در کشور ما علاوه بر دست درازى اجانب و کشتار هموطنان ما توسط بيگانگان دردها و آلام بيشمار ديگرى از قبیل فساد اداري، اقتصاد مصرفى متکى به واردات، فقر و تنگدستى، بى امنيتى، بيکارى و غیره که ذکر همه ممکن نيست وجود دارد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۵ ۱۳۹۶/۱۱/۸ | کد خبر: 145668 | منبع: | پرینت |
از جنایات هولناک روزها و ماه های گذشته در این مقاله حرفی به زبان نمی آورم اما طی تقریبا ده روز اخیر حمله به هوتل انترکانتینانتال، حمله به دفتر صندوق حمایت از کودکان در جلال آباد، حمله انتحاری دو روز گذشته در قندهار، حمله انتحاری روز گذشته در ولسوالی ناد علی هلمند و حمله ظهر روز گذشته آن هم توسط موتر آمبولانس اردوی ملی در نزدیکی شفاخانه جمهوریت صورت گرفت.
آیا در افغانستان حکومتی وجود دارد؟ مسوولین امنیتی مشغول چه وظایفی اند؟ آیا حیا، شرم و مسوولیت پذیری دیگر جایگاه خود را به بی حیایی، چشم سفیدی و عدم مسوولیت پذیری تبدیل کرده است که هیچ کس نه خجالت می کشد و نه آماده است صادقانه معذرت خواسته استعفا نماید؟
اگر از من سوال شود که علت اصلی این همه بدبختى مردم مسلمان و مظلوم افغانستان که هر روز کشته می شوند در چه نهفته است پاسخ من چنین است چون در سرزمین ما به علت زبان پرستى، قوم پرستى، ولايت پرستى، خارجى پرستى، شخصيت پرستى و بت پرستى به شمول تعدادی از خاینین ملی در این سرزمین همدلی وحدت در بین مردم ما از بين رفته است اين ماجراجویی ها و تیوری توطیه زمامدران زمینه ساز آن گردیده تا ما از وجود يک دولت مقتدر، باکفايت، صالح و حامى منافع ملي محروم باشیم و با گذشت هر روز مردم ما به طرف بدبختى و سيه روزى کشانيده شود.
به عقیده من مشکل اساسی ما را نه تنها مداخلات بیگانگان در امور کشور ما تشکیل می دهد بلکه مشکل دیگر ما رهبرانی است که نه دارای شخصیت سیاسی اند و نه دارای مدیریت و اداره سالم. شما می دانید در جهان ملت هاى بت پرست زيادى وجود دارند اما دولت هاى باکفايت دارند و از يک سطح عالى رفاه اقتصادي و اجتماعي سیاسی و امنیتی برخوردار اند. اين گفته به کلى بجا است با يک تفاوت که در آن جوامع نقش اين بت ها فقط و فقط منحصر به بعضى امور ديني بوده و در امور دنيوي از قبيل اداره، سياست، اقتصاد و قضا و غيره به هيچ صورت اجازه دخالت ندارند و يا بهتر است بگويم که قادر به مداخله نيستند.
بت هاى آنها از يک پارچه چوب، سنگ و يا گل ساخته شده اند که نه حول دارند و نه قوت، نه نفع رسانده مي توانند و نه ضرر. اين بت ها عارى از شهوات بوده به خوراک، پوشاک، قصرهاى مجلل، موترهاى لوکس و باديگاردها و مسدود نمودن جاده ها ضرورت ندارند. نه به ناموس و اموال مردم تجاوز مي کنند و نه خانه ها و زمين هاى مردم را غصب مي نمايند و نه امرونهى مي نمايند. در آن کشورها مردم در امور دنيوى از قوانين پيروى مي نمايند و قانون به تمام معنى حکومت مي کند نه بت ها و نه مردم هيچ کدام از قانون بالاتر نيستند.
