امنیت حقوقی و قضایی در افغانستان برعکس است
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۲۸    ۱۳۹۶/۱۲/۲۱ کد خبر: 148376 منبع: پرینت

در علم حقوقی دو پدیده‌ای به نام امنیت حقوقی (legal security) و قضایی (judicial security) .وجود دارند که بر اساس آن‌ها حقوق شهروندوان تضمین می‌گردد و عدالت در جامعه اجرایی می‌شود. اما چیزی باید بدان توجه شود این است که امنیت حقوقی و قضایی در افغانستان در عمل بر عکس اجرایی می‌شود. بدین معنا که کسانیکه در گدشته مرتکب جرم شده بودند در پارلمان هم بخشی کردند و حقوق الناس را نادیده گرفتند.

در افغانستان هر کس ظلم و خونریزی کرده امنیت قضایی و حقوقی دارد. جدیدترین مورد صلح با جناب گلبدین بود که نه تنها از از امنیت قضایی و حقوقی برخوردار شد که امتیازات بسیار چشمگیر از دولت گرفت. و جدید ترین مورد صلح با طالبان است. که هنوز صلحی صورت نگرفته امیتازات خود را گرفتند: اصلاح قانون اساسی، رهایی زندانیان طالب؛ امنیت سران طالب، اعطای پاسپورت به آنها، شناسایی به عنوان حزب سیاسی، دادن دفتر سیاسی با هزینه دولت در کابل، عفو عمومی تمامی اعضای طالبان، خروج نام رهبران طالب از لیست سیاه و غیره...

این در حالی است امنیت قضایی و حقوقی هنگامی محقق خواهد شد که تمامی کسانی که حقوق مردم را ضایع کرده‌اند مجازات شوند و حقوق از دست رفته ای مردم برگردانده شود. امنیت قضایی و حقوقی اقتضا دارد تمامی کسانی که مرتبک جرم شده اند مجازات گردند و حق به حقدار برسد و اعتماد به دولت و محاکم وجود داشته باشد. این همه انسانها که قربانی شد چه می شود؟ خونهای ریخته شده را چه کسی حواب خواهد داد؟! عدالت چه می‌شود؟

کاش طالبان بیایند همانند شهروندان عادی زندگی خود را از سر گیرند و صلح به معنای واقعی صورت گیرد. در اولین قدم اشرف غنی در صورت آمدن طالب، استفاده از آنان بر ضد مخالفان سیاسی خود است. کاش اینان بیانیند و به نفاق و شقاق دامن نزنند و تعصبات کاهش یابد. کاش اینان بیایند و از تعارض ها و تنش‌ها کاسته شود. اما تجربه به ما می گوید همانگونه با آمدن حکمتیار موارد مزبور محقق نشد با آمدن احتمالی اینان نیز محقق نخواهد شد.

اشرف غنی نماینده مردم است و باید بر اساس قانون اساسی و خواست توده‌ای مردم باید صلح کند و عدالت و حقوق حقوق شهروندی را فدای صلح نسازد. مصالح ملی و منافع ملی را در صلح در نظر گیرد. نه آنکه مصالح قومی و قبیله‌ای را در اولویت قرارداده و مقدم بر مصالح ملی بداند.

قاسم علی صداقت


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امنیت قضایی
حقوق
غنی
طالبان
نظرات بینندگان:

>>>   اول اینکه اشرف غنی احمدزی ریس جمهور انتخابی مردم نیست ریس جمهور توافقی دو تیم انتخاباتی است و دیگر اینکه غنی احمدزی نه مالک و نه وارث شهروندان کشور است که دار وندار کشور را فدای قومگرایی و قوم اندیشی خود کند ومهمتر از همه بخشش خون ریختانده شده بدست ترورستان طالب خاین وطنفروش بجز از وارثین حقیقی و قانونی که وابستگان شانرا ترورستان طالبان و یا ترورستان باند گلبدین بشهادت رسانده صلاحیت قصاص و یا عفو قاتلین وابستگان شانرا دارند بجز از انها ولو که ریس جمهور انتخابی هم باشد دست درازی درین حق را نداشته وندارند .

>>>   عطا صفوی

هزینه انجوهای(NGO s) خارجی تباه کننده وجبران ناپزیرخواهد بود...!
---------------------------------------------------------------
این مضمون را دیریست که نوشته بودم ولی نظر به دلایلی ....نخواستم آنرا به نشر بسپارم ؛ اما امروز متوجه شدم که حاکم ارگ که خود یکی ازجمله آفت آوران و بنیانگزاران این دولت انجوی است ، طبق معمول پیوسته به گزشته فشار عصبی اش اوج گرفت چیخ وفغان اش گوش ها را باز اذیت نمود وگویا بالای این موسسات عصبانی شده است و این چیغ های خشک اما آزار دهنده به این معنی است که شخصی علیه خود عریضه نماید ،" از بیخبران بپرسید که ماه چند است" تازه فهمیده است که در دنیا چه میگزرد بقوال معروف : "دیوانه را از سر گیرد".

