تاریخ انتشار: ۱۰:۱۵ ۱۳۹۶/۲/۲۵ | کد خبر: 133103 | منبع: | پرینت |
برای نخستین بار مضمونی زیر نام «حب الوطن» یا «وطن دوستی» وارد نصاب آموزشی وزارت معارف شد.
به نقل از طلوع، کبیر حقمل، رییس نشرات وزارت معارف می گوید که تمامی چیزهایی که بتواند حس وطن دوستی را در میان دانش آموزان افزایش بدهد در این کتابها گنجانیده شده و هدف از آن تقویت این حس در نسلهای آینده کشور است.
این کتاب ها به زبانهای فارسی و پشتو چاپ شدهاند و از آغاز امسال در صنفهای هفتم تا نهم آموزش داده میشود. منافع ملی، قهرمان ملی، صلح و بازسازی، هویت ملی، بیت المال و نگهداری از آن، ارزشهای ملی و معرفی چهرههای تاریخی و جاهای باستانی، مهمترین محتویات این کتابها هستند.
منافع ملی، قهرمان ملی، صلح و بازسازی، هویت ملی، بیت المال و نگهداری از آن، ارزشهای ملی و معرفی چهرههای تاریخی و مکان های باستانی، مهمترین محتویات این کتابها هستند.
این مضمون درحالی در نصاب آموزشی کشور گنجانیده شده است که پیش از این دانش آموزان در نخستین سال های آموزش با کتابهایی که محتوای آنها بازتاب دهنده جنگ و خشونت بود، آشنا میشدند.
کد (26)
>>> قبلا مضامین بی معنی دیگر نیز اضافه گردیده بودند که متآسفانه ساعات مضامین دینی و یا ساعت مضمون دری کم گردیده بود و به مضامین بی معنی اضافه گردیده بود باز هم به این بهانه میخواهند که مضامین دینی را دیگر هم کم کنند و به مضامین امریکایی بیافزایند
>>> با این وطن دوستی تان که چهل سال میشود در کشورتان جنگ است و میلیون ها نفر کشته و زخمی دادید، خدا داند که شما اگر وطن دوستی نمیداشتید، چه خواهد میشد؟
>>> آموزش "وطن دوستى"
وطن دوستى يک رشته آموزشى?
براى چه قومى و قبيله اى براى پشتونها که لقب افغان داشتند و هنوز دارند گرچه که واژه افغان را به تبارهاى غيرپشتون تحميل و به زور مىقبولانند?
"افغان" مترادف پشتون , لقب پشتون مظهر, تجسم و پيکر و صنم عشق ورزى (دوستى به وطن) به کشور به نام ستان افغان است. گرچه "افغان" از نگاه معنى ومفهوم و واژه شناسى و ريشه شناسى با معنى فرياد و فغ و زارى وداد وگريه وناله چيغ و واويلا و شيون و غالمغال معنى و مفهوم ميمون و دلپذير و "په زله پورى" را ندارد.
این تصمیم دولت غالب و حاکم پشتون نفی میهن پرستی از پشتون ها و توهین به این افراد است، زیرا آنها به عنوان دوستداران در شعر لندی پشتون وطن خود را مورد ستایش قرار مى دهند.
تصمیم این رژیم پشتون در ذات خود یک تناقض است. چگونه می توان یک افغان واقعی، پشتون لندی دوست، که هر دو بيت 9 و13 هجايى اش مظهرمهرو محبت یک عاشق از وطن اش نیست؟
اگر اين آموزش به غير پشتونهاى بى وطن و مهاجرين غير افغان مى بود خو يک کارى
هیچ کشوری اينقدرسرودهای ملی. هیچ کشوری اينقدر پرچم ملی ندارد و هیچ کشور اينقدر اشعار ندارد که در آن کلمات افغان افغان استفاده نشود
درست مثل "آلمان آلمان بالاتر از همه" سرود که تا سرنگونى دوران هيتلر سروده مى شد. این آهنگ در آلمان به دلیل انکار برابری خلقها و ملتها غیر آلمانی در جمهورى فدرال آلمان ممنوع است .
>>> باز اوغان خود را ريشخند کرد
>>> در پهلوی این همه افتخارات ساختگی باید .... وطن و فاسدین هم بدون تبعیض به نسل های آینده شناسانده شود.
>>> بسیارعالیست امین وقار
>>> اول بايد به حاکمان پشتون با لقب افغان بايد این مضون «حبااوطن» را تدريس شوند زيرا آنهاوطن فروش , نماينده و دست نشانده کشورخارجى چه غربى و شرقى .
چه در گذشته و چه اکنون. همين حاکمان پناهندگان و دستنشانده گان امريکا اند.
>>> اگر وطن دوستى آن است چنين که سخنگوى وزارت معارف گفته است که همين مضمون اززبان سامى عربى که به فارسى وطن دوستى برگردان شده را در تاريخ و فرهنگ خلاصه کرد , بدين معنى که آموزگار تاريخ و فرهنگ تدريس کند,
پرسش نياز است که تاريخ افغانستان وفرهنگ اش چه است?
يکى!
دوم: "فرهنگ افغان" و "تاريخ افغان" چه است?
و سوم: تاريخ و فرهنگ قانون اساسى اى و فورمولى الجبرى و معادله کمياوى (شيميايى) به زبان ديگر يک چيزى غيرطبعيي و ساختگى ومصنوعى مندرج قانون اساسى که "افغان" متشکل از ملتها با زبانها و رسوم وسنتهاى وهنرها گوناگون و جشنهاى گوناگون مى باشد!
زبان فرهنگ است , توليد کننده فرهنگ است , زبان نگهبان فرهنگ است ,هنر و موسيقى و جشنها و خوراک پوشاک..... فرهنگ است. زبان و چندين زبان مندرج به قانون اساسى به معنى فرهنگهاى گوناگون در قانون اساسى است يعنى زبان تاجيک و فارسى زبانان گذرگاه و دانشگاه گو هم زبان افغانى است?
اما يک "مشکلک" که هاجى بابه هاى حاکمان افغان در قانون اساسى دارند که افغان لقب, همچم, صفت, چگونگى و مترادف براى هويت پشتون در تاريخ و ازديدگاه تارخى است.
تو چگونه و با فرمان کى نام هويت ملى قوم پشتون را که در ادوار تاريخ از پشتون هاست به غير پشتون مفت بخشش ميکنى??
همين مشکل عمده و بنيادى را چه گونه از فرهنگ و تاريخ پشتون از ابيات خوشحال ها و دولتها يعنى غلامان رحمان بابا تير مى کنيد.
غير پشتون مدارا خود "سست غيرت" است ,"ساده" است , "عقل اش پسان" مى آيد خوب بازى ميخورد, همين پشتونهاى "باغيرت" وشجاع راچه مى کنى?
پشتون چرا هويت تاريخى وفرهنگى خود را مفت و رايگان به غيرپشتون دودسته تقديم کند?
"کدام ماش سياه در دال است"! در زير کاسه نيم کاسه اى است!
من همين نام را نمى خواهم من شکر فرهنگ وتاريخ پيش از نام افغانستان حد اقل ٥٨٥٦ ساله دارم درآن زمان فقط
وطنم آريانم آرياورتا واز ٢٠٠٠ سال توران وايران نام داشت.
در تاريخ و تاريخ فرهنگى نام افغانستان پيش از مونت استوارت الفيستون 1834 نبود?
ولى افغان در صورت پشتون بازتاب مى کرد پشتو
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است