نامه ی پدرام به استانکزی
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۴۳    ۱۳۹۷/۵/۴ کد خبر: 153085 منبع: پرینت

با تقدیم احترامات فایقه.

حدود یک‌ ماه پیش در هنگام نطقِ دستوری (وقت امتیازی) با استفاده از حق قانونی‌ ام بعنوان نماینده‌ی مردم سربلند بدخشان در مجلس نمایندگان و متکی بر اصول وظایف داخلی مجلس درباره‌ی چگونگی‌ روند انتخابات در ولایت غزنی و تصمیم نادرست کمیسیون انتخابات معطوف به حوزه‌ای کردن ولایت به سه بخش برخلاف قانون انتخابات ابراز نظر نمودم؛ در آن سخنرانی به‌ کمیسیون انتخابات، شخصیتی، قومی و مردمی اهانت و بی‌احترامی نکرده بودم ویدیوی آن سخنرانی در اختیار عامه قرار دارد با تاسف چندتن از وکلا که شاید عقده‌ی سرکوب شده بر دل داشتند گروهی و فیزیکی به من حمله کردند و اگر مسلح می‌بودند به آن رسوایی فرهنگی‌ که از خود بروز دادند از قتل من نیز دریغ نمی‌کردند.

حمله‌ ی شرم‌آور آن عده‌ی وکلا در آن روز ادامه‌ی حملات قبلی آنها با ادعای کشتار و سنگ‌سار کردن من در پیوند به مساله‌ی دیورند بود. به هر حال بعد از دو روز تعطیل برای حضور در مجلس عمومی به پارلمان رفتم و حاضری‌ام را نیز امضا کردم عده‌ای از جوانان فایقه ‌خواه به هواداری از من به رسم اعتراض علیه خشونت آن‌ روز در مجلس در چهارراه نزدیک محوطه‌ی بیرونی پارلمان تجمع کردند. من با آقای بهزاد نماینده‌ی محترم مردم هرات از مجلس اجازه گرفتیم و برای گفتگو و دیدار با جوانانی که تجمع کرده بودند به محل تجمع آمدیم من و آقای بهزاد سخنرانی کردیم و از آن جمع تشکری نمودیم. در آن‌جا چه‌گفتیم!؟ در شبکه‌های اجتماعی پخش شده است.

آقای ستانکزی!
من حدود هفت سال است که در مقام نماینده‌ی بدخشان در مجلس نمایندگان حضور دارم در این مدت طولانی یک تخطی اندک قانونی از من یا محافظان رسمی من دیده نشده‌ است چه هنگام عبور از پست های نیروهای امنیتی بازرسی مستقر بر جاده‌ها و فرودگاه‌ها و یا ده ها موارد دیگر در عین حال من نه فرمانده نظامی هستم نه افراد غیر مسوول مسلح دارم و نه هم قرارگاه‌های نظامی شما بعنوان رییس امنیت‌ملی حتما اطلاع دارید که چه کسانی نیروهای مسلح غیر مسوول دارند و با استفاده از آن نیروها کار های غیرقانونی، زورگویی و قلدری می‌کنند.

من شهروندی هستم که خواست های سیاسی اش را در سمت رهبر نخستین اپوزیسیون حکومت به اصطلاح وحدت ملی فقط از طریق سخنرانی ها، مصاحبه‌ها و اجتماعات قانونی مطرح کرده است و نیز در دو دهه فعالیت جدی سیاسی بحیث رهبر حزب کنگره‌ی ملی کاری نکرده است که مسبوق به سابقه‌ی قانون شکنی، زورگویی، سوءاستفاده از وکالت و تعدی به حقوق مردم و بی احترامی به شهروندان باشد.

به هر انجام حلقات زیادی در داخل دولت و نیز بیرون از آن به طور مستمر دست اندر کار سبوتاژ و دسیسه چینی علیه من بوده‌اند و هستند. فتوای پسین حکمتیار را هم که تهدید آشکار امنیتی علیه من بود چند روز قبل دیده‌اید و شنیده‌اید و به‌یاد هم دارید که بگذریم.

