با توجه به علتی بودن جنگ و نقش عوامل جهانی و منطقه ای، آتش بس مبهم چون شهاب سنگی در فضای بی نهایت تار است. رصد کردن آن با عقلانیت سیاسی امر الزامی است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۹ ۱۳۹۷/۳/۲۸ | کد خبر: 152029 | منبع: | پرینت |
دوستان ورجاوند!
در دهکده ی جهانی هر تحول و رویدادی را باید فراتر از مرزهای ملی دید چون امنیت هر واحد سیاسی گره خورده با سایر واحدهاست. از چنین چشم اندازی، جنگ و صلح در کشور ما بیشتر مبتنی بر علت و عوامل است تا دلیل. یعنی با بررسی علل و عوامل می توان مبانی استدلال را طراحی کرد. برای اینکه بحث روشنتر شود، به چند نکته اشارت می کنم:
1. نیمه ی پنهان جنگ مبتنی بر چالش های جوامع پیشامدرن است. به دلیل ضعف نیروهای متشکل سیاسی و فقدان نگرش ژرف توسعه یافته، توپ در میدان نیروهای سنتی است. به همین دلیل وجه غالب جنگ و صلح فاقد تضاد آشتی ناپذیر است. این روایت دلالت بر علتی بودن رویدادهای متناقض نما دارد. کارکرد عوامل جنگ و صلح را در چنین فراز و فضایی باید دید، در غیر آن سردرگمی عقلانی و فریاد زدن های نمی دانم نمی دانم، ابهام و پیچیدگی را بیشتر می کند. عقل استدلالی آنچه را می داند می نگارد البته به وجه متغیّر عین و ذهن باور دارد.
2.رویداد های اخیر داخلی:
- رییس جمهور پیشین آهنگ حضور در انتخابات را دارد؛
- رییس جمهوری اعلام آتش بس می کند و طالبان بر می تابند؛
- داعش در جمع نیروهای دولتی و طالبان دست به عملیات انتحاری می زند. دشمن سوم خط همگرایی دولت و امارت را ترسیم می کند؛
- رئیس آی اس آی پاکستان در آستانه ی آتش بس به کابل می آید و از آتش بس حمایت می کند؛
- رهبر طالبان پاکستانی کشته می شود؛
- بیرق در کنار بیرق ، در فضای عاطفی هیجان ایجاد می کند و همه ی مرزهای خصومت رنگ عطوفت می گیرد؛
- جغرافیای جنگ بهم می ریزد، طالبان با بیرق و سلاح در پایتخت و مراکز شهرها رژه می روند اما خبر و تصویری از حضور اردو در مناطق طالبان بازتاب نمی یابد. مانور سیاسی دولت با مانور سیاسی مسلح طالبان توأم می شود. پیروزی در کشاکش مبهم سرگردان است و مرز های خصومت که به درازای تکفیر و تفسیق است، بی رنگ می گردد و طنز ایدیولوژیک تبدیل به کاریکاتور می شود؛ و وجه علتی با فاصله ی خونین نمایان می گردد و کارکرد عوامل جنگ نمایان تر؛
3. رویدادهای جهانی
- جنگ سرد آمریکا و کوریای شمالی به ظاهر به پایان می رسد، یخ های خصومت آب می شود و شبه جزیره کره، وزش صلح را احساس میکند. ترامپ بر طبل سیاست تهاجمی با سُر و لی پیروزی می کوبد و پس لرزه هایش در همه جا تبارز می کند؛
- رابطه ی نوین آمریکا و کوریای شمالی بیانگر نیمه ی پنهان رابطه ی چین و آمریکاست. نشانه ها بر تفاهم استراتژیک اقتصاد اول و دوم دلالت می کند. واکنش ترامپ از عدم امضای نشست هفت کشور صنعتی یکی از این نشانه ها است. تحقیر اروپا، تفاهم آمریکا و کوریای شمالی دو حلقه ی همزمان است که شطرنج تعادل رابطه ی چین و آمریکا را برجسته می کند. عضو مهم شانگهای یعنی روسیه نیز در این میدان حاشیه نشین نیست؛
- پوتین با نتانیاهو دیدار می کند. نتیجه یی این دیدار چیست؟ موضع گیری فدراتیف روسیه مبنی بر دور شدن نیروهای خارجی از مرز مشترک سوریه و اسرائیل ! این موضع گیری، به گونه یی سخت ظریف، خدشه پذیری رابطه ی استراتژیک روسیه و ایران را نشان می دهد. در نتیجه می توان فرایند نرمش ایران را تصور کرد. البته فرایند رابطه ی آمریکا و کوریای شمالی در شرق میانه، ویژگی های خود را دارد؛
- چین متحد استراتژیک پاکستان است و آمریکا متحد استراتژیک هند؛ آیا بازی های بزرگ جهانی به معنای ورق زدن دفتر پر از چالش های مزمن درشبه قاره نیست؟ عدم توانایی رقابت با هند، پاکستان را مجبور به کرنش استراتژیک کرده است. کشته شدن رهبر طالبان پاکستانی بهای این کرنش است. فراموش نباید کرد که نیاز پاکستان به انرژی ایجاب می کند تا سردمداران پاکستانی از موضع گیر مزمن عدول کنند.
- تحولات سیاسی در مناطق صوبه سرحد سخت قابل تأمل است.
- نتیجه:
با توجه به علتی بودن جنگ و نقش عوامل جهانی و منطقه ای، آتش بس مبهم چون شهاب سنگی در فضای بی نهایت تار است. رصد کردن آن با عقلانیت سیاسی امر الزامی است.
دکتر عبدالغفور آرزو
>>> همین موضوع را من نیز همیش ذکر کردم که تاریخ افغانستان باید از سر و طور دقیق نگاشته شود که کدام تحولات جهانی در مقاطع مختلف تاریخ افغانستان.سبب تحولات در افغانستان شده است؟
شما نباید در تاریخ افغانستان همیشه از قهرمانی ها و افتخارات خودتان یاد آوری کنید،بلکه از تحولات جهانی در هرمر حله تاریخی افغانستان نیز یاد آوری کنید که سبب تحولات در افغانستان گردیده است.
خصوصاً برای سیاست مداران افغانستان دانستن آن یک امر ضروری پنداشته میشود،تا درسیاست های خویش از حوادث تاریخی با خبر باشند و جلو بحران ها را در سیاست های آینده افغانستان بگیرند.
>>> سعى شده با كلمات بازى شود اما نويسنده ناكام مانده و خود تحليل هم تحليل رفته است.
>>> افسوس که ما دولت داریم - آتش بس و آمدن طالبان و پایمال کردن خون هزاران سرباز و مردم باز هم شرم آورست .
زره
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است