تاریخ انتشار: ۱۴:۳۲ ۱۳۹۶/۱۰/۲۶ | کد خبر: 144948 | منبع: | پرینت |
جنگهای بیهوده وویرانگر منطقه ای:
چهل سال پیش ؛منطقه ی خاورمیانه ما آن قدر ثروتمند بود که مورد حسرت و غبطه ی همه کشورهای جهان بود؛
عربستان ۱۵۰ میلیارد دالر ذخیره ارزی داشت، عراق ۴۰ میلیارد، ایران ۶۰ میلیارد دالر ... با ارزش دالر آن زمان...،
کویت آنقدر درآمد از سرمایه گذاری هایش داشت که می گفت دیگر نیازی به صدور نفت ندارد و حکام آن زمان نمی دانستند با این همه دالر نفتی چکار کنند.
از نمونه کارها و ولخرجی شیوخ آن زمان، ساختن پیست اسکی در یکی از گرمترین نقاط کره زمین را می توان یادآورشد!
لیبیا می گفت آنقدر پول داریم که می توانیم تا ۴ سال نفت صادر نکنیم.
حاکمان آن زمان ایران می گفتند، نمی خواهیم دیگر نفت خام صادر کنیم و تنها محصولات پتروشیمی صادر خواهیم کرد. نفت ،حیف است که سوخته شود و برق اتمی را جایگزین آن می کنیم...
همه این آرزوها یکباره
نقش بر آب شد.
اول پول ایران؛ صرف خرید سلاح از اروپا و مخصوصا از آمریکا شد جهت تقابل احتمالی با شوروی، ایران شد انبار سلاح ها و مهماتی که فقط ازان نمونه ها
ایران داشت و به قویترین قدرت نظامی جهان یعنی امریکا، انواع ناو های پیشرفته سفارش داده شد، که هیچ وقت بدست ایران نرسید، انواع هواپیما فوق پیشرفته از جمله اف14، اف 4 و... که فقط در اختیار ایران قرار داده شد.
اما؛
جنگ ایران و عراق آغاز شد و ایران و عراق ویران شدند.
پول های حاصل از فروش نفت مستقیم و غیر مستقیم وارد جیب های شرکت های مهمات سازی شد،
عراق شد بزرگترین خریدار سلاح از غرب.
بعد از مدتی جنگ عراق و کویت، بقیه پول و سرمایه گذاری های کویت و عربستان صرف خرید سلاح و پرداخت به آمریکا برای بیرون راندن عراق از کویت و بازسازی کویت شد.
بعد عراق و افغانستان در حمله آمریکا ویران شد و دچار جنگ داخلی و نفرت های قومی و مذهبی بی پایان گردید و پول همسایگان شان صرف حمایت از گروه های رقیب متخاصم شد.
گروه های تروریستی از جمله داعش تشکیل شدند و رشد کردند.
بعد مصر دچار بی ثباتی و هرج و مرج و تروریسم شد و صنعت توریسم و اقتصاد و رشد اقتصادی ۷ درصدی اش متوقف و نابود گردید.
بعد حمله غرب به لیبیا باعث ویرانی و جنگ داخلی و رشد گروه های تروریستی شد.
سکانس بعدی کلید خورد، ایران هراسی...
کشورهای عربی حوزه خلیج بزرگترین و مجهز ترین انبار سلاح گردیدند، از نوع غربی به سرپرستی امریکا.
بعد حمایت غرب از شورشیان سوریه باعث جنگ داخلی خانمانسوز و نفرت های بی پایان قومی و مذهبی و ویرانی و رشد داعش و القاعده شد.
سوریه شد بهشت تروریست ها
بقیه اش را هم شاهد هستیم...؛ یمن و بحرین و فلسطین و...
سیاست همیشگی استعمار: تفرقه بیانداز و حکومت کن...
حالا خاورمیانه نفتش را با پایین ترین قیمت ممکن به حراج گذاشته است،جهت درگیری مسلمان با مسلمان، برادر با برادر، همسایه با همسایه و غرب روز بروز در حال پیشرفت، در عرصه های مختلف و از رکود شدید اقتصادی جان بدر برد و کشورهای نفتی که اتفاقا اکثرا مسلمان هستند، درگیر جنگ های بیهوده و خانمان سوز هستند و این ماجرا ادامه خواهد داشت، تا این طلای سیاه به پایان برسد....
الحاج قلندر احمدی
>>> Abdul Lalzad
افشای یکی از بزرگ ترین نیرنگ حاکمان فاشیستی کشور!
================================
(ترس کاذب از خارجی ها)
* از زمان به قدرت رسیدن عبدالرحمن تا کنون تبلیغات گسترده ای صورت گرفته که گویا غربی ها (انگلیس، امریکا و...) طرفدار یک قوم و بر ضد اقوام دیگر است...
* حاکمان کشور نیز این مسئله را بصورت مستقیم و غیرمستقیم تبلیغ نموده و مردم را ترسانیده بودند که هر گاه بر ضد ما به مبارزه و مقاومت برخیزید، از طرف خارجی ها سرکوب خواهید شد...
* یکتعداد سیاسیون کشور نیز فحش و دشنام بر ضد غربی ها را شعار سیاسی خود ساخته، آنها را طرفدار یک قوم یا گروه معین و بر ضد اقوام و گروههای دیگر تبلیغ می کردند... و یا عدم مبارزه و مقاومت خود را در زیر این پرده می پوشانیدند که «هر چه خارجی ها بخواهد، همان می شود»! یا «آنها فقط جاسوسان و مزدوران خود را بر کرسی می نشانند»!
