مصدق عادت های عجیبی داشت که به سقوط دولت اش منتج شد. غنی نیز عادت های شبیه مصدق دارد درصورتیکه از این تند خویی ها نگذرد احتمال می رود به سرنوشت مصدق دچارشود. این عادات مشترک قرار زیر است...

1- گذشته از بحث تفصیلی در این خصوص یکی از عادت های مصدق اتکا به آمریکا بود. غنی نیز به آمریکا متکی است. همه شاهدیم که غنی تمامی برنامه هایش را زیر نظر آنها طرح و عملی می کند. او بدون رعایت اصول و عرف دیپلماتیک به استقبال وزیر خارجه آمریکا به بگرام رفت ‌و...

2- مصدق فاقد فکر سیاسی و برنامه اصلاحاتی مشخص در تمامی ساختار نظام بود. غنی نیز از فکر سیاسی مشخص و برنامه اصلاحی محروم است.

3- مصدق با نیروهای سیاسی دیگر اندیش مخالفت می کرد و حتی در صدد حذف برخی از نیروها مانند گروه فداییان اسلام برآمد. غنی نیز با مشوره رفیقان فکری خود در پی کنار زدن نیروهای جهادی از ساختارهای مختلف نظام به ویژه از نهادهای امنیتی اقدام کرده است. کنار زدن تاج محمد جاهد از وزارت داخله نمونه آشکاری از همین تلاش ها است.

4- مصدق انتقاد پذیر نبود. او منتقدین حکومت را به افراط گرایی و جنگ طلبی متهم می کرد. غنی نیز بجای انجام وظیفه به تعامل بالمثل روی می آورد. او همیشه به نقد منتقدین خود پرداخته تا اصلاح خود و انجام وظیفه. نقد او به رسانه ها زبان زد خاص و عام است. اتکای او به خارجی ها و خوش بینی تمام او نسبت به آمریکا سبب شد که او پایگاهای حمایتی داخلی خویش را از دست بدهد. او همیشه از کمک وخدمات آمریکا به خودش ستایش می کرد. دیدگاه های اصلاحی دیگران برایش اهمیتی نداشت. آمریکایی ها زمانی متوجه شدند که مصدق دیگر جای پایی در میان مردم ندارد او را ترک کردند. انقلاب 1332 را راه انداختند و زاهدی را بحیث نخست وزیر برگزیدند.

محمد مدقق

>>>   شناخت مصدق از دهان تو اضافه است که آمدی در اینجادرباره او نظر میدهی واقعا برای تو وامثال تو متاسفم

>>>   مگر اختلاف عمده اینست که مصدق انسان بود و این .........بی عقلتر از یک ............است.
آزاده

>>>   غنی را با مصدق مقایسه کردن توهین به روح مصدق است!!!

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است