تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ ۱۳۹۶/۸/۱۵ | کد خبر: 141108 | منبع: | پرینت |
چند سال قبل، پدیده ی "ترکتبار" در میان بخشی از نخبگان هزاره، شور و شوق ایجاد می کرد. آن وقت ها، من اشاره می کردم که ما هزاره ها نمی توانیم ترک و یا ترکتبار شویم، چون ترک ها/ترکتباران را در جهان امروز، زبان و پیوندهای زبانی/فرهنگی به دور هم جمع می کند، و از دیگران متمایز می کند نه دی ان ای. زبان ما هم که ترکی نیست. آن وقت ها، نزدیکی با بوله ها، مد روز بود. حالا، اما آن روزها، دور و دور و دور به نظر می رسد و ما غلطیده ایم به یک سمت دیگر.
حالا می بینیم که تب "فارسی" در میان تعدادی بالا گرفته است. مثلا، هی تلاش می کنند، استفاده از کلمه ی دری در وبسایت بی بی سی را به معنای دو پاره کردن یک زبان جلوه بدهند و در مقابل آن موضع بگیرند. در حالی که توجه نمی شود که چگونه همین زبان در تاجیکستان به نام تاجیک و یا تاجیکی نامگذاری شده است اما به دوپاره شدن فارسی نیانجامیده است. آقای لطیف پدرام، شهروند افتخاری تاجیکستان است. چرا ایشان از این شهروندی در اعتراض به تاجیکی خواندن فارسی، صرف نظر نمی کنند؟
باز هم ناچار باید اشاره کنم که من دری و تاجیکی و فارسی را یک زبان می دانم، اما دری خواندن شاخه ی افغانی آن را به معنای دو پاره کردن آن نمی دانم همانطور که تاجیکی خواندن آن به معنای دو پاره شدن آن نیست. در پشت فارسی خواهی تعدادی( و نه همه)، نگاه تباری و ناسیونالیزم تباری نهفته است. به کمک فارسی می برند خودشان را به شاهان و تاجداران سرزمین های افسانه و خیال نسبت می دهند. برعکس دنیای ترک ها و ترکتباران، در میان فارسی زبان ها اما نژاد تا حدود بسیار زیادی مهم است و ما هزاره ها در این جمع هم به گوسفند سیاهی می مانیم که در میان گله ی سپید از دور سیاه می زند.
راستی؛ کجا شد آن شور ترکتباری تان قوما؟
عبدالله وطندار
>>> زادگاهِ رستم و شاهان ساسانی یکی است
شوکت شهنامه و فرهنگ ایرانی یکی است
ارزش خاک بخارا و سمرقندِ عزیز
نزد ما با گوهر و لعل بدخشانی یکی است
ما اگرچون شاخهها دوریم از هم عیب نیست
ریشۀ کولابی و بلخی و تهرانی یکی است
از درفش کاویان آواز دیگر میرسد:
بازوان کاوه و شمشیر سامانی یکی است
چیست فرق شعر حافظ، با سرود مولوی
مکتب هندی، عراقی و خراسانی یکی است
فرق شعر بیدل و اقبال و غالب در کجاست
رودکی و حضرت جامی و خاقانی یکی است
مرزها دیگر اساس دوریِ ما نیستند
ای برادر! اصل ما را نیک میدانی یکی است
«تاجیکی»، یا «فارسی»، یا خویش پنداری «دری»
این زبان پارسی را هرچه میخوانی، یکی است!
>>> عبدالله وطندار که یک اسم جعلی از جمله نفرات معاش بگیر مشاور شورای امنیت ارگ است و در رسانه ها و فیسبوک برضد اقوام دیگر و بطرفداری از قوم و زبان ارگنشینان و طرفداران ارگ بدون هیچ مدرک و سندی تبلغات میکنند اینهم یکی از انجمله تبلیغات خاینانه و مزدورانه معاش بگیران استخدام شده مشاور شورای امنیت ارگ است که جفند گویی عادت شده اش را کرده است و مانند گذشته سودی نخواهند داشت جز زیان انرا بخودشان و ولی نعمت اش .
>>> فرق میان تاجکی،دری و فارسی به معنی اینست که میان زبان پشتو افغانی،پشاوری و بلوچستان پاکستان فرق گذاشت . او برادر تعدادی از پشتونهای مزدور پاکستان که تعداد شان به ده نفر نمی رسد بنابر مزدوری که دارند و میخواهند برنامه ای ایس ای را در افغانستان پیاده نمایند به اینگونه موضوعات دامن میزنند متوجه باشید که به این گونه نفاقها خط بطلان کشید و اجازه ندهید که تحت نام زبان و یاقوم برضد دیگراقوام و زبانهامورد استفاده قرار گیرید.
ببرکرزی
>>> تو دری حرف بزن من قارسی.
وقتی معنی یک لغت را نفهمیدم رجوع میکنم به غیاث الغات یا فرهنگ عمید.
و تو دری زبان عزیز به کجا رجوع میکنی؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است