون نفر (در این اواخر) به دومین ولایت افغانستان مبدل شده است. باشندگان اصلی شهر هرات را تاجیکها و پارسیوانها تشکیل می دهند اما اقوام پشتون زیادتر در اطراف شهر و ولسوالی های این شهر مسکن گزین هستند. بیشتر باشندگان هرات به زبان فارسی با لهجه هراتی سخن میگویند.

تقسیمات ولایت هرات به شرح زیر می باشد:

 

تاریخچه هرات:

هرات قبل از کشف اقیانوس هند در گذرگاه جاده ابریشم قرار داشت و نقش بزرگی را در تجارت ميان شبه قاره هند، شرق میانه، آسیای مرکزی و اروپا بازی می‌کرد. هرات از لحاظ موقعيت جغرافيايی در طول تاريخ بستر مناسب تلاقی مدنيت‌های شرق و غرب نيز به شمار می‌رفت. از اين رو هرات يکی از گهواره‌های تمدنی تاريخ پر بار خراسان شناخته می‌شود.

تاريخ سياسی هرات پر از فراز و نشيب است. چنانچه هرات همواره ميدان لشکر کشی‌ها جنگهای اشغالگرانه، ويرانگرانه و گذرگاه جهان‌گشايان نيز بوده است. روی تصادفی نيست که تاريخ هرات مشحون از مبارزات آزادی خواهانه و استعمار شکن بوده‌است
.

در دوره‌های
ماد و هخامنشیان٬ هریوا سرزمینی در اطراف رودخانه هریرود بوده و یکی از ساتراپی‌های هخامنشیان بشمار می‌رفت. در سنگ‌نبشته بیستون داریوش بزرگ٬ هَریوا (Haraiva) در فهرست ساتراپی‌های هخامنشیان آمده است.

به قول مورخ یونانی
هرودت، اسکندر مقدونی در ۳۳۰ قبل از میلاد، آرتاکوانا٬ مرکز ساتراپی هریوه را گشود. سپاهیان اسکندر شهر را ویران و باشندگان آن را بقتل رسانیدند. اسكندر سپس شهرى به نام «اسكندریه آره‌ایا " (Alexandria Areia) در كنار هریرود بنا كرد و جمعيت و آبادى آرتاکوآنا را بدين شهر كه شايد هرات امروزين باشد تحويل كرد.

هرات در زمان
ساسانیان در سنگ‌نبشته‌ای در کعبه زردشت واقع در نقش رستم بنام هریو یاد شده است. در دوره ساسانی از مراکز مهم نظامی و منطقه مرزی در مقابله با هیاطله بوده است. پیش از حمله اعراب مسلمان به ایران دارای اقلیت مسیحی نستوری بود. در سال ۳۱ ه.ق. (حدود ۶۵۰ م.) یا کمی پس از آن به دست اعراب مسلمان فتح شد.

در دورهٔ اعراب، يعنى در
قرون وسطی، هرات همراه با نیشابور، مرو و بلخ یکی از چهار قسمت (چهار ربع) ایالت خراسان بود و هم مرکزی برای مسيحيت تحت نفوذ کليسای نستوری و هم پايگاه مهم تصوف، يعنی نظريه زاهدانه اسلام به شمار می‌رفت. افرادی از پیروان نقشبندیه و چشتیه ، انجمنهای اخوت صوفيه به مقامات وزارت و صدارت عظمی رسيده اند.

هرات مثل اکثريت مناطق ديگر خراسان با
هجوم مغول در ۱۲۲۲ م. از بنياد ويران شد و بیش از نیمی از اهالی بومی آن قتل عام و يا آواره شدند.

هرات بین سالهای
۶۴۳ تا ۷۸۴ ه‍.ق. پایتخت سلسله آل کرت بود. تیمور لنگ در سال ۷۸۴ هرات را گشود و آل کرت را نابود ساخت. در جریان این حمله هرات بار دیگر ويران و هزاران نفر کشته شدند. شاهرخ فرزند تیمور و همسرش گوهرشاد پایتخت تیموریان را در سال ۱۴۰۱ م از سمرقند به هرات منتقل کردند.

