تلکس شایعات | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۵ ۱۳۹۶/۹/۲۵ | کد خبر: 143220 | منبع: | پرینت |
گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی که زمانی حضور آمریکایی ها را در کشور ذلت بار می دانست و همراهی با حکومت افغانستان را ننگ می دانست اما امروز به حکومت یعنی همان آمریکایی ها تسلیم شده است.
از زمان آمدن وی به کابل برای ثبت رسمی حزب اسلامی در وزارت عدلیه افغانستان با مشکل مواجه شده است. هرچند دولت با وی به عنوان رهبر حزب اسلامی قرارداد صلح امضا کرده است اما حزب اسلامی بصورت رسمی بنام عبدالهادی ارغندیوال که خود نیز زمانی از پیروان حکمتیار بود، ثبت شده است.
به همین دلیل حکمتیار به هر دری زده است ت بتواند ارغندیوال را راضی کند تا رسمیت حزب اسلامی را به حکمتیار باز گرداند اما تا کنون بی فایده بوده است.
مذاکرات بین ارغندیوال و حکمتیار بر سر رهبری حزب اسلامی پس از نشست ها متعدد به مشاجره کشیده و دو طرف یکدیگر را تهدید کردند.
حکمتیار از ارغندیوال خواسته است تا بدون هیچ قید و شرطی رهبری حزب اسلامی را به او تحویل دهد. اما ارغندیوال پیشنهاد کرده است که تنها انتخابات شفاف و عادلانه در حزب اسلامی میتواند رهبری این حزب را تعیین کند.
اختلاف بین ارغندیوال و حکمتیار به این دلیل افزایش یافته است که حکمتیار تلاش دارد تا پسرش «حبیبالرحمان حکمتیار» را رهبر بعدی حزب اسلامی تعیین کند و گفته میشود حکمتیار نیز به ارغندیوال هشدار داده است که اگر به مخالفت ادامه دهد سرانجام بسیار بدی در انتظارش خواهد بود و بهای سنگینی را برای این مخالفت پرداخت خواهد کرد.
درحالیکه «حکمتیار» خود را رهبر حزب اسلامی میداند اما وزارت عدلیه دولت «عبدالهادی ارغندیوال» را به عنوان رهبر این حزب به رسمیت میشناسد.
(این خبر در بخش تلکس شایعات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نشر شده است)
>>> حزب اسلانی یک حزب است و ارغندیوال یک عضو بلند پایه ان است و این افوهات و تبلیغات دشمنان دین و وطن است چون انها همه فروخته شده و جاسوسان بیګانه به خاطر جاسوسی و به باداران خود این افوهات را شروع نموده که بالایی هیچ فرد حزب اندک اثر نخواهد کرد.
>>> باید آقای ارغندیوال کما کان در راس حزب قرار داشته باشد که چهره ای است در خور قبول برای دیگران و لی حکمتیار که چهره زشتی از او در اذهان ترسیم است، به هیچ صورتی نباید به عنوان رهبر یا رییس حز ب شناخته شود. به باور نگارنده وزارت عدلیه که وزیر آن مربوط آقای ارغندیوال است به هیچ صورت حاضر نخواهد شد که رهبری حزب به نام گلیدین حکمتیار ثبت و راجستر شود. هرچند انتقال رهبری و یا ثبت شدن جریان موسوم به حزب اسلامی از آقای ارغندیوال به گلبدین تلاش وسیع و مذبوحانه ایست از سوی ارگ نشینان و به خصوص اتمر خلقی که بیشتر از هر کسی دیگر کرنای سیادت قومی و قبیلوی را بلند ساخته و حکمتیار با این ساز متاسفانه علی رغم شعارهای چندین دهه قبلی وتیز وتندش همنوایی نشان می دهد.
