تاریخ انتشار: ۱۰:۵۲ ۱۳۹۷/۳/۲۱ | کد خبر: 151852 | منبع: | پرینت |
جلالتمآب رییس جمهور شی جینگ پینگ، سران محترم دول و حکومتها، سران سازمانها، خانمها و آقایان:
درمقابل دورنمایی از بیباوری جهانی و تغییر مختلکننده با هم ملاقات میکنیم. خوشبختانه، ماحول سازمان همکاریهای شانگهای یکی از «برهههای باز» در طول تاریخ را تجربه میکند؛ برههای که در آن تغییر خلاقانه، پیگیری عملی اهداف واقعبینانه، تعهد به حل مشکلات، و توسعه منظم همکاری بین و درمیان کشورها منجر به ایجاد یک محیط جدید همکاری و اعتماد میگردد.
در نتیجه، دیدگاه ظهور اقتصاد قارهای اوراسیا بیش از پیش در حال تحقق یافتن است و یک فرصت واقعی برای گسترش این برهه باز به یک قرن فرصت دوامدار برای مردمانمان وجود دارد. اما به دست آوردن این فرصت مستلزم ترتیب یک استراتیژی منطقهای متمرکز برای توسعه همکاری منطقهای با تکیه بر اتصال و همچنین مهار نمودن تغییر مخربی که از سوی شبکههای تروریستی فراملی و سازمانهای جنایتکار فراملی ما را تهدید میکند، میباشد. بر اساس ضرورت، ترتیب این چنین استراتیژی نیازمند تغییر دیدگاه نسبت به ظرفیت بالقوه و مشکلات افغانستان میباشد.
اگر ساده بیان کنیم، جنگی که بالای سرزمین ما جریان دارد این است که افغانستان یا باید به عنوان بستری برای اتصال منطقهیی و همکاری جهانی عمل کند یا به عنوان مکانی برای طرح نقشهها و طرحهای خرابکارانه شبکههای تروریستی و سازمانهای جنایتکار فراملی باشد. اجازه بدهید تا دلایلی را ارائه کنم که علیرغم قیمت گزافی که مردم ما به خاطر جنگ تحمیلی میپردازند، چگونه دیدگاههای ما برای مبدل شدن به بستر همکاری و اتصال به طور چشمگیری در حال بهتر شدن است.
نخست، با ایجاد اجماع ملی روی صلح، ما به صورت قاطعانه متعهد به یک راهحل سیاسی در جنگ با طالبان هستیم. پیشنهاد صلح غیرمشروط ما جامع بوده و خرسندیم که علمای افغانستان برای اولین بار برهان و دلایل دینی را مبنی بر این که چرا جنگ باید توقف کند، ارایه کردهاند. همچنین ما از این که طالبان اعلام آتشبس ما را برای روزهای عید فطر پذیرفتند، ابراز خرسندی میکنیم. از آنجایی که این نخستین وقفه طی بیست و سه سال گذشته بوده، از شما درخواست میکنیم که برای استفاده از این دریچه در راستای پیشبرد گفتگوهای صلح بینالافغانی از ما حمایت کنید.
دوم، خرسندیم که همکاران بینالمللی ما در حمایتشان از یک افغانستان باثبات، صلحآمیز، دموکراتیک و مردمسالار و خودکفا مصمم هستند. استراتژی جنوب آسیای ایالات متحده امریکا در ایجاد شرایط مساعد برای صلح و ثبات یک تغییردهنده بازی بود. ما از حمایت همکارانمان در عرصه امنیتی در چارچوب مأموریت حمایت قاطع و همکاران انکشافیمان در اتحادیه اروپا که کنفرانس بروکسل را تمویل کردند و همچنان همه دوستانی که دور این میز حضور دارند و نیز همکاری قابلملاحظهای داشتند، ابراز امتنان مینمایم. ما از حمایت سخاوتمندانه شما برای تغییر زندگی مردممان از طریق تحکیم و تقویت نهادهای مؤثر و کارا که به شهروندانمان پاسخگو باشند، استفاده میکنیم.