در
۱۵۰۶ شیبانیان آسیای مرکزی بر شمال افغانستان و هرات مسلط شدند. اندکی بعد هرات در تحت کنترل صفويان ايران قرار گرفت. در دوران صفوی هرات مهم‌ترین شهر و مرکز خراسان محسوب می شد و همواره مورد طمع ازبکان بود حتی چندبار این شهر به دست ازبکان افتاد. اما سلطه ازبکان بر این شهر به صورت کوتاه مدت بود و آنها از دوره های فترت در اوایل سلطنت شاه طهماسب اول و اوایل سلطنت سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول استفاده کردند و هر بار برای مدت کمی این شهر را در اشغال داشتند.

پس از سقوط صفویان هرات مدتی در اشغال
طایفه ابدالی بود و به دست نادر شاه افشار افتاد. پس از مرگ نادر افغان‌ها بر هرات مسلط شدند. در دوران معروف به بازی بزرگ ماموران بریتانیایی در هرات فعال بودند و از جدایی آن از حکومت ایران پشتیبانی می‌کردند. در ۱۲۴۹ ه.ق. عباس میرزا از سوی فتح‌علی شاه قاجار مامور پس گرفتن هرات از افغان‌ها شد.
 
مرگ عباس میرزا در راه مشهد این کار را ناتمام گذاشت. محمد شاه قاجار نیز کوششی برای فتح هرات کرد که ناکام ماند. در زمان ناصرالدین شاه قاجار٬ دوست محمدخان، حاکم کابل و قندهار هرات را گرفت. نیروهای ناصرالدین شاه تحت فرمان حسام‌السلطنه هرات را محاصره کردند و در سال ۱۲۷۳ این شهر را گرفتند. با مداخلات بریتانیا در جنوب ایران و بحرانی شدن روابط ایران و بریتانیا طی عهدنامه‌ای که در ۱۲۷۳ هجری قمری (۱۸۵۷ میلادی) در پاریس بین نماینده ایران و سفیر بریتانیا امضا شد قرار شد که نیروهای بریتانیا از بنادر و جزایر جنوب ایران خارج شوند و در عوض ایران نیز سپاهیان خود را از هرات فرا خواند و استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسد. پس از جنگ هرات بسال ۱۲۴۹ ه‍ .ق. قسمت‌های از شرق هریرود به بعد (شامل هرات) به افغانستان ضميمه گرديد.

در تاريخ معاصر افغانستان هرات از استبداد داخلی، تحجر، تعصب و تجاوزات خارجی بيش تر از ديگران رنج کشيد. هرات سراسر سده نوزدهم را در ميان کشمکش‌های سرداران
سدوزایی و محمدزایی و بازی بزرگ سپری نمود.

ولایت هرات دارای چند رسانه تصویری و صوتی محلی و چندین روزنامه  است که در این موارد از بسیاری ولایات جلوتر می باشد.

از مناطق تفریحی ولایت هرات می توانه به باغ ملت، تخت سفر، شیدایی، پارک هیریرود، پارک میر داود، دهنغار کروخ اشاره کرد.
ارگ هرات ، مسجد جامع، گازرگاه، مسجد گوهرشاد بیگم، خواجه غلطان ، قلعه اختیارالدین هرات، مجتمع مصلای هرات از اماکن دیدنی شهر هرات می باشد.

هرات از نظر زیربنا ، از نظر موقعیت ، از نظر منابع بشری ، از منابع منابع عایداتی ، از نظر سیاحت و توریزم  برای افغانستان دارای اهمیت زیادی است.

در حال حاضر 70% راه مواصلاتی هرات بصورت نسبی در وضعیت خوب قرار دارند و قابل استفاده برای ترافیک می باشند به گونه ای که  50% سرک ها قابلیت استفاده توسط وسایط گوناگون را دارند .

نمک، سنگ مرمر، گیپسن ( سنگ گچ)، ذغال سنگ، سمنت و سنگ های تعمیراتی از منابع طبیعی ولایت هرات می باشد.
در حال حاضر 360 کارخانه خورد و بزرک به شمول 350 کارخانه تولیدی و دارای 103 قلم مواد تولیدی با 19000 فرصت شغلی در هرات موجود است که البته متاسفانه به دلایل مختلف از جمله ناامنی و خرروج سرمایه گذاران بسیاری از انها تعطیل می باشند.

