تاریخ انتشار: ۱۲:۳۱ ۱۳۹۶/۸/۲۱ | کد خبر: 141412 | منبع: | پرینت |
حکمتیار گفته بود که جنگ قومی است. این سخنش به گوش خیلی ها خوش نیامد و او هم عقب نشینی کرد. اما آیا براستی جنگ افغانستان یک جنگ قومی است؟
جنگ افغانستان را به صورت کلیشه ی می توان جنگی با ابعاد متفاوت دانست که بعد قومی هم دارد. اما شخصا جنگ افغانستان را مجموعه ی از جنگ هایی می دانم که همزمان و در کنار هم جریان دارند. مثلا، برای چندین سال، این جنگ در قندهار و هلمند به صورت غالب، یک جنگ قبیلوی بود که قاچاق، مواد مخدر، دسترسی به امکانات خارجی ها و کمک های پاکستان آن را تشدید می کرد و حتی همین منابع خود به غنیمت جنگی تبدیل می شد.
در سطح ملی، متاسفانه یک جنگ مهم و سرنوشت ساز افغانستان، جنگ قومی است. درست است که طالبان توانسته اند در بخش هایی از جوامع قومی غیر پشتون رخنه کنند، اما صفوف قومی این جنگ تا حدود زیادی برجای مانده است. واقعیت آن است که تکنوکرات های نیمه غربی کابل نشین پشتون، بخشی از جنگ دیگری است که می توان آن را جنگ داخلی جامعه ی پشتون دانست. اینها اما بدون زور خارجی و همراهی با غیر پشتون ها، نمی توانند در مقابل طالبان، ایدیولوژی طالبان و محبوبیت آنها در جامعه ی پشتون، مقاومت کنند. اینها، پایگاه اجتماعیی قابل توجه و ایدیولوژی لازم را ندارند تا با تکیه بر آن بتوانند طالبان را به چالش بکشند، پس با اشاره به حضور این ها در این سو، نمی توان جنگ قومی را کتمان کرد. البته در سطح ملی هم تنها جنگ قومی جریان ندارد. در این سطح هم جنگ های متعدد در جریان است، اما مهم ترینش، جنگ قومی است.
این جنگ قومی را دیدن اما به معنای گذاشتن دو طرف در یک سطح نیست. برداشت شخصی من آن است که پشتون ها در یک دوره تلاش کردند که با تکیه بر اسلامگرایی خشن، جهادی و طالبانی، حاکمیت قومی شان را بازسازی کنن. همه هم از آن حمایت کردند، و تا حدودی موفق هم شدند، اما حمله بر برج های نیویورک و ستیز با جهان مدرن، همه چیز را برباد داد. اینک خود اسیر و مسحور این نیرو مانده اند. در سوی دیگر این جنگ، تقریبا همه ی غیر پشتون ها، کم و بیش شرکت دارند گرچند نقش محوری را نیروهای تاجیک بازی می کنند. در این سو، جلوگیری از پاگیری دوباره حاکمیت قومی، و سهیم ماندن در قدرت، مهم ترین انگیزه است. بر این اساس، شخصا یک طرف این جنگ را به صورت ریشه دار رو به گذشته می دانم، و طرف دیگر را رو به آینده. البته این کل ماجرا نیست و دو طرف را دیوار سنگی از هم جدا نمی کند.
شخصا همیشه و با تکیه بر این واقعیت، طرفدار نرمش در مقابل پشتون های هوادار همین دولت و قانون اساسی ، مخصوصا نخبگان کابل نشین شان بوده ام و هنوز هم هستم. چرا؟ چون تقویت اینها به معنای تضعیف نیروهای برخاسته از جامعه ی پشتون است که این جنگ قومی را به پیش می برند. با حفظ این دولت و قانون اساسی، هیچ نیرویی قادر به تحمیل یک حاکمیت قومی نخواهد بود. حالا این نیرو می خواهد گلبدین و همراهانش باشند، اشرف غنی و حلقه ی غلزی اش باشند و یا کرزی و مشران قبایل اش. گیر دادن بیش از حد به این ها، غفلت از آن نیروی اصلی را در پی داشته است و خواهد داشت.
عبدالله وطندار
>>> آیا جنگ افغانستان قومی است؟
بلی بلی یک قوم در حال حمله است ۳ تا قوم دیگه در حال دفا
نبی جاغوری
>>> ازاینکه درکابل درادارات واستخدام افراد وبورسیه های تحصیلی صد درصد قومی عمل میشود، بعید نیست این جنگ ها هم قومی باشد.
