بررسی نگاه ایرانی ها به افغانی ها
شب گذشته برنامه ی پربیننده خندوانه، میزبان هشتاد تن از هموطنان افغانستانی ما بود که با حضور محترم رجایی شاعر افغانستانی و گروه موزیک پاییز طلایی و اجرایی دو آهنگ، یکبار دیگر زمینه شگفتی مهاجران مقیم ایران را به همراه داشت 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۳    ۱۳۹۴/۵/۹ کد خبر: 99938 منبع: پرینت

شب گذشته برنامه ی پربیننده خندوانه در شبکه نسیم ایران، میزبان هشتاد تن از هموطنان افغانستانی ما بود که با حضور محترم محمدسرور رجایی روزنامه نگار و شاعر افغانستانی و گروه موزیک پاییز طلایی و اجرایی دو آهنگ، یکبار دیگر زمینه شگفتی مهاجران مقیم ایران را به همراه داشت.

چرا که در سی و چند سال گذشته هیچگاه چنین اتفاقی رخ نداده که برنامه های معمولی صدا و سیمای ایران مهاجرین را دعوت کرده باشند چه رسد به برنامه های پربیننده ای چون ماه عسل و خندوانه. به هر حال این را بهانه ای قرار می دهیم برای بررسی نگاه ایرانی ها به افغانی ها آن هم از دید کارشناسان ایرانی.

مطلب ذیل در سایت فرارو نقل شده است که بدون تغییر به سمع و نظر شما عزیزان می رسد:

افغانی‌ها، افغانستان، تابعین افغان، کارگر افغانی، زنان افغانی و… همه و همه واژه‌هایی هستند که بارها شنیده‌ایم. هربار جرم و جنایتی در اطرافمان روی داده است، ذهنمان به سمت اتباع “افغانی” کشیده شده است. هربار خواسته‌ایم تا ساختمانی را بسازیم به سراغ کارگران “افغانی” رفته‌ایم؛ کارگرانی اغلب با مزد کم‌تر و زور و بازوی قوی‌تر! کودکان کار “افغانی” همواره یکی از مسایلی بوده است که ذهن مددکاران اجتماعی را به خود مشغول ساخته است و لیستی که هرچقدر آن را ادامه دهیم، به نگاهی “حاشیه‌ای” و تنش‌زا از اتباع افغانستانی می‌رسیم. مساله‌ای که ذهن کارشناسان فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول ساخته است.

تابعین افغانستانی ایران، همچون تابعین فرهنگ‌های دیگر در کشورهای مختلف، در سیستم اجتماعی جامعه، هم مفیدِ فایده بوده‌اند و هم مشکلات و مسایلی را با خود به همراه داشته‌اند. بسیاری از کارشناسان (بیشتر در حوزه فرهنگی) اعتقاد به سازگاری بیشتر و داشتن نگاهی فرهنگی به این موضوع دارند و بسیاری دیگر از کارشناسان و مسوولان در حوزه‌های مدیریتی، اقتصادی و سیاسی، نگاه آسیب‌شناسانه به اتباع افغانستانی را مد نظر دارند.

عدم ادغام این دو نگاه را می‌توان دلیل چالش برانگیز بودن موضوع تابعین افغانستانی در ایران دانست. شاید راه‌حلی مناسب‌تر از آن نتوان یافت که با مشارکت کارشناسان فرهنگی و مسوولین و کارشناسان سیاسی در بررسی موضوع تابعین افغانستانی، کوشید تا بتوان نگاهی عاری از قضاوت‌های نادرست، سطحی و یکسویه از این امر داشت.

امیر هاشمی‌مقدم، ایران‌شناس و استاد دانشگاه، مدت‌زمانی است که بر روی تابعین افغانستانی و آنچه به روابط ایران و افغانستان مرتبط است مطالعاتی داشته است. این کارشناس در گفتگویی با فرارو به ابعاد فرهنگی و اجتماعی حضور تابعین افغانستانی در ایران پرداخته است.

هاشمی مقدم، تغییر در نگاه به اتباع افغانستانی حاضر در ایران را راه‌حلی فرهنگی و اجتماعی برای این موضوع می‌داند.

تاریخ حضور افغانستانی‌ها در ایران

امیر هاشمی‌مقدم در رابطه با حضور افغانستانی‌ها در ایران به فرارو گفت: حضور افغانستانی‌ها در ایران به یکباره اتفاق نیفتاد؛ بدین معنی که پس از جدایی سیاسی دو سرزمین و تعیین مرزهای جغرافیایی، به دلایل فرهنگی متعدد، روابط از دو سوی مرزها در جریان بود.

ازدواج‌هایی از دو سوی مرز

وی ادامه داد: شاید بهترین نمودش در ازدواج‌هایی از دو سوی مرزها نمایان باشد. یعنی فردی از هرات یا روستاهای آن می‌آمد ایران، مثلاً سبزوار یا بیرجند، دختری را برای پسرش عقد می‌کرد و می‌برد. این دو خانواده ممکن بود پیش از این به دلیل رفت و آمد تجاری یا زیارتی و…، از یکدیگر شناخت کافی داشته باشند. پس از ازدواج هم روابط فامیلی برقرار می‌ماند.

هاشمی‌مقدم در ادامه توضیح داد: اما از دوره پهلوی دوم قوانین جدی‌تری برای این رفت و آمدها اعمال شد. با بروز انقلاب اسلامی در ایران و کودتا در افغانستان که منتهی به جنگ مجاهدین با نیروهای شوروی و طرفداران آنها شد، حکومت اسلامی ایران از افغانستانی‌ها حمایت کرد و مرزها را برای‌شان باز گذاشت. بیشترین موج مهاجرت‌ها در این دوره آغاز شد و دسته‌های چندهزار نفری وارد کشورمان شدند؛ در حالی‌که هیچ برنامه‌ای برای آنها پیش‌بینی نشده و بسترهای فرهنگی و اجتماعی مورد سنجش قرار نگرفته بود. تداوم جنگ در این کشور به معنای تداوم درخواست حضور افغانستانی‌های بیشتر در ایران بود. شاید اگر روزی افغانستان روی آرامش به خود ببیند، مهاجرین کمتری تمایل به ماندن در ایران داشته باشند.

اما این را از نظر دور نکنیم که به‌هرحال بسیاری از آنها اکنون در اینجا خانواده تشکیل داده و تعلقات مادی و معنوی بسیاری به ایران دارند و شاید هرگز مایل به برگشتن به افغانستان یا حتی کشور سوم دیگری نباشند.

