فرق بین سیاستمدار، فعال سیاسی و تحلیلگر سیاسی
يک سیاستمدار معمولی بعضی وقت‌‌ها دروغ می‌گوید بعضی وقت‌ها راست و در موارد زیادی هم از احساسات مردم سوء استفاده می‌کند. بستگی به منافغ شخصی، گروهی و ملی دارد 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۱۲    ۱۳۹۷/۲/۱۴ کد خبر: 150641 منبع: پرینت

فرق بین سیاستمدارpolitician ، فعال سیاسی political activist و تحلیلگر سیاسی political analyst چیست؟

بطورخلاصه:
يک سیاستمدار معمولی بعضی وقت‌‌ها دروغ می‌گوید بعضی وقت‌ها راست و در موارد زیادی هم از احساسات مردم سوء استفاده می‌کند. بستگی به منافغ شخصی، گروهی و ملی دارد. البته سیاستمدار راستگو و درستکار هم داریم.

یک فعال سیاسی معمولا به جانبداری از یک جریان، گروه سیاسی، قومی، مذهبی، یا حزب و تشکل خاص صحبت می‌کند. این دیدگاه خاص گاهی در راستای منافع ملی است و گاهی هم برای اغراض شخصی و گروهی.

یک تحلیلگر سیاسی باید جانبدارانه صحبت نکند، در تحلیلش همه جوانب را در نظر بگیرد و بر اساس شواهد صحبت کند، هرچند ممکن است بعضی اوقات تصادفا دیدگاهش به جانبداری از این جریان یا آن جریان تعبیر شود.

البته یک تحلیلگر یا فعال سیاسی می‌تواند تصمیم بگیرد برود سیاستمدار شود یا برعکس.

مثال ساده تذکره/شناسنامه های الکترونیک:
قبل ازینکه به متن بپردازم، یک نکته در مورد حاشیه که خیلی مهم است. می‌ترسم به‌جای کارت مایکروچیپ دار الکترونیک، یک یخچال تحویل مردم بدهند و بگویند این تذکره برقی تان است، چون آقایان هنوز فرق بین برقی و الکترونیک را نفهمیده اند. مثل اینکه به‌جای تیوری نسبیت عام از فیزیک کوانتوم استفاده کنیم.

حالا مثال:
یک سیاستمدار:
علت اینکه دست به توزیع تذکره های برقی (منظورشان همان الکترونیک) زدیم حادثه اخیر حمله تروریستی کابل بود. احتمال می‌رود که حمله کننده از تذکره کاغذی جعلی استفاده کرده باشد.
(به این می‌گویند سوء استفاده از احساسات مردم. اگر چنین عملی از یک سیاستمدار غربی سر‌بزند، مجبور به معذرت‌‌خواهی یا حتی استعفاء خواهد شد).

یک فعال سیاسی مخالف درج کلمه افغان در تذکره:
این عمل در راستای از بین بردن هویت ما و تحمیل هویت دیگران برما است.

یک فعال سیاسی موافق درج کلمه افغان:
ما همه افغان هستیم. هرکس افغان بودن را قبول ندارد، خاین است.

یک تحلیلگر سیاسی:
درگذشته در مقابل کلمه افغان حساسیت وجود نداشت. بعنوان نمونه، زمانیکه یک مهاجر افغان مقیم ایران را افغانی صدا می‌زدند، واکنش او، چه پشتون می‌بود چه تاجیک یا هزاره و ازبک، این بود که افغانی واحد پول ماست، من افغانم. خیلی از سیاسیونی که مخالف درج کلمه افغان هستند، وقتی بین خودشان صحبت می‌کنند، می‌گویند ما افغان‌ها. علت مخالفت شان این است که وقتی می‌بینند عده‌ای بدون لزوم اصرار دارند که واژه افغان در شناسنامه درج گردد، احساس می‌کنند کاسه‌ای زیر نیم کاسه است. مثل این است که من بالای سر احمد بایستم و آمرانه به او بگویم می‌دانم نام تو احمد است ولی روی کارت شناسایی ات باید دوبار بنویسی احمد. فکرمی‌کنید احمد چه خواهد گفت؟ شاید بگوید به تو ربطی ندارد، من اصلا می‌خواهم نامم را عوض کنم. این نکته در مورد قضیه پوهنتون و دانشگاه هم صدق می‌کند. کسانی را می‌شناسم که تا چند سال پیش براحتی وبدون تعصب از کلمه پوهنتون استفاده می‌کردند و گاهی هم ناخودآگاه واژه دانشگاه را به‌کار می‌بردند، ولی زمانیکه دیدند افراد خاصی با زور و ارعاب به آنها می‌گویند که کلمه دانشگاه مال بیگانگان است، واکنش شان این شد که همیشه دانشگاه بگویند.

توصیه من به پشتون ها و غیر پشتون ها این است که اگر اعتماد بنفس بیشتری داشته باشید این مشکل می‌تواند حل شود. نه با درج این کلمه به عظمت و سربلندی قوم بزرگ پشتون افزوده خواهد شد (و اگر اصرار کنید حتی تاثیر معکوس دارد) و نه هم سرافرازی و هویت کهن غیر پشتون ها به سرافکندگی تبدیل خواهد شد. این کاغذ پاره‌ای بیش نیست که چند سال بعد هم شکلش تغییرخواهد کرد هم محتوایش.