 

 


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   اگر انصاف و لیاقت در نظر گرفته شود و حکومت وحدت ملی بخواهد در ولایت هرات امنیت حاکم شود از این دو نفر یکی باید والی هرات مقرر شود اول محترم اسماعیل خان سابق وزیر آب و برق دوم احمد سعیدی تحلیل گر امور سیاسی .

>>>   اسماعیل خان درهرات کارنموده این یک وافعیت است وازان چشم پوشی نمی شود وحالا هم سروقت است اگردولت دل بسوزاند که هرات ارام شود بهترین گزینه همانا اسماعیل خان بوده وبس

>>>   بـــــــــایــــــــد داود شاه صبا را والی هرات بسازند اما یک نقص هست که ار هرات است مردم هـــــــرات وبدخشان خودی را خوش ندارند برای هرات باید از قندهار یا خوست والی تعیین گــــــردد

>>>   هرات غصب شده باید به دامن مادرش برگردد .
یک ایرانی

>>>   هـــــرات در اثر معاهده پاریس در سال 1863 از ایران جدا وبه افغانستان ضمیمه شد

>>>   بايد انورالحق احدي والي مقرر شود

>>>   سلام
باید از افراد متخصص وبا تجربه و کارامد استفاده شود که به نظرم داکتر داوود شاه صبا بهترین گزینه است
هاشم عادلی

>>>   احمد سعیدی بسیار نقد میکند ، حالا نوبت به او بدهند که چی کرده میتواند . به ایرانی هم میگویم که تا مشهد خاک افغانستان است ، شما مشهد را پس بدهید وفکر خام ضمیمه شدن هرات را با ایران از سر بدرکنید.
یک افغانی

>>>   اسماعیل خان باید والی هرات مقرر شود .

>>>   هرات شهرباستانیست اماباید براساس التزام وتخصصهای مدیریتی وسابقه ولیاقت افرادمشخص شود وفردی فراحزبی وقومی وجناحی باشد.نه تکنوکراتهای...دربلخ هم همینگونه
سیدحسن شیوا.کاندیداحتمالی بلخ

>>>   اگر اسماعيل خان والي هرات شود خيلي خوب ميشه
كريم از فراشغان

>>>   اگر حكومت افغانستان به خصوص مردم شريف هرات واقعا علاقه مند كار به اين ولايت تاريخي كشور، تأمين امنيت وثبات ، جلوگيري از كشمكشهاي داخلي گروهي وقومي باشند ، هچ گاه از مربوطين ولايت هرات به حيث والي أين ولايت مقرر نشود وهرگز بنفع مردم أين ولايت باستاني كشور نخواهد بود . بلكه يكنفري ديگر كه فقط بر مبناي قوانين كشور بدون جانب داري صرف به هدف رفاه زندگي تمامي باشنده گان هرات كار كرده بتواند مقرر گردد . البته كسي كه أزموده شده باشد و از قبل ثابت نموده وامتحان داده باشد چون والي فعلي ولايت خوست؛ ولايت خوست از نا آرام ترين ولايات كشور قبل از مقرري والي فعلي بود . حتي والي قبلي توان رفتن از محل أقامتش به دفتر والي بسبب نبود اطمئنان امنيت نداشت اما اكنون از ولايات نسبتا أرام كشور محسوب مي گردد ، كارهاي توسعه وي زيات انجام شده ، به تنازعات داخلي قومي رآه حل پيدا كرده ، مردم ولايت در ولايت خود به سرمايه گزاري علاقه گرفته ، قيمّت زمين درين ولايت به سبب ارامي نسبت به هر ولايت ديگر بلند رفته ، جلو فساد اداري واستفاده سوء گرفته شده است ، اداره خوب بر مبناي قوانين كشور إيجاد گرديده، تمامي ادارات محلي فعال و بر روي باشنده گان أهالي باز ميباشد، جوانهاي ولايت به خصوص تحصيل يافته گان به تمامي إمكانات موجود دسترسي دارند . به همين ترتيب ولايت وردگ بود ؛
ولايت وردك در دوران ولايت والي فعلي خوست پيشرفتهاي قابل ملاحظه در عرصه هاي مختلف داشت ، امنيت تأمين بود، پروژه هاي انكشافي يكي پسي ديگر اغاز ميگرديد ، حتي مردم متمول ديگر ولايات به شمول ولايت كابل در ولايت وردك زمينها مي خريد . چون نزديك مركز كشور بود براي اينده خود در ان ولايت سرمايه گزاري مينمود . أين همه دو دليل عمده داشت؛
- والي از ولايت مربوطه نبود، عِوَض جانبداري بنفع أين وان ، تاكيد بر تطبيق قوانين يكسان داشت.
-متعهد به وطن و وظيفه بود وشخصا دان پراب نبود .
ولي الله ناظر اوضاع در كشور

