من از ۵ سال به‌ این‌طرف به‌دلیل هیجان فوق‌العاده‌ای که دارد تقریبا هر شب نیم تا یک‌ساعت صرف مطالعه فضا، سیارات و سایر اجرام آسمانی می‌کنم.
یکی از مواردی که در ابتدا بیشتر برای من حیثیت تئوری توطئه داشت " خبرهایی بود که تاکید می‌کرد سفر به ماه دروغ است."
اما امروز من هم به جمع کسانی پیوسته‌ام که نسبت به این سفر به دلایلی شک پیدا کرده‌ام. اما نکته اساسی که نباید فراموش شود این است که ۷۰ درصد مردم دنیا باور دارند که سفر به ماه اتفاق افتاده و نمی‌تواند دروغ باشد.
در آن‌زمان شرق و غرب تلاش زیادی می‌کردند تا قدرت خود را به رخ جهانیان بکشند.
بزرگ‌ترین دلیل شخصی من، عدم علاقه‌مندی مجدد آمریکا و روسیه برای رفتن به ماه‌است و اینکه چرا هیچ وقت فکر سفر مجدد برای تحقیق بیشتر در ذهن سازمان‌های فضایی دو کشور و سایر کشورها خطور نکرده‌است.
دلیل دیگر این‌که با وجود نبود امکانات در آن زمان سفر به ماه اتفاق افتاد ولی سفر به مریخ با وجود این‌همه پیش‌رفت‌ها هر روز به یک رویا تبدیل می‌شود.
در زمانی که سفر به ماه ادعا شد حتا کمپیوتر اختراع نشده بود.
علاوه بر آن در جاهای زیادی خواندم که شراره‌های خورشیدی، بادهای خورشیدی، خروج جرم از تاج خورشیدی و پرتوهای کیهانی این سفر را غیرممکن می‌کنند.
کره ماه به دلیل اینکه جو ندار ، در هر ساعت از سوی صدها هزار شهاب سنگ بمباردمان می‌شود.
اتفاقات شک برانگیز دیگری نیز رخ داده‌است، مثلا در فلم قرار دادن بیرق آمریکا در کره ماه نوک بیرق حرکت دارد؛ همانند حرکت بیرق یا پارچه توسط باد. در صورتی که در ماه هوایی وجود ندارد که باعث تولید باد شود.
و یا مثلا این‌که سطح ماه در طول روز طوری گرم است که فیلم دوربین را ذوب می‌کند، پس چگونه تصویربرداری صورت گرفته‌است.
در تصاویر تاریکی که منتشر شده از جمله در همین عکس این سوال خلق می‌شود که ستاره‌ها کجا هستند؟
از آنجا که ماه فاقد جو است آیا نباید میلیون ها ستاره در عکس ها بدرخشند؟
در این مورد کسانی که معتقد اند که سفری به کره ماه اتفاق نیفتاده نزدیک به ۱۵ کتاب با هزاران دلایل در جهان نوشته‌اند، اما شما چه فکر می‌کنید؟

وحید پیمان

>>>   اگر سفر به ماه واقعیت میداشت،باید دوباره برخاستن سفینه را از روی کره ماه و یکجا شدن آن را با سفینه اصلی که در اطراف ماه میچرخید،نشان میداد و فلم برداری میکرد.
چنانچه حالا تمام سفینه هایی که از زمین به استیشن فضایی میروند،یکجا شدن این سفینه ها را با استیشن فضایی نشان میدهند.
زیرا در آن زمان یعنی هشت سال بعد ار آن که اولین فضانورد به فضای زمین رفته بود،امکانات آن که یک سفینه از سفینه اصلی که در دور مهتاب با سرعت سی هزار کیلومتر فی ساعت میچرخد،جدا شود و به سطح مهتاب نشست کند و دوباره از سطح مهتاب برخیزد و با سفینه اصلی که با سرعت سی هزار کیلومتر فی ساعت بدور مهتاب میچرخد،یکجا شود و آنهم باید به اندازه یک میلیمتر در یکجا شدن آنها فاصله بین دو سفینه بوجود بیاید،امکان پذیر نبود.

>>>   از امریکا کدام چبز عجیبی نیست چون رژیم جلاد امریکا متخصص در دروغگویی و نیرنگبازی است.همو قسم که رژیم آدمکش امریکا در یمن و سوریه دها هزار مسلمان را می کشد و ادعای حقوق بشر دارد!

>>>   من حتی به کروی بودن زمین شک دارم چونتعدادی زیادی میگویند زمین مانند یک سی دی گرد است وهموار نه مانند تو پ کروی !