برعکس در کشور ما بت ها شخصيت هاى زنده اند و در بعضى موارد از اموات هم بحيث بت استفاده مي شود. فرق در اين است که اگر بت زنده باشد ممکن است مرتکب جناياتى شود و براى در امان ماندن از پيگرد قانونى به محافظين ضرورت دارد که به هر قيمت که باشد از او دفاع نمايند. اين محافظين حاضر اند در بدل بعضى امتيازات ناچيز احکام خداوند و رسول اش را پايمال نموده جهت دفاع از معبود خويش به هر جنايت که ضرورت باشد دست بزنند. مستفيد حقيقى البته خود بت ها هستند و مکسب حقيقى اين محافظين عذاب ابدى جهنم است.
خداوند در قران کريم مي فرمايد: (إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ) اين اشخاص در حق خالق و مخلوق ظلم مي کنند و عدل را که کلمه مقابل ظلم است زير پا مي کنند. اعمال اين اشخاص حتى از شرک هم بدتر است و من کلمه مناسبى در وصف آن سراغ ندارم. بت پرستان آن ديار به خالق کاینات ايمان دارند و از بت هاى خويش صرف بحيث يک وسيله استفاده مي کنند اما اين اشخاص خداوند و رسول اش را به کلى ناديده مي گرند و درست برعکس انچه خداوند امر نموده است عمل مي کنند.
اعمال آن بت پرستان فردي است و ضرر آن به کسی ديگر نمي رسد اما اينها به حقوق مردم تجاوز مي کنند بعضا اشخاص و گروه هایي که هوشيارتر اند از يک شخص متوفى بحيث بت استفاده مي کنند. مزيت آن اين است که اولا مستفيد اصلى بر خلاف گروپ هاى قبلى همين بت پرستان اند نه بت و ثانيا چون بت در قيد حيات نيست بنابراین مرتکب گناه و خطا هم نمي شود. بت پرستان مي توانند در وصف او آنقدر غلو کنند که اگر خود اش دوباره زنده شده مي توانست نمي دانست که ارادتمندان اش درباره چه کسى صحبت مي کنند انگيزه اين دو نوع بت پرستى که در بين بعضی گروه های تحصيل يافته و نخبه رايج است ارضاى شهوات انسانى مانند اندوختن ثروت، بدست آوردن قدرت سياسى و غيره مي باشند.
متاسفانه افغانستان عزيز ما در يک مرحله بسيار خطير قرار دارد. همسايگان از هر طرف مانند کلمرغانى که از دور در تربص اند که شير زخم خورده چه وقت نفس هاى آخرين خود را مي کشد تا به اميال شوم خويش دسب يابند، منتظر فرصت اند که به اهداف شوم خويش در افغانستان برسند و استقلال سياسى، اقتصادى و فرهنگى کشور ما را به کلى از بين ببرند و حتى نام آن را از صفحه تاريخ و خود کشور را از صفحات جغرافياى جهانى محو نمايند. کشورهای مختلف به شمول کشورهای غربی کمر بسته اند تا هموطنان ما را به بهانه هاى مختلف و از طرق مختلف با راکت ها حملات انتحاری نفاق و شقاق نابود نمايند. مردم ما با گذشت هر روز طوری کشته می شوند که کشورهای غربی در اوطان خويش حتى حيوانات را به اين شکل از بين نمى برند من از اين مارهاى آستين و پلنگ هاى در لباس ملنگ تشويش دارم. يکى مي خواهد از طريق استعمار فرهنگى و ايديالوژيکى وطن ما را اشغال و بر آن حکمروايى نمايد.
در کشور ما علاوه بر دست درازى اجانب و کشتار هموطنان ما توسط بيگانگان دردها و آلام بيشمار ديگرى از قبیل فساد اداري، اقتصاد مصرفى متکى به واردات، فقر و تنگدستى، فقدان مسکن، بى امنيتى، بيکارى، آزار و اذيت زنان و دختران اختطاف سرمایه داران در کوچه ها توسط گروه هاى اوباش، تجاوز جنسى بر زنان و حتى اطفال کمتر از 6 سال و اختطاف آنان جهت فروش اعضاى بدن شان، غصب ملکيت هاى مردم و غیره که ذکر همه ممکن نيست وجود دارد.