>>>   والی هرات و و لا یات درجه یک وقت تعیین گردیده وهر دو مقام اول کشور به ان توا فق کرده اند بد ین شرح :
1 _ گل اغا شیر ز ی والی هرات .
2_ اسما عیل خان وا لی ننگر هار.
3 _ عطا محمد نور والی قندهار .
4 _ احدی والی بلخ .
5 _ جنرال طا قت والی بدخشان .
6 _ جنرال خدا داد والی پکتیا .
7 _خانم شکریه بارکز ی والی غزنی .
8 _خانم فو ز یه کو فی والی جو ز جان .
برای همه شان مو فقیت میخوا هم .
راستگو .

>>>   چری لالا از قندهار یا خوست..؟ کدام جای ما که نمی خارد..! ما نی ملآسماعیل را میخواهیم و نی هم داود شاه پرچمی را..! بگذارید به رای ازاد مردم شهر خود ما...
آریا

>>>   و از آن روز که هرات باستان از مام وطن خود جداگشت دیگر روز خوش ندید خداوند مسبب ... آن یعنی انگلیس ... را نابود ... و هرات عزیز را به خراسان اعظم ولایات ایران بازگرداند. هزاران منابع و مدارک و اسناد وجود دارد به زبان های فارسی و عربی و انگلیسی که نشانگر این است که از قرنهای دپر هرات پاره تن ایران بود و بعض اوقات پایتخت ایران بود. قاجارهای ترکمانی که خود تورانی الأصل بودند نصف ایران را به انگلیس و روس بخشیدند و در عیش و نوش گذراندند و امروز در گور مورد ...میباشند.

>>>   در آن موقع که هرات از ایران جدا گشت ولایت هرات شامل هرات و بادغیس و غور و فراه میبود البته قبل از آن شاههای قاجاری ولایات بلخ و دیگر شهرهای خراسان را به انگلیس و روس تسلیم کردند.

>>>   بهترین شخص مجاهد میر عبدالخالق معاون اسبق ولایت

>>>   با مداخلات بریتانیا در جنوب ایران و بحرانی شدن روابط ایران و بریتانیا طی عهدنامه‌ای که در ۱۲۷۳ ه.ق. (۲۳ جنوری ۱۸۵۷ میلادی) در پاریس بین نماینده ایران و سفیر بریتانیا امضا شد قرار شد که نیروهای بریتانیا از بنادر و جزایر جنوب ایران خارج شوند و در عوض ایران نیز سپاهیان خود را از هرات فراخواند و بناچار از شهر هرات و غرب افغانستان امروز صرف نظر کند. هرات که از زمان تاسیس کشور ایران به دست کوروش بزرگ همیشه بخشی وفادار از ایران و کانون فرهنگ و ادب این سرزمین، و برای مدتی نیز شاهزاده نشین ایران و مقر حکومت خراسان بود به همراه قسمت‌هایی از شرق هریرود به بعد به متصرفات امیر افغان (دوست محمدخان) ضمیمه گردید.

