تاریخ انتشار: ۱۲:۴۹ ۱۳۹۶/۴/۲۲ | کد خبر: 135834 | منبع: | پرینت |
ریاست جمهوری برنامه ای را زیر نام «گفتمان ملی» راهاندازی کرده است. جناب رییس جمهور و همکاران شان نیز از این واژه در رسانهها استفاده میبرند.
به باورم اینجا در استفاده از واژهگان دقت کافی نشده است. آیا استفاده از واژه گفتمان ملی درست است؟
به باورم گفتمان به معنای یک فرآیند است. این فرآیند در برگیرنده مفاهیم حاشیهای است که ارزشها، چالشها، فرصتها و ناتوانیهای آن را در بر میگیرد. بگونه نمونه گفتمان حقوق بشر، گفتمان دموکراسی، گفتمان جامعه شهروندی و…
اگر به گفتمان حقوق بشر نظری افگنیم، این گفتمان مفهوم حقوق بشر را با تمام کنارهها و مفاهیم حاشیه ای آن بسان حقوق شهروندی، حقوق فرهنگی، حقوق سیاسی، حقوق اقتصادی و حقوق اجتماعی را در برمیگیرد. از این رو گفتمان بیشتر بار مفهومی و زنجیرهیی دارد.
شما با طرح گفتمان تمام زاویههای حقوق بشر را به پژوهش، تحلیل و بررسی میگیرید. هدفِ طرحِ گفتمان حقوق بشر را گسترش ارزشهای حقوق بشر در جهت حمایت و پاسداری آن در جامعه شکل میدهد.
استفاده از واژه گفتمان ملی درست به نظر نمیرسد. واقعیت این است که گفتمان ملی مبهم و گنگ است و معنایی را افاده نمیکند. پیشنهاد میکنم تا به جای گفتمان ملی از «گفت و شنود ملی» استفاده شود. گفت و شنود ملی از سه ویژهگی شکل میگیرد: نخست، بررسی دشواریهای ملی، دوم شناسایی اولویتهای ملی و سوم، رهیافتها برای حل دشواریهای ملی.
در گفت و شنود ملی شما میتوانید پژوهشگران و متخصصین، نهادهای ذیربط و ساختارهای تمویلکننده را شامل سازید تا به این سه عنصر اساسی دست یابند.
به باور من منظور ریاست جمهوری از راه اندازی این برنامه را، گفت و شنود ملی میسازد که اگر به صورت حرفهای راهاندازی شود کار بسیار ارزندهای میباشد.
ملک ستیز
>>> هدف ارگ نشینان فریب و اغوای مردم است نه سنجش راه های حل مشکلات موجود کشور اگر به واقعیت حرف زده شود اصلا ارگ نشینانه خود خلاق مشکلات است با این ادبیات و این راهکار ها هدف شان مصروف کردن نادرست مردم و امیدوار به اینده غلط از جانب ارگ است نه خدمت بمردم انها روز گذرانی و اغوا وفریب مردم را دارند تا اسایش و ارامی مردم و تطبیق عدالت اجتماعی را .
>>> ما در زبان دری خود کلمۀ گفتگو را داریم، که مناسب تر از کلمۀ گفتمان است .
گفتگو به معنی تبادل افکار می باشد.
>>> جنگ شمال از كجا آب مى خورد؟
جنرال سادات فرمانده پوليس بلخ: كسانى از جنوب به بهانه نيشتر ترياك به بلخ آمده بودند، مسلح بودند و با نیروهای دولتی می جنگیدند.
#مسلم_شيرزاد
>>> Zahir Ariaie
يكبار اقاى محقق تظاهرات روشنايى را به نفع غنى ارام ساخت، اگر جنبش روشنايى و تغير و همچنان هوادارن جنبش با هم به خيابان بريزند ، جز تغير و عدالت هيچ عنصري انها را نمى تواند ارام سازد!