افغانستانی‌ها در سراسر کشور پراکنده‌اند

این کارشناس اجتماعی در پاسخ به این سوال که حضور افغانستانی‌ها در شهرهای ایران چگونه است، پاسخ داد: تقریباً در همه استانها کمابیش حضور دارند؛ اما از نظر جغرفیایی عمدتا ساکن شهرها و استانهای شرقی هستند که با مرز این کشور نزدیک است. به‌ویژه در خراسان و سیستان و بلوچستان که به جز نزدیکی با مرز، مشترکات فرهنگی قابل توجهی هم دارند. اما در استانهای غربی کمتر حضور دارند. همچنین در برخی استانها حضورشان برجسته است. برای نمونه در استان یزد تعداد زیادی از افغانستانی‌ها ساکن‌اند؛ چرا که نیروی کار اصلی در کوره‌های آجرپزی، همین افغانستانی‌ها هستند.

وی ادامه داد: آنهایی که در شهرها ساکن باشند، معمولاً در کارهای ساختمانی، نظافت، نگهبانی و… اشتغال دارند و آنها که در روستا باشند، در دامداری‌ها و مزارع کشاورزی. نیروی کار ارزانی که این افراد در اختیار کارفرمایان قرار می‌دهند، در کنار عامل مهمتری که شاید بتوان آنرا «وجدان کاری» قوی در آنها نامید، باعث می‌شود همیشه تقاضا برای کارشان وجود داشته باشد. بنابراین حتی در استانهایی مانند مازندران که چند سالی است حضور اتباع افغانستانی ممنوع اعلام شده، باز هم تقاضا برای به کارگیری این افراد وجود دارد و می‌توان بسیاری از کارگران افغانستانی را در شهرها و روستاها دید؛ اگرچه از تعدادشان کاسته شده است.

تبار افغانستانی‌ها

هاشمی مقدم در رابطه با تبار و تابعیت افغانستانی‌ها توضیح داد: بهتر است بحث تبار و تابعیت را از یکدیگر جدا کنیم. تبار، بحث بیولوژیکی است و تابعیت، بحث حقوقی. در زمینه بیولوژیکی افغانستانی‌ها از اقوام متعددی تشکیل شده‌اند که هر کدام از آنها به یک نژاد منتسب است. برای نمونه هزاره‌ها که از نظر زبانی و مذهبی به ایرانی‌ها بسیار نزدیک هستند، بر اساس یک فرضیه اثبات نشده، به مغول‌ها منتسب‌اند.

تابعیت فرهنگی افغانستانی‌ها

وی در ادامه در ارتباط با این امر که بسیاری از متخصصان فرهنگی و اجتماعی افغانستانی‌های را جزیی از ایران می‌دانند، گفت: اگر بحث فرهنگی را مطرح کنیم، ما آنچنان مشترکات فرهنگی، تاریخی، ادبی و دینی با یکدیگر داریم که در دنیا کمتر کشورهایی با این میزان مشابهت می‌توان یافت. با این وجود باید گفت از هر دو سو دارد تلاشهای ننگینی صورت می‌گیرد تا این دو را از یکدیگر متمایز کنند. برای نمونه بسیاری از ایرانیان دوست ندارند بشنوند که فرهنگ و تاریخ مشترکی با افغانستانی‌ها داشته‌اند و از سوی دیگر، بسیاری از افغاستانی‌ها هم می‌گویند که آنها در طول تاریخ، خراسانی بوده‌اند و نه ایرانی (منظورشان خراسان بزرگ است که چهار شهر داشته: نیشابور، مرو، بلخ و هرات که دو شهر آخری در خاک افغانستان است).

افغانستانی‌ها در ادبیات

وی با اشاره به آنچه در ادبیات آمده است ادامه داد: این در حالی است که با نگاهی به آثار مورخان، ادیبان و شعرای سده‌های پیشین، می‌بینیم که مردان سرزمینی که امروز افغانستان نامیده می‌شود همیشه ایرانی نامیده شده‌اند و آنجا هم که به خراسان اشاره شده، یا خراسان را بخشی از ایران و یا مترادف با آن در نظر داشته‌اند.

نزدیکی ما و افغانستانی‌ها

وی درباره نزدیکی فرهنگی ایران و افغانستان توضیح داد: شوربختانه برخلاف روشنفکران ایرانی، روشنفکران افغانستانی هم تمایلی به شنیدن این بحثها ندارند و یا حتی خودشان به آنها دامن می‌زنند. شخصاً بارها تلاش کرده‌ام برای روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف آن کشور یادداشت‌هایی در این باره بنویسم و نشان بدهم ما نزدیکتر از این حرفها هستیم؛ اما آنها تمایلی نشان نمی‌دهند. این در حالی است که بسیاری از مصاحبه‌ها و یادداشت‌هایم در زمینه رفتار نامناسب ایرانی‌ها با اتباع افغانستانی را بازنشر می‌کنند.

وی در رابطه با مباحث حقوقی مربوط به تابعیت افغانستانی‌های حاضر در ایران ادامه داد: اما درباره بحث تابعیت اتباع افغانستانی که مبحثی حقوقی است، ما هیچ روند روشنی در پیش نگرفته‌ایم.

هاشمی مقدم درباره نقش افغانستانی‌ها در امور مربوط به کشور ایران گفت: با وجودی که چندین سال است اجازه ورود و اقامت قانونی به آنها را نمی‌دهیم، باز هم نمی‌توان از نظر دور داشت که در دوره‌ای (که منظورم اوایل انقلاب است)، ما مرزهای‌مان را به روی آنها باز کرده و به نوعی دعوت‌شان کردیم به کشورمان. آنها آمدند، بسیاری‌شان در کنار ما با عراقی‌ها جنگیده و شهید و جانباز دادند، در سازندگی کشور جزو اصلی‌ترین نیروهای کارگری بودند و به‌هرحال سرد و گرم روزگار را با ما چشیدند. آنها در اینجا با زنان یا مردان ایرانی ازدواج کردند و صاحب فرزندانی شدند. اکنون نه به خودشان شناسنامه داده می‌شود و نه به فرزندان‌شان.

وضعیت اسف‌بار حقوقی

وی در رابطه با وضعیت حقوقی افغانستانی‌ها ادامه داد: شما حساب کنید بسیاری از این فرزندان اکنون به سن قانونی رسیده‌اند، اما هنوز شناسنامه و کارت ملی ندارند و بنابراین نه می‌توانند از خدمات آموزشی استفاده کنند و نه خدمات درمانی و… . طبیعتاً اگر کجروی و ناهمنوایی در میان اینها بیشتر باشد، نباید شگفت‌زده شد. هرچند در این زمینه آمارها مبالغه‌آمیز است و بسیاری از جرایم به ناحق به آنها نسبت داده می‌شود.