سوم، ما شاهد ظهور یک اجماع منطقهای در راستای ضرورت به یک افغانستان باثبات و متصل (با کشورهای دیگر) هستیم. اجازه دهید به نمایندگی از مردم و حکومت افغانستان، از رهبرانی که دور این میز حضور دارند به خاطر نظرات سخاوتمندانهشان و ایجاد چنین حرکتی برای برجسته ساختن نتایج و اقداماتی که صورت گرفته، تشکر کنم. کنفرانس تاشکند به میزبانی رییس جمهور میرضیایف، یک تحرک تازه را در همکاری منطقهای روی صلح معرفی نمود.
رییس جمهور شی، نخست وزیر مودی و رییس جمهور میرضیایف، توجه رییس جمهور ترامپ و دیگر رهبران جهان را بر این ضرورت که به افغانستان به عنوان یک عرصه همکاری نگریسته شود، معطوف ساختند. تشکر از شما. گفتگوی رییس جمهور شی و نخست وزیر مودی و توافق آنان به روی همکاری در رابطه به افغانستان، انرژی تازه را تزریق کرده و ما را قادر ساخته تا اجندایی را برای رفاه افغانستان از طریق دسترسی به مارکیت بزرگ بین المللی این دو ماشین (چین و هند) رشد جهانی، ترتیب کنیم. ما از تقویت گفتگوی دوجانبهمان با روسیه، قزاقستان، قرغیزستان، تاجکستان و ترکمنستان خرسندیم. ما وارد یک گفتگوی جامع با ایران از طریق پنج کمیته تخصصی شدهایم و توجهمان را روی ادغام این پیشرفت در قالب یک سند چارچوبی متمرکز کردهایم. من از تعهد رییس جمهور روحانی در این خصوص تشکر میکنم. گفتگوی دوجانبه ما با پاکستان منتج به امضای یک موافقتنامه چارچوبی در ۱۴ می ۲۰۱۸ تحت عنوان پلان عمل افغانستان و پاکستان برای صلح و همبستگی (APAPPS) گردید.
اکنون روی مبدل ساختن این موافقت نامه به یک تحرک واقعی و عملی برای کاهش خشونت، تسریع روند صلح، مبارزه با شبکههای تروریستی و سازمانهای جنایتکار فراملی، و تقویت همکاری و اتصال منطقهای تمرکز میکنیم. دیدارهای متقابل هیأتهای عالیرتبه به عنوان یک مکانیزم تسریعکننده برای گفتگو و پیشرفتها در روی کاغذ گردید. پیشرفتهایمان روی کاغذ بوده و ما به صورت محتاطانه خوشبین هستیم که این پیشرفت های روی کاغذ، جنبه عملی پیدا کند.
چهارم، اجندای ما در زمینه اتصال منطقهای با پیشرفتهای واقعی همراه بوده است. اکنون افغانستان دارای سه بندر خشکه است که از طریق خط آهن به ترکمنستان و ازبکستان وصل میشود و خط آهن چهارمی با ایران نیز در حال ساخت است که ما (افغانستان)، هندوستان، آسیای میانه و چین را به بندر چابهار وصل میکند. ازبکستان و افغانستان از منابع مالی خود برای احداث خط آهن بلخ – هرات متعهد هستند و در جستجوی حمایت بینالمللی به خاطر این پروژه متحولکننده هستیم. تاپی به سرحد افغانستان رسیده است و ما متعهد می باشیم که مسیر آن را به یک دهلیز انکشافی کامل مبدل سازیم. کاسا یکهزار در حال تحقق یافتن است. مهمتر از این ها، پالیسی های دسترسی باز به انرژی و فایبر نوری منتج به سرمایه گذاری قابل ملاحظه سکتور خصوصی گردیده است. ظرفیت بالقوه افغانستان به عنوان بستر تجارت انرژی منطقهیی دیگر یک رویا نه، بلکه به سرعت در حال مبدل شدن به یک واقعیت عینی است. ما به صورت هفتهوار روی توسعه شبکه ملی برای فراهم نمودن برق به منظور پیشبرد ماشینهای رشد در حرکت هستیم. موافقتنامه های ترانزیت منطقهیی ما را به چین، کشورهای حوزه قفقاز و اروپا وصل میکند و دهلیزهای هوایی به سرعت در حال گسترش اند که به تدریج هزینه ترانسپورت را کاهش داده و دسترسی به اقتصاد صادراتی را میسر میسازد.
