به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، حمله یازدهم سپتامبر با جان دادن بیش از سه هزار تن دلیلی شد برای لشکر کشی امریکا با هدف نابودی طالبان به افغانستان، اما آنچه در این شانزده سال رخ داد نه تنها به محو تروریسم نرسید بلکه سبب بقای آن و ظهور گروه های دیگر زیر سایه واشنگتن شد.

امریکا با سود بردن از بُهت جهانی از مرگ بیشمار انسان در رویداد تروریستی القاعده، مجوز تجاوز را از افکار عمومی گرفت و در حالی که خود بانی شکل گیری طالبان بود به نبرد ظاهری با این گروه رفت اما در باطن با سلاح تروریسم توانست به اهداف بزرگ منطقه ای دست یابد، از ایجاد پایگاه های دایمی گرفته تا فشار بر رقبای قدرتمندی چون روسیه، ایران و چین.

اگرچه شوروی در جنگ افغانستان مجبور به شکست شد و از صحنه خارج اما همچنان قدرتمند در خاورمیانه بود و گسترش دامنه نفوذ چین و ایران سبب شد که واشنگتن به بهانه مبارزه با تروریسم در افغانستان رخنه کند.

امریکا هیچ گاه شکست خورده جنگ نبوده و نیست زیرا استفاده از سلاح تروریسم برای تحقق اهداف منطقه ای این کشور می باشد و در حالی که پس از خروج امریکا از عراق، گروه داعش ظهور کرد طالبان نیز در دامن واشنگتن پرورش یافت.

از سوی دیگر، ترور احمد شاه مسعود درست دو روز قبل از حمله یازده سپتامبر به دست تروریستان عرب صورت گرفت که هیچ گاه طالبان مسوولیت آن را نپذیرفت، رهبر مقاومت شمال که در تضاد با منافع واشنگتن از مبارزان اصلی با گروه طالبان بود باید از صحنه سیاسی حذف تا زمینه تجاوز امریکا محیا شود.

به طور قطع در اراده امریکا برای نابودی گروه شکست خورده طالبان تنها چند ماه کافی بود اما چرا این گروه پس از شانزده سال بیش از هر زمانی قدرتمند و با نفوذ در افغانستان است؟

حتی حکومتی که امریکا بنای آن را در کنفرانس بن پایه گذاری کرد از دل معامله ها برخواست و در اختیار رهبران پشتونی قرار گرفت که هم پذیرنده طالبان هستند و هم قبیله گرایانی مستبد که هیچ گاه قدرت را در اختیار دیگر اقوام نخواهند گذاشت، جنگ مدام همچنان که بر تداوم تروریسم می انجامد سبب ماندگاری امریکا نیز می شود.

اگر جهان از کشته شدن یک باره سه هزار تن در حمله یازده سپتامبر بهت زده شد و افکار عمومی حمله امریکا به افغانستان را قابل قبول دانست، در طی شانزده سال گذشته چه تعداد کودک، زن و مرد در حمله نظامیان امریکایی کشته و توسط تروریستان تحت حمایت این کشور جان دادند؟

سال های حضور امریکا در افغانستان نه تنها تجارت سرسام آور مواد مخدر را به وجود آورد بلکه معادن به یغما رفت و کشور تبدیل به آزمایشگاهی برای تسلیحات نظامی این کشور شد.

مقام های روسیه بارها از تلاش امریکا برای جابه جایی نیروهای داعش از سوریه و عراق به افغانستان گفته اند که هرچند با واکنش تند واشنگتن مواجه شد اما چندان از واقعیت به دور نیست، حضور گروه تروریستی با نام جدید می تواند سبب ایجاد نگرانی های جهانی و سندی برای تداوم حضور امریکا در کشور شود.

واشنگتن با ایجاد طالبان بر ابعاد خشونت تروریسم وسعت بخشید و اکنون نیز با نام داعش در پی ماندگاری در کشور است و حال، افغانستان پس از یازده سپتامبر، سرزمین جنگ است و افراط گری با یک حکومت وابسته و تحت سلطه امریکا.

کد (18)

>>>   یک منبع گفت: عبدالستار خواصی منبعد از گرفتن معاش وامتیازات وکلا صرف نظر میکند به نظر او این پول یهود ونصارا است بنا اعتبار ازماه سنبله دیگر معاش نمیگرد

