همه چیز را می دزدند حتی زبان پارسی را !
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۳۳    ۱۳۹۴/۲/۲۷ کد خبر: 95074 منبع: پرینت

ماالمتوكل على اللَّه محمد ظاهر شاه پادشاه افغانستان در سال 1343 بزرگترین خیانت را در زبان پارسی انجام داده است.

قانون اساسی مزبور که از طرف مجلس بزرگان سال 1309 هجرى شمسى تصويب گرديده؛ پادشاه غير مسوول و واجب الاحترام به تشویق و ترغیت ایران و یاری انگلیس زبان پارسی مان را از حوزه ی تاریخی و فرهنگی آن جدا کرد و اسمش را زبان دری گذاشت.

خواست کلی ایران از جدا سازی حوزه زبانی افغانستان از زبان پارسی به اسم دری این بود که روزی بشود تمام فرهنک افغانستان را بنام خود ضرب بزند، که اکنون ما شاهد چنین دستبرد ها هستیم. به مانند؛ ایرانی سازی مولانای بلخی، ابوعلی سینا بلخی و دیگر دانشمندان نام آور این حوزه و هم چنان اسم گزاری مناطق افغانستان در ایران. (تا: کلیه تاریخ آریانای قدیم و خراسان قدیم مربوط به ایران شود).

بسا جای تاسف و حیف است که برخی در حکومت هستند که خودآگاه یا ناخود آگاه زمینه سازند برای غارتگری فرهنگی و زبانی. این در حالی است که تهدابش توسط پادشاه غير مسوول و واجب الاحترام گذاشته شده است و تا اکنون جریان دارد. بسا جای تاسف و حیف است که برخی پارسی گویان بدون تعلل و پژوهش همه جانبه زبان خود را می کشند و برای دیگری می دهندش تا دوباره زنده اش کند.

پیش از قانون اساسی که در سال 1343 تصویب شده است؛ زبان رسمی حوزه ما به اسم اصلی اش که همانا زبان پارسی است مسما بود که این را می توان بطور پیدا و آشکار در نظامنامه های شاه امان الله خان مشاهده کرد و به خوانش گرفت.

افسوس بادا به حالمان که فرهنگ از این جا دزدیده می شود و ما ابزاریم برای دزدیدن، افسوس بادا به حالمان که تاریخ از این جا به تاراج برده می شود و مایم و بی خیال در حال زمینه سازی اش.
با مهر،

تمیم شمال


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   نویسنده محترم...
کجا ایران زبان پارسی را به دری تغییر داد!!! چرا شما در همه چیز دنبال مقصرید در ضمن دانشمندانی که گفتی مولانا را ترکیه تصاحب کرده وابن سینا راازبکستان ودر بعضی جاها دیده ام ابوریحان بیرونی را امارات دارد به نام خود سند می زند برادر شما افغانها در خواب غفلتید وتا چشم باز می کنید ایران را مقصر همه چیز می دانید اگر ایران نبود وپافشاری هایش در یونسکو نبود الان نوروز را هم ترکیه تصاحب کرده بود شما بروید مولانا را بچسبید که ترکها دارند اشعارش را جعل وبه زبان ترکی می نکارند تا وانمود کنند مولانا ترک بوده وچندی از اشعارش را به فارسی سروده !! مواظب رفیق شفیقتان ترکیه باشیدوکمتر ایران را مقصر بدانید ایران خود تاریخ با شکوهی دارد که برای تمام دنیا روشن است ونیاز به دزدی فرهنگی نداردتمدن ده هزار ساله شوش وسه هزار ساله هخامنشیان شناسنامه کشور عزیزم ایران است

>>>   زنده باد تمیم شمال.

>>>   نتیجه عدم هماهنگی ایران و افغانستان در حفظ افتخارات و دانشمندانشان باعث شده تا کشورهایی مثل ترکیه که هیچ ارتباطی به زبان شیرین پارسی ندارند مولانا را به نام خود بزنند. یا کشور به اصطلاح جمهوری آذربایجان نظامی را به عنوان شاعر خود معرفی کند در حالی که نظامی تمامی شعرهایش به فارسی است.