>>> اینها درهرکار بدعت نامیمون بجا میگذارند حالا حزب هارا هم ارثی وفامیلی میسازند
این ها حزب نیستند انجو هستند که به جهت کسب پول وچوکی ومادیات ساخته شده اند
>>> حزب او درپاکستان ثبت است ورسمیت دارد
>>> هیچگاهی تنش میان حکمتیار و ارغندیوال رخ نداده است، قبلاً گفتگوها جریان داشت ولی روی یک موضوع فعلاً صحبت ها جریان ندارد که همین دلیل باعث شده است که حکمتیار و ارغندیوال به توافق نرسیده اند ولی به حدی نیست که به یکدیگر هشدار واخطار بدهند. موضوع کوچکی است که در نزدیکی ها حل خواهند شد.
همه میدانند که اگر انتخابات هم شود زمانیکه حکمتیار برنده رهبری حزب شود در انصورت نمیتواند پسرش را به رهبری برگزیند. ولی اگر انتخابات بین ارغندیوال و پسر حکمتیار باشد بدون شک که ارغندیوال برنده است. چون زمانیکه ارغندیوال و امثال شان در جهاد بودند حبیب الرحمن کوچک بیش نبود وشاید هم در بعضی مواقع تنبان هم نداشته اینطرف و آنطرف میگذشت
>>> یکی از شخصیت های نامدار و سنگین ارغندیوال است.
مثل او در حزب اسلامی زیاد است اما از دست این قاتل راکتیار همه سر به نیستی و سکوت مرگبار روبرو هستند.
>>> حکمنیار بادش رفته و پوچک شده.
>>> عبدالهادی ارغندیوال از افغانستان است ودرهرحالتی دروطن خود بوده با مردم خود بوده همرنگ وهمفکر مردم خود است هیچگاهی راکتی نزده !
زندهباد ارغندیوال
>>> حكمتيار رهبر بنيادگرا كه به اسيد پاشي بروي زنان بي حجاب در كابل اشتهار منفي پيدا كرده بود، با تاكتيك متفاوتي وارد عمل شد. او تروريست هاي خود را به كابل فرستاد تا مقام هاي دولتي را ترور كند. افراد حكمتيار همچنان معلمان را در اطراف مي كشتند و مكاتب را آتش مي زدند. در حاليكه حكمتيار سايه وحشت اش را در سراسر شرق افغانستان گسترش مي داد، پاكستاني ها و امريكايي ها تصميم گرفتند از او حمايت كنند و او تدريجا جايگاه شماره يك را در فهرست دريافت كنندگان كمك مالي "سي آي اي" پيدا كرد.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 169
>>> خدا بین خود کارد وګوشتشان کند زیرا وطنرا خو تباه کرد!
>>> ارغندیوال یک شخصیت با وقار و با عزت است . گذشته بد ندارد و هیچ مخالفی به جز حکمتیار ندارد. این به خیر و صلاخ اعضای حزب اسلامی است تا لکه ننگ را از دامان شان پاک وبه گلبدین جواب رد رهبری بدهند. زیرا این حزب را گلبدین به بد نام ترین حزب در افغانستان تبدیل کرده است در راس یک حزب مانند گلبدین انسان ها فاجعه بار است.
>>> ابنهم نتیجه سفر او به عربستان.
در عربستان ملک سلما پسر خود محمد ابن سلمان را ولیعهد مقرر کرده است و گلبدین میخواهد در افغانستان پسرش حبیب الرحمن را ولیعهد حزب اسلامی مقرر کند.
گلبدین و سیف الدین برادرش و حبیب الرحمن دوست اش،هرسه اخوانی بودند.
داود خان سیف الدین و حبیب الرحمن را دستگیر کرد و اعدام کرد،اما گلبدین و ربانی گربختند و به پاکستان رفتند.
بعداً نام دوست اش را یعنی حبیب الرحمن را بالای پسرش گذاشت.
حفیظ الله امین نیز پسر خاله اش یعنی سیاف را به پاکستان فرستاد تا منحیث جاسوس در میان آنها فعالیت کند.