>>>   Aziz Arianfar

نمایش مسخره انتخابات بار دیگر به صحنه تئاتر سیاسی مملکت خدا داد می آید:
چنین بر می آید که کارزار انتخابات ریاست جمهوری از همین اکنون کلید خورده است. می توان گمان زد که در کل چند اردوگاه در برابر هم آرایش خواهند یافت:
1. شخص اشرف غنی احمدزی تمایل دارد با حمایت خلیلزاد بار دوم نامزد شود و برای یک دوره دیگر رییس جمهور بماند. انتظار می رود در دوره آینده در صورت پیروزی، کرسی ریاست اجرایی را از میان برده، به جای آن یک کرسی معاونیت سوم برای ازبیک ها و تورکی زبانان ایجاد نماید. روشن است برای کرسی معاونت اول یک تاجیک را نامزد خواهد کرد. معاون دوم از تیم خلیلی و به گمان غالب آقای دانش خواهد ماند. در اردوگاه اشرف غنی، اتمر نیز مایل به مطرح کردن خود است. و این در صورتی خواهد بود که هرگاه وضعیت صحی اشرف غنی دیگر اجازه دوام کار را ندهد. نشانه هایی دیده می شود که اشرف غنی از همین اکنون در پس پرده تماس هایی را با نمایندگان ائتلاف دوستم، محقق و عطا آغاز کرده باشد. اعلام آمادگی وی در راه اندازی گفتگوهای همه جانبه با پاکستان هم در همین راستا است. احتمالا امتیازاتی به پاکستان خواهد داد و وعده و وعید هم بسیار خواهد کرد.
2. احتمالا داکتر عبدالله نیز مایل است بار دیگر خود را در انتخابات مطرح کند. اما روشن نیست که تا چه اندازه خواهد توانست حمایت جمعیت و شورای نظار را به سوی خود جلب کند. در صورت کنار آمدن با اشرف غنی احمدزی، به گمان غالب، همانا او معاون اول خواهد بود. نشانه هایی از نزدیکی میان اشرف غنی و داکتر عبدالله در این اواخر به مشاهده می رسد که این گمان را تقویت می کند.
3. کرزی بی چون و چرا یکی دیگر از مدعیان کرسی ریاست جمهوری است. اما چون خودش دیگر شانس ندارد، به گمان بسیار حکمت خلیل، برادر زاده خود را به نمایندگی از خود نامزد خواهد کرد. کرزی از همین اکنون تماس هایی را با نمایندگان شمالیان آغاز کرده است و می خواهد یکی از رهبران شمال، به گمان غالب احمد ضیا مسعود را به عنوان معاون اول خود داشته باشد. رفتن او به خانه احمد ولی مسعود را می توان در همین راستا ارزیابی کرد.
4. آن چه مربوط به جمعیت می شود، تا کنون روشن نیست که چه کسی را نامزد خواهند کرد. اما چند کاندید احتمالی دارند: عطا محمد نور، احمد ضیا مسعود، قانونی و صلاح الدین ربانی. شاید کسی را نامزد کنند . اما در دوره دوم احتمال پیوستن نامزد جمعیت به یکی از دو تیم بسیار بالا است.
گمان غالب این است که مبارزه اصلی میان تیم اشرف غنی و تیم کرزی خواهد بود. سایرین تا لحظات آخر منتظر می مانند تا به گونه نهایی متیقن شوند که کاخ سفید چه کسی را به عنوان رییس جمهور آینده برگزیده است. آن گاه در دقیقه نود به وی خواهند پیوست. اما تا واپسین دم مانور خواهند کرد تا امتیازات بیشتر مادی و مالی به دوست بیاورند. به ویژه دوستم در این بازی زرنگ تر و کهنه کار تر از هرکس دیگری است و در گرفتن امتیازات مالی بیش از دیگران مهارت دارد.
بی چون و چرا انتخابات با چانه زنی های بسیار و داد و ستدها و معاملات فراوان به همراه خواهد بود و باز هم ماه ها به بهانه های گوناگون به تعویق خواهد افتاد و چند ماه را بررسی نتایج آن در بر خواهد گرفت تا یک نتیجه نیمبد به دست آید. صد در صد انتخابات باز هم با تخلفات و تقلبات گسترده به همراه خواهد بود. از همین اکنون اکنون اشرف غنی برنامه تغییر و تبدیل ولسوال ها و علاقه داران را در سرتاسر کشور روی میز دارد.
ناگفته پیداست که چند تاجر و روسپی سیاسی دیگر هم دکان های خود را برای امتیاز گیری و انجام معاملات پرسود باز خواهند کرد. اما در دقایق آخر به یکی از تیم ها خواهند پیوست.
از پیش روشن است که هزینه انتخابات را هم شیوخ مرتجع عرب از منبع دالرهای بادآورده نفتی پرداخت خواهد کرد و خوان چرب و رنگینی گسترده خواهد شد.
روشن نیست که این بازی مسخره دموکراتیک و خندیدن به ریش مردم تا چند و تا کی ادامه خواهد یافت.
باور راسخ دارم تا همین قانون اساسی مسخره و همین ساختار نظام مسخره باشد، انتظار دیگری جز به پرده درآمدن یک نمایش مسخره دیگر به روی صحنه تئاتر مملکت خدا داد نباید داشت.

>>>   ما حکومت دمکراسی بر پایه های اسلامی،عزت وسربلندی مردم افغانستان میخواهیم،نه نظام بی بندوباری غربی وامارات ظالم ووحشی طالب وداعش پلید،
نادرشاه

>>>   به کشور امریکاشانزده سال پیش یازده سپتامبر بوده ولی درکشور ما هر روز یازده سپتامبر است.

>>>   این مثله یک بازی سیاسی بود که توسط همین بازی امریکا داخل افغانستان شود وپایگاه دائیمی بسازد در آسیای میانه آن ساختمان ها معیارشان آخر شده بود باید تخریب میشدند اما چنین بازی انجام دادند که گویا القاعده زده.
دریک کشور که با چنین تجهیزات و تکنالوژی معاصر بکار رفته باشد چگونه القاعده یا تروریست داخل شده میتواند؟
این کار را بخاطر ازبین بردن مسعود وداخل شدن به خاک افغانستان انجام داد چون سیاست پشت و روی ندارد سیاست از دروغ تشکیل شده .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است