حزب جنبش ملی در حمایت از رهبر اش شکست خورد
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۴۵    ۱۳۹۶/۲/۳۱ کد خبر: 133419 منبع: پرینت

رفت‌ و برگشت دوستم به ترکیه بدون به‌ جا گذاشتن ابتکار فکری، افسردگی سیاسی را به همه اعضای جنبش و هواخواهان آن سرایت می‌ بخشد. جنبش باید بداند که وضعیت سیاسی افغانستان به‌ شدت ظریف و آسیب‌ پذیر است.

حکمتیار با نیروی تازه برگشته‌ است، جمعیت به فکر بررسی بحران درون‌ حزبی است و جوانان وحدت متحرک‌ تر شده‌ اند. جنبش در این میان به بحران قدرت و رهبری درگیر شده است. مهم‌ ترین کار برای جنبش، رهیابی برای حل بحران رهبری و آسیب مشروعیت در قدرت است. اگر رییس جمهور جنبش را از قدرت برون کشد، ضربه فنی و جبران‌ ناپذیری برای این گروه سیاسی خواهد بود.

جنبش باید جرات آن‌ را پیدا کند که عملکرد رهبر خود را در برابر ایشچی بررسی و نقد کند و در صورت اشتباه، از جامعه سیاسی پوزش بطلبد اما تسلیم به اشتباه و پافشاری بر «بر حق‌ بودن» جنبش را بیشتر به حاشیه می‌ کشاند. اگر جنبش نتواند خود را از نشست‌ های تکراری قوم گرایانه در جوزجان، فاریاب و سرپل برون کشد، گامی برای اضمحلال خود می‌ گذارد.تجرید فرسایشی دوستم از قدرت، ضعف جنبش را به عنوان یک نهاد ارگانیک سیاسی برملا می‌ کند.

این در حالی‌ است که جنبش می‌ تواند تجرید رهبر خود را از قدرت به‌ چالش بکشاند. این درست است که دوستم در برابر حکم قانون پاسخگو است اما مشروعیت قوی سمت «معاون نخست رییس جمهور» سنگ‌ پایه ای برای تعریف جنبش، موضع رییس جمهور و قدرت آرای مردم می‌ تواند باشد. به باور من جنبش نتوانسته است، رهبر خود را از بحران بیرون کشد.

واقعیت این‌ است که رهبران و مشاوران دوستم با «دوستمیزم» درونی خود در جدال هستند. اگر از دید قدرت به پرونده دوستم نگاه شود، رییس‌ جمهور میزان ضعیف‌ تری نسبت به دوستم در اذهان جامعه دارد اما قدرت مانور رییس جمهور در تجرید دوستم به‌ مراتب بالاتر است. به باور من این ضعف چهره‌ های کلیدی جنبش نسبت به رهبر آنها را به نمایش می‌ گذارد.

سخنگویان جنبش، ضعیف سخن می‌ گویند، ایدیالوگ‌ های جنبش ناپدید هستند و صفوف جنبش به ویژه جوانان جنبشی منفعل هستند. خبرهای تلخ رسانه‌ ای برای دوستم و جنبش کشنده است. این رویکرد لرزان جنبش، رهبرشان‌ را مریض‌ تر و نهادشان‌ را ضعیف‌ تر می‌ گرداند.

به باورم دوستم باید به‌ عنوان رهبر مستقیم جنبش در حاشیه رود و راه را برای بازسازی جنبش با رهبران تازه‌ اندیش فراهم گرداند. کهولت و مریضی بهترین بهانه برای این کار است. دوستمیزم می‌ تواند به چهره‌ های جدید در جنبش تمثیل شود اما برای برون‌ رفت از بحران حقوقی، دوستم گروه فعال رهبری را برای حزب خود شناسایی کرده و جنبش را با فکر، برنامه و دورنمای تازه به سنگر پیکارهای سیاسی معرفی کند.