با دریغ مطلع شدم که ریاست محترم "تحلیل و تجزیه" امنیت‌ملی با توجه به جریان حمایت عدالت خواهان از من در آن روز پرونده‌ای برای من ساخته‌اند که در آن پرونده ظاهرا شامل لیست کاندیداهایی شده‌ام که افراد مسلح غیرمسوول دارند! یک چنین اتهامی درباره‌ی من که چهره‌ی ناشناخته‌ای نیستم مضحک و خنده‌آور است. هیچ نهاد بین المللی‌ای، هیچ شهروند عاقل و آگاهی چنین اتهامی را علیه من نمی پذیرد‌ در عین حال من صدها هزار هوادار و همراه و هم اندیشه دارم اگر کسی یا کسانی از هواداران من در گوشه‌ی این مملکت یا گوشه‌ای از جهان به فرض مرتکب عمل غیرقانونی شوند براساس اصل پذیرفته شده‌ی حقوقی: "جرم عمل شخصی است" برای من سرایت نمی‌کند مگر آنکه برای اصدار حکم و یا انجام وظیفه‌ای دستور کتبی و یا شفاهی من بطور انکارناپذیر وجود داشته باشد.

آقای ستانکزی!
حقیقت این است که حلقات شوونیستی و ضد عدالتخواهی در داخل دولت می‌خواهند به هر بهانه‌ای، واقع و ناواقع حق شهروندی مرا برای شرکت در مبارزات پارلمانی و بعدا انتخابات ریاست جمهوری سلب کنند و نام مرا با وجودی که در لیست ابتدایی کاندیداها برآمده است در مرحله‌ی دوم حذف نمایند. قبل از اعلام لیست ابتدایی هم کاپی تذکره‌ی مرا از جمع پرونده‌ی انتخاباتی من ناپدید کرده بودند که خوشبختانه قبل از اعلام لیست مطلع شدم و آن برگه دوباره جابجا شد. پرونده‌ی کنونی که در ریاست تحلیل و تجزیه‌ی امنیت ملی سر هم بندی شده است برای تحقق همان هدف شوم یعنی حذف من از لیست کاندیداهای شورای ملی می‌باشد.

آقای ستانکزی!
واقعا نمی‌دانم شخص شما در جریان این پرونده‌سازی قرار دارید یا نه اما فرض کنید یک عده معاند و مخالف و ضد عدالت و آزادی در نهایت چشم بسته مرا انکار کنند و بصورت غیرقانونی و فقط با اجبار و استفاده از قدرت دولتی نام مرا از لیست کاندیداها حذف نمایند باز و قطعا نمی‌توانند مرا از سرزمین آبایی‌ام بیرون برانند، حق شهروندی مرا سلب کنند و توان دفاع از حقم را از من بستانند.

من در هر حال در میدان مبارزات سیاسی کشورم مثل همیشه در صف اول حضور خواهم داشت. هشدار من به مخالفان، قانون شکنان و توطیه‌گران این است «تا زنده باشم در موضع دفاع از حق و عدالت و آزادی خواهم رزمید صدای حق طلبانه‌ی مرا نمی‌توانند خاموش کنند». اگر اینقدر خار چشم جریان های ضد عدالت‌خواهی شده‌ام راه آسان این است که مثل بقیه‌ی آزادی‌خواهان و عدالت‌طلبان مرا به صورت فیزیکی حذف کنند. شاید این راه نجاتشان از لبه‌ی تیز شمشیر بیان و منطق من باشد فقط با مرگ من صدای من خاموش می‌شود!