پنجم، به منظور غالب شدن بر مشکلات میراثیمان از قبیل فساد، حکومتداری ضعیف و استفاده محدود از سرمایه های طبیعی و انسانی، ما به سرعت در حال تطبیق اصلاحات همهجانبه هستیم. با آوردن تغییر نسلی در عرصه مدیریت و رهبری، ما در حال انتقال صلاحیت و اقتدار به گروهی از مردان و زنان جوان فعال و توانمند هستیم. به طور مثال، ۴۹ درصد کابینه ما زیر سن چهل سال قرار دارند و اوسط سنی در وزارتخانه ها به سرعت در حال کاهش یافتن است. سن تقاعد برای دگروالان و جنرالان به ۵۵ تا ۶۲ کاهش یافته و انتقال مسؤولیتهای امنیتی، دفاعی و انکشافی در حال انجام است.
ما در تطبیق استراتژی مبارزه با فساد پیشرفتهای واقعی داشتهایم، چنانچه این امر با تأیید ناظرین ملی و بین المللی همراه بوده است، از آنجایی که ما از جمله ۱۹ شاخصهای که برای سال جاری تعیین شده بود، ۱۴ شاخصه آن را برآورده ساختهایم و روی دستیابی به شاخصههای باقیمانده نیز پیشرفتهای قابلملاحظه صورت گرفته است. اصلاحات ما را قادر میسازد تا به صورت مسؤولانه از سرمایههای عظیم طبیعیمان، مواد معدنی، نفت و گاز برای نسل های کنونی و آینده بهره برداری کنیم. ما متعهد به برگزاری انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۸ و انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۹ هستیم.
رهبران گرانقدر!
پیشرفت ما واقعی میباشد اما هر قدمی که رو به جلو برداشته شده، با دشواریها همراه بوده است. ما به حقوق خود در اثر قربانی و شجاعت قوای امنیتی و دفاعی، اراده مردممان در مقابل دشواری و محرومیت و تعهد اکثریت مطلق مردم افغانستان به صلح، ثبات، دموکراسی و رفاه، دست یافتهایم. عوامل خلافکار مانند شبکه های تروریستی و سازمانهای جنایتکار در صدد نابودی ما و ناامن ساختن شما هستند. با دو شیطان یعنی تروریزم و مواد مخدر باید به صورت منسجم، همه جانبه و هماهنگ مقابله صورت گیرد.
نخستین قدم برای این روند ایجاد یک تصویر کلی از همکاری بر مبنای طرح برد-برد افغانستان به عنوان بستری برای همکاری و اتصال منطقهیی و به تعقیب آن بهره برداری از ماهیت شانگهای برای ایجاد پلانهای عملی مورد نیاز برای همکاری منطقهای میباشد. من از توافق روی ایجاد گروه تماس سازمان شانگهای – افغانستان خرسندم و منتظر گسترش همکاری در این عرصه هستم.
افغانستان از لحاظ جغرافیایی با قرار گرفتن در قلب آسیا و از لحاظ تاریخی به عنوان دروازه شبه قاره هند آماده است که به عنوان چهارراه آسیا عمل کند.
این یک مساعدت نه، بلکه دسترسی به مارکیت، سرمایه گذاری ترانزیتی و همکاری منطقهای میباشد که ما از طریق آن در جستجوی بدست آوردن جایگاه برحق خود در قطار دولتها و کشورهای پیشرفته و منحیث عامل ثبات بین المللی و منطقهای میباشیم.
اجازه بدهید با سپاسگزاری از رییس جمهور شی و مردم چنگداو به خاطر ترتیبات عالی و مهمان نوازی فوق العاده شان، صحبت هایم را به اتمام برسانم. آخرین باری که از این شهر دیدار کردم سال ۱۹۹۶ بود و تحولی که در این شهر صورت گرفته، برایم الهام بخش است. رییس جمهور شی، با آرزوی اینکه رفاه ایجاد شده به رهبری شما، برای مردم چین ادامه یابد و مزایای آن به تمامی همسایه های تان گسترش یابد. من به قرغیزستان به خاطر بر عهده گرفتن ریاست نشست شانگهای تبریک میگویم و برای سکرترجنرال علیموف آرزوی موفقیت دارم.