ببيند که سطح غمخوارى از رعيت و شيوه حکومتدارى از زمان صدر اسلام تا حال چقدر نزول نموده است. حضرت عمر ابن الخطاب در يکى از خطبه هاى خويش گفته بود که اگر پاى شترى در بغداد به علت خرابى راه ها صدمه ببيند خداوند از من سوال خواهد کرد اما حال روزانه ده ها نفر کشته می شوند آیا زمامداران باور دارند که خداوند در روز قیامت از آنها پرسان می نماید آیا به روز قیامت باور دارند؟ اگر باور دارند از ملت که نمی ترسند از خدا بترسند شايد خواننده این مقاله سوال نماید که انتقاد بالای این حکومت به اندازه کافى صورت گرفته راه حل و چاره چيست؟ به باور من اگر اراده ای وجود داشته باشد راه حلی نیز وجود دارد.
1. دولت هاى باکفايت که منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح می دهند همينکه متوجه مشکلات می شوند و درک می نمايند که اصلاحات ضروري است فورا قبل از آنکه دير شود قدم هاى جدى و صادقانه در راه اصلاحات برمي دارند. اگر مشکل عمده نبود امنیت یا فساد ادارى باشد مبارزه با فساد را اولويت کارى خويش قرار داده و عاملين فساد را هر که باشند بدون مصلحت گرايى به کيفر اعمال شان مي رسانند اين اصلاحات وقتى ممکن است که عامل ناامنی و فساد در سطح پایين دولت باشد نه در مقامات بلند رتبه دولت.
2. تغیير اوضاع از طريق حرکت های عدالت خواهانه مردم است و وقتى ممکن است که ملت يکپارچه بوده و به نضج و پختگى لازم رسيده باشد و شرايط عينى و ذهنى براى یک حرکت ملی علیه نابسامانی ها مساعد باشد حرکت های مسالمت آمیز که زمینه خونریزی را فراهم نسازد یک ضرورت عینی شمرده می شود.
3. راه دیگر کودتاى نظامي است که اين امکان در کشور ما به علت وجود قوت هاى خارجى از يک طرف و اردوى تازه کار و اقلیت افسران باتجربه و تحصيل يافته از جانب ديگر نه معقول است و نه منطقی و کودتای نظامی در حالیکه ناممکن بوده به عقیده من به خير و صلاح جامعه هم نيست. در کشورهایی که جنرال ها از طريق کودتا زمام امور را به دست مي گيرند اگر چه در اول جهت از بين بردن فساد به اينکار اقدام مي ورزند مگر به مرور زمان به قدرت دلبستگى پيدا کرده و خود فاسد مي شوند که براى از بين بردن شان کودتاهاى پى در پى صورت گرفته و کشورها از راه ترقى وپيشرفت باز مي مانند. مثال هاى زياد آن را در کشورهاى آسيايي، آفريقايى و آمريکايى لاتين مشاهده کرده مي توانيم تنها کشور ترکيه موفق گرديده که در اثر تلاش هاى مدبرانه حزب بر سر اقتدار کنونى خود را از اين حالت نجات بدهد.
طوريکه تذکر دادم هيچ يک از اين راه ها در افغانستان عملى نيست. غرب و در راس آن آمريکا که عمدا اين حالت را به وجود آورده اند بارها گفته اند که آنها براى ملت سازى و دولت سازى به افغانستان نيامده اند. بنابراین مسوليت اين کار عظيم خواهى نخواهى بر دوش مردم افغانستان است. ما بحيث ملت مسلمان بايد هر وقتيکه با مشکلى مواجه مي شويم بايد قبل از همه و بلادرنگ راه حل مشکلات خويش را در وجود خود جستجو کنیم ما مسلمان ها عموما در هنگام بروز مشکلات دست دعا بلند نموده و از خداوند متعال طلب حل مشکلات خويش را مي نمایيم.
بايد گفت که بلايا و مصايب دو نوع اند مصيبت هایی که ما در آن هيچ نقش نداشته ايم مانند امراض، زلزله ها، سيلاب ها و غيره. ظهور و حل آن هر دو از قدرت ما خارج است در اين صورت دعا ان شاء الله مؤثر واقع مي شود اما در مصيبت هایی که خود و حکومت ما مسبب آن بوده و هستیم و حل آن در حدود قدرت و امکانات ما می باشد شيوه دعا کارامد نبوده و اسلام آن را رد نموده و در عين زمان راه حل را هم به ما نشان مي دهد.
