تاریخ انتشار: ۱۳:۱۲ ۱۳۹۶/۱۱/۷ | کد خبر: 145632 | منبع: | پرینت |
اينكه در سه قرن اخير به جز دو دوره كوتاه حاكميت تاجيكان زعامت كشور در قبضه ى رهبران قوم پشتون بوده يک واقعيت تاريخى است.
اينكه نخبگان و روشنفكران پشتون با هر محاسبه اى خود را قوم اكثريت و صاحب اصلى اين مملكت دانسته حق زعامت و محوريت را مختص خود مى دانند و بالتبع به تعميم هويت قومى و ترويج سنت ها، رسوم و عنعنات قبيلوى شان بمنزله هويت ملى تلاش دارند نيز جاى بحث دارد اما بى ترديد لازمه ى چنين ادعاى بزرگ و آرزوى عظيمى حتى اگر واقعى هم نباشد درايت، مستقل بودن و آزاد منشى است.
حالا اگر فطرتا فاقد چنين ظرفيتى هستيد و يا در محيط اجتماعى احساس غربت فرهنگى مى كنيد مي توانيد حداقل مانند رهبران خود فروخته ساير كشورها تظاهر به اين ارزش ها نمایيد، ژست و اداى آن را بجا آوريد تا نه تنها بستر اجتماعى و قومى خودتان بلكه ديگرانى هم كه با هر خفت و مصلحتى هويت و زعامت شما را پذيرفته اند در كهترى و زيردستى تان در درون شان از شرم فرو نريزند.
اينكه براى بركنارى يک مقام ولايت به زمين و آسمان متوسل مى شويد. به اربابان خارجى تان رو مى آوريد، به زور بيگانه تهديد و تخويف مى كنيد، شاخ و شانه ى باداران تان را به رخ مردم تان مى كشيد. هنوز ارباب تان ابراز نظر ننموده شما نعره مى كشيد. خمى به ابرويش نيامده از پايان طاقت و حوصله ى شان مى هراسانيد. اينها قبل از آنكه باعث ترس رقباى تان شود مايه ننگ شما خواهد بود و شرم اش به شما برخواهد گشت.
امير عبدالرحمن هم كه در عصر بدويت حكمرانى مى كرد و از راز و رمز امروزى سياست بويى نبرده بود و با سياست (وابستگى خارجى و استبداد داخلى) كشور را اداره مى كرد. در بدل نهادن حلقه ى غلامى انگليس به گوش اش استقلال عمل را در امور داخلى مطالبه نموده بود و خود تصميم مى گرفت. سردار داوود نيز به دليل استقلال داخلى و غرور ملى اش سرنوشت خونين و دردناک را به خود و مردم اش رقم زد زيرا كاملا مبرهن است كه زعامت و رهبرى يک ملت با حقارت و خوارى، ذلت و زبونى و كرنش در برابر بيگانگان و زورگويى در مقابل ملت خود سازگار و عملى نيست.
بهتر نيست به جاى تضعيف، كنار زدن و هراس از ديگران در توانايى خود، كنار آمدن و بزرگ منشى بكوشيد و در عوض بازى هاى طفلانه و مانورهاى مزدورانه سياست بياموزيد، تجربه كسب كنيد و آن را در عمل پياده كنيد تا مايه شرم و ننگ مردمى نباشيد كه با زر و زور و تزوير خارجى بر گرده یشان سوار شده ايد.
اين تذكر از واقعيت تلخی است كه امروز به سادگى از كنار آن مى گذريد اما بدون شک تاريخ و نسل هاى فردا در موردتان داورى سختى خواهند نمود.
محمدعارف منصوری
>>> چرا از توزیع تذکره الکترونی میترسند.
چرا بجز آنها کسی دیگر نمیخواهد افغان گفته شود بلکه همه خواهان افغانستانی بودن استند
و چرا پشتون ها اصرار بر کلمه افغان دارند ؟
میدانید که در گذشته پشتو را افغانی یا اوغانی میگفتند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است