به‌سخن احمدشاملو:
گر بدین سان زیست باید پست
من! چه بی‌شرمم اگر فانوس عمرم را به‌رسوایی نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه بن بست

گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود چون کوه
یادگاری جاودانه برتر از این بی‌بقای خاک

با تجدید احترامات فایقه

لطیف پدرام


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پدرام
استانکزی
نظرات بینندگان:

>>>   پاسداران نظا م های کنه ووتمامیت خواه این ثبات پرستان کج آهنگ همیشه در طول تاریخ دسیه ساخته وتوطیه نموده اند ووطنپ بالای شما هم صد ها نوع دسیه وتوطیه ناروا که تصور آنرا هم نکینیم رستان واقعی ومردمی را با سبوتاژ وتهامات ناروا علکاری ها که از کاه کوه میساهتند درمغز شان همیشه دسیسه حکوما میکند این روند درسلطنت محمد زطای ها معمول بوده ومحمدزایی ها افغانستان را به کشتارگاه تبدیل کردند که به همه معلوم ورکر آن درین ناممکن است.دسیسه علیه شماهم جز دسایس است که قبیله کسی دیگر را نمیخواهد چنان دسیسه بسازند که مرم تصور آنرا هم نکنند.تجاربی که من ازین دسایس واتهامات ناروا بخاطر دارم درخاطرات من ثبت است خیلی ماهرانه دسیسه میسازند درطول دوره خدمت من در دولت بسیار مسایل را دیدم.انگلیس درین خاک تجربه دارند وآنرا به دست نشانده های خود به میراث میگذارند.
باحترام عبید الله .نجرابی.

>>>   خوب پایه این دولت با تقلب و توطئه بوده، باید مبارزه شود با توطئه های ارگ.

>>>   لطیف پدرام زنده باد.
فاشیستان و داعیشیان ارگ نشین بوی از منطق و حرف حق را نمیدانند. کار اینها فقط انتحار انفجار تعصب قومی مزهبی و نوکری خارجیها است.

>>>   به گوش ....کلمه خواندن. رییس دهشت افگن امنیت نا ملی

>>>   پدرام عزیز
خواهش طرفداران میلیونی شما از شما این است که متوجه جان تان باشید و امنیت خود را کاملا تامین کنید که این دولت فاشیستی تکقومی طاقت دیدن شما را ندارد. اگر کدام حملات بر علیه شما شود مسولش همین دولت فاشیستی است.

>>>   متاسفانه درافغانستان تحمل بعضی حرف ها برای بعضی طبقات و مردم مشکل است.علت آن هم برخورداری قدرت سیاسی حکومات گذشته وازدست دادن قدرت سیاسی فعلی این وضعیت را بوجود آورده است.من در یک سخنرانی پدرام شنیدم که یک وکیل با خیلی جدیت و جذبات صدا میزد که میرویس خان بابا و ملا عمر واحمدشاه بابا کجا هستند که کلمه افغان و نام افغانستان را قبول ندارد.شما به حرف این وکیل متوجه شوید که از چه احساسات و بیانات ریشخند آور درمجلس بعضی مردم را تحریک میکند و ماجرا جویی میکند حتی ملاعمر رهبران طالبان را هم حامی یک ملیت خاص میداند و ملا عمر را یک خنجر تیز بالای ملیت های دیگر به شمار می اورند.بهر صورت باید چنین وکیلان بدانند که ملیت های محروم ومظلوم افغانستان حرف های زشت و زننده وانواع فشار یک قوم خاص صاحب قدرت سیاسی و نظامی را تحمل کرده اند.حالا قرن بیست و یک است و جهاد مقدس تمامی معاملات و معادلات سیاسی چندین قرون گذشته را از اساس تغیر داده است.نمایندگان پارلمان وولسی جرگه باید درین قرن خیلی تحمل بردار باشند تا خدای نخواسته برخورد بد و واقعه دلخراش در پارلمان بوجود نیاید.
الا لعنت الله علی القوم الظالمین.آمین

>>>   پدرام عزیز:
استانکزی و هم ردیفانش لیاقت سخن پاک و مملو از احترام شما را ندارند. بر آن ها باید لعنت فرست نه احترامات فایقه!
داود

