کلمه افغان عامل نفاق و شکاف های قومی
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۵۰    ۱۳۹۶/۱۲/۱ کد خبر: 147014 منبع: پرینت

درج کلمه افغان در شناسنامه های برقی عامل نفاق و شکاف های بزرگ قومی می گردد.

در اکثر کشورهای متمدن جهان سیاستمداران آن تلاش می کنند تا حد توان همدیگرپذیری را ترویج نموده و مسایل شهروندی را نهادینه سازی نمایند بطور مثال در کشور کانادا از دیر زمان سرود ملی وجود دارد که بنام O Canada یاد می شود که در یک قسمت آن از کلمه Son,s که به معنای پسران است استفاده شده بود سال گذشته عده ای معدودی در جاده ها بر آمدند که در کلمه Son,s تبعیض وجود دارد و در برگیرنده دختران نمی گردد و خواستار تغییر قانون و تغییر این کلمه در سرود ملی گردیدند و در نتیجه پارلمان کانادا به صدای تظاهر کنندگان لبیک گفت و قانون و سرود ملی را تغییر دادند و کلمه ای Son,s را از سرود ملی حذف کردند و به جای آن کلمه Us را که در برگیرنده دختران و پسران می شود درج کردند تا اینکه هیچ کسی در کانادا خود را بیگانه حس نکند.

اما در افغانستان تمام پشتون ها طرفدار درج کلمه افغان در شناسنامه های برقی هستند و اکثر قریب به اتفاق تاجیک ها، هزاره ها و ترک تبارها مخالف درج کلمه افغان در شناسنامه های برقی هستند حالا سوال این است که آیا درج کلمه افغان در شناسنامه های برقی باعث اتحاد اقوام افغانستان می گردد و یا افتراق اقوام افغانستان؟ چرا سیاستمداران افغانستان از پذیرفتن حقیقت در جامعه افغانستان فرار می نمایند و مساله را صادقانه با مردم خود مطرح نمی کنند.

حسن علی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
افغان
قومگرایی
نظرات بینندگان:

>>>   من فکر میکنم که مقام و حیثیت افغان ها از گاو های هندی هم کمتر است.
اخیرآ دولت نریندرا مودی اعلان کرده است که به سی میلیون گاو موجود در هندوستان تذکره برقی داده شود تا از قاچاق و کشتن و آزار و اذیت آنها جلوگیری شود.
فکر میکنم که همه این گاو ها قبل از افغانها تذکره برقی خود را گرفته و با کشیدن یک نعره گاوی خویش بالای شما تیم خواهند داد.
شما هرچقدر کوشش کنید با نعره تکبیر و الله اکبر گفتن، نخواهید توانست از گاو های هندی سبقت جویید.

>>>   حسن علی خان کلیمه افغان عامل نفاق قومی نیست ...................
زیرا درماده چهارم قانون اساسی افغانستان واضح است که
کلیمه افغان برهرفرد تابع افغانستان اطلاق میشود
پس کلیمه افغان برای هرفرد مطابق به قانون اساسی است
اینکه تووامثال تو این کلیمه رابه دستوردیگران نمیپذیرید مشکل درتواست

>>>   غان غان غان غان غون غون غون چی معنی دارد بفرمائید.
اریا فر

>>>   بلی دوستان اوغان یعنی بی تمدون
آفغنه یعنی آدم کش
آفغنه یعنی نژاد پرست
آفغنه یعنی خرابی ملت
بلی فرض کنید از یک ایرانی سوال شود فرق بین
افغان وآفغنه واوغان را نمیدانند هرچه سواد بالا
داشته باشد فقط وفقط قیافه چیزی دیکری نیست
من خودم از آفغنه برایم ........بکوید بهتر است

>>>   هنگامی که نظم اجتماعی از نظر سیاسی در یک جامعه مانند افغانستان پراکنده می شود، دینامیک های درون قومى و بين اقوام به حرکت می افتند که نمی توان آن را مهار کرد.
پویایی دیکته شده پشتونها با لقب تبارى "افغان" مبنى بر خواب و خيال و رويا شان به عنوان "نیروی اکثریت یکپارچه" نيم پشتون شمال ديورند يا "افغان ملت" به عنوان اکثریت ( "افغان ملت" + اقليت ها = ملت افغانستان يا ملت افغان 1. پاورقى) هم به شکل رويايى "یکپارچه"دانسته مى شود.
حالت فعلى " حالت بوده است" است و نه "حالت بايد باشد".
مثلن حاکمان افغان= يا پشتون "حالت است. حالت بوده است" و يا "حالت بود گذشته" را ميخواند دو باره حاکم بسازدند باوجود که حالت است که جنجال وجدال وتنش ايجاد مى کند.
جنجال و تنش و جدال نيرو و قدرت و توان انسانى را مصرف و شيوه تخريبى
دارد و در نتيجه دو پا رادر يک موزه کردن است.
"حالت بايد باشد" از نگاه افهام وتفيهمى جنجالى و تنشى و جدالى نيست زيرا هر اقوام و ملتهاى با هويت هاى خود آگاهانه و بدون ديکته گفته هاى خود را سازنده بيان مى کند واگر شناخت کشور-دولتى با يک واژه منفورى نشد واژه ديگر از گذشته و پيشينه يک ونيم ميليون قرنه افغان - پشتون و تاريخ فرهنگى شش هزار ساله جمشيدى پارسى حتمى پيدا شدنى است.
اکثریت افغان Afghan = اقوام پشتون یکپارچه?
اقليت "ناافغان" (Nonafghan ) = اقوام غير پشتون چند پارچه?
پاسخ ساده که چگونه اقليت و اکثريت در هندوکش معلوم شد? پشتون پاسخ بدون وقفه مى دهد همينطوراست. غير پشتون مى گويد بلاخره در کدام همه پرسى و يا سرشمارى ويا آمار گيرى?