>>>   شمادلتان خوش باشد به همان محمود افغان ها و وردک ها و زی هایتان لازم نیست نگران باشید

>>>   اگر ابوعلی سینا و مولانا و فردوسی روزی درجایی و یا کتابی گفتند ما از افغانستانیم و بلخ و هرات و کابل از ان افغانستان اند من به عنوان یک ایرانی جان فدایی افغانستان میشوم

>>>   .... ایران بزرگترین حامی زبان فارسی است و تلاش می کند برای بزرگتر کردن حوزه کشورهای فارس زبان , ولی شما افغانها با پشتون سازی و کاربرد دری و تاجیک به جای فارسی عملا فارسی ستیزی می کنید

>>>   با سلام . من کاری ندارم که مولوی از کجا یا ابوریحانی کجای هست ، من آخر نفهمیدم که ما پارس هستیم ، یا فارس ، شما ها که خیلی فارسی ،و یا پارسی ،دوست هستید اول همین دو تا جمله را مشخص کنید لطفا .
طاهر

>>>   به جواب نويسنده اول. أن تاريخ هخامنشيان تاريخ فارس است و نه از ايران. اولأ شما نام كشور تان را نيز از أريانا كه مركز اش در بلخ بود ... شما كشورتان فارس است نه ايران.
أرين خراسانى

>>>   ایران و افغانستان و تاجیکستان ندارد. همه باید به هم کمک کنیم تا زبان فارسی گسترش یابد تا... مثل ترکیه و بقیه کشورها سوء استفاده نکنند. همین الان در فرهنگستان زبان و ادب فارسی افرادی چون آقای محمد کاظم کاظمی که شاعر افغان است با ایرانی ها برای گسترش زبان فارسی تلاش می کند. باید فارسی را به زبان بین المللی تبدیل کنیم.
با احترام اشکان از تهران

>>>   زبان افغانستان پارسی هست بی فکری باعث شد دری مطرح شود زنده باد پارسی!

>>>   نام کشور ما ایران است که متشکل از قومیتهای فارس ,کرد , لر ,بلوچ ,گیلکی , آذری و ... است که همگی نژاد ایرانی آریایی دارند ,, افغان هم یک نام یک قوم است و افغانستان یک نام ساختگی بی محتوی

>>>   با سلام !
زبان پارسی دری زبان تخاری اصیل است که از پهلوی اشکانی برای این سرزمنی به میراث رسیده است . زبان دری ، پارسی و تاجیکی از ریشه پراگریت ، پهلوی اشکانی و باز تخاری مشتق شده است و اما در مورد ایران : ایران کنونی تا قبل از 1935 میلادی به نام پارس مسمی و معروف بود که شاه ایران به اجازه و مشوره ظاهر شاه نام فارس را به ایران تبدیل نمود و آنگاه قلم به دستان ایران دست و آستین بالازده تمام تاریخ و فرهنگ اصیل آریانای کهن را به اسم و رسم ایران امروزی مسمی نمودند از جمله درد شان به اندازه زوری میکند که میگویند سید جمال الدین افغانی ایرانی . اگر در این دوره زمانه این حرف و حدث ایرانی ها مورد توجه قرار نگیرد و رد شود در آینده نسل های بعدی نمیتوانند که دنبال اسناد و مدارک بگردند میگویند که همینطور بوده . برای کشور ماو کشور های آسیای میانه هیچ شاعر ، نویسنده و متفکر باقی نگذاشته اند . و در مورد نژاد به دایرة المعارف ایران که نظر باندازی نوشته شده که ایران آریائی . نژاد افغانستان پشتون ، تاجیک ، ازبیک ، هزار و ..... این برماست که ملت خود مردم خود و نژاد خودرا صیقل بدهیم ، توانمند بسازم ، غنی و بارور بسازیم تا اگر هر مملکت دیگر ادعای کاذب نماید باور هیچ کس نیاید .اگر ما به همین خانه جنگی ، بی اتفاقی ، تبعیض های نژادی ، لسانی ، قومی ، سمتی ، مذهبی ، سیاسی و سمتی بازهم دامن بزنیم و ادامه بدهیم . شاید فرداها کسی هم نخواهد داشتیم که همین چند سطر را برای دفاع از تمام معنویات این کشور تحریر نماید .
با احترام خاوری از مزار شریف

>>>   سمرقندبخاراسبزوار.........همه عملاازدست رفت شما پشت زبان میگردیدزمانی زبان ارزش داردکه گویندگان زیادداشته باشددرمهدتولداین زبان مردم آن حق گپ زدن به زبان خودرانداردشماپشت یک واژه راگرفته به تووما میپردازیدصاحبان این زبان کهن ازسایه یکدیگربدشان می آیددریک بدفرهنگی نفاق غوطه وراست آیامی شودبالای مردم که تفاق واتحادنداشته باشدحساب کرد

