سیلی سیاسی پدرام به جنرال دوستم
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۰۲    ۱۳۹۷/۴/۱۷ کد خبر: 152443 منبع: پرینت

نامه داكتر لطيف پدرم به جنرال دوستم در واقع به قول عام يك سيلى سياسى است كه همه نكات را در بر دارد.

داكتر پدرام به خوبى واضح ساخته است كه دليل وضعيت موجود مردم ازبيك اقدامات خود دوستم است. كسى كه خط مش و هدف نداشته باشد، عاقبت به همين سرنوشت دچار خواهد شد.
رهبران تاجيك و هزاره نيز از اين قافله عقب نخواهند ماند، چون انها داراى همين شرايط اند.

بعضى انها تا فعلاً با مدارا و معامله باقى مانده اند كه به زودى بازار معامله هم بسته خواهد شد و ان روز نه تنها حاكم شهر انها را حتى براى دست بوسى نخواهد پذيرفت بلكه مورد نفرت و نكوهش مردم نيز قرار خواهند گرفت.
نمونه هاى ان را همين حالا مى بينيم.

اينكه داكتر پدرام تاكيد كرده به هيچ قيمتى از اصول خود نخواهد گذشت درسى است تاريخى و اساسى. هر چند انچه اتفاق ميفتد براى عده يى ممكن تلخ واقع شود اما از سوى به نفع مردم است تا صف مرد ها از نامرد جدا شود.

امروز عده اى با منافع شخصى شان بهانه اى براى ضايع سازى حق مردم شان شده اند در حاليكه هيچ دستاورد و بازده براى مردم شان نداشته اند. زمان آن رسيده تا ثابت سازند اگر هنوز علاقه دارند در موقعيت هاى باد اورده خويش باقى بمانند و منافع خويش را حفظ كنند بايد از اين پس ان را با مبارزه صادقانه براى منافع مردم بدست بياورند نه با موج سوارى هاى فرصت طلبانه و فروش مردم!

ظهیر آریایی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پدرام
دوستم
نظرات بینندگان:

>>>   Dehganpoor
این نتیجه سیاست های تک قومی و برخورد های دوگانه مغز متفکر دوم جهانی و اسلاف او در برابرشهروندان این کشورست.
لطفا کسی این مردم را مقصر نداند و یا متهم به خیانت ملی نکند که درست و عادلانه است ؛ این حق طبیعی شان است که می خواهند خراسان بسازند ، یا ترکستان ، یا هزارستان و یا هم لوی پشتونستان و چرا که نه.

>>>   حمد بهزاد
اگر برای مردم به صحنه بیاییم، ورق برخواهد گشت !
برای مهار حذف کنندگان، آنان که هدف سیاست های حذفی واقع شده اند باید هماهنگ و متحد شوند.
مناسب ترین کانون برای شکل گیری یک وحدت سراسری و جهانی علیه ستم، تبعیض و استبداد حاکم بر افغانستان «مطالبات عدالت‌خواهانه مردم» است.
باید بپذیریم که مردم به خاطر منافع شخصی، حزبی، خانوادگی، وزارتی، وکالتی، ولایتی، سفارتی و ... به صحنه نخواهند آمد؛ بلکه حماسه حضور مردم زمانی در داخل و خارج از کشور شکل خواهد گرفت که سیاستمداران دوباره پشت مطالبات جامعه بایستند؛ و اینبار محکم تر از پیش ایستادگی کنند.
«مطالبات عدالت‌خواهانه مردم» بهترین وسیله برای شکل گیری «وحدت سراسری و فراقومی» نیز است. خلق های محروم قادر نخواهند شد که هر کدام به تنهایی «برنامه های حذفی» ستم سالاران و تبعیض پیشگان را مهار سازند؛ اما تجربه نشان داده است که هرگاه با درک منافع و سرنوشت مشترک شان در کنار هم ایستاده و با حرمت نهادن به مطالبات مردم شان حرکت کرده اند، تحولات بزرگی را بوجود آورده اند.
توجه داشته باشیم؛ برای خلق های محروم در این سرزمین ثبات در پیگیری مطالبات و نیفتادن در دام بدیل گرایی حلقات انحصارطلب و زورگو اهمیت استراتژیک دارد؛ زیرا انحصار طلبان تا اتحاد مردمان را در برابر خود دیده اند، سر کیسه بذل و بخشش مال و منصب را گشوده اند و با پیش کش کردن بدیل های کم اهمیت،از فشار بر خود کاسته اند.
جنبش روشنایی نمونه ای بارز از ایستادگی یک جامعه برای تحقق یک مطالبه عدالت‌خواهانه است. حاکمیت با تمام زر و زور و تزویرش، نتوانسته است این خیزش بزرگ برای عدالت، برابری و رواداری را از مسیر دادخواهانه اش منحرف و یا منصرف بسازد. این جنبش در راستای مبارزاتش می تواند از توان اجتماعی و تجربیات سازمانی خود در گستره جهانی مدد گیرد و با هماهنگی همه نیروهای تغییر طلب و عدالت‌خواه و با ارائه‌ی کم هزینه ترین روش های مبارزاتی، ماشین استبداد و تمامیت خواهی را زمینگیر سازد.