هدف من این نیست که با جزییات وبا تمام طبعات بدبختی ناشی ازفعالیت های این ادارت وسازمنهای خارجی ( انجوها) راجستر شده ویا غیر راجستره شده را تحت هر نامی ونشانی که است به بررسی بگیرم ، به دلیل اینکه ازیک طرف این صفحه گنجایش این بحث را ندارد وازطرفی هم خواننده علاقمند نیست تمام این موضوع را با دقت وبا علاقنمدی خاص نظر به حجم نوشته دنبال کند.اما به شکل خلاصه میتوان گفت تجربه تاریخی نشان داد کشورهای که به مشکلات وبحران های پیهم مواجهه اند ویا آسیب پذیراند اکثرا زمینه فعالیت انجوها درآنجا مهیا میگردد ، خصوصآ درکشور های جهان سوم ، ممالک اروپایی شرقی که بعد از فروپاشی شوروی ، جمهوریت های اسبق اتحادشوروی ، همه وهمه برای ضعیف ساختن اقتدار دولت وحکومت ها همچون ادارات متوازی بدون هیچ گونه پاسخی ویا مسولیت پزیری از طرف دولت های معلوم الحال به فعالیت آغاز میکنند ؛ درحقیقت درعقب اکثر این ادارات وسازمانها اهداف و سیاست های مشخصی ... آن دولت های خارجی وجود دارد.
این کشورهای نامبرده درآغاز از عاقبت وتخریب فعالیت این ادارت بیخبربودند ، ولی زمان نشان داد که با انکشاف وتقویه یافتن اینچنین ادارت موازی دربدنه یک نظام حتی دولت های قانونی ونظام را برا سرچپه نموده اند. این انجوها هستند که چندین انقلاب های رنگین را دربسا کشورهای جهان سازمان داداند ونظام ها را سقوط داداندوهنوز هم این پروسه جریان دارد...
پوشیده نیست وقتی شما اهداف وفعالیت های بنباد جان سوریس امریکایی را طی سالهای متمادی بررسی میکنید درمیابید که هر آنچه ا درمنطقه برای ازبین بردن نظام ها رخ داده است ، بلاخره سروکله اش مربوط به این مرکز ود یگر بنیاد های میشود.
درکشور خدادادی وبی درو دروازه چون افغانستان خصوصا بعد از سال 2001 سیلی از انجوها سرازیر شدند وافغانستان به "دولت انجوی " تبدیل گردید ؛ اکنون ازدید واقعی هیچ کس نمیداند که تعداد این ادارت به چند میرسد... گرچه درآنزمان یک تعداد انسان های بادرک، چیزفهم وآگاه ازجمله آغای داکتر رمضان بشردوست وکسان دیگری گلو پاره کردند وبه حاکمیت پوشالی حامد کرزی درباره عواقب خطرناک این ادارت گلو پاره کردند واخطار دادند وحتی این فریاد ها وموضعگیری های منطقی سبب شد که آقای بشر دوست را از این وزارت خلع صلاحیت وبعدا هم سبکدوش نمایند. بدبختانه نه گوش شنوای ونه هم چشم بینایی وجود داشت که بدانند در این وطن چه میگزرد وعاقبت سرازیرشدن این همه انجوها چه خواهد بود.... ، زیرا کاغذ بهادار سبز امریکا شیرین و واژه های دموکراسی ؛حقوق بشر...جامهه مدنی ....از آنهم شیریتنر باعت شد که این ادارات درگوشت وخون مردم ما جاه گیرندوحالااین ادارات بی حساب به یک مشکل جدی تبیل شده است.
از آنجاییکه درشرایط موجود نه حاکمیت مردمی ونه هم دولت پاسخگو درافغانستان وجود دارد ، هر گز ممکن نیست فعالیت این نهاد ها را تنظیم وکنترول گردد ؛ اما دریک دولت قانونمند این اداراتی که اکثر شان شباهت به ویروس کشنده دارد به تدریج قابل کنترول اند. تنها راه بیرون رفت از این مصیبت در افغانستان درقدم نخست باید تعداد این ادارات تثبیت ومشخص گردد ودرقدم دوم فعالیت آنعده اداراتی که حذف شان مشکل سیاسی و اقتصادی را به بار نمی آورد باید و موثر بودن شان درشرایط فعلی مشخص گردد ؛ وبقیه اش را بعد ازآماده ساختن شرایط مساعئد معذرت بخواهند واین درصورتی ممکن است که یک حکومت ودولت پایدار بوجود آید تا آهسته آهسته این ادارت خارجی رابسته نمایند ودرصورت ضرورت دولت خود میتواند اجازه فعالیت ویا تعویض به انجوی های داخلی را باسرمایه بودجه دولتی ونیمه دولتی مهیا بکند درغیر آن این حجم بزرگ "دولت انجوی" عاقبت اش بر بادی خواهد بود. از آنجاییکه احصاییه دقیق درمورد موجود نیست وبدون هیچ نوع اغراض شخصی وسیاسی میتوانم بگویم در بین این همه سازمان ها واداراتی خارجی تحت هر نامی که وجو دارند، میتوان گفت به ندرت دربین شان اداره و یا سازمان را پیدا کرد که اغراضی نداشته باشند وخاص برای رضایی خدا فعالیت کند واگر چنین بوده باشد ، دراینصورت یا ازعجایبات زمان است ویاهم از انگشتان یک دست مان تجاوز نخواهد کرد. بطور متال من یک نمونه از این ادارات ویا موسسات را که حتی تا اندازه برای جامعه مفید است ازجمله موسسه افغان- ترک که هموطنان ما از مشکلات خلق شده اش آگاهی کامل دارند....واین موسسه که سالهای سال از طرف آقایی "گولن " تمویل واداره میگرد حتما درجریان هستید درحالیکه بسیاری شهر های ترکیه از این نوع مکاتیب مجهز محروم اند ولی سوالی بوجود می آید که این هم لطف ومهربانی برای چی؟
هموطنان ما توجه بفرمایند ، وقتی شما به کتاب آقایی " جان شرب " که گفته میشود پدر انقلابات رنگین درجهان است ونیز فروپاشی شوروی را به وی نسبت میدهند نگاه میکنید درمیابید که وضع از چه قرار است وبصراحت درمورد سقوط حاکمیت از آن کار گرفتع میشود..... زیرا وی دراین کتاب خویش 198 میتود ویاروش اقدام غیر خشونت را برای فروپاشی یک دولت پیشنهاد میکند ویکی از پونکت های مهم آن همین تاسیس ادارات انجوی دریک دولت است.