>>>   ارین خراسانی کمی تاریخ مطالعه کن بعد بیا اینجا مطلب بنویس

>>>   ارین خراسانی نام ایران از ابتدا ایران بوده و می توانی ان را در کتیبه های بیستون و کتب تاریخی ببینی البته نه کتبی که عده ای پشتون تبار دشمن فارس کتابهای تاریخی را جعل و به خورد امثال تو می دهند راستش حوصله تو ضیح دادن به امثال تو را ندارم دنیا همه چیز را می داند و تاریخ کاملا واضح است در ضمن اریانا هم همان ایران است که یونانی ها و در لاتین اینگونه تلفظ می شود

>>>   خوب است افغانستان را به اوج عظمت و جلال بردید فقط مشکلتان زبان پارسی و افغان بودن مولانا است.در افغانستان مدتها نزاع بود که بجای دانشگاه بگوئید پوهنتون بعد دم از صاحب زبان پارسی بودن هم میزنید.اول تکلیف خود را مشخص کنید که زبان رسمیتان چیست بعد در مورد صاحبش گپ خواهیم زد!!!

>>>   پروژه تعمیم « لسان دری» به جای زبان فارسی توسط یک سلسله پشتون های افراطی و با دست و قلم یک گروه کوچک از افغانستانی های که به زبان مادری و فرهنگ نیاکانی خویش ، اهمیت نمی دهند، اجرا میشود؛ شخصی به اسم رازق رویین ، از پرچمی های سابق که پس از اعدام داکتر نجیب و سقوط حزب دموکراتیک خلق، به شورای نظار پیوست و پرچم احمد شاه مسعود را بلند کرد؛اکنون بیرق« لسان دری» را برافراشته و هل من مبارز(!) میگوید! این جناب رازق روئین که در دانشکده ادبیات کابل ، دیپارتمنت دری، تدریس میکند با بند وبست با عناصر ماجراجو، مثل باری جهانی و حبیب الله رفیع، زبان فارسی را که وجه ملی و بین المللی دارد، تخریب میکند و برای تعمیم لسان دری(!) عرق افشانی میکند! رازق روئین که باری ازسوی ببرک کارمل برای تحصیلات به اصطلاح « سوسیالزیم علمی» به کشور بلغاریا فرستاده شده بود، اکنون « لقب داکتر» رانیز بر نام خود افزوده است! در خارج کشور، نیز تعمیم پروژهء لسان دری(!)بوسیله اشخاصی فریب خورده یا اجیر، پیش برده میشود ؛ نمونه ای ازین گول خورده گان ، خانمی به اسم و رسم صالحه وهاب اصل مقیم کشور هالند است. این خانم سطحی نگر و کوتاه بین ، ملعبهء دست و فکر چند شیاد وابسته به استخبارات غربی،مثل سید خلیل هاشمیان ، مسعود فارانی ،خلیل الله معروفی و قیس کبیر قرار گرفته است و علیه زبان و فرهنگ مادری خویش ، توطئه وفتنه افروزی میکند! پوهاند داکتریمین از استادان مسلم زبان فارسی در دانشگاه کابل در مصاحبه با یک تلویزیون گفته بود، زبانی به نام زبان دری وجود ندارد بلکه « دری» صفت زبان فارسی است،« فارسی دری »یعنی فارسی فصیح و شیوا! ظاهر شاه از اختراع «لسان دری»، منظور سیاسی داشت و آن ، فاصله افکنی و افتراق میان فارسی زبانان ایران وافغانستان بود .
یونس بختیاری، خیرخانه، کابل

>>>   با سلام,نام ایران از ابتدا ایران بوده,آنجا که فردوسی هزاران سال پیش فرموده,دریغ است ایران که ویران شود‌ /کنام پلنگان و شیران شود...چو ایران نباشد تن من مباد/بدین بوم وبر زنده یک تن مباد...نام پارس یا پرشیا واژه ای بود که غربیها و یونانیان برای ایران به کار می بردند که بعدها رضاخان درخواست کاربرد نام ایران را مطرح کرد