>>>   کسی که
. نتایج انتخابات را قبول ندارند،
. اسم افغانستان را قبول ندارند،
. ملیت افغان را قبول ندارند،
. نظام دولتی متکی به قانون اساسی را قبول ندارند،
. حاکمیت دولت مرکزی را در ولایات قبول ندارند،
. زبان دری را قبول ندارند،
. مصطلحات مروج ملی و اداری در کشور را قبول ندارند،
. تاریخ کشور را قبول ندارند،
. قانون اساسی را قبول ندارند،
. سیاست ایجاد بحران را در هر قدم برای تضعیف دولت استراتژی رسمی خود ساخته اند،
. گناه هر حادثه تروریستی را بدوش زعامت مقامات پشتون تبار دولت می اندازند،
. و ده ها مثال مانند فوق.
چطور باید ادعای کاندید شدن در پارلمان چنین کشورِ را داشته باشد. این خودش یک تضاد در عمل و گفتار این فرد است.

>>>   آی کاش متعصب نمی بود ای پدرام

>>>   Abdul Hai Khurasani
اتهام داشتن افراد مسلح غیر مسؤل به شخصیت مبارز و نماینده مردم بدخشان، جناب لطیف پدرام یک توطیه‌یی شرم آور و ننگین حکومت وحدت ملی است،که نشاندهنده حضیض ذلت و اوج درماندگی اش را در برابر قامت بلند و صدای رسای عدالت به نمایش می گذارد.
در کشور ایکه از صدر تا به ذیل اش هزاران مسلح غیر مسؤل دارند و در پایتخت و استان‌ها مایه‌ وحشت و نگرانی شهروندان می شوند و در بسی موارد آرامش و امنیت جامعه را تهدید می نمایند، چشم امنیت ملی فقط چند بادیگارد آقای پدرام را دیده است، واقعاً مضحک و مسخره است.
نا گفته پیداست که آقای پدرام هزینه‌ی گفتمان مدنی احیاء نهضت خراسان را می پردازد و اطاق فاشیسم ارگ گزینه‌ی عدم حضور مجدد او را در پارلمان کشور در روی میز دارد.
از حکومتی که برای حفظ شأن اجتماعی سران مافیا از جیب مردم و کمک جهانی با حاتم بخشی های نابخردانه اجازه داشتن صد ها نیروی مسلح را داده است و عملاً بستر جرم و جنایت را برای آنها فراهم آورده است، شرم آور است که برای یک روشنفکر مبارز ،دام چنین توطیه یی را بگستراند.
سکوت سران مافیا و عدم واکنش به اصطلاح رهبران رنگارنگ کشور به این توطیهٔ شرم آور ، خود مایه خجالت و شرمساری نسل های امروز وفردای ما خواهد بود.
این نبشته را با جملاتی از شادروان داکتر علی شریعتی متفکر و تئوریسین برجسته‌ی خراسان به پایان می برم که زبان حال تمام مبارزان راه عدالت و آزادی است.
“اگر تنها ترین تنهاها شوم ، باز خدا هست ، او جانشین همه یی نداشتن هاست
نفرین و آفرین ها بی ثمر است
اگر تمامی خلق گرگهای هار شوند و از آسمان ، هول وکینه بر سرم بارد تو مهربان جاودان آسیب ناپذیر من هستی
ای پناهگاه ابدی! تو می توانی جانشین همه‌ی بی پناهی ها شوی”

>>>   عمر راوی
شرایط را برای داکتر پدرام روز به روز دشوارترمی سازند. یک روز برای ترورش نقشه می کشند،یک روز فرمان سنگسارش رامیدهند،یک روز در مجلس شورا بالایش حمله میکنند،حالابرایش پرونده میسازند که نیرومسلح غیر مسوول دارد ! راستی، میخواهم بدانم که اگر شما دوستان گرامی به جای داکتر پدرام می بودید، با همین حالت بی پولی، بی امکاناتی، چه میکردید؟! این گپها و حمایت های فیسبوکی راهیچ به حساب نیاورید،چون اکثر این « ما حمایت ات می کنیم » گفتن ها،صرف گپ مفت وخالی است.بسیاری کسان حاضر نیستند که روپیه و یک دالرخود را در حمایت از پدرام خرچ کنند. درعمل نیز، خیلی کسانی که باید و حتمن در کنار پدرام باشند، هیچگاهی به صورت درست و حسابی و همه جانبه در کنارش نایستاده اند. من میخواهم بدانم که مشوره شما به داکتر پدرام چیست که چه کند؟!