اما روس ها فکر کردند که او جاسوس سی،آی،ای است،بنأ حفیط الله امین را کشتند و سیاف در پاکستان ماند.
تا بسیار وقت کسی باور نمیکرد که سیاف مجاهد باشد و فکر میکردند که کمونیت است و به دستور حفیظ الله امین به پاکستان آمده است.
اما بعد از آن که یک چند نفر اعضای حزب خلق و پرچم را مجاهدین دستگیر کردند و به سیاف گفتند که اگر مجاهد هستی،سر های این حزبی ها را ببر و او نیز با یک شمشیر سر همه آنها را ار تن جدا کرد،بعداً باور کردند و او را سیاف لقب دادند و او چند وقت در حزب اسلامی گلبدین بود و بعداً خودش یک حزب جداگانه تاسیس کرد.
>>> حزب اسلامی اقای ارغندیوال چون ثبت و راجستر وزارت عدلیه است منحیث یک حزب سیاسی به رهبریارغندیوال شناخته میشود و رسمیت هم دارد و حزب نام هناد اسلامی گلبدین که در پاکستان و بزیر نظر ای اس ای وکمک مالی و نظامی پاکستان به رهبری گلبدین در خارج مرز کشور ما انهم دزمان مهاجرت مردم افغانستان به پاکستان با استفاده از مهاجرین ساخته شد و کاملا یک باند ترورستی و وطنفروشی و بدستور ای اس ای کار و فعالیت شان اغاز شده و هنوز هم تحت امر و دستور ای اس ای در حرکت است بدستور ای اس ای نفاق افگنی قومی وسمتی و زبانی را دامن میزند و پاکستان را متضرر از جنگ افغانستان میگوید و یکروز هم در طول چند ماهی کمی که بدولت تسلیم شده از خیانت ها وجنایت های پاکستان نام نبرده بلکه انرا متضرر ازین جنگ میگوید فلهذا حق بجانب اقای ارغندی وال بحیث رهبر حزب اسلامی است نه راکتیار قصاب کابل .
>>> ارغندیوال لیاقت رهبری این حزب را دارد مردم افغانستان از چهره و افغال زشت و ناپسند و تعصب آلود گلبدین به جان رسیده اند اگر امریکائی ها نباشند این جناب نیم ساعت در کابل چه که در تمام افغانستان بودوباش کرده نمیتواند . این آدم شرم و آبروی ندارد یک بار شهر کابل را ببیند که چه حال سرش آورد به قصر دارالامان برود و از کردارش بشرمد اگر کمی شرم در وجودش مانده باشد از کشتن مردم خو چیزی نگو ....
>>> ارغندوال یک شخصی منطقی باشخصیت یک سیاست مدار خوب است همیشه حرف های منطقی میگوید انسان بردبار با ظرفیت وووو......... اماین راکتیار نه بخود ابرو نمانده که ابرو وحیثیت بسیار کس های دیگز را قمار زده یک موجود بسیار زعیف و نادان اصلان خوب بد را نمیفهمد خلاصه یک موره سوخته است
>>> هیچ کاری نمی تواند به ارغندیوال صاحب
تو گلبدین تا دیروز کجا بودی برو همو پاکستان
>>> ارغندوال یک شخصی منطقی با شخصیت منطقه است اما گلبدین یک جاسوس وقاتل همه مردم افغانستان است نباید دیگر به ان وقت داده شود وگرنه حزب اسلامی دیگر گون خواهد کرد با این حرکت های احمقانه اش
>>> واه واه حزب اسلامی حکمتیار یگانه حزب اسلامی و ملی است که کاملآ منزه و صلجو و خود حکمتیار هم فرشته نجات است که توسط امریکایی ها به کمک غنی برای تامین صلح پایدار در کشور(تحقق کامل اهداف امریکا،فاشیزم و شوونیزم پشتون ها)و نجات مردم کشور اورده شده است نه تروریست است و نه هم در جنگ های کابل نقش داشته است و نه هم جاسوس است اما خادم امریکا و پاکستان بودنش مستثنی است!....
