گچ فروش دربار و مضحکه‌ قاعده بازی
سیاهکاری پرونده غنی و قانون شکنی‌ هایش چنان گسترده و رسوا است که اگر رفیق مرتضوی سه بار عمر کند و سه بار عمر اش را صرف گچ فروشی و گچ کاری کند سیاهکاری اشرف غنی سپید شدنی نیست که نیست 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۵۶    ۱۳۹۶/۱۱/۲۴ کد خبر: 146571 منبع: پرینت

"ما تا زمانیکه جایگاه حقوقی خود را در عرصه سیاسی درک نکنیم قاعده بازی را هم درک نمی‌ توانیم به همین دلیل برخی افراد ضرورت به کورس‌ های مهارت و آموزش قاعده بازی دارند". بیان گهرباری که خوانده شد از ارشادات شاه حسین مرتضوی سخنگویی رییس نامشروع حکومت وحدت ملی است.

با نفس کلام گهربار جناب مرتضوی موافقم اما در جهان واقع حقیقت انکار ناپذیر این است که جناب سخنگو و رییس نامشروع و قانون شکن اش که اشرف غنی باشد از همین "برخی افرادی" اند که "ضرورت به کورس‌ های مهارت و آموزش قاعده بازی دارند" البته پیش شرط اش این است که این حضرات قبل از "کورس‌ های مهارت و آموزش قاعده بازی" باید الفبای اخلاق و شرف سیاسی بیاموزند.

"کورس‌ مهارت و آموزش قاعده بازی" بدون فراگیری اخلاق و شرف سیاسی حکم عقل پیچانده شده به سرچوب را دارد که به قول معروف با بادی بیرون می‌ برآید وانگهی زحمت کورس گرفتن‌ های از این دست نه به "درک جایگاه حقوقی و سیاسی" می‌ انجامد نه ضمانتی می‌شود برای نهادینه کردن ارزش‌های دموکراسی.

دفعه‌ قبل که مرتضوی نوشت "قاعده بازی را رعایت کنیم" برای دو سه روز بین من و مرتضوی بگومگوهای پرحاشیه صورت گرفت. موارد از قانون شکنی‌ های آشکارای اشرف غنی را فهرست کردم و همراه به پرسش‌ های مساله دار رو دست جناب سخنگو گذاشتم دیدم جناب دست تهی از پاسخ را به سیاهی صورت کشید. به جوک متوسل شد و غنامندی جهل درون را تا روزگاران فراگیری "قاعده بغدادی" در ضمیر خویشتن مرور کرد.

وقتی دید من جدی هستم و پرسش‌ هایم در خصوص قانون شکنی‌ های لجام گسیخته‌ نامشروع چون اشرف غنی شوخی بردار نیست به قول معروف "فرار بر قرار را ترجیح داد" تا مگر بلاک کردن در رسانه های اجتماعی راهی باشد برای پشت کردن ساده به پرسش‌ های بنیادین در خصوص چیستی قاعده بازی و معمای رعایت قاعده بازی.

وقتی دیدم مرتضوی به عنوان سخنگوی ارگ به حذف متوسل شد همزمان که ناراحت شدم به عمق درماندگی مرتضوی در مقام سخنگوی یک نامشروع پی بردم و رفیق مرتضوی بطور عجیبی برایم قابل ترحم شد. همان موقع تصمیم گرفتم دیگر به مرتضوی کار نداشته باشم.

دیشب، نقل قول از مرتضوی را در صفحه یکی از دوستان خواندم. دیدم جناب هنوز از "رعایت قاعده بازی" گپ می‌ زند و فراتر از آن فقدان اخلاق سیاسی و چشم بسته‌ شعور را دهان به بلوف باد دادن گشوده و چپ و راست به سیاق رییس نامشروع اش سنگ توهم دانایی بر سینه‌ عینیت جهل می‌ کوبد و با دست باز به شعور هرچه مخاطب است اهانت کند.