ار بالا به افغان‌ها نگاه نکنیم!

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که دلیل فرهنگی و اجتماعی رفتار نادرست با افغانستانی‌های ساکن ایران چیست پاسخ داد: بخش عمده‌ای از این مسئله به همان نگاه از بالا به پایین ما باز می‌گردد. متاسفانه بسیاری از ایرانی ها رفتارها و عادات خطرناک و نادرستی یک مهاجر افغان را به کل افغانستانی‌ها نسبت می دهند.

نگاه مجرمانه به افغانستانی‌ها نگاه نادرستی است

هاشمی مقدم در رابطه با نگاه مجرمانه به اتباع افغانستنی ایران ادامه داد: در حالی‌که هیچ آماری در زمینه میزان جرایم اتباع افغانستانی در ایران وجود ندارد، برخی از مردم ما به‌طور کلی آنها را آدمهای ذاتاً مجرم می‌دانند. من در سال ۸۸ پژوهشی انجام دادم درباره کارگران افغانستانی در منطقه ۲۱ تهرانسر. بیش از نیمی از ساکنان آن منطقه نگاه منفی و خطرناک به افغانستانی‌ها داشتند؛ در حالی‌که تنها ۴٫۶ درصدشان می‌گفتند که افغانستانی‌ها برای خود و یا نزدیکان‌شان ایجاد مزاحمت کرده‌اند.

وی در انتقاد به انعکاس نگاه مجرمانه به تابعین افغانستانی گفت: دلسردکننده است که اعتراف کنیم بخش عمده‌ای از این نگاه منفی را رسانه‌ها، به‌ویژه خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها ایجاد کرده‌اند. اگر در یک روز در ایران ده‌ها قتل و جرم رخ بدهد، کافی است یکی از آنها توسط افغانستانی‌ها رخ داده باشد تا رسانه‌ها همان را برجسته کنند. حتی در مواردی که یک گروه خلافکار شامل تعدادی ایرانی و تعدادی افغانستانی باشد، به گونه‌ای خبر درج می‌شود که تقریباً مجرمان ایرانی نادیده گرفته می‌شوند. این همان پدیده «برساخت» است که بسیاری از نظریات مسائل اجتماعی به آن پرداخته‌اند.

بیشترین ظلم به افغانستانی‌های در دولت نهم و دهم بود

این کارشناس اجتماعی در رابطه با برخورد دولت‌های ایران با تابعین افغانستانی گفت: به‌طور کلی که مناسب نبوده، اما در برخی دوره‌ها شدت گرفته است. برای نمونه در دولتهای نهم و دهم که سیاستهای غیراصولی بسیاری، تنها به‌واسطه تصمیمات ناگهانی و نسنجیده مدیران ارشد اجرا می‌شد، فشار بر مهاجرین افغانسانی هم افزایش یافت.

وی با انتقاد از دولت نهم و دهم ادامه داد: شما در هیچ دوره‌ای به جز دوره دولت‌های نهم و دهم شاهد این نبودید که مثلاً دستورالعمل بدهند به مغازه‌داران که مهاجرین افغانستانی در برخی شهرها مواد غذایی نفروشند! همین است که بیشترین اعتراضات و راهپیمایی‌هایی که در افغانستان علیه سیاست‌های ایران صورت گرفت، در طول دوره دولت‌های نهم و دهم بود و عمده شعارها هم متوجه رییس‌جمهور قبلی بود. با روی کار آمدن دولت جدید و تدوین منشور حقوق شهروندی، انتظار داریم این منشور شامل حال همه کسانی شود که در این سرزمین زندگی می‌کنند. ملتی که نتوانسته باشد به حقوق اتباع دیگر کشورها احترام بگذارد، حقوق شهروندی برایش چیزی بیش از یک شعار توخالی نخواهد بود.

چشم‌ها را باید شست!

هاشمی مقدم که راه‌حل چگونگی برخورد با افغانستانی‌ها را “تغییر نگاه” به آن‌ها می‌داند، توضیح داد: باید نگاه‌مان را نسبت به افغانستانی‌ها تغییر بدهیم و این کار از سطح بالا باید آغاز شود. پیش از هر چیز واقعاً لازم است در تاریخ تجدید نظر کنیم. بیان مواردی همچون «فتنه افغان‌ها» در کتب تاریخی و به‌ویژه درسی، آغازگر نگاه منفی به مردمان این سرزمین است. در حالی‌که آن روزها شورش افغان‌ها یک شورش داخلی بود که صدها بار در این کشور رخ داد. ضمن آنکه افغان‌ها تنها یکی از چند قوم بزرگ کشور افغانستان هستند.

وی در رابطه با نقش رسانه در تغییر نگاه به تابعین افغانستانی گفت: رسانه‌ها باید هنگام درج خبر، در کنار عواملی همچون تیترهای جذاب و فریبنده، حداقل اخلاقیات را هم رعایت کنند و بیش از این به شایعات دامن نزنند. همچنین رسانه ملی ما باید افغانستان را فراتر از «سرزمین طالبان» معرفی کند. افغانستان امروزین به‌هرحال روزگاری مهد علم و ادب بوده و بزرگان ایرانی بسیاری در آنجا پرورش یافته‌اند. حکومت‌هایی همچون غزنویان، تیموریان و… نیز در این سرزمین رشد کرده و به غنای فرهنگ ایرانی افزوده‌اند. نهایتاً آنکه باید این نگاه که هر افغانستانی‌ای که می‌خواهد به ایران بیاید، کارگر است را اصلاح کنیم.

وی ادامه داد: افغانستان سرمایه‌گذاران، گردشگران و اندیشمندان بسیاری دارد که وقتی با درهای بسته ایران روبرو می‌شوند، به سراغ کشورهای دیگر رفته و به رونق چرخ اقتصاد و اندیشه در آن کشورها یاری می‌رسانند.

درها را بر روی گردشگران افغانستانی بگشاییم

وی در رابطه با گردشگران افغانستانی گفت: اکنون روی طرحی کار می‌کنم تا مسئولین را متقاعد سازم اجازه ورود گردشگران درمانی افغانستانی به ایران را بدهند. همین گردشگران اکنون رونق بسیار چشمگیری به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی هند و پاکستان بخشیده‌اند که ما خود را از آن محروم کرده‌ایم. البته تا زمانی که نگاه ایرانی‌ها به افغانستانی‌ها تغییر نکند، هر برنامه و طرحی در این زمینه محکوم به شکست است.

