بازی دیگری در راه است که حزب اسلامی و رهبر کهنهکار آن در پیش گرفته است. حکمتیار میخواهد با طرح این اندیشه، جنگ تحمیلی تندروانه آیاسآی را توجیه کرده و بومی جلوه دهد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۷ ۱۳۹۶/۸/۲۲ | کد خبر: 141465 | منبع: | پرینت |
دکترین تازهای از آیاسآی: «جنگ افغانستان جنگ دو قوم است».
حزب اسلامی پس از آمادگیهای زیاد نشست عمومی خود را راهاندازی کرد تا پیامهای کلان و مهمی ارایه دهد. رهبر این حزب گلبدین حکمتیار یکی از بازماندگان جنگ سرد و دکترین برژنسکی است.
برژنسکی فقط یک سال پیش که هفتههای زندگیاش را شمار میکرد در گفتوشنودی با مجله شپیگل گفته بود که حمایت از مجاهدین و گسترش نهادهای جهادی در دهه هشتاد از بزرگترین دستاوردهای زندگیاش بوده است. او از کارتر و ریگان به خاطر حمایت از این دکترین سپاسگزاری کرد. در آن دوران حزب اسلامی مهمترین شریک استراتژیک این دکترین بود.
برژنسکی میگوید چگونه برای حمایت از گروههای جهادی توانست رییسجمهور کارتر را قناعت دهد. او ادامه میدهد امریکا با حمایت 2 میلیون دالری به جهادیهای افغان آغاز کرد و این روند تا 86 میلیون دالر رسید و کانگرس امریکا آن را تصویب کرد.
همه بهخوبی به خاطر دارند که این روند حمایتی چگونه از کانال آیاسای میگذشت و چهسان به این گروهها میرسید. اینکه بعدا چه بلایی بر مردم افغانستان مستولی شد نیازی به بحث نیست. اینکه این گروهها چگونه برای حمایت و نمایندگی عوامل خارجی به جان هم افتادند پوشیده نیست. اینکه غرب و شرق چگونه با استفاده از این امیال توانستند جنگهای گروهی، کتلهای را راه اندازند برای همه آشکار است. اینکه روسها، امریکاییها، ایرانیها و پاکستانیها چهسان ارادههای ایدیالوژیک خود را پوشش قومی و قبیلهای بخشیدند برای هر تحلیلگری هویدا و تصفیهشده است.
حالا همین رهبر حزب اسلامی پیام کلان اش را به جامعه افغانستان چنین بیان میدارد: «جنگ افغانستان جنگ دو قوم است». کسیکه بیشتر از همه بنیهها، عوامل و پیشزمینههای جنگ افغانستان را تجربه کرده و بر آن بازیگر اساسی بوده است، چگونه چنین تحلیلی ارایه میکند؟ آیا این حزب ظرفیت ارایه یک تحلیل حرفهای از جنگ را در افغانستان ندارد؟ حزبیکه در میان نهادهای اکادمیک، اجتماعی و فرهنگی فعالان بیشماری دارد چگونه با این خطای استراتژیک مواجه میشود؟ من به مثابه پژوهشگر علوم سیاسی این پیام حکمتیار از دو گزینه برون نمیدانم.
نخست اینکه حکمتیار حافظهاش را از دست داده است. کهولت و پیری سبب شدهاست تا بدینسان بیانیهها، خود و حزب اش را در دادگاه تاریخ و وجدان مردم برائت دهد. با تاسف باید بگویم مردم ما نیز حافظه تاریخی خود را از دست دادهاند و با اینگونه بیانات به زودی شال سفید بر سیمای سیاستمداران میاندازند و به رهبران خود تبدیل شان میکنند.
دوم اینکه بازی دیگری در راه است که حزب اسلامی و رهبر کهنهکار آن در پیش گرفته است. حکمتیار میخواهد با طرح این اندیشه، جنگ تحمیلی تندروانه آیاسآی را توجیه کرده و بومی جلوه دهد. این کار حکمتیار بر پاکستانیزهشدن بیشتر افغانستان و جلب حمایت ترامپ از سیاستهای پاکستان در منطقه کمک میرساند. این بازی خطرناک حکمتیار را به نماینده با صلاحیت یک قومی تحمیل میکند که در میان تندروان ملیگرا طرفداران زیادی دارد. با تاسف این رویکرد قبیلهای طرفداران بیشماری دارد حتی در میان «روشنفکران» نیز شمارشان به صدها میرسد. اینجا است بهترین فضا برای پاکستان در افغانستان میسر گردیده که در دوران پس از غنی مستولی میشود.
گزینه نخست خیلی بعید بهنظر میرسد. شاید عوامگرایانهترین گزینه باشد اما گزینه دوم بر شخصیت، آموزههای سیاسی و عملکرد رهبر این حزب خیلی همخوانی دارد.
ملک ستیز
>>> قوم ها جنگ نمیکند لاکن تیکه داران قوم حالا اخزاب خود را قومی ساخته اند بخاطریکه سلطه 200 ساله یک قوم خاص راازبین ببرند این گپ هویدا وروشن است
>>> در فارسی یک متل است که میگویند: دلسوز خایه بریان.
دلسوز خایه بریان به کسی میگویند که برای این که به کس دیگری خدمت کرده باشد، کاری میکند که به ضرر شخص مذکور تمام شود.
حالا گلبدین نیز بعد از آن که عطا محمد نور و اسمعیل خان راجع به کاندید جدید ریاست جمهوری حزب جمعیت گفتگو کردند، محفلی را در تالار لویه جرگه دایر کرد و با قومی خواندن جنگ افغانستان، همبستگی خود را با اشرف غنی اعلان کرد.