* خوب است که بار اول چنین صدایی از جانب استاد عطا به گوش مردم رسانیده شده و مردم را از این «تیوری توطیه» یا «ترس کاذب» یا سرکوب توسط نیرو های خارجی می رهاند و آب سردی بر سر کسانی می ریزاند که گرفتار این مرض بوده و باور دارند که «برگی بدون اجازه قدرت های خارجی بر زمین نمی افتد»!
+ + +
* هر گاه شما به پای خود ایستاده شوید و از پشتیبانی مردم خود برخور دار باشید، هیچ قدرتی جرات و توان سرکوب شما را نخواهد داشت (در ضمن اینکه به عوض فحش و دشنام به آنها، اهداف انسانی خود را با ایشان در میان بگذارید و لابیگری کنید)...
>>> كشورهاي عربي حوزه خليج ديگه كجاست كشورهاي حوزه خليج فارس خوب است ما هم به كابل بگوييم کثافت اباد
>>> وهمه ويرانى به خاطر حفظ اقوام يهود اسراييل . امريکا در عراق و سوريه ولبنان وليبى رسوا وبلاخره بيرون شد ولى در دولتززمين افغان عساکرتازه نفس استوارشد. نه کند براى حمايت و حفظ اقوام و قبيله هاى گم شده يهودى که جد "افغان" ساوول و يا شاوول یا شائول ناميده مى شود.
طالوت یا شائول حدود ۱۰۷۹ قبل از میلاد تا ۱۰۰۷ قبل از میلاد) اولین پادشاه پادشاهی متحد(فدرالى) اسراییل بود.او توسط ساموئل نبی مسح شد و از گیباه حکومت میکرد. در جنگ با فلسطین برای اینکه دستگیر نشود به وسیله افتادن بر روی شمشیر خودکشی کرد. سه فرزند و يا نحوه هايش به نام اميريا٬ بکريا و افغان بجا مانند.افغانا یا اوغانا در فولکلور پشتونها نام شاهزاده یا رئیس قبیله احتمالاً با ریشه بنیاسرائیلی است که و به طور سنتی به عنوان جد پشتونهای امروزی معرفی میشود نام افغان از نام وی گرفته شده است.
برخی از سلسله های افغان را به قيس نسل 37 از پادشاه طالوت(یا سول، که از 1050 قبل از میلاد تا 1010 پیش از میلاد مسیح حاکم بود) از طریق مالیک افغانانا، نوه افسانه ای طالوت
محمد حیات خان، رئیس دفتر انگلیسی بریتانیا، در کتاب "حیات افغانى" 1865، ترجمه انگلیسی 1874)، می نویسد که قیس 101 ساله [زنی ضروری] پس از تولد از طریق فرزند ساوول و يا شاوول یا شائول يانوتان بود.
طبق دایره المعارف اسلام، تئوری نسل پشتون از اسرائیلی های باستانی به تاریخ خان جهانی و مخزن افغانی تاریخی که توسط نعمت الله هروى در زمان سلطنت امپراتور جهانگير در قرن هجدهم میلادی. با این حال، نظریه های اسرائیلی در مورد افغانان ، به دلیل زبانی، ناسازگاری دارد چون زبان پشتو خود يک زبان از خانواده زبانهاى ايرانى واز ريشه زبانهاى هندو اروپايى است.زبانهاى سامى عبرى و عربى "پژگچ"
ندارد ("پژگچ" :پ٬ ژ٬ گ و چ )
يگان اقوام پشتون خود را از نواده بنى اسراييل مى ناميدند و اما در سالهاى حکومت نازى ها 1933 و نژاد آريايى خود را ايرانى وآرينى ناميدندو حتى دولت ظاهرشاه حاضر نشد که آلمانهاى نازى را به ايتلاف پيروزشده از جنگهاى ضد فاشيستى تسليم دهند. ازهمان هنگام نام باستانى ايران يعنى اريانا دوباره سازى شد:
کلوپ آريانا٬ شرکت هوايى آريانا يما پاچا ( به غلط به جمشيد يما پاچا همان يما راجا است که خداوندگارهندى است) سينما آريانادانشنامه آريانا و غيره. در اين زمان غلام محمد فرهاد رشتيا وو برشنا به ده ها پشتونان از آلمان آمدهخود را از نواده ارديشير ابکان شاه ساسانى از استان پارس در نزديکى شيراز دانستند. در سالهاى 1950 وتا1975 روابط با ايران خوب بسيارخوب بود.در شيراز و تهران جشنها برپاه مى شد وسرودها يعقوب قاسمى و زلاند وديگرنوازده گان محمدزايى مانند ني نواز و احمدولى جوان وهم ازخرابات کابل به پارس آرامگاه ابکان يا اپگان مى رفتند . هويت افغان دوپارچه و حتى متضاد شد.
منابع:
1- فرهنگ عربى پارسى وانگليسى. جان ريچاردزون. اکسفورد لندن . 1770
2-ادوارد بيورمن. در باره سرزمين افغان. دارمشتدت آلمان. 1844
3- مونت استوارت الفنستيون سلطنت کابل 1830
4. سيدجمال الدين:تاريخ افغان. مصر 1901
5 محمد حیات خان، رئیس دفتر انگلیسی بریتانیا، در کتاب "حیات افغانى" 1865، ترجمه انگلیسی 1874)،
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است