رهبری که بیش از چهل سال در عرصه سیاست جنگید چنان تهی از سیاست در وضعیت سیاسی جاری که جنگ را قومی می خواند. مگرحکمیتار در زمان جهاد با کدام قومیت می جنگید؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۶ ۱۳۹۶/۸/۲۱ | کد خبر: 141372 | منبع: | پرینت |
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، حزب اسلامی در راس گروه های مخالف با هر حکومت و گروهی در نبرد نظامی به سر می برد و اگر در توافقنامه صلح ارگ به نتیجه نمی رسد اکنون نیز یک طرف تروریستان بود و این در حالی است که گلبدین حکمیتار با تجربه بیش از چهل سال نبرد در فضای سیاسی که در یک قدمی ریاست جمهوری نیز قرار داشت با این توهم که جامعه همان جامعه بیست سال گذشتهِ درگیر با خون و کشتار است که توان مقابله با قوم گرایان و نفاق براندازان را ندارد، همچنان بوی سیاست های کهنه می دهد.
آیا حکمتیار به عنوان بلندگوی ارگ و حامی اشرف غنی(هرچند در سخن آن را رد می کند) چنین عاجز از درک تغییرات اجتماعی و سیاسی در اکنون افغانستان می باشد که جنگ را قومی می نامد و در برابر انتقادهای گسترده، سخنانی تکمیلی می گوید که افتضاحی است بر ادعاهای گذشته؟
وی به عنوان رهبر حزب اسلامی که نزدیک به بیست سال به دور از فضایی سیاسی و در مناطق نامعلوم پنهان برای زنده مانده بود، همچنان که جنگ را جهاد علیه کفار می داند اکنون با قومی خواندن این نبرد، ابتدا خود و ایدیولوژی حزب اش را ویران کرد.
اگر جنگ قومی است پس در دوران جهاد و جنگ با طالبان و ناتو با کدام قومیت می جنگید و در چنین وضعیتی، یا مسیله متجاوز همان نیات تباری بوده و یا اقوام غیر پشتون برای وی، کفار محسوب می شود.
اینکه پس از انتقادهای گسترده در پی سخنان نفاق برانگیز این رهبر حزب اسلامی، وی رسانه ها را متهم به تحریف سخنان خود کرد، بار دیگر به جای اصلاح گفته های خود و یا حداقل عذر خواهی از مردم، وضعیت را بغرنج تر کرد و با وارد شدن به جزییات قومیت ها و اینکه منظور وی، جنگ میان فلان قوم با دیگر قوم می باشد، بیش از هر زمانی نشان داد که اگر بنا به اقتضای زمان، سلاح خود را برای صلحِ آلوده به ارگ زمین گذاشت، زبان نفاق برانگیز و تفکر قومیتی وی بُرنده تر از هر سلاحی است که سبب کشتار هزاران هزار تن از غیرنظامیان شده است.
حتی در مصاحبه با بی بی سی، در برابر این سوال که وی با متهم کردن رهبران حزب جمعیت اسلامی به فساد و ارتباط احمد شاه مسعود با طالبان و آی اس آی، تنها پاسخی که می دهد این است: این سخنان نه در یک نشست خبری بلکه نقل از زبان احمد شاه مسعود بود که در یک جلسه خصوصی بیان کردم.
هرچند این رهبر جنجالی که متهم به پرونده های بیشمار نقض حقوق بشر است، تمامی جنایت های جنگی حزب خود را جهاد می داند و نه تنها حقایق را کتمان کرده بلکه هیچ اعتقادی به عذر خواهی و قبول اشتباهات گذشته و حال خود ندارد، باید بیش از این مراقب سخنان و ابراز عقاید خود باشد زیرا دیگر نه دهه هفتاد می باشد و نه روزگار پنهان شدن، بلکه دوران اوج تکنولوژی است که هر حرکت سیاستمدارن زیر ذره بین رسانه ها می باشد و حال چه کسی در برابر اسناد معتبر دست به کتمان می زند؟ تنها حکمتیار!
اگر برای گلبدین حکمتیار تمامی کشتار و جنگ ها براساس نیات قومی و منافع تباری بوده و از دریچه نگاه خود نسبت به اهداف دیگر طرف های جنگ قضاوت می کند اما باید بداند که دیگر افغانستان آن کشور فرو رفته در جنگ های داخلی و افراط گری نیست بلکه با تجربه تلخ دوران جهاد و طالبان، هر سخن و حرکت تفرقه برانگیز و قومیتی را رد می کند و اگر شمال همیشه مقاوم به میدان جنگ بدل شد به دلیل وجود رهبرانی همچون حکمتیار و حکومت اشرف غنی در قدرت می باشد.
حتی حزبی که تمامی هست و نیست حکمتیار می باشد در نشست مرکزی خود صحنه چند دستگی بود، ارغندیوال به عنوان رهبر رسمی شاخه جدا یافته از این حزب به همراهی جمعی از مقام های ارشد در این جلسه شرکت نکرد.
حکمتیار و حزب اسلامی اگر در دهه های گذشته، یک طرف قدرتمند جنگ و سیاست بود اما اکنون تنها مهره های سوخته ای می باشند که چند صباحی در جهت اهداف ارگ مورد استفاده قرار می گیرند.
و جز این، کدام مردم و کدام ولایت پذیرای چنین سیاستمداری است جز تعدادی از قومیت های پشتون و نیروهای تحت امر این حزب؟ و اگر با تمامی تلاش سعی در سازماندهی انتخابات آینده و تحقق رویای رسیدن به حکومت داشته باشد، باز هم نمی تواند بیش از اکنون از موقعیت سیاسی و اجتماعی برخوردار شود زیرا افغانستان دیگر آن کشور دهه هفتاد و کابل آن شهر درهم شکسته ای نیست که با نفاق به جنگ داخلی برود و یا با راکت های کور به زانو درآید.