اینجا ترکیه و آسیای میانه می‌ توانند نقش مهمی در مشروعیت منطقه‌ ای و حتی جهانی جنبش داشته باشند. چیزی‌ که دیگر گروه‌ های سیاسی کمتر از چنین امتیازی بهره‌ می‌ برند.

جنبش با سیاست جدید باید موتلفین خود را در سیاست داخلی شناسایی کند. اینکه با کدام احزاب سیاسی داخلی می‌ تواند برای انتخابات آینده نقش بازی کند، اینکه چه زمینه‌ ها را برای دریافت بیشتر کرسی‌ های شورای ملی فراهم می‌ سازد، اینکه چگونه در رسانه‌ ها، جامعه مدنی و سکتور اقتصادی جا پیدا می‌ کند.

جنبش ظرفیت آن‌ را دارد که به‌ سان یک حزب معاصر و مدرن چهره عوض کند. این حزب منابع کافی برای راه‌ اندازی، کانگره، همایش‌ های تحقیقی، نشر مقالات، آثار و کتب، بررسی‌ های تاریخی عوامل اتنیکی و قومی افغانستان، گفتمان چندین فرهنگی و بسا مسایل با اهمیت دارد. حزب سیاسی باید فکر را از درون تحلیل برون کشد تا مردم به‌ آن اعتماد کند.

ملک ستیز


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جنرال دوستم
حزب جنبش
نظرات بینندگان:

>>>   رهبریت اکثیریت جنبش افراد معفول هستند این در طی سال های جنگ خییانین بزرگ به رفاه و امنیت افغانستان کرده اند.

>>>   فقر ، بیکاری و بیچاره گی زاده بی کفایتی بی درایتی همین حاکمان بی سواد افغانستان در طی ۱۶ سال می باشد . بخاطر این که اکثریت این حاکمان قدرت طلب تجربه در امور اداره دولت داری اصلات حکومت داری نداشتند و ندارند به دلیل اینکه معاونین ، مشاورین ریس جمهور و بعضی و زیران تحصیلات دانشکاهی و حتی مکتب ابتدایی را نه خوانده اند.

>>>   آقای ستیز ، تعلیل شما کمی درو از واقعیت است ،به همه معلومه است که موضوع آقا دوستم سیاسی است و آقای ایچی مبلغ زیادی گرفت تا به اصطلاح خودش بفروشد و مرد پیر به این گنده گی بی وجدان چحوری جلو دوربین فکر همه را به خودش مشغول کرد ، کسانی این کار رو کردند باید یه پسر جوان و خوشگل رو جلوی دوربین ظاهرمی کردند که همه قبول می کردند که در کشور بچه بازی قانونی است کسی به این کار دخالت نمی کند چجوری به یه مرد گنده و پیر چنین اتقاق بی اقتد ، وجدآن بیدار ان رو قبول ندارد و همه رسانه ها نویسنده ها کلی پول گرفتند تا وجدان انعکاس روزنامه نگاری رو زیر سوال ببرند .

>>>   روګردانی ازبکها از دوستم نشانه اصلیت قوم است!!!!!!!!!!!!!!! ازبیک بد بکند از دوستم دفاع کند!

>>>   حزب جنبش ملی یک سازمان ارگانیک وآرمانی نبوده بلکه دارای یک ساختار کاملا میخانیکی است هر گاه دوستم از صحنه برداشته شود تمام جنبش متلاشی می شده و ازبین می رود.ازجانب دیگر اطرافیان و مشاوران دوستم هم متشکل از شخصیت های فرصت طلب ،چاپلوس وبعضا هم کم سواد و بی دانش استند. با چنین حصوصیات نمی توان از ان توقع داشت که خود را با شرایط زمان عیار ساخته و دیپلماسی فعال در عرصه سیاسی کشور از خود نشان دهد.یعنی می توان گفت زمان جنبش گذشته است.
ف-ش-جوزجانی

>>>   جنبش هنوز هم توسط شورا نظار استعمال میشود و در جال قوم گرایی گیر میماند و به همین دلیل است که درگدال ناکامی می افتد


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است