برای همین خواستم یکبار دیگر به جناب سخنگو یادآوری کنم که کمی سر بر گریبان برده و پیش از بلوف زدن در مورد "قاعده بازی" تلاش کند جایگاه حقوقی سیاسی رییس نامشروع حکومت وحدت ملی را درک کند. من تردیدی ندارم که مرتضوی نیک می داند که حضور نامشروع اشرف غنی بر کرسی ریاست جمهوری با قانون اساسی و اراده سیاسی مردم قابل جمع نیست.

نوشته های قبل از ماموریت اش بیانگر فهم مرتضوی در خصوص فقدان مشروعیت غنی است اما وقتی مرتضوی با فهم فقدان مشروعیت غنی از "رعایت قاعده بازی" گپ می‌ زند چنین لجاجتی جدا از اینکه توهین به شعور مردم است مصداق به آفتاب نشستن زیر سایه درخت بی ننگی است.

یک: اشرف غنی رییس جمهور نیست. رییس نامشروع حکومت وحدت ملی است. رییس جمهور نیست چون با کودتای تقلب علیه رای مردم جمهور شهروندان در کشور نقض شد. مرتضوی می داند که جمهور، جمهوریت و ریاست جمهوری یعنی چه. فقط کافی است جناب شان با الفبای اخلاق سیاسی آشنا شود. وانگهی دیگر بلوف "رعایت قاعده بازی" را تف سربالا نمی‌ اندازد.

دو: مجلس نمایندگان در نتیجه بازی تمامیت‌ خواهانه و دموکراسی ستیزی غنی و همباوران اش دارد سال هشتم اش را سپری می‌ کند.

سه: سه عضو دادگاه عالی با حکم صریح قانون قابل دفاع نیست و مشروعیت دادگاه عالی با پرسش مواجه است.

چهار: مصوبه مجلس خلاف دستور صریح قانون اساسی در زیر میز رییس نامشروع حکومت وحدت ملی خاک می‌ خورد نه توشیح می‌شود و نه رد.

پنج: اکثریت فرمان‌ های تقنینی ارگ مشر نامشروع خلاف ماده 79 قانون اساسی است یعنی قانون اساسی بصورت آشکارا نقض شده است.

شش، هفت، هشت.... اگر فهرست کنم عدد اش از 100 تجاوز می‌کند اگر قانون قاعده بازی باشد من در تمام ارگ ریاست جمهوری مردی و زنی را سراغ ندارم که جرات رودررو ایستادن و گپ زدن در خصوص قانون شکنی های ارگ مشر نامشروع را داشته باشد اگر کسی چنین جرات را در خود می‌ بیند "دا گز دا میدان".

سیاهکاری پرونده غنی و قانون شکنی‌ هایش چنان گسترده و رسوا است که اگر رفیق مرتضوی سه بار عمر کند و سه بار عمر اش را صرف گچ فروشی و گچ کاری کند سیاهکاری اشرف غنی سپید شدنی نیست که نیست مرتضوی کمی سر در گریبان ببرد سخنگویی لزوما به معنی درغگویی نیست. سخنگویی لزوما به معنی اهانت به شعور دیگران نیست.

برای همین مرتضوی نه با چرند و چتیات اش بیشتر از این به شعور مردم اهانت نکند. نه عمر عزیز خویشتن بیهوده صرف گچ فروشی دربار کند. گچ فروشی راه به جایی نمی‌ برد چون غنی با سیاهکاری‌ هایش روی عبدالرحمن و ملاعمر سفید کرده است.

غنامندی سیاهکاری غنی چنان است که با گچ کاری و گچ فروشی دربار سپیدشدنی نیست. مرتضوی اجازه بدهد که آدم حداقل احترام لازم را به جناب شان داشته باشد. مجبور نکند بند به آب بدهیم.

آصف آشنا


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مرتضوی
ارگ
نظرات بینندگان:

>>>   ماست مالی کند ارزانتر میشود

>>>   متاسفانه دالر زبان مرتضوی را کچ کرده. یک طفل شیرخوار هم میداند که احمدزی یک رییس تقلبی از نوع امریکای است که به گرده های مردم سوار است. این مغز متعفین جهان وقت چندانی ندارد چرا که تاریخ شابت کرده است که دیکتاتورها و فاشیستها همیشه به نحوی نیست و نابود شده است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است