خداوند در قران کريم مي فرمايد (إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ) یعنی (هر آیينه خداوند تغيير نمي دهد حالتى را که بر قومى مسلط است تا وقتيکه ايشان تغيير ندهند آنچه را که در ضميرهايشان است) طوريکه ملاحظه مي شود خداوند ما را مکلف مي سازد که بحيث شرط قبلى خود را اصلاح کنيم تا مستحق رحمت و عنايت الهى شويم. جهت تحقق بخشيدن به اين اصلاحات ما به اراده قوى و ايمان به اينکه ما در همه اعمال خويش نزد خداوند و مخلوق مسوول مي باشيم.
ظهور اراده با درجه رنج و عذاب انسان تناسب مستقيم دارد. هر قدر رنج و عذاب شديدتر باشد اراده هم به همان اندازه قوي تر است. انسانيکه در آتش مي سوزد طبيعى است که اخرين درجه سعى و تلاش را به خرج مي دهد تا خود را نجات دهد و گمان مي کنم که رنج ها و مشکلات ما مردم افغانستان که من جزو کوچک آن را بيان کردم خيلى بيشتر از آن است که اين اراده را در هر يک از ما جهت آوردن تغیير و اصلاحات به وجود آورد. خداوند از ما بنده گان مي خواهد که به قدر استطاعت خويش سعى و تلاش به خرج دهيم و بعد از سعى و تلاش صادقانه که جهت مستحق شدن مرحمت و معاونت خداوندى شرط است او ما را کمک مي کند که بر مشکلات غلبه حاصل کنيم و خداوند هميشه به وعده خويش وفا مي نمايد.
ما در مقابل هر عمل صغير و کبير خويش نزد خداوند جواب ده هستيم حتى در مورد همين راى خويش که بدون احساس مسووليت دينى و ملي بر اساس مصلحت گرایى و ملحوظات قومى به اشخاص بی کفایت رای داده یا در آینده می دهیم. خداوند از ما سوال خواهد کرد که چرا به انسان های نااهل اعتماد نموده اید. بيایيد که از همين لحظه عزم جزم نمایيم تا شخصيت پرستى، قوم پرستى و همه گرايش هاى منفى و تفرقه انداز را ترک نموده و با اعتصام به حبل متين دين مقدس اسلام متحد شده و در هر موقف و موقعيتى که قرار داريم چه مامور دولت هستيم و چه شغل ازاد داريم وظايف و مکلفيت هاى خويش را صادقانه انجام داده و در تمام اعمال خويش خير و صلاح دين و کشور خويش را فوق منافع شخصى، قومى و زبانى قرار دهيم.
اگر خود را عالم دين مي پنداريم نبايد هيچگاه دين را بحيث يک متاع تجارتى پنداشته و آن را مطابق ميل تقاضا کنندگان به بازار عرضه کنيم. سياست را بايد هميشه در خدمت مردم قرار داده و از سیاست و دين هيچگاه بحيث وسيله براى نيل به اهداف سياسي استفاده ننمایيم. بيایيد از طرق کاملا مسالمت آميز و دموکراتيک مجرمين را که عامل این همه بدبختی ها اند و هر روز مردم و وطن ما را به سوى بربادى و سيه روزى می کشانند ديگر از حيات سياسي و اداري کشور خارج ساخته و نگذاريم دیگر در اریکه قدرت حضور داشته باشند.
کوشش کنيم مردمانی بر سر کار آيند که تقوى، وطندوستى، کاردانى، لياقت و امانتدارى جاى فساد، بيگانه پرستى، بيکارگى و خيانت را بگيرد و پست هاى دولت به جاى آنکه پست هاى امتياز، آرامش و استراحت طلبى باشند و حکم گاو شيرى را داشته باشند. پست هاى مسووليت، زحمت کشى و جوابدهى در پيشگاهى خالق و مخلوق تلقى گردند. قدرتمندى يک دولت مربوط به قدرت نظامى و ماشين جنگى آن نبوده بلکه يک کشور وقتى قوى و مقتدر است که اولا ملت يکپارچه و متحد باشد و ثانيا دولت بر اساس اراده مردم عرض وجود نموده باشد و از حمايت کامل مردم برخوردار بوده و محبوب ملت باشد.