کد (6)


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   من به عنوان یک ایرانی ریشه مشکلات برادران افغانستانی در ایران را نگاه غلط میدانم اگر این اصلاح شود بقیه مشکلات هم حل میشود و این اشتباه است که به خاطر حمله محمود به ایران که در واقع شورش محمود علیه حکومت خودکامه صفوی بود را به غلط در کتاب بیاوریم و همینها باعث بد بینی است درواقع یک شورش داخلی را حمله نامیدیم که کاملا غلط است.
به امید اتحاد دوباره دو کشور برادر.
علی از قم

>>>   دادو گرفت رفت و آمد افغانها وایرانی ها به دلایل موجه وریشه دار از گذشته های دور تاحال و اینده موجود بوده ودر آینده بهتر وبیشتر ودوطرفــــه خواهـد بـود
یکی از مثال های گفته بالا چنین است :
شهزادگان و سرداران افغان از جمله شاه محمود، شاهزاده قیصر، شاهزاده فیروز الدین، ملک قاسم میرزا، شاهزاده محمدرضا، شاهزاده محمد محسن، شاهزاده محمد یوسف سدوزایی، شجاع الدوله قاتل شاه شجاع، سردار سلطان احمد خان سرکار، سرداران قندهار یعنی برادران امیردوست محمدخان و بسیاری دیگر به ایران مهاجرت کرده و بسیاری از شاه تیول دریافته و گروهی در دربار قاجار می زیسته اند تا جایی که یکی از رجال عالی رتبه دولت قاجاری در نامه ای به فرخ خان امین الدوله، نوشته است که آنقدر سردار و شاهزاده افغان در تهران جمع شده اند که اینجا یک افغانستان کوچک شده است.
این ها افراد دولتی وسیاسی بودند درکنار اینها افراد دیگری نیز بوده اند که از افغانستان کوچیده ودر ایران ساکن شده اندمانند:
مرحوم ادیب پیشاوری را داریم که از پیشاور رخت سفر بربسته و در ایران نامی جاوید از خود بر جای نهاده است. حیدرقلی خان معروف به سردار کابلی پسر نایب نور محمدخان را باید نام برد که از کابل رخت بربسته و رحل اقامت به کرمانشاهان افکنده و روزگاری دراز منزلش میعادگاه اهل دانش و فضل بوده، و معروفتر از آن است که نیازی به شرح و تفصیل داشته باشد. آخوند خراسانی که ابرمرد معروف زمان خویش است و از دیار خواجه عبدالله انصاری برخاسته است. سید ابوالحسن شاه قندهاری که از قندهار بیرون آمده در خراسان به دربار حشمت الدوله رسیده مقامات عالیه را بدست آورده مدتی وکیل دولت ایران در دربار هرات بوده و درمشهد نیز به تولیت آستان قدس رسیده است
ازجمله مشترکات دیگر ما سرمایه های معنوی ماست مثلا مردمان صاحبدل ایرانی میگویند مولوی ایرانی است یا اینکه سید جمال الدین اسد آبادی که از سادات ولایت کنر بود ودر اخبار عروت الوثقی اش خودرا افغانی می نوشت روشنفکران ایرانی اورا سیدجمال الدین اسد ابادی می خوانندودلایلی هم دارند
فردوسی هم از ماست وهم ازانها ازما بدلیلی که اوسال ها در غزنی بسربرد از آنهاست که متولد واهل طوس است حافظ از ایران است اما در افغانستان هم کمتر از ایران ارادتمند ندارد
تلخی ها وجور روزگار را یکجا متحمل شده اند : ایلغار چنگیز تهاجم تیمور لشکر کشی اسکندر هجوم عرب بالآخــره شیطنت های انگــریــز و ستم روس تزاری وروس سوسیالستی !
مشکلات موجوده گذرا است وزمانی میرسد که همه مهاجرین به کشورخود برگردند و آنزمان رفت و آمد دوطرفه ومساویانه باشد وبیشتر جنبه تجارتی سیاحتی وسیاسی خواهد بود
(آئینــه )

>>>   خوب یک آدم روشن بین وجود داشته است . روزگار رامسلمان بامسلمان چنان تنگ کرده است که دیار کفررا برماندن به دیار مسلمان ترجیح میدهند.باا حترام

>>>   کاش یکی پیدا میشد از تبعیض ها میگفت

>>>   هر شی اعم از اینکه : انسان باشد یا غیر آن داری دوحالت است : 1- حالت اولیه و اصلی 2 - حالت ثانویه واضطراری ، راجع به تحقیق این کارشناس محترم درباره نگاه ایرانی ها به افغان های مهاجر در ایران مطالب و یافته های شان سطحی و تقریبان هوایی است و ریشه ای به موضوع نپر داخته است.
در بعضی جا ها که دولت های کشور متبوعش را به باد نقد گرفته شاید از روی دربایستی و عواطف احساسات نگرش انسان گرایی افغان ها بوده است.
حالت اولیه این است که هرشخصی باید در کشور خودش زندگی وزیست کند و آقا باشد ، نه در کشورمردم .
در صورت دوم : که حالت اضطراری آمد ناخواسته پیامد های جبران ناپذیری را هم دارد.
مسأله مهاجرین افغان در ایران بلکه در کشورهای غیر ازاین کشور تقریبا سر زبان های همه است. اگر دو نفر افغانی یکجا می شوند حرف شان این است که کجا هستی ؟ به کدام کشور می خواهی بروی ؟ ازکشور خودش به کلی روی گردان و نا امید است.
مقصر اصلی کیست ؟
بنابراین مقصر اصلی زمامداران افغان و کسانی هستند که دلارهای آمریکای را به جیب زدند و می زنند در مخیله ای شان هم از مهاجرت و آوارگانش در کشورهای دیگر نیستند.
گرچه دولت ایران در قبال آواره گان افغان ، محتاطانه عمل کرده است ولی طبیعی است که در حالت اضطراری حق حقوق افغان ها در ایران نادیده گرفته شده است و حالت اصلی و اولیه ادا نمی شود .
ریشه در کجاست ؟
نگهداری آواره گان افغان ها در ایران یک امتیاز بزرگ سیاسی در سازمان ملل برای این کشور است. که با نواسانات سیاست ایران و جهان نسبت به آواره گان افغانستان در طول تاریخ این موضوع دارای تغییر و دیگر گونی بوده است که به قول معروف گاهی " افغان بگیر" شدت داشته و گاهی هم کند تر بوده است.
مشکلات که در فرا روی افغان های آواره در ایران است از جمله : به راحتی پول پیش خانه را نصف شان را به بهانه ای مصرف آب ، برق و.. کم می کند و همین طور کارگران اگر صاحب کارشان دلش نشود دیگه هیچ محل رجوع برای این ها نمی باشند که مراجعه کنند و مطالبه حقوق شان را بکنند .
در بخش این نوشته آمده است که دولت نهم ودهم ایران نسبت به افغان های مهاجر برنامه خوبی نداشته است. من نظرم این است که تا دولت ایران تصمیم جدی نسبت به اخراج افغان های مهاجر در ایران نگیرد، نه مشکل مهاجرین حل می شود و نه حیثیت مهاجرین حفظ می گردد و نه دولت مردان افغان از خواب غفلت بیدارمی شوند. همان آش و همان کاسه !
افغانستان درست است در زمان خودش مهد تمدن و فرهنگ بوده مانند : بلخ ، غزنی و .. ولی امروز افغانستان ، همان افغانستان آن روز است ؟
امروز افغانستان تبدیل شده به مسلخانه و کشتار انسانها امروز افغانستان تبدیل شده به بی بندباری ، وحشی گری که نمونه اش چند روز قبل در بغلان طبق خبر گزاری ها به خاطر بچه بازی دست کم 29 نفر کشته شده اند!
آیا از مسوولان این کشور توقع بیش از این هست ؟
در پایان بازهم جای سپاس و تشکری را دارم از کشور میزبان جمهوی اسلامی ایران .
مهاجر دور از وطن و در بدر.