غافل از آن که این کار او نه تنها به اشرف غنی کمک نمی کند، بلکه به ضرر او نیز تمام میشود.
در گذشته نیز چندین مرتبه چنین اشتباهات را انجام داده است.
طور مثال : به رسمیت نشناختن دولت اعتلافی که توسط جان کیری ساخته شده است، نه کدام امتیازی برای او از طرف جمهوری خواهان به بار آورد و نه هم سبب از بین رفتن داکتر عبد الله از قدرت شد.
زمانی که وزیر خارجه ایران به کابل آمد و با صلاح الدین ربانی ملاقات کرد، گلبدین عاجل به دیدن صلاح الدین ربانی رفت.
بنأ گلبدین شخصی است که همین حالا اگر شیطان بیاید و برای به قدرت رسیدن او کمک کند، کلمه خود را تغیر داده و خواهد گفت: لا اله الا الشیطان و گلبدین رسول الشیطان.
>>> آقای ملک ستیز ریشه های اصلی جنگ را فراموش کرده اید یا با اصطلاح مردم (تیر را به فیر تبدیل میکنید).زمینه ساز مداخله آی ایس ای و جنگهای تحمیلی همه وهمه کمونست های وطنفروش بودند آیا فراموش کرده اید مردم مظلوم و فقیر افغانستان را کمونست وحشی در نیمه های شب از خانه و کاشانه شان خارج و زنده دفن میکردند آیا فراموش کرده ای که امین لعنتی میگفت افغانستان به 2 میلیون انسان انقلابی (مزدور روس) ضرورت دارد. آیا فراموش کردی مردم افغانستان بخاطر بمباردمان وحشی روسهای تزار به میلیون شهید دادند ایا فکر مردم فریب میخورند. بنده از حکمتیار حمایت نمیکنم میدانم که وی یک جنایتکار است که از کمونستان آموخته است. نویسنده خوبی هستی و نیز کشورت دوست داری که این نقطه قابل قدراست ولی از جنایت روسها و کمونستهاچشم پوشی نکنید.اینکه برژنسکی عامل کمک به مجاهدین بود اما عامل اصلی مداخله روسها و ظلم کمونستها بود که زمینه برای مداخلت امریکا و پاکستان مهیا ساخت.
شبگیر
>>> تحلیل و برداشت خیلی دقیق است من به گزینه دوم آن باور دارم .
>>> چرا اینهمه تبلیغات سوء علیه حکمتیار؟ مگرنظام کشورما دموکراسی نیست؟ مگر رسانه ها نباید حامی دموکراسی باشد؟ مگر درانتخابات میزان ومعیار رٲی ملت نیست؟ مگرحکمتیار تبعه کشورمانیست؟ مگر فعالیتهای ایشان قانونی نیست؟ مگراو حق مشارکت سیاسی راندارد؟ پس چرا اینهمه تبلیغات سوء علیه ایشان؟ تبلیغات گسترده شما نشان دهده نگرانی شما ازایشان بعنوان یک حریف سیاسی قوی می باشد، درظاهر ایشان ضعیف مطلق درهمه عرصه ها، بخصوص عرصه سیاسی میدانید، اما درحقیقت ودرقلب تان حسابی ازقدرت ونفوذ او بیم دارید، لذا دائم از ایشان بدگویی میکنید، اگرضعیف است چرا رهایش نمیکنید؟ واقعا حکمتیارقویست، وخوب هم ازاو می ترسید.
باکول باتجربه
>>> این یک حقیقت است کهگلبدین جاسوس سابقه دار ای اس ای پاکستان بوده و است و ق.می خو.اندن جنگ در کشور ما را جنگ قومی گفته هدفش از نفع رسانی بر پاکستان بود اما اینرا نباید که فراموش کنیم که گلبدین با قرار گرفتن در زیر یوغ پاکستان و انجام چندین حملات انتحاری از جانب ان توسط رهروانش اکثریت از طرفداران سابق اش که از پیروانی هم دارند از گلبدین بریده اندو از عملکرد ان ناراض اند چنانیکه در خیمه لویه جرگه در سخنرانی گلبدین اشتراک هم نکرده بودند گلبدین یک شخص بدنام شکست خورده است اکنونتپ وتلاش دارد تا بنام قوم بخود طرفداران جذب کند اما به استثنای چند دزد مفسد دیگر مردم پشتون نظر به عملکرد و ماهیت اصلی گلبدین که پی برده اند در مناطق پشتون نشین هم طرفدارانی چندانی نسبتبه گذشته ندارد .
>>> جنګ دو قوم نیست بلکه جنګ جاسوسان اجنبی ودزدان حرفوی و جار چیان انها است که برای ایشان جار میزند که در اخر مانند خایه بیرون میماند.
>>> گلبدین در روز مرگت هرکه گرید احمق است
شاد باید بود که آخر از جهان رفت احمقی
>>> گلبدین درست می گوید ، جنگ افغانستان قومی است .
>>> بلی این منفور و خائن درین مورد درست میگوید۰ اگر جنگ اوغانستان قومی نمیبود امروز زندان ها را از وجود طالبان خالی نمیکردند، سربازان غیر اوغان در جبهات جنگ ضد طالب توسط همسنگران شان سر بریده نمیشدند، و حکومت تقلبی و خائن غنی کوچی در تبانی و همدستی با طالبان جنایتکار قرار نمیداشت، وصد ها مثال دیگر۰
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است