اما به نظر من..... ارغندیوال شرف دارد نه حکمتیار تاریخ گذشته(کهنه و لیلامی).
>>> گلبیدین .... و .... بجز جنایت ،کشتار ، غارت و و یرانی کشور ، مزدوری به پاکستان دیگر چه کار خیری آنجام داده که بعد بجهنم خودش نسل خبیث یعنی فرزند خبیث آن رهبر اسلامی و سر نوشت مرد فریب خورده دنباله روان حزب اسلامی را بدست گیرد. از رب العالمین عاجزانه التجا داریم که همه ذریة این شجره زقوم بکلی نیست و نابود کند. آمین یارب العالمین
>>> Badry gedeeld.
هموطنان ارجمند متوجه ناقلین تازه وارد در شمال زیر نام کوچی باشید .
دولت شوونیست و پیروان سنت اوغانوالی حاکم در قدرت سیاسی اوغانستان تصمیم گرفته اند در همه آستان های شمال به نام کوچی ها ، قبایل آنسوی سرحد را جا به جا نموده با احکام غیر قانونی برای این ناقلین تازه وارد زیر نام کوچی شناسنامه توزیع نماید . شرط گرفتن شناسنامه ناقلین تازه وارد هم تصدیق یک کوچی شناسنامه دار و تصدیق سرخیل یا کلان کوچی هاست . ( روباه را گفتند شاهدت کیست گفت دمم ) یک کوچی کوچی دیگر را تصدیق می کند که او هم از همین یا از فلان آستان است . این است قانونیت، اوغانیت و اسلامیت .
پیامد این کار دولت شوونیست کوچی ها مستقر در کابل چنین است که در انتخابات پوشالی آینده از هر آستان شاید یک یا دو کوچی را بر علاوه دیگر کوچی های انتصابی به نام وکیل منتخب کوچی ها در مجلس نماینده گان جا به جا نماید ،تا تصمیم های مجلس را برابر با خواست ارگ و شوونیست های حاکم در قدرت عیار نمایند .
با وجود اینکه ده ها ناقل سلیمانکوهی طالب دوست شمال امروز عملا در مجلس نماینده گان حضور دارند و سیاست طالب سازی را در همه عرصه های سیاسی ، نظامی ، فرهنگی و اجتماعی در عمل پیاده می کنند ، باز هم عطش این دولت کوچی ها در کوچی گری فرو نه نشسته است .
دولت کابل این پلان نهایت زیرکانه و خطرناک را گرفت استه و با چنین نیرنگ ها ، حیله ها و کوچی گری ها می خواهد در آینده زمام امور را کاملا در دست گیرد .
با چنین فرمان غیر قانونی که هیچگونه اساس اداری و پرنسیپ های قبول شده توزیع شناسنامه در آن دیده نمی شود ، همه صوبه سرحدی ها می توانند شناسنامه اوغانی بگیرند و کسی هم پیدا نخواهد شد بپرسد که قانون و قانونیت چی شد ؟
>>> حكمتيار يكه تاز ميدان است. از جمله يازده نفر مؤسسين و رهبران نهضت اسلامي ، همه شان بجزء حكمتيار به نوعي سر به نيست شدند. حكمتيار كه مبارزه را با قتل شروع كرده، بدون شك يك رهبر بي بديل است. كساني مثل ارغنديوال دل خودرا خوش ميكنند. بعد از حكمتيار رهبر حزب بدون منازعه شهزاده عبدالرحمن است. اين ها همه احزاب فاميلي اند. چند نفريكه بنام سخنگو و عضو ارشد اينطرف و آنطرف ميگردند، فقط بخاطر فريب است. رهبران احزاب شخصي و فاميلي تمام قدرت وامتياز را در دست داشته، بخاطر فريب اذهان عامه به چند بلي گوي بدون صلاحيت و اختيار ضرورت دارند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است