>>>   هزاره ها صاحبان اصلی ووارث تمدن هنر وفرهنگ خراسان بزرگ تاریخی است.نام سابق خراسان نیز ایران بوده سرزمین کنونی ایران نام اصلی اش عراق عجم است واین نام توسط رضاخان میر پنج وانگلیس ها از ما دزدیده شده است.بزرگانی که ادعا میشود ایرانی استند هم از سرزمین افغانستان کنونی برخاسته اند وهیچ ارتباطی با سرزمین عراق عجم ندارند.

>>>   درود بر هر دو کشور همزبان و خونشریک ایران و افغانستان.
وطندار از ایران

>>>   بسیار عالی شاید از ده ها و صد ها نظریه های ایرانی ها در مورد ما افغان یکی هم این باشد که اعتراف مینمایند که ما به افغان ها بد کردیم از صد هاو هزاران کشته که در جنگ ها و لاگر های مهاجرین مثل تل سیاه و انی که در نزدیک مشهد است نام نبرده اند که روزی اگر جاسوسان از کشور ما قلع و قم شوند و دولت با ابرو و واقعاً مردمی در کشور ما حکم فرما گردد شاید این .... که بر ما روا داشته اند (بدو ن در نظر داشت بعد های معنوی و مذهبی آن) جای پرسش سخت و تامل عمیق خواهد بود.

>>>   کاملا درست است باید نگاه بزرگان و دولتمردان ایرانی نسبت به افغانستانی ها تغییر کنید. چرا که «الناس علی دین ملوکهم» مردم بر دین پادشاهان شان هستند.
ایرانی

>>>   خوب است، از زبان یک برادر ایرانی باوحدان چیزی در رابطه مردم افغانستان گفته شود.
تشکر آقای هاشمی مقدم!

>>>   امیدوارم در این زمینه پیشرفت حاصل بشه برای هر دو طرف

>>>   درکناراینکه مشکلات خودرا می بینیم وحس میکنیم باید شرایط کشورهمسایه خویش ایران را هم درک کنیم :
مشکل تعصبی مذهبی وسرحدی با اعراب که گذشته خیلی تلخ دارد به غیر از موضوع جنگ عراق خاطرات بحرین سالها قبل! اخطارها وتهدیدات اسرائیل .مشکل سوریه موضوع اتمی نزدیک شدن داغش . تحریمات غربی ها وپائین آمدن نرخ نفت آمدن امریکائی ها الی سرحد شان مواد مخدر که از کشور ما به وطن شان میرود .گاه گاهی مشکلات سیاسی داخلی خودشان
اینها همه راجمع کنیم اضافه تر از مشکلات ما میشود تنها تفاوت اینست که آنها سیاسیون دلسوز و با تدبیر به وطن خود دارند
حالا بعد از دانستن این همه قضاوت کنیم !
( ر )

>>>   این شبکه نسیم خیلی خنده وار است و موجب شادی مردمان است رامبد جوان فکر کنم مسیول آن باشد

>>>   افغانستان یک واژه ای است که بیش از صد و پنجاه سال قدمت ندارد و بعد از بازی بزرگ انگلیس و روس بر سر هندوستان و تجزیه ایران زمین نیمه شرقی خراسان و سیستان را به پیشنهاد انگلیس شاهان پشتونی افغانستان نام کردند و تا آن زمان هم فقط قوم پشتون افغان نامیده میشد ولی هرچه پیش رفت فارسی زبانان تاجیک و هزاره و ترکان ازبیک و نرکمن را هم اجبارا برشان این نام را تحمیل کردند.
این است تاریخ

>>>   سرور رجایی، حرف‌هایی را به گوش افکار عمومی رساند که سالهای سال بود، آرزویش به دل‌ها مانده بود.
رامبد جوان و «خندوانه» حالا نقطه عطفی در تاریخ چندین و چند ساله حضور مهاجرین افغانستانی در ایران هستند
«جناب خان»یکی از جالب‌ترین اتفاقات «خندوانه» بود.

>>>   حاکمان گماشه صفوی برمردم کندهارظلم کردند میرویس برای رفع این ظلم بدربار صفوی مراجعه کرد اما وضع بدترشد برای همین کمر به جنگ بستند ضرالمثل داریم که میگویند : به تنگ آمد بجنگ آمد !
سلطان حسین صفوی تعداد زیادزنان را درحرمش گرد آورده بود اولین کار افغانی ها رهایئ آن گله زنان مظلوم واسر بود با آنهم همراه سلطان رویه خوب میکردند که حوادث صورتگرفت وباعث کشته شدن اعضای فامیل سلطان شد وبعد مشکلات دیگر
( ر )

>>>   برادری که گفته عراق عجم بداند اولا عراق عجم در محدوده شهر اراک فعلی است و سایر ولایات ایران از جمله مازندران گیلان آذربایجان فارس خوزستان و کرمان و بلوچستان و کردستان و خراسان غربی در محدوده آن شمول نمیشود دوما عراق یکی از ولایات ایران بوده و در دوره ساسانیان تیسفون یا مدائن در عراق خود مرکز ایران بوده و فردوسی هم نام عراق را یکی از چهار بر ایران آورده به همراه خراسان بزرگ و فارس و آذربایجان سوما وجه تسمیه عراق همان معرب اراک است به معنی ایران کوچک ، عراق که همان معرب اراک است از دوره سلجوقیان به عراق عجم و عراق عرب تقسیم شد.

