فصل تعریف و طرح مساله ملی.

در اینکه گلبدین حکمتیار، کاه کهنه را باد می‌کشد، هیچ تردیدی نیست. خط کشی های ارزشی_ایدولوژیک اش. مطالبات و باید و نباید کردن های سیاسی اش در قبال منازعه تاریخی قدرت. کور سوی لینز تنگ و کمره ابتدایی اش. کمره خلته ای مجهز با آستینچه کشال تکه ای که همچنان سیاه و سفید بیرون می‌دهد و با جهان رنگ بیگانه است. کهنگی ادبیات سیاسی که ذهنیت دود زده و قدیمی حکمتیار را از ته دستار تمام فصل سیاه اش بالا می‌آورد و از سایه و سیاهی به روشنای آفتاب و در محضر وجدان جمعی و داوری جمعی به نمایش می‌گذارد. خلاصه تمام آنچه حکمتیار از آن گپ می‌زند، عملا باد کشیدن کاه کهنه را می‌ماند. این جا است که با باورمندی بسیار محکم و محاسبه شده می‌گویم، حکمتیار و گفتمان ارزشی اش در تقابل، مواجهه و مقایسه با گفتمان ارزشی نسل جدید افغانستان، (نسل من)، یک مهره سوخته، تاریخ تیر شده و فرسوده ای بیش نیست.

در میدان بازی های سیاسی_استخباراتی حلقه ارگ و شورای امنیت ملی و همچنین در وزنه گذاری های سیاست قومی، باز هم حکمتیار چیز تازه و اعتبار تازه ای با خود نیاورده است اما آنچه اهمیت دارد این است که حکمتیار به عنوان یکی از سیاسیون شناخته شده و قدیمی، پس 21 سال زندگی فراری و جنگ با نظام جمهوری اسلامی افغانستان، دوباره به کابل برگشته است.

همزمان که اعلام می‌کند از جنگ با نظام دست کشیده است، با زبان رک و صریح گپ می زند. تعارف نمی‌کند. نه در خط کشی های ایدیولوژیک اش و نه در خط کش گذاری ها و باید نباید کردن های منازعه تاریخی قدرت و سرنوشت سیاسی. رک گپ می زند. صداقت گفتاری دارد و با هیچ کسی تعارف ندارد و این یعنی حکمتیار جسارت طرح مساله ملی را دارد. وقتی تعارف ها و اداهای بی ریخت و بی تعهدات دروغین در قبال مساله وحدت ملی درست جواب پس نمی‌دهد، نوبت طرح کردن بی تعارف مساله ملی می رسد و این چیزی است که حکمتیار جسارت کلید زدن اش را دارد.

آصف آشنا

>>>   آهسته آهسته به توصیفش می پردازند

>>>   این یک موضوع معلوم است که حکمتیار نه یک شخص علمی است و نه یک سیاستمدار حرفه ای یک جنگ سالار است و همه تفکر او به انحصار قدرت
از راه خشونت چه لفظی و چه جنگی ختم میشود. بهتر است در کوه و جنگل میبود تا اینکه به شهر پایین میشد واز نگاه فزیکی کاملآ به تحلیل می رسید.
ما یک جمله ای سازنده و یک طرح مبتکرانه از او نه شنیده ایم .
معلم احسان الله از کندهار

>>>   آشنا جان!
بعد از گ.. زدن چار زانو نشستن بی فایده است!!!!!!!

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است