دل آدم برای وطن می‌ سوزد. چقدر آدم کاری کم دارد!

این بیچاره، حمدالله محب کجا را بگیرد؟ تا سفیر می‌شود به او می‌ گویند بیا مشاور امنیت ملی رییس جمهور باش فردا به او می‌گویند: «شاغلی محب، می‌بینی که هرچه می‌گردیم آدم کاری پیدا نمی‌شود لطف کن همزمان هم مشاور رییس جمهور باش هم سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ».

بدبخت داکتر قیومی را ببینید. شش مسوولیت خطیر دولتی را همزمان بر دوش دارد هرچه می‌گوید «یکی بیاید حداقل مسوولیت وزارت مالیه را بر عهده بگیرد که کمرم شکست» کسی دست پیش نمی‌کند.

خدایی‌، رییس جمهور در میان تاجیک‌ها و هزاره‌ها و ازبک‌ها خیلی گشت تا یک نفر حسابی پیدا کند اما نیافت این است که با قلبی شکسته و جورابی کشال و رکوعی از یاد رفته برگشت و به هم‌ قبیله‌ای‌ های خود گفت: «بی‌ناموس‌ ها یک نفر آدم به دردبخور پرورش نداده‌اند. ما مجبوریم نود و هفت درصد مسوولیت‌های خطیر این وطن را بر عهده بگیریم. ما مجبوریم در شش وظیفه خدمت کنیم تاریخ این فداکاری را از ما می‌طلبد».

سخیداد هاتف

>>>   هههههههههههه خوشمم امد گپ ات

>>>   تشويش محب جان را نداشته باشيد، در كشور مستعمره مشاور شوراي امنيت و كابينه و پارلمان چه معني دارد، همه ما ميدانيم كه محب پناهنده لندن متخصص كمپيوتر ساينس است، و كدام تجربه كار، سياست و نظام را ندارد، مگر مشاور أصلي امنيت خانم امريكائي او ميباشد،

>>>   هاتف صاحب خودت بگو اگر کسی را می شناسی که زن امریکائی داشته باشد هرچه عاجل معرفی اش کن بعد ببین !

>>>   هاتف خلوت به من آواز داد
وام چنان کن که توان باز داد

>>>   من قبل از انتخاب محب جان شنيده ام كه او يك خانم افغان در لندن داشت، و از هم جدا شدند، و صاحب طفل از او هم ميباشد.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است