مراسم عزاداری امام حسین(ع) در هرات
 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۱۴    ۱۳۹۶/۷/۹ کد خبر: 139373 منبع: پرینت


هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری

هرات افغانستان شهروندان هرات محرم مراسم عزاداری



کد(14)

این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عزاداری_هرات
نظرات بینندگان:

>>>   چراای قومندانها پوتینهایشه جلودرمسجددرنمیاره دخانه خودشانم کدپوتین مره, درست نیست اینهاالگوی جامعه هستندنبایدحورمت خانه خدارابشکنند, واقعامتاسفم انشالله خداهدایتشان کنند.

>>>   کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی
وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی
کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه
سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی
کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت
یک شعلهٔ برق خرمن گردون دون شدی
کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان
سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی
کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
جان جهانیان همه از تن برون شدی
کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه دریای خون شدی
گر انتقام آن نفتادی بروز حشر
با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی
آل نبی چو دست تظلم برآورند
ارکان عرش را به تلاطم درآورند
برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا به سلسلهٔ انبیا زدند
نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید
زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند
آن در که جبرئیل امین بود خادمش
اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند
پس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ها
افروختند و در حسن مجتبی زدند
وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند
وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت کوفیان
بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند
پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید
بر حلق تشنهٔ خلف مرتضی زدند
اهل حرم دریده گریبان گشوده مو
فریاد بر در حرم کبریا زدند
روح‌الامین نهاده به زانو سر حجاب
تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب
چون خون ز حلق تشنهٔ او بر زمین رسید
جوش از زمین بذروه عرش برین رسید
نزدیک شد که خانهٔ ایمان شود خراب
از بس شکستها که به ارکان دین رسید
نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند
طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید
باد آن غبار چون به مزار نبی رساند
گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید
یکباره جامه در خم گردون به نیل زد
چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید
پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش
از انبیا به حضرت روح‌الامین رسید
کرد این خیال وهم غلط کار، کان غبار
تا دامن جلال جهان آفرین رسید
هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال
او در دلست و هیچ دلی نیست بی‌ملال
ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند
یک باره بر جریدهٔ رحمت قلم زنند
ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر
دارند شرم کز گنه خلق دم زنند
دست عتاب حق به در آید ز آستین
چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند
آه از دمی که با کفن خونچکان ز خاک
آل علی چو شعلهٔ آتش علم زنند
فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت
گلگون کفن به عرصهٔ محشر قدم زنند

>>>   آفرین به دقت و هوشیاری تو! ما که دفعه اول اصلا متوجه نشدیم.در هر مکان مقدسی باید کفش ها از پای کشیده شود هر چند که معبدهندوها باشد یا کلیسا و یا حتی تکیه خانه شیعیان.ادب و نزاکت حکم میکند. اگر فرماندهان و قومندان های ما ادب و نزاکت و یک ذره غیرت می داشتند بعد از رفتن شوروی، آمریکا را سر خود و سر خواهر و مادر خود صدا نمی کردند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است