تاریخ انتشار: ۱۲:۳۶ ۱۳۹۶/۸/۳۰ | کد خبر: 141888 | منبع: | پرینت |
مکتوب وزارت داخله باید به جدیت بررسی و پیگیری شود.
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، غلام فاروق مجروح، نماینده مردم هرات در نشست روز دوشنبه 29 عقرب 96 این مجلس درخصوص مکتوب وزارت داخله مبنی بر حذف یک قوم در تشکیل قطعه ضد آشوب کابل گفت: این مکتوب توهین به قانون اساسی و توهین به یک سوم نفوس افغانستان است.
گفتنی است که روز یکشنبه 28 عقرب مکتوبی از وزارت داخله در رسانه ها دست به دست شد که نشان می داد رییس جمهور به این وزارت دستور تشکیل یک قطعه 500 نفری ضد آشوب بدون حضور افسران تاجیک تبار را داده است.
بگفته مجروح، به هیچ عنوان گذشت از این مساله انجام شدنی نیست و نامه باید به جدیت بررسی شود.
کد (26)
>>> اگر این غ یهودی بود شا ید همه تو خین شود
خدا خو این نا س را گم کند
>>> راست می گوید جناب مجروح
>>> یک سوم؟؟؟؟؟!!!!!
>>> منظورش تاجیکهای تاجیکستان است.
>>> برگردید تاجیکستان.
>>> همه تاجک ها دزد نیستند صرف شمالی وال این عیب رادارد چی کنیم
>>> افغان چه معنى و مفهوم دارد? فرهنگ افغان چه است? زبان پديده فرهنگى است. زبان خود فرهنگ و هنر است. زبان فرهنگ و هنر مى سازد. زبان فرهنگ وهنر را نگه مى کند
1- زبان افغانى چه است?
2- هنر افغان چه است ?
3-غذای افغانی چه است ?
4- موسيقي افغانى چه است?
5-ادبيات نظم و نثر و تياتر افغانى چه است?
6- زراعت يعنى فرهنگ کشاورزى افغانى چه است?
7- سيستم زراعتى و قنات و کاريزسازى که تهداب آبادى و شهر نشينى افغانى چيست?
8- ميتولوژى يعنى اسطوره هاى پيشدادى افغانى چي است?
9- رقصها و ترانه ها و سرودهاى افغانى چيست?
10- فرهنگ باغ سازى و باغدارى افغان چيست?
11- فرهنگ جنگلدارى افغان چه است?
12- آيا افغان فرهنگ شهرنشينى را مى دانند و يا کوچى در شهر?
13- آداب و رسوم و جشنهاى افغان چيست?
14- آثار فرهنگ باستانى افغان چه است?
15- آيا سينا و مولوى بيرونى و على شير نوايى ويا امير خسرو و يا ناصرخسرو افغانى نوشته بودند?
کلمه افغان زخم سرطانى ويا دانه ناسور که بايد با جراحى از ستان خور بريده شده و به پشته سليمان کوه انداخته شود هر کسیکه خودرا افغان میداند دروازه های آريانم به روی شان باز است میتوانند به جايگاه آبايى خود اسراييل و يا دورادور کوه سليمان بازگذشت نمايند.
آيا اسراييل آب دهن اوغو را تجزيه و آزمايش ژينى نکرد و نگفت که اوغان ازجمله اقوام گريخته بنى اسراييل اند? آيا سليمان پادشاه اسراييل نبود?
شما افغان آنقدر پررو هستيد کستاخ استيد که کيش و خويش و اصل و نسب تانرا به باد افگان در بالاى سرخ افگان با سگ افگان و مزه سياه و سبز افگان فراموش ى سپرده ايد!
ديگر اينقدر "افغان" و "فغان" مه کن!!!
شما اوغان از گفتار رفتار و کردار نيک ما سپيدپوشان پاک صفت و ويژه گى هاى ما پاکى و مدارا صفتى سوء استفاده نموده ايد!
برو گم شو اى اقوام گمشده يهودى
از کشور خور و نور کشور بى نور با باروت و دود تان کشور را کرديد.توبه من تذکره افغانى صادر مى کنى من تذکره تاريخى تو را و جنايات تخريبات و وحشت تو را در تذکره گذشته ويران گيرىهايتثابت مى کنم.
نام ببر از سه کار فرهنگى ات ازسه اديب ات از سه دانشمند ات از سه آلات مو سيقى ات!