>>>   هرگاه کسی و یا کسانی با دسیسه کاری و توطعه سازی بخواهند نام اقای پدرام را از لست کاندان پارالمانی حذف کنند در حقیقت با این خیانت و شیطانت ارامی را درین کشور نمی خواهند و بدست خود به اصطلاح مردم قبر خود را میکند هیچ شونیستی و هیچ زورمندی و هیچ صاحب نفوذ مانع کاندید دلخواه مردم بخصوص ولایت بزرگ بدخشان مردم خردمند و علم پرور و وطندوست را در شورای ملی خانه ملت شده نمیتواند بزبان پشتو دخلکو زور دخدای زور هرکسی این گپ را نادیده بگیرد جاهل و نادان و کورو کر خواهد بود .

>>>   بسيار عالي
مگر فكر نكنم كه كسي در بين شان پيدا شوه اين حرف هاي اغاي پدرم را درك كنه

>>>   ظرورت نداری نامه بنویسی قبلا برایت رای دادم باز هم حمایت ات میکنم.
ملنگ

>>>   bericht gedeeld.
"پدرام را نمی‌شود حذف کرد، حتا ترور فزیکی‌اش معنای حذف او را کامل نمی‌کند- پدرام جزء معدود آدمهایی‌است که پس از مرگ هنوز زنده می ماند؛ او به قدر کافی سخن گفته است و بیان موضع داشته است،به زبان دیگر او(پدرام) مرگ را کشته است."

>>>   Salehzadh
ما از امروز علنا به حمایت از عبدالطیف پدرام وارد میدان خواهیم شد.
اما از جناب عبدلطیف پدرام تقاضا ی داریم، همانطوری در گذشته‌ها صدای برنده تر از شمشیر که بر گردن ظالم فرودش میاوردی، بلند تر و رساترش بساز. لرزانش مساز، صلابت‌ هیبت اش را از دست خواهد داد!.
به خدا پدرام سوگند که یار نیمه راه نیستیم.

>>>   عیب ات همین است که نوکر بیگانه هستی از نام مردم شریف بدخشان سو استفاده میکنی.
غلام علی

>>>   ی
هر نوشته من واکنشی است در برابر کنش اواغنه که افغانستان را میراث پدری خود می دانند . می دانم نیت شما نیک است و آرزو دارید به یک تفاهم بین القومی برسید ، اما انچی من حقیر تجربه دارم ، هرقدر از خود اعتکاف و از خود گذری کنید به همان اندازه اواغنه بالای شما شیرک می شوند .

>>>   یل سامانی
تا زمانی که در ساختار نظام سیاسی وتغییر در قانون اساسی کشور مبنی بر جایگاه دیگر اقوام روشن نشود مشکل افغانستان قرن ها باقی خواهد ماند...اگر مشارکت است باید ریاست جمهوری بین پشتون وتاجیک شکل نوبتی باشد نه انحصاری وتک قومی.
1

>>>   آقاي پدرام لطفأ از ماركردگي هاي ات در خدمت به مردم بدخشان نام ببر.. بجاي اينكه با دولت مشت و گريبان باشيد..