>>>   و چرا فارسى صفت "درى" بخود گرفت و چرا نمى تواند "درى" يک زبان مستقل شود, باشد. در اين جا "بازى" با نام است. حاکمان افغان از ديدگاه مليتپرستى و فارسيستيزى بازى با نام فارسى و صفت اش "درى" کردند , مى کنند و مردم را بازى مى دهند! سرود جاويدانه پارسى قهار عاصی پاسخ جانانه عليه خیانت محمد ظاهر شاه , پادشاه افغانستان بود که در سال 1343 جرگه قبيلوى اش زبان پارسی را از صفت اش جدا کرد :
گل نیست ماه نیست دل ماست پارسی
غوغای کوه, ترنم دریاست پارسی
اين سرود با برگردان انگليسى و آلمانى آن در انترنت زير نام a canticle for Parsi و يا Loblied Parsi قابل دريافت است. يک زبان مستقل از خود شرايط دارد.
1-ساختار مستقل زبانى در زير ساختار و در ساختار ماوراى!
2- گردانهاى افعال و يا بکار برد مصدرها! آيا گردانهاى مصادر در فارسى با درى در زمانهاى گوناگون دستور زبانى تفاوت دارند?
3- جمله سازى , آيا جمله سازى فارسى و درى متفاوت اند?
4- فرهنگ واژه گان يا لغتنامه فارسى ادبى و فرهنگ واژه گان يا لغتنامه درى ادبى فرق دارند. مورد دقت است که به پارسى ادبى, ديوان و دفترى و دربار و درگاه تا به زمان يعقوب ليث صفارى "پارسى درى'' و از زمان يعقوب ليث صفارى تا به امروز فارسى درى گفته مى شود. زبانهاى سامى (عربى و عبرى) چار آوه و يا حرف مخصوص پارسى را ندارند: [پ] مانند پدر و پور; [ژ] مانند ژاله و بيژن و ژرف; [گ] مانند برگ و اگر و گفتن ويا گپيدن و [چ] مانند مرچ و ماچ و چوچه و کوچک!!!''درى'' صفت ''در'' که منسوب به دربار مى باشد, است. زبان اتاليوى دربارى را "پورتا لينگوا" ( "porta lingua ") و يا به آلمانى هوف اشپراخى(Hofsprache) مى گفتند. "درى" صفت "دره" نيست. صفت "دره" "دره وى" و يا "دره اى" مى شود. ايران زمين ٢١ ستان ها و تعداد زياد استان ها داشت و گهواره اش بلخ بامى لهراشب و گشتاسب و اسفنديار و بهمن بود . هخامنشيان سرودهاى اين مردمان را در سنگ نبشته هاى بيستون به "خط ميخانى" (نام لاتينى خط ميخى) به جا گذاشتند و زردشت را به يونانى ها شناختاند. يونانى ها زردشت را در جمله ستاره گان شمردند و نام اش را "زورو آستر" (Zoroaster) گذاشتند. زبان پارسى غنامندى خود را از همين ٢١ زبانهاى مستقل دريافت نمود. وام واژه در پارسى گناه ندارد . چيزيکه گناه دارد که تدريس زبان در کشور افغانستان معيارى نيست. آيا در افغانستان کدام فرهنگ زبان , کتاب معيارى زبان , است. زبان معيارى را وزير فرهنگ تعين نمى کند بلکه زبانشناسان و ريشه شناسان! زبان شناسان فارسى اگر هم حقيقتگو باشند با جريان سياسى غالب طرف مى شوند!
5- مورفولوگى: حتى کوچکترين وندها, و مواد زبانى بدون معنى ولى مهم براى مفهوم کلمات هيچ فرق در زبان فارسى حقيقى و درى تصورى حاکمان افغان ندارند. مانند نيرومند, قنددان و ميدان خبردار وغيره.....
6- فونوتيک و فونولوژى (صدا و يا آهنگشناسى): زبان پارسى زبان سيلابى و تاکيدى است و از زمان تغير نام و يا بهتر از زمان نوشتن با حروف عربى "حرکتهاى عربى" را (زير و زبر و پيش) اغلب در نوشتار و گاهى به گفتار گرفته: به گونه نمونه:واژه 'خانه '' ! هِ گردک اين واژه در ايران اغلب به زير آوه فشاره (تاکيد) مى شود. اگر هِ تنها باشد و يا ھ دوچشمه در ذات خود حرکه زيرى دارد و نه ھٙ زبرى! گفتن ''خانهِ '' در ايران گفتن ''خانهٙ '' در افغانستان جنبه صدايى دارد.خواننده گان گرانى, خواهش مى کنم که [ هِ] گردک و يا [ھ] دوچشمه را با آواز بلند چندين بار بخوانيد!!!!!!!! آيا در ذات خود اين حرف زيرى نيست? تغير گويشهاى زبانى در همه زبانها رواج گرفته اند. "تاگ" (روز) در شمال آلمان تا اطريش هم تاخ و تاگ تلفظ مى شود. ر ( wäre ) در شمال آلمان "ويغى" و در جنوب "ورى" تلفظ مى شود. ولى کسي نيست که از دو زبان آلمانى هوختويچ Hochdeutsch گپ بزند. پروا ندارد و گپيدن پارسى اند ولى در کشور ايران بکار برده نمى شود.
