تاریخ انتشار: ۱۲:۲۶ ۱۳۹۷/۵/۲۷ | کد خبر: 153898 | منبع: | پرینت |
خون های ریخته در غزنی، بغلان، فاریاب، هلمند و لوگر خشک نشده بود که خون های دیگری در قلب افغانستان آن هم در یک نهاد که هدفش آموزش علم و معرفت بود به زمین ریخته شد. به باور من حضور نیروهای خارجی یکجا با این حاکمیت که بر جامعه افغانستان چیره شده اند، رسم کشتن فرزندان عدالت و آزادیخواه در افغانستان برنمی افتد و متروک نمی شود.
حکام موجود دوام شان به دو امر می تواند بستگی داشته باشد:
یا مردم این سرزمین پشتیبان شان باشند که در اینصورت هیچ نسل و هیچ اندیشه ای جز آقا بلی بودن دیگر حرفی به زبان نیاورد اگر پشتیبانی مردم را نداشته باشند که ندارند برای بقایشان هر روز رود خونی باید جاری باشد تا حضور قوت های خارجی در این حاکمیت را ضمانت کند.
اگر این حاکمیت و نیروهای خارجی پشتیبانی مردمی را می داشتند این همه کشتار از مردم برایشان ضروری نمی شد اگر از حمایت ملت برخوردار می بودند که با هر باد مخالفی پیکرشان به لرزه درنمی آمد بنابراین شیوه ی قدیمی تفرقه بیانداز حکومت کن با شنیدن این همه جنایات که کسی نیست به فریاد مردم برسد اندوهم بر نفرتم از بی کفایتی ها افزوده می شود اما اگر راستش را از من بپرسید نمی دانم چه بگویم که هم بیانگر ژرفای فاجعه باشد هم وسعت نفرتم نسبت به بی کفایتی های رژیم را نشان دهد و هم عظمت اندوهم را برساند.
سخن در برابر این همه جنایت کار آسانی نیست از سوی دیگر متاسفانه عوض اینکه در راه نجات وطن و نجات مردم خود استوار و پایدار با روحیه ملی گام برداریم همچنان درگیر دامن زدن به تعصبات قومی و زبانی و درگیر مباحثی هستیم که بیش از هر چیز شبیه بحث هایی است که نمی تواند دردی دوا کند و نه می تواند مجرمی را مجازات کند.
دیروز نوبت دیگری بود که اگر هوشیار نشویم نوبت ما هم خیلی دور نخواهند بود هموطن گرامی.
احمد سعیدی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است