>>>   بنده به سهم خودم از بیان مطالب بسیار خوب جناب آقای هاشمی کمال تقدیر و تشکر را می کنم امید وار که روز مسئولین محترم ایرانی هم به چنین حقیقت برسند.
علی از قم

>>>   وی درباره نزدیکی فرهنگی ایران و افغانستان توضیح داد: شوربختانه برخلاف روشنفکران ایرانی، روشنفکران افغانستانی هم تمایلی به شنیدن این بحثها ندارند و یا حتی خودشان به آنها دامن می‌زنند. شخصاً بارها تلاش کرده‌ام برای روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف آن کشور یادداشت‌هایی در این باره بنویسم و نشان بدهم ما نزدیکتر از این حرفها هستیم؛ اما آنها تمایلی نشان نمی‌دهند. این در حالی است که بسیاری از مصاحبه‌ها و یادداشت‌هایم در زمینه رفتار نامناسب ایرانی‌ها با اتباع افغانستانی را بازنشر می‌کنند.

>>>   مطالب آقای هاشمی مطالب منصفانه ی هست امیداست دیدگاه دولت مردان ایران نیزچنین باشد
افغان ازقم

>>>   ان اکرمکم عندالله،اتقيکم.(اميدوارم درست نوشته باشم).
موسوي،کارشناس ارشد عمران،همدان،

>>>   نظرنیک برادران ایرانی راپس ازسی۳۰سال سکوت برآلام ملت مظلوم افغان که استادمقدم هم به آن اشاره داشت را به فال نیک میگیریم امیوارم که دراثر سعی وتلاش این برادران ودوستان مصلح اون فضای برادری سابق را اعاده کرده برادر وار به زندگیمان ادامه دهیم
( عبدالله)

>>>   مسابل اساسی گفته نشد ایرانی‌ها هیچ وقت ما را نمی پذیرند بی خود خودمان رانزدیک ح - س نکنیم خون، مال، جان بدهیم باز مدارس رابروییمان می ببندندوهدایت که حق هر آدمی است بروی افغان بسته 1ست اروپا برید شایدبیست سال بعد شما از منظر بالا این مردم خونگرم را دیدید.اخلاق ایرانی این است که غیر خود را آدم نمی دانندبحثهای بی خود دراینترنت ورسانه بدتر می‌کند که خوبتر نمی‌کند بی خود فرهنگ مشترک وازاین جور حرفهاى خوشا خیالی نزنید. واقعیت در اجتماع است نه در ذهن تخیلی iتشکر

>>>   نظر منفی راجع به افغانستان وجود ندارد ولی باز کردن مرزهای کشور تبعات جبران ناپذیری برای ایران خواهد داشت و موجب بی ثباتی هست. آن هم کسانی که از انفصال از ایران با نام رستاخیز یاد می کنند.
نظراتی راجع به محمود افغان در این صفحه به ثبت رسیده. بد نیست اشاره کنم که پسوند افغان(پشتون) برای ایشان صحیح نیست چون پدری تاتار و مادری ازبک داشتند و از دربار پطر کبیر عازم دهلی شدند تا هم زمان با دست اندازی ارتش روس به دربند، باکو، گیلان، مازندران و استرآباد، دولت در جنوب هم به واسطه ی شورش های محلی مکرر تحت فشار قرار بگیرد. دولت وقت نهایت رأفت را با شورشیان به کار گرفت شاهد این که بعد از شکست شورشان رهبر ایشان محمود افغان نه تنها مجازات نشد بلکه در قندهار باقی ماند. پیوندهای محمود با بیگانگان به حدی بود که خزانه و جواهرات سلطنتی اصفهان(که اکنون در تاج ملکه ی انگلیس هست) را به جای آن که برای خودش نگه دارد به هندوستان فرستاد(و حمله ی نادرشاه به هند هم برای بازپسگیری همان ها بود).

>>>   دوستان افغان برگردید کشور خودتان

>>>   مهمانی یک روز، دو روز، نه سی چهل سال....دیگر در افغانستان جنگ نیست.. دیگر آوارگی به خاطر جنگ بهانه ی مناسبی نیست.. برگردید.... ما نمی توانیم به کسانی که از انفصال از ایران خوش حال هستند دوباره اعتماد کنیم... بروید و حقوقتان را از حاکمان سرزمین خودتان مطالبه کنید...

>>>   بــــه (( نظراتی راجع به محمود افغان .......
این نظر شما شباهت کامل با نظرات ناصرپور دارد او هم در مورد کوروش هخامنشی عین نظر وعین نسب را یاد میکند دیگر اینکه نمیدانم منظورشما کدام محمود است چون محمود هوتکی پسر میرویس هوتکی از طایفه غلجائی قندهاربود زمان سلطان حسین صفوی ازاصفهان برنگشت ودرهمانجا بدست شاه اشرف به انتقام قتل پدرکشته شد
درمورد تاج ملکه انگلیساگرمقصد شما الماس کوه نور است که جورا اش الماس درای نور دربانک ایران فعلا موجود است باشد آن الماس توسط نادرشاه به ایران وتوسط احمدشاه به افغانستان بعد دوباره به هند وبعدتر به انگریز ملکه ویکتوریابرده شد که فعلا دربرج لندن نگاهداری میشود این بیگانه پرستی ها وخوش خدمتی به بیگانگان را حتی ابو مسلم محمود غزنوی یعقوب لیث طاهرفوشنجی هم انجام داده اند
( ر )

>>>   افغان ها تا زمانی که در ایرانند قدم شان روی چشم اما باید بدانند که به کشور خود بایستی برگردند و برای آبادانی کشورشان جهاد نظامی علمیو عملی کنند تا کورشان آباد شود

>>>   واقعا فتنه محمود خان شورش داخلی یک ا میر محلی بوده که منجر به سقوط حکومت مرکزی صفوی ها شده است وامروز متأسفانه از آن به فتنه افغانها یاد میشود وکمتر کسی به این مسأله توجه کرده اند وعده ای از آن برای جدای دو ملت شریف ایران وافغانستان استفاده می کنند.