تشکر از شما
>>> Najib Salam
نخبگان ، رهبران و جريان هاى سياسى پشتون محو ر ، بدون استثنأ همه مانند يون مى انديشند ، هيچ تفاوتِ ميان شان وجود ، اينها همه اقتدار بدون قيد و شرط حاكميت قبيله يى را مى خواهند ، در ميان پشتون ها جريان فكرى راست و چپ وجود ندارد ، تمامى اينها در فرجام باور شان به شوؤنيزم قومى و تبارى ختم مى شود ، مهم نيست در ظاهر چه نام ها و درفش هاى دارند ،مانيفست شان همان سقاوى دوم است .
اين تاجيك ها ، ازبيك ها و هزاره اند كه هيچ از تاريخ نمى آموزند و در خدمت اين روح مخرب اند .
>>> همان قسمی که قبایل سرحدی به افغانستان می آیند و از شما پول و تحایف دریافت میکنند و میگویند که ما طرفدار شما هستیم و بعدآ دوباره پیش پنجابی ها میروند و پول و تحفه دریافت میکنند و میگویند که ما طرفدار پاکستان هستیم، تو نمیتوانی هردو تربوز را در یک دست بگیری.
سازمان همکاری های شانگهای بعد از حادثه یازدهم سپتامبر و لشکر کشی امریکا و ناتو به افغانستان ایجاد شد.
زیرا این کشور ها ترس از آن داشتند که به بهانه مبارزه علیه تروریزم، پای امریکا و ناتو به آسیای میانه یعنی سرحدات چین و روسیه نیز کشیده شود.
چون پیمان شانگهای یک پیمان دفاعی در مقابل پیمان ناتو است، بنأ با موجودیت قوای ناتو در افغانستان، امکانات شمولیت افغانستان در پیمان شانگهای نمیرود.
ایران نیز نظر به پروبلم های اتمی اش با جامعه جهانی و همچنان مذهبی بودن جامعه ایرانی و پروبلم هایش با کشور های عربی در منطقه، امکانات عضویت در پیمان شانگهای را ندارد.
هرچند پوتین در روی زمانه از عضویت ایران در پیمان شانگهای طرفداری میکند، اما در باطن طرفدار آن نیست.
روسیه هم از نفوذ اقتصادی و سیاسی و کلتوری و نفوس زیاد چین در منطقه در هراس است که در آینده مناطق تحت نفوذ روسیه در آسیای مانه ، نظر به پلان های طویل المدت اقتصادی و راه ابریشم چین در منطقه تحت نفوذ چین قرار گیرد و هم از نفوذ رژیم مذهبی ایران در منطقه و توسعه آن در هراس است.
بنأ روسیه در میان سه تهدید عمده از سه جانب ، یعنی در غرب از ناتو و در شرق از چین و در جنوب از ایران و ترکیه قرار دارد.
شاید از نگاه نظامی در حالتی باشد که از خود در برابر تهدید های نظامی دفاع کند، اما دفاع در مقابل تهدید های اقتصادی چین و مذهبی از سمت جنوب از طرف ایران و ترکیه، برایش مشکل تر باشد.
از همین رو ولادیمیر پوتین صرف برای یک دوره دیگر یعنی شش سال دیگر یعنی تا سال دو هزار و بیست و چهارم که مصادف است به صد سالگی مرگ ولادیمیر لنین، در قدرت باقی خواهد ماند و پیش از آن که در تاریخ روسیه منحیث رهبر ناتوان قلم داد شود، از قدرت کناره گیری میکند و همه این پروبلم ها را به رییس جمهور بعدی روسیه واگذار میکند که توان حل آنها را نخواهد داشت و منحیث گرباچف دوم و یا یلتسین دوم، در تاریخ نام او ثبت خواهد شد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است