تجربه جلوگیری از این مصیبت نشان میدهد که هرچه ذودتر برای نابودی اش عمل گردد به همان اندازه برای قوی شدن یک دولت مردمی بهتر است ؛ مثلا بعد از فروپاشی شوروی ؛ روسیه هم مانند افغانستان کنونی به مرکز بازار پررونق انجوهای جهان تبدیل شده ودرمدت چندین سال هست وبود روسیه بلعید ونابود ساخت وحاکمیت به دست الیکارشش داخالی و انجوهای خارجی بود وحتی نزدیک بود که حتی تا سرحد فروپاشی وتجزیه خود روسیه پیش رفت . ولی درزمان حاکمیت پوتین بعد از 2000 این ادارات حاکمیت ودولت پوتین را درچند جبهه به چالش کشید ؛ اما پوتین با درایتی که داشت به بسیار آرامی وزینه به زینه درقدم اول فعالیت این انجوها را محدود ساخت ودرقدم دوم اکثر شان رت رخصت کرد. و فریاد دوات های غربی گوش جهان را کر ساخت وحتی نارضایتی خویشرا درمقابل این تصمیم پوتین زیرنام انجوهای بشردوستانه ؛ جامعه مدنی ....اعلان کردند وبرای غربی ها ناخوشایند بود ؛ پوتین بازیرکی که داشت به دولت وظیفه داد تا سالانه یک مبالغ انگفتی از بودجه دولتی را برای فعالیت های این انجوها اختصاص بدهند تا کاوفعالیت شان را به بپیش برند واین ابتکار بزرگ توانست دروازه های انجوهای خارجی را مهرلاک کنند وحتی امسال پوتین برای این ادارات وموسسات غیر دولتی ازحساب دولت 8 میلیار د روبل را برای فعالیت چنی ادارات غیر دواتی تخصیص بدهد.
تجربه تلخ این ادارات وسازمانهای امدادی ، خیریه ؛ حقوقی ....وووووو درمنطقه ما ونیز ممالک بحران زده جهان حتی بیانگر اینست که فحشا را رایج بخشیده اند ؛ ازجمله پرداخت پول در ازای " خدمات جنسی " که این غیرقابل انکار است وخود دربعضی حالات به آن رسما اعتراف کرده اند..
منبع :
1- جان سوروس " انقلابات رنگین".
2- جان شرب" 198میتودو روش فروپاشی یک نظام.
3- کمیته بین الملی صلیب سرخ جهانی./داکوردم /
4- ریا نوستی.روسی
5- اسپوتنیک


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است