و همچنان که عبدالله به کنایه در مقابل سخنان حکمتیار گفت: جنگ افغانستان نه جنگ قومی بلکه نبرد میان جهل و روشنای است.
کد (18)
>>> غیرپشتونها جنگ قومی را عملا به راه انداخته اند، آنوقت حکمتیاررا ملامت ومقصر وپشتونیزم میدانند، به قول معروف، بگیر که نگیردت. شرم وحیا خوب است، اینبار غیرپشتونها در ناامنی وجنگ قومی صد درصدمقصرند، این سایت هم شده بلندگوی نفاق واختلاف وآتش بیارمعرکه این فتنه خانمانسوز. احمد
>>> راكتبار نوكر CIA و ISI است .
>>> برای گلبدین هدف مقدس است نه وسیله.
در زمان جنگ با حکومت مجاهدین تلاش کرد تا با تحریک مردم جنوبی گویا حرکت قومی لوی پکتیا را راه بیندازد و با استفاده از فورمول نادر خانی جنگ را قومی بسازد و شمال را در مقابل جنوب قرار بدهد و خود بر تخت مراد تکیه بزند مگر نشد و این توطه به اثر درایت مردم لوی پکتیا در نطفه خنثی شد .
و این بار گلبدین با استفاده از کارت قومی میخواهد ملک قوم پشتون شود بی خبر از اینکه در قرن 21 شیوه های اداره و سیاست تغیر کرده و این کاکا نیار دارد تا کورس های مستعجل اداره و سیاست را تعقیب کند و از خواب خرگوشی بیدار شکد.
>>> یک منبع که خانه اش در چار آسیاب است گفت : اختلافات بین گُلک وجناب ارغندیوال صاحب خیلی جزئی است ارغندیوال صاحب برای او گفته است که دوشرط دارم :
1= سوگند بخورد وتضمین بدهد که دیگر هیچ زمانی راکت نزنی
2 – تفاوت سال 1380 و1396 درچی است که آنزمان به حکومت نه پیوستی اما حالا آمدِی ؟
اما گُلک درچواب گفته است : ایتکه راکت پرانده شود یانه ماوشما دوستان خارجی هم داریم مثل همسایه جنوبی ما وباید دربنمورد با آنها مشوره صورت گیرد
درمورد شرط دوم گفته است سفرای صلحی که من به سفارت امریکا فرستاده بودم در سال80 سن شان کم بود اما حالا برای همچو ماموریت ها مناسب هستند
ارغندیوال صاحب درجواب گفته است اینها عذر بد تر از گناه است !
>>> حکومت باید این فرد را غرض معاینه روانی به یکی از شفاخانه های مدرن درجرمنی معرفی واعزام کند استاد سیاف گفته است مصارفش را می پردازد
>>> ازاين آدمك حقير غير از اين توقع ديگر نميرود. مسأله اما وقتي سوْال برانگيز است كه هزاران نَفَر به سخنان او گوش ميدهند و برايش ناره تكبير صدا ميكنند. أكثريت انها در شانزده سال اخير امتيازات گرفتند، صاحب موقف و مقام شدند، وكيل، قوماندان، ولسوال،والي و وزير شدند. مگر وجدان همه اينها را خواب برده است. ايا فاروق وردك كه در زمان كرزي همه كاره بود ، هفده پست دولتي را همزمان كار ميكرد ، رول صدراعظم را بازي ميكرد، براي دختران حكمتيار بورسهاي تحصيلي داد و فعلن هم وزير است، از پنجشير است؟ مانند ان صدها مثال ديگر.
>>> اگر به شفاخانه روانی برود داکتر ها مشکل را ریشه یابی میکنند و ریشه مشکلات روانی گلبدین میرسد به سال های دور دور و زمان سپری کردن ایام در اما صاحب کندز.
حی علی الفلاح اگر دمی باز رسد به گوش تو
راه بدل کنی و رو جانب حق بیاوری
ورنه به سان عمر رفته ات جملگی در سبیل شر
باز ز مکتب گناه و جرم درس و سبق بیاوری
>>> چگونه امکان دارد که جنگ فعلی در افغانستان قومی باشد در حالی که سران و بزرگان این دولت از قوم پشتون هستند و مناصب کلیدی در دست آنان هستند و طرف مقابل هم طالب و یا داعش اند که از همین قوم است. اگر دولت دست قوم پشتون نبود این جنایت کار نمی توانست پای نحسش را به افغانستان بگذارد. اقوام غیر پشتون در خانه های شان نشسته بودند و از هر نوع جنگ بیزاری جسته اما همین اشرف غنی و حمکتیار و بیگانگان مزدور جنگ را به سوی آنان کشانده تا جنگ را به جنگ قومی تبدیل کنند.اگر اینها نبودند تمام اقوام کشور در کنار هم برادر وار زندگی کرده و برای افغانستان خدمت می کردند.
>>> _گر در موجودیت امریکا به کابل بیایم، از امت رسول الله نباشم. _ گلبدین
>>> سوال اصلی اینست که با تسلیم شدن و آمدن این ......یا بتهر است بنویسیم با آوردن و خریدن این .....آنهم بنام صلح، در چند و در کدام جبهات صلح شد، و چند ولایت، ولسوالی، ویا حتی قریه به صلح و آرامش دست یافت؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است