>>>   اگربخواهند ارامش به هرات برگردد بهترین گزینه محمد اسماعیل خان است اگر غ با هراتی بودن والی مشکل دارد احمد سعیدی والی و محمد اسماعیل خان را قمندان همنیه معرفی کنند هم بد نیست
تاجیک

>>>   همه چیز از آنجا شروع شد که به من ماموریت دادند به منظور برگزاری نمایشگاه اختصاصی جمهوری اسلامی ایران در ولایت هرات باستان ، یکی از ولایات افغانستان به این کشور بروم.آن روز ترس تمام وجودم را فرا گرفت و همه برایم فاتحه خواندند.یعنی جدی جدی خواندند ها نه اینکه مسخره بازی در بیاورند ؛ حتی یکی از دوستان برایم گریه کرد و با بغضی نترکیده گفت تو دوست خوبی بودی. هر چه به مرز نزدیکتر می شدم برایم خودم جدی تر اشهد می خواندم و از خداوند متعال طلب مغرفت الهی می کرد.به مرز که رسیدیم یکی از این سربازان امریکایی از همه بیشتر به چشم می آمد چون هیکلش سه برابر من بود و باید به آسمان نگاه می کردی تا ببینی چه شکلی است. آن طرف مرز پسر جوانی که بعدا شد ابراهیم جان و یکی از دوستان بسیار خوب من منتظرمان بود.سوار یکی از این ماشینهای شاسی بلند شدیم که انصافا در ایران خودمان خیلی کم است.مرز را رد کردیم و من به همسفرم می گفتم اون دنیا می بینمت ؛ چون واقعا کار را تمام شده می دیدم و گفتم الان یک مین زیر پایم منفجر می شود و یا یک طالبان...ر می آید و مرا می خورد!!! در مسیر راه ؛ کلی مامور امنیه پناه گرفته بود تا کاروان بازرگانان ایرانی به سلامت به شهر هرات برسد.آقا این هرات جدی جدی خیلی به ایران نزدیک است.باور کنید اگر بخواهید بروید شمال ایران خیلی دیرتر می رسید. با قلبی آکنده از ترس رسیدیم هرات.رفتیم هتل تجارت و اسکان پیدا کردیم.غافل از اینکه فردا روزی متفاوت در زندگی من خواهد بود.ده روز در هرات بودیم و در این مدت بیش از 50 دوست پیدا کردم و اگر امروز مرا وحید هراتی صدا کنید بی راه نگفته اید.دوستان خوبی مثل آقایان شرف الدین ستنگزایی ، احمد احسان سروریار ، رئوفیان ، فیض محمدی ، خلیل امیری ، وحید رسولی ، و خیلی دوستان دیگر که در ادامه به آنها اشاره می کنم. دوستان بسیار خوبی که رفتاری بسیار با من داشتند و حقیقتا ارادت خاصی به این آقایان و خانمها پیدا کردم و هم اکنون هم با ایمیل و چت با آنها در ارتباطم . یک چیز جالب بگویم که در همین مدت ده روز لهجه هراتی گرفتم و با آنها مثل خودشان صحبت می کردم.مثلا می گفتم صحت شما خوبه یا چه حال داری یا جوری به خیری سرکیفی و خلاصه آقا ما یک افغانی می شکستیم و حرف می زدیم که بیا و تماشا کن.از خود هراتی ها بهتر حرف می زدیم!!! دیگه چه دردسرتان بدهم که هرات اصلا می گی شعبه دو مشهد است.همه چیزش مثل مشهد است.آدمهایش ، خیابانهایش ، اجناس و کالاهایش و جالب اینکه اکثر هراتی ها حداقل چند سالی از عمرشان را در مشهد زندگی کرده اند و محله هایی مثل گلشهر و طلاب را از من هم بهتر بلد بودم. احمد احسان سروریار در اولین روز اقامت من در هرات مرا به دیدار به قول آنها برادرها برد و من به جرات می توانم بگویم به محل تمام تلویزیونها رادیوها و جراید و نشریات هرات رفتم و با مدیر مسوول و سردبیر و خبرنگاران آنها دوست شدم آن هم خیلی عمیق .حقیقتا آنها خیلی دوستان خوب صمیمی و دوست داشتنی بودند و من افتخار می کردم که به تعداد دوستانم در هرات افزوده می شود.
در هرات در هر کوچه ای یک رادیو وجود دارد و یکسره در حال پخش برنامه هستند.رادیو زحل رادیو تجارت رادیو مژده و غیره که الان یادم نیست.خانم حمیرا حبیب هم مدیر مسوول رادیو مژده بود (البته اگر اشتباه نکنم) ایشان هم از خانمهای فعالی بودند که به کارشان خیلی اعتقاد داشتند. خلاصه در مدتی که در افغانستان و در هرات بودم یکسره مشمول لطف و عنایت برادرها بودم و صبح که از خواب بیدار می شدم با خنده به همکارم می گفتم خوب من دیگه رفتم جای رفقایم و هر روز یک دوست با ماشین می آمد دنبال من و می رفتیم جاهای مختلف.
بر گرفته از خاطرات وحید عدالتی