کار افغان جنگ است جنايت قتل است و بربريت وحشت وبرادرکشى فرار دادن فرار کردن فروش خاک است بى ادبى وبى اخلاقى است دشنام است.
>>> توهین به اکثریت مردم درین مکتوب وجود دارد اگر حمک ریس جمهور نیست و سرپرست وزارت داخله هم جز این خیانت با قوماندان نظم عام نیست پس چرا قوماندان عمومی نظم عامه تا کنون سبکدوش از وظیفه نشده و به تحقیق و محاکمه کشانده نشده است .
>>> خاموشی ملت در برابر این حکومت فاسد وخون آشام تاسف بار است.
مردم شریف نجیب افغانستان اگر میخواهید زنده بانید این غنی طالب وهمدستان فاشیست وجنایت کارش را از ارگ بیرون کنید و یک دست شوید سلاح بردارید در جای زندگی دشمن خاک ، دین و فرهنگ نیاکان تان حمله کنید.
بیـا هموطن همـدل شــویم از بهـر امن و آبادی میـهـن
هزاره تاجک و پشتون ترکـمن از این میهن
سـنی و شیـعه گلـهای یک باغ این میهن
با همدیرگ پذیر ز ریشــه بر کنیــم بنیـاد زمامدار استبدا میهن
بیاید ملک را از دست زمامدار استبداد آزادسازیم
با همدلی یکدیگر آباد سازیم
نورعلم و معرفت سازد بری
ملک آباد وصفای رهبری
>>> تاجیکان مهد زسیت بومی آسیای مرکزی
آسیای مرکزی : این منطقه از شمال به روسیه از جنوب به ایران از شرق به چین و از غرب به دریا خزر متصل است. ایده نامیدن این منطقه ها به عنوان یک منطقه یگانه جغرافیایی با نام آسیای مرکزی در سال 18 43 توسط الکساندر فون هومبولت بیان گذار جغرافیای نوین یکی از بزرگ ترین دانشمند ان و ماجرا جویان سده های 17 و19 میلادی مطرح شد.
زابلستان، تخارستان ، کابلستان ، بلخ بامی در آسیای مرکزی و اقع اند، به مثابه مهد زیست بومی تاجیک کان می باشد.
زابلستان : زابلستان یکی از مناطق جفرافیایی در اطرارف دریاچه هامون هیرمند تا حدودی زابل فعلی در ایران و نود درصدی سیستان تاریخی درجنوب افغانستان این منطقه را در برمی گیرد.
زابلستان ناحیت بزرگ است که در جنوب بلخ و تاخارستان واقع شده است و مرکز این ناحیه شهر بزرگ است که غزنه نامدارد.
زابلستان در در دارازای تاریخ بخصوص دردوره سامانیان با توجعه به وسعت آن ، اقلیم وشرایط آب و جلگه حاصلخیزی با اوج رونق زراعت در اطراف دریا چه هامون هیرمند برشد شهر نشینی رسید وانبارغله آسیا لقب داده اند ودر سد ه پانزدم میلادی منطقه حاصلخیز دوران طلای داشت .
سرزمین حاصلخیز زابلستان از گذشته های دور دارای تمندان فرهنیگی بسیار شکوفا بوده و بر اثر موقعیت خاض اقلیمی ، سیاسی و فرهنگی ، مراکز ارتبطات تمندن های بزرگ ماوراء النهررین ، بین النهرین ، هند ، چین به شمار می رفته است و بعد دلیل ذیل زابلستان از چشم تاریخ دورماند.
ظهور بنام قبیله ای افغان به دلیل خشک سالی طولانی در غرب کوه های سلیمان و جمع آوری علف ناجیز چاروا های شان از طرف مردم بومی مسلمان سرزمین زیبا خراسان به حس بشر دوستی در آغوش پذیرفتند ، اولا در اسلام عزیز تضات و برتری وجود ندارد چون اسلام دین برادری برابری و عدالت است.
بنابرین قوم بزرگ تاجیک فارسی زبان تمیز ورنگ بو نمی خواهندآنچه که میخواند همزیستی وهمگرای که ازنیاکان فرهنگ دوست خود ارث برده اند که بنی آدم اعضای یکدیگرند, که در آفرینش ز یک گوهرند.
همچنین خاطرنشان ساخت ظهور قومی بنام افغان « پشتون » ازکوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از افغانان و محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان در هند نام برده است.