>>>   به : نظر منفی راجع به افغانستان وجود ندارد ....
برادر من لزومی ندارد برای اینکه نظر خود را بگوئید تاریخ را گونه ای دیگر تعریف کنید ، آنچه آمده این است که محمود افغان جوان 16 ساله قندهاری از طائفه غلزائی فرزند میرویس ( حاکم سابق قندهار و سر طائفه غلزائی ها ) که برای رساندن اعتراض مردم دیار خود از دست ظلم های گرگین خان حاکم گرجی تبار قندهار همراه با 2000 نفر از طائفه خود راهی اصفهان شد در مسیر راه کم کم مردم از طوائف دیگر به این جمع پیوستند و با حاکمان صفوی بین راه درگیر شدند و شکل یک شورش تمام عیار به خود گرفت ، با رسیدن فتوی از علمای مکه و مدینه این شورش رنگ مذهبی هم گرفت و اهل سنت ایران از بلوچ و اهل سنت لارستان هم به آن پیوستند و ماجرا تا سرنگونی حکومت ملی صفویه پیش رفت . در ایران آن زمان این واقعه را یک شورش داخلی به حساب آوردند و شاهد این مدعا هم اینکه در دربار نادر که با قدرت این غائله را خوابانید بسیاری از افراد افغان و از طائفه غلزائی خدمت می کردند که سر شناس ترین آنها احمد خان ابدالی سردار سرشناس نادر است که بعد از نادر افغانستان را از ایران جدا کرد و خود تشکیل حکومت مستقل افغانستان داد و به نام احمد شاه درانی بر تخت سلطنت نشست.
بخشی از جواهرات غنیمتی نادر از جمله کوه نور بعد از نادر و در رقابت بین سرداران او به دست احمد خان افتاد . کوه نور در زمان شاه شجاع و در پی شکست او از سردار هندی ملقب به شیر پنجاب به دست هندی ها رسید و از طریق کمپانی هند شرقی در زمان ملکه ویکتوریا به انگلیس منتقل و جزو جواهرات سلطنتی انگلیس قرار گرفت . تاریخ برای عبرت و تجربه است نه قصه سرائی .
با تشکر
شهروند - ایران

>>>   جالب است یک عده تصمیم گرفتند که از ایران برود از مزر ترکیه همه را توقیف کرده اند اگر دوست دارید درکشور تان افغانی نباشد چرا نمی گذارید برود؟
چرا گروگان می گیرید؟

>>>   مشتراکات فرهنگی وتاریخی ومذهبی اینا همه کشکن ما هیچ وقت با همچین ملت عقده ای که عقده شون باعث شده مغرور شوند چرا چون ملت های عقده ای که قبلا تو سری خور بودند تا به جایی رسیدند خودشو نو گم می کنند از اون ور بوم می یوفتند
لطیف

>>>   بچه هاي مدرسه اي افغانستان واقعا مشكل دارند چه كنيم؟

>>>   برادران عزیز ناشدارو بعداز مرگ سهراب چه بدرد میخورد اگر مرز ترکیه را بازبگذارند

80% ایرانرا ترک میکنند که هم به نفع برادران ایرانی است وهم به نفع مهاجرین

>>>   بــــه برادر عزیز ((شهروند - ایران ...
هیچ نفهمیدم کجای تاریخ را برعکس گفتم ! همه مطلب من این بود زمانیکه گرگین درقندهاربود میرویس به دربار صفوی برای شکایت از گرگین رفته بود درانجا سلطان حسین با او پیش آمد خوب کرد وضمنا نامه تحریری به مهر وامضای خود عنوانی گرگین صادر کرد اما صدراعظم او نامه را از میرویس گرفته پاره نمود واورا رخصت کرد بعد میرویس به حج رفت دربرگشت موضوع قتل گرگین پیش امد وحوادث بعدی ....
حرف دلم را نا گفته نگذارم که خیلی از معلومات شما ها لذت میبرم زیرا در افغانستان چندانی کتاب خواندن مروج نیست وکسانی هم وجود دارند که فارغ دانشگاه است اما تاریخ سی سال پیش را بدرستی نمیداند
( ر )

>>>   ضرب المثلی است که میگویند تاریخ تکرار میشود.
شاه اشرف افغان و حال هم رییس جمهور کشور افغانستان (اشرف) نام دارد.
راشد بلوچ زاهدان

>>>   راشــــــــــــــــــد نقاط باریک را متوجه میشود
با تکرار این تاریخ سلطان حسین شما فعلا حسن است حسن شما واشرف ما

>>>   راشد بلوچ اشرف غنی شمال و جنوب افغانستان از داعش و طالبان پاک بکنه تغییر تاریخ پیشکشش

>>>   امیدوارم این نگاه مسولین محترم ایران صرفاخندوانه ای وشعاری نباشد ودرعمل دید ارباب ورعیتی به افغانستانیها کناررود اگه چنین شود روابط تاریخی وفرهنگی دوملت قویتر خواهد شد چیزی که شرایط فعلی ضرورت ان راصدچندان کرده است
ناصر ازکابل