>>>   افسوس به حال قوم تاجک که دیګر ادم نمانده رهبری به پدرام ماند

>>>   پدرام هم ازین خواص مبرا نیست. اول ستمی بود، بعد پرچمی شد، بعد مسعودی / جمیعتی شد و حالا یا در آینده؟؟؟؟؟

>>>   Salam
چرا ما خراسان را جاگزين افغانستان مى ناميم ؛
عدالتخواهان تاجيك با درك عميق از تاريخ و شناخت
معضل كنونى كشور به اين نتيجه رسيدند كه نام ها و نشان هاى تبارى از هر قومى باشد نمى تواند محور اتحاد شود. اينكه اكثريت مطلق مردم نام قومى افغانستان را نمى پذيرند ناشى از همين رويكرد قومى و تبارى است كه يك قوم همه يى نماد هاى ملى را بنام خود اختصاص داده است و ادعاى شان هم اين است كه نام كشور افغانستان است و افغان هم مترادف پشتون است و اين كشور متعلق به پشتون ها است و ديگران همه مهاجر اند .
براى آنكه اين بن بست بشكند و كشورى بنا شود كه همه اقوام خود را در آئينه آن بيبنند و اسم و رسم آن در گرو قوم خاص نباشد ، ما نام كهن اين سرزمين يعنى خراسان را بر گزيديم .نخبگان تاجيك فهميده از نام هاى محلى و تبارى فاصله گرفتند و خراسان را بر همه مقدم شمردند.عدالتخواهان تاجيك قطعن مى خواهند منشا اتحاد ، اتفاق و هم دلى ميان همه اقوام باشند و در هيچ جاى برنامه هاى شان رويكرد هاى تبارى برجسته و اصل نباشد .
در يك خراسان فدرال و دموكراتيك ، استان هاى فدرال مى توانند در يك همه پرسى شفاف نام هاى مناسب خود را دريابند و درفش و نشان هاى خود را داشته باشند ، اصلى كه در همه كشور هاى فدرال معمول است .
ما خراسان فدرال و دموكراتيك را يگانه راه براى زدودن تفوق طلبى هاى قومى بر گزيده ايم و به حقانيت آن باور داريم .

>>>   اگر اغای پدرام را رهبر برای ملت رنج کشیده انتخاب کنیم
خواب های مان تحقق خواهد یافت
احمد

>>>   تاریخ دوستم گذشته است مردم ازبک باید رهبران جوان انتخاب کنند. دوستم از متشکل شدن قوم ازبک بشکل جدید و سازمانیافته جلوگیری کرده است. جوانان ازبک باید متشکل شوند و سرنوشت مردم را با منطق و دانش تعین کنند

>>>   Raheel
یکی از فاشیستهای پشتون در تویتر طعنه میزند که به جای ملامت کردن پشتون خود را قوی بسارید و از چنگال سیاستمداران بیسواد، زراندوز و فاسد رهایی ببخشید.
اول باید این نکته را روشن ساخت که من و هیچ عدالتخواه دیگری هرگز قوم پشتون را ملامت نکرده و نمی کنیم بلکه فاشیزم پشتونی را دشمن خود و دشمن کشور و در گام نخست دشمن قوم پشتون و ملامت مشکلات امروزی کشور میدانیم.

دوم این که بلی !
ما تاجیکها گرفتار شماری سیاستمدار فاسد، نادان، کوته‌اندیش، خودخواه و معامله‌گر استیم که بهترین عنوان برای اکثر شان "گاوهای مقدس" است. اینها چوکی، اقتدار، وزارت، وکالت و ولایت را امتیاز شرکت شان در جهاد و مقاومت میدانند و حاضر نیستند بپذیرند که چوکی و حتی احترام مردم اینها را به وظایفی مکلف میسازد و در برابر مردم مسوول میباشند.
این فاشیست بخشی از حقیقت را میگوید‌ اما منکر این است که فاشیزم دولتی پشتونی همین فاسدین را تقویت میکند و بر سر مردم ما حاکم میسازد تا خوبتر استفاده کرده و مثلا برنامه های پاکسازی قومی، جاجایی اقوام، فرهنگ ستیزی و یکسان سازی قومی را به پیش ببرد.

>>>   همين مخدوم پدرام چهارسال درفارياب وسرپل درمهمانخانه دوستم اقامت کرد وخوابيد ودرحمله به خانه اکبرباي سوته گرفت وازهمه پيشتردويد. هرقدرافسانه فدراليسم را درگوش دوستم خواند هيچ سودي نکرد وسرانجام دوستم درتيم اشرف غني رفت وپدرام کابل ماندگارشد. نميدانم چه اميدي براي پدرام ازدوستم باقيمانده که باز به هدايت وارشاد دوستم پرداخته وبرايش نسخه پيچيده وطرح ونظرورهنمود داده است. ...


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است