>>>   الهی ! ای که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی و ای اَحدی که درذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که رهنمایی و ای قادری که خدایی راسزایی !... جان ما را صفای خود ده ، دل ما را هوای خود ده ، چشم ما را ضیاء خود ده و ما را آن ده که آن به ! خواجه عبدالله انصاری سالک و خالق وارسته مناجات نامه، با فضل و دانش خود و بیان شیوا و سرشار از عشق به احدیت ، عاشقان طریقت الهی را روحی تازه بخشید و شیرینی معنویت دعا و نیایش به درگاه حق را به آنان هدیه کرد تا نجوا کنند: الهی دلی ده که در کار تو جان بازیم و جانی ده که کار جهانی سازیم !
هرکس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هردو جهان را چه کند

>>>   یک ایرانی . شماها اول برید جزایرتمب بزرگ و کوچک و ابوموسی خودتون رو نگهدارید تا ازدست تون اعراب درنیاوردن هرات پیشکش . جان ما افغان ها فدای زره زره خاک وطن ماست . افغانستان آن شیر سربلند مادر عزیز ماست که تک تک ۳۴ استانش متعلق به خودمونه ازین خواب و خیال ها بیاین بیرون که ما یک زره از خاک خودمون رو به کسی ندادیم و نمیدیم . گزشته ها گزشت اگه هرات مال شما بود یانبود الان که بادرایت و کفایت و شجاعت و مردانگی شاهان فقید مان جزو خاک مقدس افغانستان دراومده . درمورد والی هرات هم بگم که بهترین انتخاب جناب امیرصاحب اسماعیل خان هستن چون ایشان هم بادرایت هستن و هم مشاورین آگاه و کار کشته در کنار خود دارن . درضمن کارکرد های ایشان هم که به مردم و هم دولت مردان ثابت است نیاز به گفتن نیست .
(غلام یحیایوسفی مشهد . ایران)

>>>   بلی فرموده محترمی که نظر شان در باره محمد اسماعیل یا محترم احمد سعیدی بنده هم با ایشان همنظرم ولی متاسفانه هیچ کدام از ایشان نخواهند آمد یعنی اینکه ایشان را تعین نمیکنند وحقیقت هم این است که نمیخواهند هرات آباد وآرام شود .
منتظر

>>>   در متن خبر به خوبی بیان شده که هرات در گذشته بخشی از امپراطوری فارس بوده و حتی در غرب ایران هم راجع به هرات و اهمیتش برای ایران در اثار باستانی به جا مونده نوشته شده. در ادامه هم درست نوشته شده که در زمان قاجار نه دولت ایران و نه مردم هرات علاقه ای به جدایی از ایران نداشتند و حتی دولت ایران برای بازپسگیری هرات اقدام هم کرد ولی به خاطر فشار انگلیس و ضعف دولت وقت ایران در برابر انگلیس هرات از ایران جدا شد.به خاطر همین هرات و مردمش را ایرانی میدونم چون بخواست خودشون از ایران جدا نشدن.بحرین و اذربایجان هم از ایران جدا شدند اما اونا شباهت کمی به فرهنگ و نژاد ایرانی دارند در حالی که برای هرات اینطور نیست...