>>>   ای عجب دلتان بنگرفت و نشد جانتان ملول
زین هواهای عفن زین آب های ناگوار.‌‌
(جمال الدین اسماعیل..قرن پنج)
بازی که این روزها، نیروهای ظاهرا امنیت ملی با آبروی استاد خراسانی و آبروی اهل فرهنگ شروع کرده، شروع رو شدن زوال اخلاق عمومی است در افغانستان، اخلاق نتیجه فرهنگ است، وقتی رشوه و دزدی و دروغ و فحاشی مثل هوا در مملکت طبیعی شده، نتیجه فروریختن شالوده های فرهنگ است..اداره امنیت ملی، وظیفه اصلیش جلوگیری از ناامنی ست، یعنی با شیوه های طبقه بندی شده امنیتی چگونه از برنامه های مخرب علیه امنیت جلوگیری کنند.وظیفه امنیت سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم و عقده گشایی از نخبگان نیست. امنیت امانت مردم است نه وسیله خیانت و پرده دری و توطئه...امریکایی ها از دوره جدید حتی شنود تلفن های مردم را ممنوع کرده اند، شیوه های مدرن استخباراتی را جایگزین کرده اند.دوره ریاست آقای نبیل به این خاطر قابل ارج است که خودش انسانی نجیب بود و حفظ آبروی مردم را وظیفه خود می دانست..اما این روش جدیدی که مرسوم شده و کارمندان مخفی امنیت ملی را به خاطر بقه گری از هزار متری می شود شناخت، یا اینکه از شیوه های استخباراتی به جای کشف دشمن، در صدد تخریب دوستان می برآیند هیچ جای توجیه ندارد. بله امنیت این امکانات را دارد که هر کسی را بدنام بسازد برای همین هم تمام کارمندان سابق امنیت بعدها می توانند سوی استفاده کنند، آن کارمند و آن سیستم باید مجازات شود. باید سیستمی که به جای گرفتاری انتحاری و انفجاری ، شب و روز نگران خشتک مردم است، محاکمه شود. حیا آخرین لایه باقی مانده از اخلاق است و اگر پرده های حیا هم پاره شوند دیگر هیچ قدرتی شیراز های اخلاق را جمع نمی تواند. اگر کسی نسبت به آزار جنسی یا جسمی یا روحی شکایتی دارد، دادستانی مجری همین مسائل است.نهاد های نظامی به هیچ شکلی حق فضولی و ورود به حریم کسی را ندارند .باید آن ماموران و مدیر مربوط مجازات شود و اگر توطئه بوده که رئیس عمومی امنیت ملی برای این اوباشی گری باید محاکمه شود.
رضا روزبهان

>>>   پدرام مرد بزرگ و تاریخ است هیچکسی توانائی حذف آنرا ندارد . مردم ازان حمایه میکنند .

>>>   بالاخره - بالاخره وبالاخره حق در مقابل باطل پیروز میشود. خداوند (ج) صابران را دوست دارد.

>>>   پدرام با اندیشه خود مردم را تسخیر کرده نه با ملیت خود. ما مردم افغانستان به اندیشه همه گرایی احترام داریم نه به ملیت گرایی. اگر این دولت همه گرایی میبود قاتل که با دستار خود ربانی را به قتل رساند هر گز به این مقام نمیرساند پس معلوم است که نه برای ملت بل برای ملیت کار مینماید. احترام به جنین اشخاص بی حرمتی به کرامت انسانی است.

>>>   درود بر مرد سخن صاحب فهم لطیف پدرام
همیشه این سخن را باید دانست که::::
زمستان سر میرود و رو سیاهی فقط به ذغال میماند
حتما روز حق درستی فرا میرسد
گذشت آن زمانی که مردم چشم و گوش بسته بودند
اگر امروز یک لطیف پدرام هست فردا هزاران لطیف پدرام در این سرزمین آریایی رشد و نمو میابند پس هرگز فکر نکنند با این حذف کردن های فیزیکی اشخاص فهیم ویا همچنین تفکرات فاشیسمی و دیکتاتوری تبعیضی و ایجاد ناهنجارات بی معنا می توانند سایر قوم ها و مردم این آب و خاک رو نادیده بگیرند
زنده باد نسل آریایی
زنده باد سرزمین کهن خراسان
زنده باد فرزندان نسل آریایی
مرگ بر دیکتاتورهای مزدور قوم گرایی مزدور خارجی و پاکستانی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است