سرشمارى و يا آمار گيرى و يا همه پرسى در همه کشورها بصورتى "سرشمیرنه" "Statistic" "آمار" یا "احصائیه" بر دو شاخه دانش ارقام و اعداد آمار استوار است که دوبخش "آمار توصیفی" و "آمار استنباطی" تقسيم مى شود.
موضوع آمار توصیفی (Descriptive statistics) تنظیم و طبقه‌بندی داده‌ها، نمایش ترسیمی، و محاسبهٔ مقادیری و در جدول و نمودار, منابع تجربيى.. می‌باشد که حاکی از مشخصات یکایک اعضای جامعهٔ مورد بحث است.
آمار استنباطی (Inferential statistics) است. آن چه که مهم است این است که در گذر از آمار توصیفی به آمار استنباطی یا به عبارت دیگر از نمونه به جامعه بحث و نقش احتمال شروع می‌شود. در واقع احتمال، پل رابط بین آمار توصیفی و استنباطی به حساب می‌آید.
آمار احتمالى و تخمين آمار!
از جملهٔ مهم‌ترین اهداف آمار، می‌توان تولید «بهترین» اطّلاعات از "داده‌های موجود" و سپس استخراج دانش از آن اطّلاعات را ذکر کرد.
1- بلى پرسش هم به شکل " مشت نمونه از خروار " مى باشد احتمالى و تخمينى است. آمارگيريى مشتى نمونه خروار دقيق و درست بودن زير سوال است.
دقيق و درست بودن آمار گيرى همگانى کل نفوس تنها از طريق سرشمارى همگانى امکا نپذير است.
ٻرسش هزار نفر در يک شهر هاى پيش از انتخابات طيفى وروند و زود روزانه تغير پذير است. درحقيقت چنين ٻرسش تخمينى و احتمالى براى حاکمان بنى بريده و تقلب و جعل کشته مفيد باشد ولى براى ارقام نفوس مضرر است.
سنجش کجا بود مانند گز!
کشورهاى پيش رفته بعد ازجنگ و يا با شکست يک دولت و آمدن پناهندگان و برگذشت پناهندگان و ياتقسيم کشور و يا اتحاد دو کشور تقسيم شده نياز به سرشمارى همگانى است.
ولى امروز با کمپوترى شدن و پيوند اطلاعات بين دفترى ضرورت به سرشمارى ندارد. هر تولد و هر مرگ هر خارج رفتن شهروند و داخل شدن شهروند محل تولد و جاى بود وباش٬ شهر شهرستان واستان زبان و دين و مذهب شخص درج مى شود.
مثلا در يگان کشور اروپايى ماليه مذهبى اشخاص که عايد کار بالاتر از احد تعين شده با در نظر داشت تعداد کودکان از سوى دولت جمع مى شود وبه کليساهاى عيسوى کاتوليلک پروتستانت پرداخته مى شود.
در افغانستان اکثريت و اقليت ها از طريق علم غيب و زيرزمينى ويا از سوى جادوگران و فالبينان اعلام مى گردد.
اولین راهکار آمارگيريى مشتى نمونه خروار حاکمان پشتون این بود که تعداد پشتون ها را از لحاظ سیاسی تقويت کنند.
دروغ و جعل پوره کرد اکثريت افغانه
که شود با تخمين تاجيک هزاره وغيره
شود جهالت افغان تقلب در تذکره
1. پاورقى. تحليل و تجزيه دانشورى مانند "پنج اوپراسيون" نوآم چامسکی (به انگلیسی: Noam Chomskyفيلسوف پير جهان امروزى ما تغير ٬تعديل٬ تکميل٬ حذف٬ و حرکت و يا جابه جايى
Permutation
transformation = to move;
Deletion transformation = to delete;
Addition transformation = to insert;
Substitution tranformation = to replace
واژه ها و تغير جا واژه هاى ترکيبى معنى جمله و يا ترکيب را بکلى تغير مى دهد مثلن
افغان ملت <> ملت افغان
پشتون = افغان
يا
پشتون = افغان : پشتون مساوى به افغان نيست و يا است?
ملت افغانستان = پشتون + افغان


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است