>>>   مقاله کارل مارکس روزنامۀ دیلی تریبون لندن، شمارۀ 5048 - 24 ژوئن 1857 "قرار داد صلح (با ایران) به تاریخ 4 مارس 1857 در پاریس به امضاء رسید و به تاریخ 2 می 1857 در بغداد تصویب شد. این قرارداد شامل چهارده بند است که هشت بند آن همانند شرایط عمومی در قراردادهای صلح است. بند 5 مشروط است به خروج نیروهای کشور ایران از شهر هرات و دیگر مناطق افغانستان(خراسان) که می بایستی ظرف سه ماه پس از رد و بدل نمودن تصویب نامه به اجرا گذاشته شود. طبق بند چهارده مصوبه، دولت بریتانیا متعهد شده است که پس از تحقق یافتن موارد قید شده، نیروهایش را فورا از بنادر و جزایر متعلق به ایران خارج سازد. جالب توجه این است که در مورد خروج نیروهای ایران از هرات، حتی پیش از تسخیر بوشهر باید یادآور شویم که چنین موردی طی مذاکرات طولانی در قسطنطنیه از جانب سفیر ایران، فرخ خان (امین الدوله غفاری) به لرد استراتفورد دو ردکلیف Lord Stratford de Redcliff صراحتا پیشنهاد شده بود. تنها امتیاز جدیدی که انگلستان در کوران این مذاکرات کسب کرد مربوط بود به استقرار واحدهایش در طول بدترین فصل سال و در طاعون زده ترین بخش از امپراتوری ایران. دربارۀ مصیبتی که آفتاب، مرداب و دریا در طول تابستان بر سر خود اهالی بومی بوشهر و محمره نازل می کند، نویسندگان قدیم و جدید به تفصیل نوشته اند. ولی نیازی به چنین مراجعی نیست، زیرا همین چند هفته پیش، سر هنری راولینسوناز مجرب ترین حقوقدانان و از طرفداران پالمرستون، رسما اعلام کرد که واحدهای انگلیسی- هندی در شرایط آب و هوایی دهشتناک، مطمئنا از پای درخواهند آمد. روزنامۀ تایمزلندن نیز به محض اعلان پیروزی در محمره، نوشت که علی رغم قرارداد صلح، برای حفظ جان سربازان ضروریست که واحدهای نظامی تا شیراز پیشروی کنند. خودکشی یک آدمیرال و یک ژنرال بریتانیایی که در رأس واحدهای نظامی گماشته شده بودند، به علت نگرانی و اضطراب عمیقی بود که از سرنوشت قریب الوقوع واحدهایشان احساس می کردند، و این که مطابق با دستورات دولت نمی بایستی فراتر از محمره پیشروی می کردند. به این ترتیب به یقین می توانیم منتظر مصیبت دیگری باشیم که به آنچه در (شبه جزیره)کریمه روی داد، شباهت زیادی دارد، البته با شدّت کمتر. ولی این بار نه به سبب ضروریات نظامی یا اشتباهات مسخره آمیز دستگاه اداری، بلکه به علت معاهده ای که با شمشیر فاتح نوشته شده بود. در بندهای مصوب معاهدۀ مذکور جمله ای هست که اگر خوشایند پالمرستون باشد، می تواند به گشایش بحث و جدل تازه ای بیانجامد.

>>>   شعر ملک الشعرا محمد تقی بهار در باب بد عهدی و خیانت انگلیس در تجزیه هرات و استعمار برای تجزیه ایران:
انگلیسا در جهان بیچاره و رسوا شوی
ز آسیا آواره گردی وز اروپا پا شوی
چون به یاد آری ز آبادان و از کشتی نفت
موج زن از شور دل مانند دریا شوی
خطه بحرین را سازی به ایران مسترد
بی نصیب از غولگاه لولو لالا شوی
عشق بلع نفت خوزستان و موصل را به گور
برده و آواره از دنیا و مافیها شوی
هرکجا دیدی جوانمردی وطن خواه و غیور
از میان بردیش تا خود در جهان آقا شوی
عهد بستی بی طرف مانی تو در کار هرات
چون پسندیدی که ناگه بر سر حاشا شوی
آتش جنگ عمومی را نمایی شعله ور
قتل میلیون‌ها جوان را علت اولی شوی

>>>   بعدازهرات نوبت مزاراست به تغیر

>>>   کسیکه به مردم خدمت کند . کسیکه دزد نباشد . کسیکه مشکلات امنیتی اقتصادی هرات را رفع کند .