7- ريشه شناسى! بغير از اندک زبانشناس ديگر کسى نيست که بتواند زبانهاى ايرانى باستانى بخواند.
8- جمله بندى: در پارسى جمله با فاعل شروع مى شود معفول درميان جمله و با فعل مانند زبان لاتينى و پشتو.... ختم مى شود.
9- در ايران زمين و امپراطورى اش امپراطورى فارس ازشام تا کاشخر و از سند تا خجند (در ٢١ ستان و به صدها استانها) فارسى زبان دربار بود. از شاهنشاهان ايرانى کرده شاهنشاهان تورانى (تورکى وازبکى....) در پيوند به گسترش و غنامندى زبان پارسى کوشش نمودند. کوشانيان پس از ساسانيان, غزنويان به سرکرده گى تورکتبار, تيموريان بخارا و سمرقند و هرات ,بابريان کابلستان , گورگانيان هند, افشاريان تورانى به زبان فارسى خدمات وزحمات کردند و زبان فارسى را زبان دربار و شاه گيتى و شاه جهان و عالمگير کردند.افغانها در ديوان و در در بار با فارسى سخن بگفتندى و شعر دو سرود بسرايندى و فرمانها تا به امروز اغلب با همين زبان چاپ کردندى!خاوری از مزار شریف: "ایران کنونی تا قبل از 1935 میلادی به نام پارس مسمی و معروف بود" "عجم" در زبان فارسی و در بیشتر زبانهای آسیایی مانند زبان هندی، زبان اردو، زبان پشتو، زبان بلوچی، زبان ترکی، معنی ایرانی و زبان فارسی می‌دهد، اما در زبان عربی (تازى) امروزه بیشتر به معنی غیر عرب بکار می‌رود."جم" نام ديگر ايران است که از جمشيد گرفته شده است. رجوع شود به جام جم. جام جم، یا جام جهان‌نما، به جام کی‌خسرو مشهور بود. جام مزبور را به جمشید نسبت دادند و آن را جام جم و «جام جمشید» نام نهادند."فارس" نام جديد از آريانم است. و امپراطورى از ستان فارس است. مانند امپراطورى روم : اسم شهر است . سر انجام به اسم اشخاص هم امپراطورى وجود دارد: امپراطورى جنگيز و امپراطورى درانى. آيا درانى نام کشور در زمان احمدخان افغان بود که داد تغير اسم ابدالى به درانى!"فارس " : ايران را بيگانه گان فارس بگفتندى و خود شان و شاعران شان ايران بگفتندى . به شاهنامه فردوسى نگاه کن که به هزارباراز ايران و ايران زمين نويسندى. بکاربرد نام « ايرانى » دو مفهوم را مى رساند :
1- نام « ايرانى دربر گيرندهء چندين زبان آذرى کُردی، پشـتو، بلوچی، اُسِـت ، فارسی، پارتی، سُـغدی و همچنان بسـيار زبانهای ديگر قديمی اسـت.
2- همچنان واژهء « ايران زمين » به کشـورهايی اطلاق ميشـود که در آنها مردمان ايرانی زبان به سـر ميبرند و نه تنها دربر گيرندهء فارس بلکه همچنان تاجکسـتان، افغانسـتان، بلوچسـتان و اُسِـت اسـت و در زمانه های بسـيار قديم دربر گيرندهء سُـغديانه، خوارزم، پارت و غيره بود. اتفاقا نامهاى پيشين مانند "شاهنشاهى ايران" پيش از سال و يا بانک شاهنشاهى ايران در قرن هاى گذشته وجود داشت. اسکناسها و سکه هاى ايران زمين در انترنت قابل دريافت است. امروز ايران سرزمين همه مردمان با زبانهاى گوناگون است . بايد نام ضد وحدت مردمان, نام يک قوم ويا صفت يک قوم در کشور هندوکوه تغير خورد. "افغان" و "افغانى" همچم صفت و مترادف پشتون وزبان پشتو است. و نام "افغان ستان" هويت و اصليت و حيثيت ملى بخود نگرفته است. گذشته پساوند کشور "افغان ستان" واژه "ستان" پارسى دارد. دولت ايران کارى نيکو کرد که نام ايران را دوباره زنده کرد و ملتهاى ديگر را در داخل خود عجين ساخت. زبان فارسی، تاريخ فارس و ادبيات فارسی با اين اقدام متضرر نشد.خاوری از مزار شریف خواهشمندم که گذشته درخواست سال 1934 دولت ايران را بيشتر مورد توجه دانش تان قرار دهيد!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است