>>> نجیب بارور
گروگان گرفتن مردم شاخ دارد یا دُم؟
اشرفغنی احمدزی گفته است تمام دار و ندار حکومت وحدت ملی مربوط به خودم است، هیچکسی حق ندارد آبش را بدون اجازه من بنوشد. حالا سوالی که پیش میآید این است، آیا این حکومت دربست در قبالهی اشرفغنی احمدزی است یا براساس "سندسیاسی" کسان دیگری نیز در قدرت با او شریک هستند؟
>>> ما باید #مسلح شویم!
از صدای شلیک در نزدیکی خانه ای ما کاسته شد و اما دور تر شنیده می شود.
حالا به این می اندیشم که وقتی دولت غنی و عبدالله به تعداد 10 هزار کلاشینکف به طور رسمی در اختیار افراد راکتیار می گذارند
( غیر رسمی را خدا می داند) وقتی گروه های مافیایی سرا پا مسلح هستند، وقتی طالبان، داعشیان یا #برادران #غنی و #کرزی بر مبنای استاد توسط دولت تجهیز می شوند.
چرا #من و #شما مسلح نباشیم؟
وقتی در اکثر موارد #پلیس PPS غنی ما را مستقیم هدف قرار می دهد چاره چیست ؟
به کجا شکایت ببریم
به گروه های مافیایی
طالبان، داعشیان یا برادران کرزی و غنی
به گارنیزیون قومی غنی
به پلیس متخلف
به کی و کجا ؟
چگونه از خانواده و ناموس مان در برابر تهدید ها دفاع کنیم؟
با دستی خالی ممکن است، در برابر افراد به عمد مسلح شده ملا تره خیل چگونه ایستادگی کنیم ؟
پس یک راه میماند و آن هم اینکه خودمان از منطقه، و خانواده های خود با سلاح دست داشته ای مان دفاع کنیم و باید مسلح شویم؟
توفان مسلح شدن در مغزم غوغا می کند...
شفیق سیاه پوش
>>> در زمانهایی که ما در افغانستان بودیم، بنام های (اعلامیه) و (مشوره) یاد میشد.
اگر دولت میخواست در باره یک موضوعی به مردم خبر بدهد،توسط صدور اعلامیه یی از طریق وسایل اطلاعات جمعی به مردم اطلاع داده میشد.
و اگر راجع به موضوعی با مردم میخواست مشوره کند،جلسه مشورتی تشکیل میداد و با مردم مشوره میکرد و نظریات آنها را جمع آوری میکرد و بعداً در باره موضوعات مشوره شده،یکجا مشترکاً یک تصمیم میگرفتند و به مردم ابلاغ میشد.
چون اکثراً لغات هایی که قبلاً در مطبوعات افغانستان از آنها استفاده میشد،کم کم از بین میروند و بجای آنها از لغات های جدید استفاده میشوند،در موارد استفاده این لغات ها بعضاً غلطی صورت میگیرد.
چون فعلاً زیاد کوشش میکنند که از ادبیات معمول در کشور هم سرحد ما ایران استفاده کنند.
ناگفته نباید گذاشت که در طول تاریخ زبانهای کشور های مختلف تحت تاثیر زبانهای کشور های همسایه شان قرار گرفته اند و از آنها متاثر شده اند.
نه تنها زبان فارسی و دری تحت تاثیر زبان عربی قرار گرفتند،بلکه خود زبان عربی نیز از تاثیر زبان و کلتور فارس و عبری و دیگر تمدن ها در امان نبوده است.
مثلاً در قرآن کریم در آیت والشمس و والضحی که خداوند به آفتاب و مهتاب قسم میخورد،اصلاً در عربستان بت پرستی بود،آفتاب پرستی و مهتاب پرستی و آتش پرستی در سرزمین های فارس و یونان و روم و دیگر نقاط دنیا بود.
بنأ خداوند بخاطری که به اعتقادات آنها احترام گذاشته باشد،به مهتاب و آفتاب و ستاره ها و آتش و غیره قسم میخورد تا یک نوع کمپرومایس خویش را با دیگر اعتقاد ها نشان دهد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است