تاریخ انتشار: ۱۱:۴۴ ۱۳۹۷/۲/۲۳ | کد خبر: 150955 | منبع: | پرینت |
>>> پسران يك پدر پشتون ازش مى پرسند كه كشور ما كجاست دراينجا ما احساس بيگانگى ميكنيم و چرا دلبسته اين سرزمين نيستيم اگر اين وطن اصلى ماست پس چرا به آباديش نميكوشيم همه روز دست به ويرانى ميزنيم با انتحار و انفجار پدرشان ميگويد وطن اصلى ما كوهى است بنام سليمان درپاكستان ما همه مهاجر به اين سرزمينيم به نيرنگ و جعل حكومت كرديم
>>> افغان سازی تدریجی ما به روایت اسناد معتبر رسمی از عصر امیرعبدالرحمن خان تا امروز
بررسىجعل هويت، جعل جغرافيا، تحريف تاريخ و تهاجم فرهنگى افغاغنه براساس كتب و نوشته هاى رسمى افغانستان.
بنا ندارم دراين سلسله نبشته ها تحليل خودم را ارائه نمايم، لاكن شما را به دقت و تأمل در چگونگى افغانيزه كردن تدريجى و انهدام تمام اضلاع هويت تاريخى،جغرافیایی و تمدنى خراسان دعوت مى نمايم .
اين نبشته هاى مستند تماماً با استناد از كتب رسمى و دولتى از عصر امير عبدالرحمن خان تا امروز مى باشد.
از باز نشر و كاپى آن در جهت تنوير افكار عمومى قبلاً سپاسگزارم .
امير عبدالرحمن خان در مقدمه پند نامه معروف خود که داستان احوال سپاه عثمانی را نقل می نماید، مردم افغانستان را اينگونه خطاب مى کند:
" من كه امير عبدالرحمن هستم بيان مى نمايم اى قوم افغانستان كه درانى و غلجاى و فارسى بان و هزاره و ترك هستيد..."
بقيه را در تصوير مشاهده بفرماييد.
اين جزوه در سال ١٣٠٤ هجرى قمرى به چاپ رسيده است.
نكات قابل توجه : هنوز واژه هاى مانند؛ ملت افغان و افغان به تمام باشندگان افغانستان اطلاق نمى شده است. زبان دربار زبان فارسی است.
ضمناً واژه فارسى بان را به خاطر بسپاريد.
ادامه دارد
Abdul Hai Khurasani
>>> زبان افغانی« پشتو» درکدام سال، با چه نام ، توسط که و چه وقت وارد نصاب رسمی معارف کشور شد؟
در زمان امیر عبدالرحمن خان به حکم اسناد موجود و کتب منتشره بفرمان او، کاملاً مشخص است که زبان ملی، رسمی و دربار عملاً زبان فارسی بوده و امیرعبدالرحمن خان شاید به حکم سالها زندگی در سپهرحکومت بخارا و پرورش در شمال افغانستان خود را بحق متعلق به این هویت فرهنگی می دانسته است.
اما زبان ایکه امروز ما آنرا بنام « پشتو» می شناسیم ، برای نخستین بار با نام و هویت رسمی زبان « افغانی» بر اساس فرمان رسمی امیر حبیب الله خان در سال ۱۳۳۳ هجری قمری(مطابق 1915ميلادى )وارد نصاب رسمی وزارت معارف گردید.
اين اثر در سال 1917 رسماً چاپ شده و در سراسر كشور جهت تدريس توزيع مى گردد.
مولف دانشمند نخستین کتاب زبان افغانی، صالح محمد قندهار ی که یکی از معلمان مدرسه حبیبیه بوده است ، در مقدمه مبسوط ۹ صفحه یی این اثر که به زبان فارسی نوشته شده است، ضمن تشریح وضعیت اسفبار زبان افغانی به ضرورت آموزش این زبان برای افغانان (که در اینجا منظور او از افغانان کسانی هستند که زبان مادری شان افغانی می باشد) اشاره نموده و فواید آموزش آن را توضیح داده است.
از مطالعه دقیق این اثر بدرستی درمیابید که هنوز واژگان لیسه و پشتو متداول نبوده و اصطلاح افغان و افغانی و افغانان همه برای تعریف هویت برادران پشتون ما استعمال می شده است.
من از جوانان عزیز تمنا دارم که تمام این صفحات را با دقت مطالعه بفرمایند.
Abdul
>>> بانيشانه بيكاريست كمي تفريح كنند .پنجشبري
>>> Baha
یک پاسخ تاریخی یه یک استدلال پوچ فاشیستی
فاشیستان با خشم می گویند: اگرملیت های غیرپشتون افغان نیستند، پس چرا در خارج به نام افغان می روند با پاسپورت افغانی و افغان هم شناخته می شوند.
پاسخ : زمانی که نام سرزمین ما جعل شده، تاریخ و هویت مان جعل شد شناسنامه ها و اسناد ما جعل شد با شرمندگی در خارج هم افغان شناخته شدیم ، همه ملیت های بیگناه غیر پشتون هم محکوم به نام بد افغان شدند و در خارج افغان یعنی وحشی، افغان یعنی دزد، افغان یعنی تروریست، افغان یعنی مافیای مواد مخدر. پس افغان کدام افتخاری ندارد، دردا که ما با نام افغان در خارج چقدر اهانت و توهین می شویم و حتا در میدان های هوایی افغان ها بیشتر بازرسی می شوند تا مواد منفجره و خودکفانی را با خود به هواپیما نبرند. اما افغان واقعی از لجنزار بدویت تاریخ به نام افغان فخرمی فروشد که اگرنام جعلی افغان بر ما تحمیل نمی شد ما از سیاره زمین بیرون پرتاب می شدیم ، هچنانی که آنها از اسراییل برسرزمین ما پرتاب شدند
>>> Abdul Hai Khurasani
ما از بحران زعامت و فقدان دیدگاه راهبردی رنج می بریم
الف
تاجیکها، به عنوان یکی از میراثداران اصلی امپراطوری ،تمدن و فرهنگ
Persian Empire و خراسان ، امروز در بدترین وضعیت سیاسی و انسجام تشکیلاتی به سر می برند و این وضعیت نابود کننده و فاجعه بار است.