>>>   اميرصاحب اسماعيل خان

>>>   اين ها نه مي خواهند كه در هرات امنيت تأمين شود، ورنه اين را همه ميدانند كه با آمدن اسماعيل خان امنيت هرات تأمين مي شود.

>>>   درباره تامین امنیت کشور محترم استادسیاف طرح نموده که کار مخالیفین دولت را مجاهدین سابقه میتواند مقابله ومقاومت نماید ونظرمن اینست اسماعیل خان میتواند والی هرات شود درصورتیکه درکارهایش بیطرفانه حرکت کند
محمدخان حیران ازتخار

>>>   نيتولكي نمي توانه والي هرات باشه

>>>   بدون شک محترم اسماعیل خان در زمان ولایت خود برای آبادانی و تأمین امنیت در هرات کار های خوبی کرد. ولی وی عایدات گمرکی هرات را کاملآ در اختیار داشت و به حکومت مرکزی جوابگو نبود. به همین دلیل حکومت کرزی وی را منحیث وزیر به کابل فرا خواند. بهترین والی برای هرات کسی خواهد بود که توسط مردم هرات انتخاب شود، وی باید کسی باشد که کارآگاه، مجرب، شایسته، صادق و خدمتگار مردم هرات باشد.
سرور لغمانی

>>>   ولکن بابا هرات می خواهیم چکار .....

>>>   اسماعیل خان به دلیل عملکرد جناهی و قومی لیاقت ولایت هرات را ندارد باید شخصیت توان مند خدوم و با سواد به عنوان والی در هرات تعیین گردد.
عالمی از قم

>>>   یک افغانی نام افغانستان صد و پنجاه ساله خود اختراع انگلیس است اگر انگلیس نبود کدام قدرتی نداشتید ...هم اکنون نصف از خراسان را نا امن ساخته اید ادعای مشهد را هم میکنید شاید دوباره هوس لشکر کشی نادر کرده اید..

>>>   جناب غلام یحیی یوسفی کدام شجاعت و درایت؟! اگر خیانت انگلیس...برای تجزیه ایران نبود هرات و غور و فراه و بادغیس که هیچ کابل و قندهار را هم نمیتوانستید به چنگ در آورید همچین میگویی انگار در این سالهای جدایی هرات از مام وطنش چه گلی به سر مردم هرات زده اید همه اعمال اختطاف و دزدی و قتل و نا امنی و فقر و.. همین که الآن هم هرات اندکی پیشرفت کرده از زمان اسماعیل خان بوده که خود مختار اداره میشد و به سبب نزدیکی تجار به مرز ایران بوده همه مردم را به فغان در آوردید.

>>>   به نظر بنده بهترین شخص برای احراز کرسی ولایت هرات جناب محترم ضیاء الحق امر خیل است موصوف میتواند به اساس تجارب قبلی خود اوضاع نابسامان ولایت هرات را سامان داده و آرامش نسبی امنیتی را در این ولایت بیاورد
با احترام احمد شاه از کابل

>>>   باید سید حسین انوری والی هرات مقرر شود.

>>>   آقای خاضع جوان راست کر و صادق است ما کسی را میخواهم که خود را از مردم بالا تر نبیند. ولی امریکا ئی ها هستند که میګویند که فلان شخص والی شود نه شما ها و نه دولت بادنجان بقاپ چین.

>>>   بوی جنگ شدیدنزدیک است به آن اماددگی بیگیرد

>>>   سید حسین انوری خوب است والی شود.

>>>   اگر میخواهید که غرب کابل آرام شود و تآثرات بالای دیگر ولایات ناامن خوب بگذارد فقد و فقد یکباری دیگر جناب اسماعیل خان لیاقت ولایت هرات را دارد که این یک نیازی مبرم است . اداره کردن ولایت هرات کاری بس دشوار میباشد .
بینا

>>>   همین مانده که بارکزی والی غزنی شود به خواب و رویا اگر ببینی مردم غزنی وی را حتی یک روز تحمل کنند!

>>>   اسمایل خان محترم باید والی شود


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است