>>>   سلام ، اینجانب به عنوان یک شهروند ایرانی برای ملت بزرگ و ستم دیده افغانستان احترام زیادی قائل هستم . زیرا از زمانی که کودک بودم از آنها خاطرات خوبی دارم ، وقتی هم که به مدرسه می رفتم گاهی بیشتر ازنصف کلاس مدرسه ما افغانی بودند که اکثر آنان با وجود به مشکلات فراوانی که داشتند بسیار درس خوان بودند و با نمرات عالی قبول می شدند . زمانی برای مدتی کوتاهی در کارخانه های دمپایی سازی مشغول کار بودم شاید 98 درصد کارگران آن افغانی بودند ،گاهی اوقات بعضی از آنها با من بعلت اینکه یک ایرانی بودم برخورد نامناسبی داشتند ولی من هیچکاه از آنها دلگیر نشدم زیرا آنها را درک می کردم. بحرحال همه ما انسانیم و خوب و بد داریم . فعلا هم در یکی از ادارات دولتی مشغول بکارم و سعی می کنم تا آنجا که بتوانم به براداران و خواهران افغانی کمک کنم زیرا می دانم که افغانی ها بیشتر از ما ایرانی ها دچار مشکلات در زندگی هستند . من تا حد امکان رسانه های افغانستان را پیگیری می کنم و باید چند نکته را بازگو کنم 1- شما که در افغانستان زندگی می کنید اصلا از شرایط ایران خبر ندارید . ایران از اول انقلاب با کشورهای غربی زورگو و عربهای وابسته درگیر بوده ، آنها هر کاری برای ازبین بردن ما می توانستند کردند ، حالا شما بگوئید با این همه مشکلات داخلی و خارجی و این همه مهاجر که نه فقط از افغانستان و بلکه از عراق و کشورهای دیگر را پناه داده بود چه انتظاری باید داشت ( بازگوکردن این مشکلات از این مقوله خارج است )
2- الان اگر یک ایرانی بخواهد به یک کشور عرب کوچک برای کار برود باید یک شهروند عرب وکیل او باشد تا بتواند اقامت بگیرد حالا آمریکا و اروپا پیش کش ، شما بگوئید وارد شدن هزاران افغانی بدون تخصص و با مشکلات فراوان از نظر جامعه شناسان کجای اجتماع ایران قرار می گیرند . البته ما اکثریت را نگاه می کنیم درصورتی که من خود شاهد هستم برادران افغانی دارای شغل و مهارت بالا بودن دارای احترام خوبی در جامعه ایران بودن و هستند.
3- جامعه ایران خود به واسطه لطف های دشمنان و جنگ و غیره دچار مشکل بیکاری شدید است . حالا این همه مهاجر جای آنها را اشغال کرده اند به نظر شما بیکاران باید با مهاجران مهربان باشند ، خوب می گوئید افغانیها بهتر کار می کنند ،درست، اما وقتی کارگرافغانی وجود نداشته باشد مطمئنا ایرانی مجبور به کار بیشتر و بهتر خواهد شد . تازه افغانی ها مجبورند که کار سخت انجام دهند زیرا اکثرآنان مستاجر با هزینه زندگی بالا می باشند اگر خوب کارنکنند که زن وبچه آنان گرسنه می مانند و صاحب خانه نیز اثاث آنان را بیرون خواهد ریخت .
4- افغانستان و ایران دارای تاریخ و فرهنگ و زبان مشترک هستند ( این مسئله خیلی مهم است ). ما وشما باید حواسمان جمع باشد تا دچار حیله دشمن نشویم .من بارها از رسانه های شما شنیده و دیده ام که یک اتفاق کوچک در ایران را چگونه بزرگ و شایعه سازی می کنند و در صورتیکه که چنین چیزی به این صورت اصلا وجود ندارد . بحرحال فعلا ما همسایه هستیم آنهم همسایه های خوب، مطمئنا شما کمک های ما را در زمان حمله شوروی و یا زمان طالبان فراموش نکرده اید . یادتان هست که طالبان به کنسولگری ایران حمله کرد و تمام افراد آن را کشت . ولی ما آن را به حساب شما نمی گذاریم همین الان ما را با آن کشور همسایه (پ ) مقایسه کنیدو ببینید آنها چطور رفتار منافقانه دارند . چگونه افغانستان را محل سیاست های کثیف خود قرار داده اند و ... حرف بسیار زیاد است نمی توان همه را دراینجا گفت .
به امید آن روزی که افغانستان آباد و متحد و پیشرفته شده و برعکس جوانان ما برای کار به کشور شما بیایند و در ضمن فقط زبان رسمی شما زبان شیرین فارسی شده باشد و اتحادمان روز به روز بیشتر و بیشتر شده تا چشم دشمنان کورگردد .
محمد ، ایران ، قم

>>>   به : هیچ نفهمیدم کجای تاریخ را برعکس گفتم ....
برادر عزیزم ، خیلی از اظهار لطف شما ممنون هستم . افغانستان با سابقه ای که در عالم پروری در جهان اسلام داشته است ، مطمئن هستم که آن روز می رسد که دوباره این ملت شریف بتواند در قله های علم و دانش قرار بگیرد . امیدوارم مسئولین حکومتی در افغانستان و همچنین کسانی که خدا در حق آنها لطفی داشته و امکاناتی در اختیار دارند قبل از هر چیز به تربیت و سواد آموزی کودکان و آینده سازان کشورشان فکر کنند .
شهروند - ایران

>>>   راستسش. ۳۰ سال. ایران زندگی. میکنم سیم کارت به. نام خودم نمدند مدرک هم دارم چطوری دل خوش داشته باشمباشم

>>>   زنده باد به نگاه انسانی عدالت محور و دوری از خون محوری و نژاد گرایی،اجر این نویسنده با خدای متعال
حمید تقدیمی

>>>   دو نسل در ایران زندگی کردم باهزینه ی شخصی و پولهایی که از سرایداری پدرم بود فوق لیسانس گرفتم حالا بیکارم در ایران که به ما کار نمدهند و چون خانم هستم در افغانستان هم نمی تونم به تنهاییی برم و کار کنم در اجتماع ایران دراورگانهای دولتی هیچ حرفی برای گفتن نداریم خدایا تو فقط درد دلمان را می دانی هزینه هایی که پرداخت می شود برای بیمارستان و غیره قابل مقایسه باهیچ شهروند ایرانی نیست بیمه ی اتباع رو که کاملابی
خیال باشید.

>>>   بـــه ((محترم محمد ...قم
همه نظرات شما صالح و حقیقت است ..منهم مانن شما میگویم
به امید آن روزی که افغانستان آباد و متحد و پیشرفته شده و برعکس جوانان ما برای کار به کشور شما بیایند و در ضمن فقط زبان رسمی شما زبان شیرین فارسی شده باشد و اتحادمان روز به روز بیشتر و بیشتر شده تا چشم دشمنان کورگردد .. همینطور آرزوداریم همسایه نیک ما به اوج مدارج شگوفائی وترقی نایل آید

>>>   آریانا بیش از 6000سال قدمت
خراسان 1300سال قدمت
افغانستان تحمیلی 150سال قدمت
هر روز این آرزو رادارم کی نام اصلی سرزمینم به آریانای کبیر باز خواهد گشت?
مهدی از قم اصالت بامیان باستان
بنظرم راه برگشتن از تحقیرها تغییرنام است

>>>   بیشتر ایرانی ها نژاد پرست هستند و از نوع دوستی و آزادی هیچ نمی دانند خود را برتر از همه می دانند اگر مدت کوتاهی در ایران باشید این را متوجه می شوید ....یادتان باشد که گفتم بیشترشان نه همگی آنها.

>>>   20ساله که در ایران زندگی می کنم.اوایل که به ما اجازه تحصیل از طرف دولت جمهوری اسلامی داده نشد بعدش که مدرسه رفتیم اینقدر به روشهای مختلف ما را تحقیر کردند تا مجبور شویم ترک تحصیل کنیم!!! چه کسی میخاد عمر تلف شده ما را به ما بازگرداند؟؟؟؟
امسال بادستورمقام معظم رهبری قراره بچه های افغانستانی بدون کارت شناسایی هم اجازه تحصیل داده بشه.از حضرت آقا خیلی متشکریم.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است