از آنجا که هویت تاجیک، هویت فرهنگی و تمدن محور است و نه نژادی، لهذا زعامت و رهبری تاجیک ضرورتاً می بایست به چهار اصل هویت تاجیک ( زبان فارسی،هویت تمدنی و تمدن خراسان، قرائت مکتب حنفی و عرفان اسلامی) اعتقاد و باور داشته باشد.
این اعتقاد و باور در چهاراصل برای اعضاء شرط نیست، بلکه برای رهبری شرط است ،اما برای اعضاء داشتن یک عنصر مشترک کافیست.
ب
بسیاری از شخصیت های سیاسی مطرح امروز تاجیک، خود تعریفی درستی از دیدگاه و چشم انداز آینده ندارند و تمام کارنامه سیاسی آنها در محیط تاکتیک و آنهم فقط برای حفظ موقعیت سیاسی، امنیت اقتصادی و اتوریته اجتماعی خلاصه می شود.
ج
جمعیت اسلامی افغانستان که در زمان سپهسالار جهاد و فرمانده کل مقاومت ( شهید احمدشاه مسعود) و زعامت شهید استاد ربانی، به صورت طبیعی نماد و مظهر تفکر تاجیک تلقی می شد، امروزه بنا به دلایلی که بیان آن در این پنجره مفید نیست، در جغرافیای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود تسلط و زعامت لازم و کافی را برای بسیج تعیین کننده ندارد.
اگر جمعیت اسلامی همین امروز تفکر تاریخ زدهیی سیاسی خود را رها کند و با ادعای زعامت تمدنی وارد میدان شود، بستر اجتماعی برایش کاملاً مهیاست.
د
وضعیت تاجیکها در رهبری نهاد حکومت وحدت ملی بشدت خاکستری است، در جلسات شورای امنیت، اجلاس کابینه و شورای های غیر قانونی صلح و علماء، کسی ایکه مدعی هویت و تمدن تاجیک باشد و با جرئت از داعیه تمدنی ما دفاع و استدلال نماید، دیده نمیشود.
من اطلاع دقیق دارم ، که در جلسه شورای امنیت برای
تقسیم سبزوار ( شیندند) به پنج شهرستان جدید، هیچکدام از عناصر شرکت کننده تاجیک که تعداد شان کم هم نبوده است، از تقاضای جوانان مبارز و شهروندان هرات به؛ اسفزار و سبزوار هیچ دفاعی نکردند و سرانجام اشرف غنی توانست تمام تاریخ و تمدن اسفزار را دفن نماید.
همچنان تا امروز هیچ یک از اعضاء کابینه در مجلس وزراء به اشرف غنی نمی تواند بگوید که چرا دانشگاه هرات تا حالا نباید لوحه داشته باشد؟
اینها دو نمونه بود و از این نمونه ها زیاد داریم .
د
واکنش های شخصیت های سیاسی تاجیک در باره صدور فرمان غیر قانونی شناسنامه ها و تهاجم گستاخانهی فاشیسم علیه هویت، بسیار ضعیف و توگویی از سر ناچاری بود.
عدم برنامه و پلان عملی علیه این اقدام فاشیستی نشان می دهد که زعامت تاجیک ظرفیت و پوتانسیل لازم برای توقف پلان شوم و ننگین فاشیسم را ندارد.
واکنش داکتر عبدالله به اقدام اشرف غنی یک رویکرد سیاسی و معطوف به توافقنامه سیاسی کابل بود و نه ضرورتاً یک واکنش راهبردی، ضمن اینکه این اقدام ضرورت به حمایت گسترده دارد، اما در موازات نهاد کاخ سپیدار می بایست زعامت تمدنی از هویت به عنوان یک اصل راهبردی حمایت نماید.
همچنان سکوت معنی دار شورای حراست و ثبات به رهبری استاد سیاف در باره شناسنامه ها قابل سوال جدی است، زیرا این شورای به خاکریز جمعیت تبدیل شده است.
پیشنهاد
اگر شخصیت های مطرح و جمعیت اسلامی افغانستان از داعیه برحق و تمدنی احیاء نهضت مقدس خراسان دفاع ننمایند، آنوقت مردم ما حق دارند اندک اندک از تمام این شخصیت ها عبور نمایند و ستاد رهبری مؤقت تاجیک با اشتراک تمام نهاد های سیاسی و اجتماعی تشکیل کردد.
این راهکار می تواند نخستین گام گذار از مدیریت بدوی به زعامت مدنی باشد
>>> آ قای خرا سانی
احمد شاه مسعود سپهسالار جهات نبود.به افتخار باید گفت که سپهسالار شورای نظار .....کاران بود.
باشنده کابل
>>> Ariaie
اين وحشت افرينان كه امده اند تا به رياست معارف هرات اصلاحات بياورند تصادفى نيامده اند. از بالا براى اينها برنامه ريخته ميشود، پول هاى اپراتيفى اينها را إكمال ميكند و با حمايت مستقيم باند جنايتكار و تبهكار قبيله عمل ميكنند!
>>> شخصیت های مطرح جمعیت کی ها هستند؟؟؟
یک فرد را نام ببرکه فساد پیشه نباشد ؟؟؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است