تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ ۱۳۹۷/۴/۲۷ | کد خبر: 152812 | منبع: | پرینت |
اگر تا هنوز حامد کرزی و انورالحق احدی را که مجموعه تفکر تباه کن حزب "افغان ملت" و برگرفته از تفکر تعصب قومی و قبیلوی چون طرزی، امانی و مومندی در آن شامل است نشناخته اییم این به این معنا است که درحقیقت نااعوذ بالله ما تا هنوز خدا را هم نشناخته اییم یا به عبارت دیگر آزموده را باز آزمودن خطا است....
انسان عاقل را نباید دو مرتبه از یک سوراخ مار گزد و اگر چنین اتفاقی باز هم صورت گیرد این بدین معنا است که در سلامت روانی این چنین افراد که تا هنوز زخم های خونین دیروزش که هنوز مرحم نشده و حتی اکثرا هم قابل علاج نیست کاملا شک و تردیدی وجود دارد درحالیکه این افراد و گروه را چندین بار از یک سوراخ مار گزیده است ولی باز هم بقول معروف: "همان آش است و همان کاسه".
به گفته رودکی بزرگوار:
هرکه ناموخت از گذشت روزگار
نیز نیاموزد ز هیچ آموزگار
گفته می شود که صلاح الدین ربانی، انوار الحق احدی، جنرال دوستم، محمدمحقق، امیر اسماعیل خان، رحمت الله نبیل، عطامحمدنور، احمد ضیا مسعود، جنرال رازق، حضرت علی، همایون همایون و ظاهر قدیر با هم ایتلاف کرده و هفته آینده این ایتلافشان اعلام موجودیت می کند و مطمینا در باطن امر جلوی این ایتلاف های دستوری به دست شاه فساد و مکار تاریخ حامد کرزی خواهد بود و این بدین معنا است که "از زیر چکک به زیر ناوه خواهیم رفت" (اتحاد اخوانیزم و فاشیزم ).
تفکر حزب "افغان ملت" یعنی تفکری که زابلی، طرزی، امانی، مومندی، نادری، غنی احمد زی، کرزی، لالی ها و عبدالرازق ها به سر می پروانند تنها همان "دو روی یک سکه اند". بقیه باز هم همان وابستگی و همان درماندگی، حقارت و ذلیل بودن که آخرین خواست شان هم جز همان پست معاون بودن آن هم اگر میسر شود چیز دیگری نخواهد بود که گویی مادرزاد میراث "معاونیت" در خونشان شامل است.
عطا صفوی
>>> احمد ضیا مسعود واحدی بر ای رسیدن به چوکی حاضرند با ابوبکر بغدادی هم ائتلاف کنند
>>> اگر این ائتلاف است واین احزاب حال انتخابات خراب می بینم
>>> لالی چرا نیست یا از قید قلم مانده ؟؟؟
>>> Najib Salam
خطاب به نخبگان اقوام غير افغان ( پشتون)؛
تمام شواهد معتبر تاريخى به صراحت تائيد مى كند ، كه استعمار انگليس سرزمين خراسان شرقى را افغانستان نام گذاشت و تمام سرحداتش را خود معين و مشخص كرد، هيچ كسى اگر يك كتاب تاريخ را هم خوانده باشد نمى تواند از اين اصل انكار كند . تا زمان شاه عبدالرحمن در هيچ سند تاريخى سر زمين كنونى ، افغانستان نام ندارد و همه يى حاكمان يا بنام شاه خراسان خود را ناميده اند و يا بنام حاكمان محلات ياد شده اند . از احمد شاه ابدالى تا زمان عبدالرحمن همه شاهان خراسان ياد مى شوند و اين سرزمين نامى ديگرى نداشته است .
يعنى سرزمين خراسان را انگليس ها افغانستان نامگذارى وسرحداتش را معين و مشخص كرده اند و مردم خراسان هيچ نقشى در اين جفاى تاريخى نداشته اند ، آغاز فاجعه از همين نامگذارى استعمارى آغاز مى شود كه قوم بر گزيده انگليس صاحب نام كشور و قدرت و حاكميت شدند .
هركى در هر سطحى و در هر موقفى كه از اين اصل انكار كند يا سواد ندارد و تاريخ نمى فهمد و يا اينكه فهميده نامگذارى استعمارى را پذيرفته است . هويت اين سرزمين به حكم تاريخ خراسانى است و تمام اقوام در خراسان با هم به دور از تفوق طلبى قرن ها زيست كرده اند . بازگشت به اين تمدن و اين هويت مارا در مسير درست هدايت خواهد كرد
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است