و همچنان ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.
مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.
دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»
تخارستان : تخارستان علیا وسفلی دارد. در جانب شرقی بلخ وغربی جیحون است و تخارستان علیا تا جیحون است و نواحی تخارستان علیا چغانیان، قبادیان و ختلان می باشد و حدودی تخارستان سفلا در برگیرنده نواحی اندا آب وسمنگان میباشد وحدود شرقی آن به بدخشان متصل می شود و قهندزنام شهر کهن در شمال با ختر مرکز تخارستان بوده.
تخارستان « قندز ، بغلان ، سمنگان و تخار » اقلیم و آب هوای زمستان سرد و تابستان گرام آن شرایط جریا آب دایمی دریا های آن مناسب برای هرگونه زراعت است می باشد.
جنگلات انبوه و بیکرانی نواحی آن در گذشته احاط کرده بود و دامنه کوه ها آن پوشش درختان انبوه و پراکنده از قیبل پسته بادام کوهی و بوته نیز مشاهده می شد.
تخارستان شرق و شمال و غرب را را باهم اتصال میداد که بناً؛ راه جاده ابریشم در بین الملی شهرت دارد.
انتقال ناقلین بهانه های مختلف به سمت منطقه طبعیت بکر و دست نخورده تخارستان در دوره امان الله و ظاهرشاه به دلیل خشکیسالی و خشک شدن چراگاه های اطراف در یاچه هامون هرمند به منطقه حاصلخیز قندوز آورده شدند.
تخارستان از نظر آب چگونگی آب وافر و هوا یک تفاوت کلی با سایر بخش مناطق وادی ها و کوهستان افغانستان دارد و مناطق وادی های و کوهستان تخارستان از یک تمیز مخصوص بر خورد دار بود و آن هم موقعیت قرار گرفتن آن از نظر جغرافیایی که نزدیک به دریاجه شیواه و آمودریا است.
بلخ بامی : بلخ بامی لقب شهر بلخ باستان است یکی از شهرهای مهم امپروطوری اریایان بوده است «شهر بلخ یا شهر باختر» یونانی باستان: در قرون وسطی بلخ همراه با مرو ، هرات ، نیشاپور و یکی از چهار قسمت « چهار ربع » خراسان بود. اسد بن عبدالله قسری پایتخت خراسان را از مرو به بلخ انتقال داد و شهر باستانی بلخ دوباره رونق یافت.
کابلستان : کابلستان نامی است که در قدیم گاهی به سرزمینی وسیع و مرتفع اطلاق می شود که قسمت شمال شرقی افغانستان و مرکزش کابل را دربرداشت و شامل قسمت عمدهای از حوضه رود کابل بود زابلستان هم در طرف جنوب غربش قرار داشت.
کابلستان جایگاه زبان علمی پارسی ؛ بگرام کهن دارای موقعیت استراتژیکی در مسیر راه ابریشم چین , هند و بین النهرین محسوب محسوب شده است و داشتن طبیعت سبز و پر آب دارای زمین زراعت آبی دوفصل ، این منتطه در درازای تاریخ در مساحت های گونا گون زیر قلمرو امپراتورهای مختلف مثل کوشانی ، هخامنشان، یونان ، خوارزمشاهان ، سامانیان ، تیمریان , غوریان ؛ غزنویان ؛ مغلان و درانی ها قرار داشته که دوره های شگفایی شادابی را کابلستان از حاکمان بومی خود خیلی شکوقایی داشت و بربادی فاجعه محیط زیستی را از مهاجمان بیگانه گان تا امروز پشت سر گذشتانده است.
درخت آزادی را باید گا گاه با خون میهن پرستان و ستم کاران آبیاری کرد
درراه عشق میهن آبایی خود سر فدا کرد
جاندان از برای حراست وطن« مادر » فخر وسروریست
منابع و ما خذ :1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
5 _ محمد امین زواری ، جغرافیای تاریخ بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 .
6_ تاریخ سیستان - تالیف 445 هجری – بتصحیح ملک الشعرا بهار چاپ تهران 1314
7—غفور روف باباجان . تاجیکان . تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار وزرات فرهنگ وارشاد اسلامی 1377.
8 -- فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6
>>> یک سوم این نفوس شماری ار کجا شد شاید تاجیکان ان طرف امو را هم شمرده باشد
وند باز
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است