تاریخ انتشار: ۱۳:۲۶ ۱۳۹۶/۹/۲۰ | کد خبر: 142970 | منبع: | پرینت |
در کار ارزیابی مراکز رایدهی مساوات و عدالت تامین نشدهاست.
بر بنیاد نامه ای که از سوی ریاست عملیاتی کمیسیون انتخابات در تاریخ 13 ماه قوس 96 به دبیرخانه این کمیسیون فرستاده شدهاست، ارزیابی مراکز رایدهی با بکارگیری فناوری ناقص صورت گرفته است.
طلوع نوشت، وسیمه بادغیسی معاون عملیاتی کمیسیون انتخابات در این نامه گفته است که مراکز راهی دهی دوباره ارزیابی شدهاند، با اینحال هنوز هم دسترسی آسان مردم به مراکز رایدهی تامین نشده است.
بگفته وی هدف ارزیابیها متوازنسازی مراکز رایدهی بوده اما این هدف بدست نیامده است و رایدهندگان در بسیاری از ولایتها بگونه مساوی به مراکز دسترسی ندارند.
کمیسیون انتخابات با تایید برخی مشکلات در ارزیابی مراکز رایدهی گفته است که این ارزیابی ها نهایی نیست.
عبدالبدیع صیاد دبیر کمیسیون انتخابات، نیز در پیوند به این موضوع گفته است که "در بعضی ولایتها اگر مردم احساس میکنند که باید مرکز نو ایجاد شود یا اگر مرکزی از آنجا حذف شده به کمیسیون شکایتهای انتخاباتی مراجعه کنند."
نعیم ایوبزاده ریس بنیاد انتخابات افغانستان نیز معتقد است که کار مسلکی و شفاف در بحث ارزیابی مراکز رایدهی صورت نگرفته و علتش هم این است که کمیسیون ظرفیت مسلکی برای بررسی را شفاف ندارد.
گفتنی است که درحدود یک ماه است که کمیسیون انتخابات رییس ندارد، نهادهای ناظر نیز به برگذاری انتخابات شفاف در 16 ماه سرطان سال آینده باور ندارند.
قرار بود کمیسیون انتخابات، انتخابات مجلس را با بکارگیری از فناوری های برقی سال آینده برگزار کند اما این کمیسیون در حال آمادگی گرفتن برای برگذاری انتخابات با کمی تاخیر و با استفاده از شناسنامههای کاغذی است.
کد (26)
>>> دوستان گرامی درود بر شما :
داستانی دارم آموزنده و غیر قابل پیش گیری امیدوارم در نتیجه گیری آنچه که میخواهم بگم ؛ افاده شود •
پیرمردی با چهره نورانی و قدسی داخل یک مغازه طلا فروشی میشود •
فروشنده بااحترام از شیخ نورانی استقبال میکند و خوش آمدید میگوید •
پیرمرد گفت : من عمل صالح تو هستم ! •••
زرگر میخند و با تمسخر میگوید : درست است که چهره نورانی دارید ، اما هرگز گمان نمی کردم عمل صالح من چنین هیبتی داشته باشد •
در همین لحظه یک زوج جوان داخل مغازه شدند و فرمایشی دادند. زرگر گفت تا حساب کنم شما بفرماید و بنشینید• او با کمال تعجب دید که خانم جوان رفت و در بغل شیخ نورانی نشست••• با وارخطائی زرگر از خانم پرسید : چرا شما در بغل شیخ نشستید؟ خانم جوان با تعجب جواب داد از چی گپ میزنی؟ کدام شیخ؟ حالت توخوب است تب که نداری؟ کسی که اینجا نیست ! به اعصاب خرابی گفت انگشترطلا را به ما میدهی یا ما برویم؟
زرگر با خجالت و تعجب معذرت خواسته و انگشتر طلا را به او داد و پول را گرفته و زوج جوان مغازه را ترک کردند•
شیخ رو به زرگر کرد و گفت : غیر از تو مرا کسی نمی بیند و نمی شناسد و این فقط برای صالحین و خواص مانند تو محقق میشود • شیخ گفت : من چیزی از تو نمی خواهم ، این دستمال را بروی خود بمال تا روزیت بیشتر شود•
زرگر با حالت قدسی و روحانی و خوشی دستمال را گرفت و بو کرد و بصورت مالید و نقش بر زمین شده و بیهوش شد•
شیخ و دوستانش هرچه پول و طلا بود دزدیدند و مغازه را جارو زدند •••
بعد از (4) سال شیخ روحانی با زنجیر و زولانه همراه با پولیس وارد مغازه شدند صاحب منصب پولیس شرح ماجرا دزدی را از شیخ و زرگر سوال کرد و آنها به نوبت قصه کردند پولیس گفت : برای اطمینان و تکمیل دوسیه باید دقیقآ صحنه را تکرار کنید و شیخ دستمال را به زرگر داد و زرگر بروی خود مالید و بیهوش شده و بزمین غلطید و اینبار شیخ و پولیس دوباره مغازه را لچ کردند •••
نتیجه گیری :
"هر چهار سال انتخابات تکرار میشود" ●
داکترشریفی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است