>>> اگرقومی نباشد چرا درسمت شمال علیه یک قوم همیشه جنک است وزورمندان وتیکه داران قوم وجهاد آنها را درخانه های شان نمیماند وزمین های شانرا غصب کرده است همینطور کوچی ها ازسالیان متمادی درولسوالی بهسود ولایت میدان وردک زنده گی میکردند وقباله دارند چراازطرف یک قوم ویا تیکه داریک قوم ممانعت میشدند که به بهسود نرود ایا این جنک قومی نیست همیشه به پشتون کوچی نشنالیست وطالب وبی عقل خطاب میشود ایا این جنگ قومی نیست همین احزاب یک قومی صرف برای قوم جنگی جورنشذه دیده میشود یک حزب حامی تاجک خزب دیگرش حامی پشتون وان دیگرش حامی هزاره وازبک این جنگ قومی نیست برای ناکامی پشتون سوال دری جورشده بود وناکام شدند پارالمان اعتراض کرد ایا این جنگ قومی نیست پشتونها درمسیر راه سمت شمال به جرم پشتون بودن شان ازموترها پائین .لت .کوب شدند آیا این چنک قومی نیست ؟ وهزارها امثال دیگر
>>> بلی جنگ در افغانستان قومی است
حکمتیار صاحب راست میگوید
جنگ میان قوم اوغان و بقیه اقوام
اوغان های که سرسختانه برای حکومت 100ها ساله ای از دست رفته دست به انتحار و انفجار می زند و آدم میکشد
خودرا به بهشت و دیگران را به جهنم میفرستد
هشدار به تمام اقوام دیگر این است که:
تا این دغه سری قدرت باشد اگر این وطن جور شد این خط و این نشانی
داود چاریکار
>>> در زمان جهاد جنگ تنظیمی بود
یک طرف تنظیم گلبدین و طرف دیگر تمام تنظیم ها
و حال تلاش گلبدین این است که باز هم در رهبری جنگ باشد چون تنظیم از مود افتیده جایش اصطلاح قوم را به کار میلرد.
>>> داود جان چاریکار
راست و حقیقت گفتی گرچی حقیقت تلخ است
تا این دغه است این حال است و این روز
باید فکر سال ها را کرد نه چند سال که بعضی ها میگویند که 30 سال است در وطن جنگ است
شیرمحمدتخاری
>>> جنگ در این کشور ریشه در قومیت دارد و اینرا حکمتیار صاحب خوب میداند چون یکی از پایه های اصلی جنگهای داخلی است .این جنگ در حقیقت زمانی آعاز شد که سران به اصطلاح مجاهدین با بینون سوان و طرح سازمان ملل همکاری نکردند ، درین حالت خلقیها و پرچمیها جان های شانرا در خطر دیدند، پشتونهای دولتی از رفقای غیر پشتون خود دور شده و به حکمتیار نزدیک شدند داکتر صاحب نجیب را به تضعیف سازی نیرو های نظامی غیر پشتون مخصوصا ازبیک های تحت رهبری جنرال صاحب دوستم قناعت دادند . متاسفانه این قوم گرایی یکتعداد پشتون های دولتی و حس سلطه طلبی دو نیم قرنه ای سلطه طلب های پشتون باعث همدستی جنرال دوستم با رهبران جهادی های هزاره و تاجک شد که این رابطه تا امروز به شکلی از اشکال ادامه دارد و عامل دیگر غرور کاذب رهبران پاکستان نشین است که آی اس آی باد میدادنشان از جمله این احساس برای شان دست داد که اینها بودند که اتحاد جماهیر شوروی را شکست داده اند متاسفانه بازی های پشت پرده را دیده نمیتوانستد درک نمیکردند که آله دست خارجیها شده اند و یا اگر هم میفهمیدند اما سرکشی نمیتوانستند چون به نحوی وابسته پاکستانی ها، عرب ها ، ایران و کشور های غربی بودند که در بهترین حالت وجدان بیگانه پرستی شان صدا میکرد که نشود نمک خوردید و حالا چطور نمکدان میشکنید اکنون
همه میدانند در به وجود آوردن وضعیت بعد از سقوط حکومت طالبان ، در کنار عوامل متعدد زلمی خلیلزاد نقش کلیدی داشت چون امریکایی ها را سمت و سو میداد به این آروزو که زمان را به قرن هژده ام برده و حکومت قبیلوی را دو باره سر کار بیاورد ازین غافل بود که حالا عصر ارتباطات است زمان یکه تازی های عبدالرحمن گذشته که از بیخبری جهان متمدن سوء استفاده کرد و با نوکری و چاکری انگریز و قتل و چور و چپاول دیگر اقوام پایه حکومت دست نشانده خود را مستحکم ساخت . حالا خلیلزاد و امثال او باید بدانند اگر کسی بخواهد که از همخوابگی شبانه شان خبر شود در همان لحظه معامله اش خبر میشود یعنی اگر جنایت بشری را در کشور انجام دهند از دید مجامع بین المللی پنهان نمیتوانند حال به نظر من کلید حل مشکل در دست رئیس جمهور غنی است و باید بداند که این حقیقت یعنی زمان را به عقب برده نمیتواند و راه حل تامین عدالت اجتماعی میباشد
>>> مبارزه علیه چپه شدن سلطه 100 ساله جنگ علنی قومی نیست ؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است