>>>   رژیم ستمگر امریکا غلامان بسیاری دارد که هر کثافتکاری رژیم سفاک امریکا را خوب جلوه میدهند.خوشا به امریکا و مزدوران و وطنفروش هایش.

>>>   به نظر دهنده سوم!
چون افغانستان به بحر راه ندارد، بنأ ثابت کردن کروی بودن زمین یک اندازه مشکل است، هرچند اقمار مصنوعی مخابراتی و نظامی که بدور زمین میچرخند، میتوانند کروی بودن زمین را ثابت کنند.
اما به بهترین شکل شما کروی بودن زمین را زمانی میتوانید ثابت کنید که در لب بحر نشسته باشید و کشتی را تماشا کنید که از ساحل بحر دور میشود.
هرچقدر که کشتی از ساحل بحر دور میشود، به همان اندازه در نظر بیننده ارتفاع آن کمتر میشود.
اول خود کشتی کم کم از نظر ناپیدید میشود و بعدآ بادبان آن و بعدآ کامل کشتی از نظر نا پدید میشود.
اگر زمین هموار میبود، در هنگام دور شدن کشتی از ساحل، از ارتفاع آن کم نمی شد، بلکه مکمل کشتی از نظر دور میشد و مکمل کشتی، آهسته آهسته به نظر خورد شده و از نظر ناپدید میشد، اما چون زمین کروی است، هنگام دور شدن کشتی از ساحل، از ارتفاع آن در هنگام دیدن کاسته میشود.
عین تجربه را شما میتوانید با یک کشتی کوچک کاغذی و توپ فتبال انجام دهید.
یک نفر یک توپ را با یک دست خود بگیرد و با دست دیگرخود یک کشتی کاغذی باد بان دار را از روی توپ عبور بدهد و یک نفر دیگر از دور تماشا کند، متوجه میشود که هرچقدر کشتی کاغذی به عقب توپ میرود، به همان اندازه، از ار تفاع آن کاسته میشود.
تنها موضوع کروی بودن زمین نیست، بلکه بسیار پدیده های طبیعی دیگر را نیز استادان علوم طبیعی، در صورتی که درست آن را خوانده باشند و به مفهوم آن پی برده باشند، میتوانند با تجارب بسیار ساده به شاگردان بیاموزند.
طور مثال قوه جاذبه زمین بالای تمام اجسام، چه بزرگ و چه کوچک و چه گران و چه سبک یکسان است.
این که ما دوجسم گران و سبک را در فضای آزاد از بلندی بطرف زمین رها میکنیم، جسم گران زودتر از جسم سبک به زمین میرسد، دلیل مقاومت هوا در مقابل آنها است که هوا در مقابل جسم گران کمتر مقاومت دارد، نظر به جسم سبک، بنأ جسم گران زودتر به زمین میرسد، نظر به جسم گران.
اما اگر شما این هردو جسم با وزن متفاوت را که یکی آن پر باشد و دیگر آن سنگ، از یک استوانه شیشه یی که تمام هوای داخل آن توست پمپ بیرون کشیده باشد، رها کنید، سنگ و پربعد از رها شدن، هردو هم زمان به پایین استوانه میرسند.
و همینطور سرعت نور و سرعت صوت و فاصله ستاره ها و سیاره ها از زمین و تعداد ستاره ها و سیاره ها و کهکشان ها و تشکیل مواد و تجزیه مواد روی زمین وغیره، همه و همه پدیده هایی هستند که ما میتوانیم توسط تجارب عادی، به واقعیت بودن آنها پی ببریم.
از همین خاطر است که چون در علوم طبیعی ، تمام مسایل عبارت از یک تیوری است که توسط تجربه به اثبات میرسد، بنأ علما اختلاف ندارند .
اما علوم دینی و اجتماعی، چون توسط تجارب ثابت ساختن آنها امکان پذیر نیست و نظر به زمان و مکان و شرایط فرق میکند، بنأ علما همیش با یکدیگر در موارد مختلف اختلاف دارند.

>>>   بحث واقعا جالب و منطقی را مطرح کردید. من هم مثل شما علاقه به این مسائل دارم. می گویند بسیاری کسانی که از این مسئله اطلاع داشته و بر دروغ بودن ان تاکید داشته اند گم شدند. دانشمندان روس بر این عقیده هستندکه تبلیغات سفر به ماه در آن زمان در مقابله به دستاورد گاگارین بوده که به مدار زمین رفته بود.

>>>   انسان به کره ماه رفته!

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است