ولی آریا


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ولی آریا
سیاست
نظرات بینندگان:

>>>   چقدر مقبول وعالی سخن کفتید و. واقعا هم همینطور به دروغگویی وبه جبر وبه اکراه ما نمیتوانیم به دیگران چیزی را بقبولانیم حتی اسلام که دین خدای است و الله متعال میفرماید در دین اکراه نیست چون الله متعال خوبی وخرابی را به مردم وراه خوب وبد را به مردم نشان داده کسانیکه صاحب تفکر کردن اند خوب را قبول میکنند وکسانیکه بد اند پیوسته به بد راه یاب میشوند اما به مگر زور چالبازی نیرنگ نمیتوانیم به دیگران نظریه خود. را بقبولانیم این است تفکر انسانی ،در حقییقت این کار بد نیست که همه تذکره های برقی بگیرند ومشکلات جامعه کمتر میگردد واما باید در آن اختلاف نباشد تا نشود مردم از هم بپاشند و. صف بندی های نا متوازن را اختیار کند
عبدالله ریحان

>>>   دوست عزیز آقای آریا:
توصیهٔ معقول و بجای شما مایهٔ سرفرازی است. کاش آنانی که خود را سیاستمدار و نمایندهٔ مردم جا می زنند و امروز بر کرسی قدرت تکیه زده اند، عرضه و سواد درک معنی عمیق اظهارات شما را می داشتند. چنانکه از فهوای کلام شما پیداست، همانگونه که با بیان کلمهٔ شیرین دهان شیریرن نمی شود، با ادای کلمهٔ افغان، هویت انسان افغان شده نمی تواند. جماعتی که این بحث بی فایده را به راه انداخته و به درج کلمهٔ افغان در کارت های شناسائی برقی تأکید می ورزند جز بهره برداری شخصی و یا خدمت به بیگانگان هدف دیگری ندارند.
محمد داود

>>>   برق خودش عبارت ازتفاوت پوتانسیال در یک سیستم مدار بسته است که سبب جریان الکترون ها و در نتیجه تولید برق میشود.
در چیب داخل تذکره های برقی نیز الکترون ها به حرکت می آیند. در داخل بطری موبایل های شما نیز جریان الکترون ها است.
در صفحه نمایشی تچ سکرین ها نیز طوری است که در آنها خطوط خیلی ریز میکروسکوبی موازی به شکل متقاطع وجود دارد که در آنها در محل تقاطع این خطوط،،الکترون ها و پروتون ها یکدیگر را جذب میکنند و در نتیجه از حرکت باز می ایستند.
چون نوک انگشتان ما نیز دارای جریان برقی و یا الکترون ها هستند، زمانی که ما روی صفحه را لمس میکنیم، الکترون های نوک انگشتان ما که دارای چارچ منفی هستند، پروتون های محل تقاطع تچ سکرین را که دارای چارچ مثبت هستند، جذب میکند ، درنتیجه الکترون های محل تقاطع خطوط تچ سکرین به حرکت می آید و این حرکت الکترون ها سبب میشود که صفحه تچ سکرین درک کند که همین قسمت با نوک انگشت ما تماس پیدا کرده است، در نتیجه، همان منطقه که حاوی کلمه و یا جمله خاص است، در صفحه تچ سکرین باز میشود.
بنآ اساس تمام وسایل تخنیکی برقی و الکترو نیکی را تفاوت پتانسیل و در نتیجه حرکت الکترون ها تشکیل میدهد.

>>>   جناب ولی آریا صاحب ! بسیار تحلیل علمی - حقوقی و کارشناسانه بوده ودر قدم نخست از تحلیل همه جانبه و بی آلایشانه تان اظهار سپاس می نمایم . علاوه کنم که کارشناس مسایل سیاسی و حقوقی ندرت است و همه همه آکاه امور سیاسی ووابسته به قوم اند . عامل همه بدبختی های افغانستان تغییر نام خراسان که این نام به همه اقوام تعلق داشت وروی برتری جوی های قبیله گرای در زمان نه چندان دور ( احمد خان ابدالی ) به افغانستان تفییر کرد که تضاد های ملی منجر از کشته ها پشته های جور شد . اکنون دولتمدارن مما نه برنامه صلح دارند ونه اولویت بندی های منافع ملی و فقد حرکت های تفریق بینداز و جکومت کن را طرح کرده و مصالح ملی را نادیده گرفته زیر پا می نمایند . روی همین دوصد سال جکومت شان روی قلدری نه خدمتگذاری بالای گرده های مردم سوار اند که سایر اقوام صرف برابری میخواهند نه برتری طلبی . دولتمدارن ما جامعه را به مرض مبتلا گردانیده اند که علاج این مرض محلک قطع کردن همان جسمی که ملبس به مرض شده واز سوی دیگر در این کشور دلایل علمی و منطیقی کارآمد ندارد زیرا که حقوقی بجث کردی کفته می شود که افغان نیستی واگر غلامی را قبول کردی افغان هستی واگر نه پذیرفتی بیگان هستی . با این همه منطیق ضعیف چه باید کرد ؟ هویت فروشی - فرهنگ فروشی و یا زیر بار منت دونان عقبگرا قرار گرفتند ؟ با معذرت .
زره


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است