اين واقعيت نبايد ناديده گرفته شود که گرگ گرگ است درندگى صفت و خصلت اش است. وظيفه چوپان است که رمه را از شر گرگ حفاظت نمايند نه اينکه با گرگ هم پيمان شود.
احمد سعیدی
>>> ملت را خو شما واری انسانها یک پارچه نماند
>>> شما باور کنید که این اشرف غنی هیچ شرم ندارد.
زمانی که طالبان و آی، اس،آی پاکستان به من حمله کردند و من در شفاخانه بستر بودم، اشرف غنی به دیدن من در شفاخانه آمد و من اولین کاری که کردم، پسرانم را برایش معرفی که کردم که یکی شان در فلان رشته دوکتورا دارند و دیگرش در فلان رشته لیسانس.
اما این نامرد تا هنوز هیچکدام آن را اقلأ منحیث معین در یک وزارت خانه مقرر نکرد.
آیا دولت داری همین طور میشود؟
من نمیدانم که سرنوشت این مملکت به کجا خواهد کشید؟
احمد سعیدی
>>> حضرت عمر خطاب مردکه غول بیابان بود که این رقم پیروان انتحارگر و آدمکش دارد. خدا این ها را به راه نیک هدایت کند!
>>> تمام تقصیر تروریسم از دولت غنی است و غنی و استانکزی و اتمر از داعش و طالب بر ضد مردم و تظاهرات مردم و نیروهای سیاسی ضد ارگ استفاده میکند و داعش و طالب از اول پروژه سی آی ای بوده است
>>> دومی جعلکار :
معینیت ووزارت جنرالی از شروپساد باشد
>>> سعیدی را باید بندگی کنن بخاطری که جز او کسی نیست که دهن باز در مقابل این نوکران امریکا گپ بزنن
اوغان ها انتحار کنن
ارگ محکوم کنن
مردم هر روز کشته شود تا به کی
>>> تاسف میخورم به این دولت مزدور که وزرای داخله ْ،دفاع وریس عمدمی امنیت آن با بی حیائی وبی شرمی تمام ازدست آورد ،پلان وبرنامه های امنیتی شان حرف میزننند.به جای آنکه ازمردم پوزش بخواهندازکوتائی درکار وعدم توانائی ورسیدهگی درامور بیشرمانه وزیردفاع یاعینک های که درچشم گذاشته میگویدازماکرده کارهای بهتردرسطح کشور پیدا شود ماوظیفه را ترک مینمایم براستی که ازاین ها کرده افرادمزدور ،وطنفروش،دزد،فطاطریق درسطح کشور پیدا نمی شود پول های گزافی اوپراتیفی را که غرض کشف و جمعاوری معلومات ازپلان ها وبرنامه های کاری دشمن به مصرف برسانند غرض اعمارقصروقلعه های مجلل ونامین مصرف زن وفرزندان شان که مصروف عیش ونوش دررقاص نانه هاومشروب خوری درغرب مصرف رسانند وروزانه دها فرزند غریب درجهبات جنگ گشته شده وتابوت آن ها به مادران،پدران واطفال پابرهنه وشکم گرسنه شان تحویل داده می شود آیا ریئس جمهور وریئس اجرائیه سخنان پدر نبی الله شهید را درجریان مراسم خاکسپاری فرزندش باچه درد وتعلم اظهار شنیده باشدافسوس افسویس
گل نبی سمنگانی
>>> آیا این حق ما است که ایستاده و افتاده بمیریم?
سعیدی ! این همه نتیجه ایتلاف شما و بقایای تزار در جبل سراج است! همان دوستان پرچمی و کارملی روسیاه که روس را اوردید! این همه مشکل در وجود شما کارملیان روسیاه اید!
>>> برادر بنده گی خدا رابکن سعیدی چیکاره است که بنده گی اش رامیکنی توبه کو
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است