در نتیجه عملکردهای خلیلزاد، تاجیک ها از شریک قدرت به ابزار قدرت و توجیه گر قدرت برای نظام قبیله سالاری تبدیل شدند چنانچه عبدالله به مثابه شریک نیمی از قدرت و برنده انتخابات در حالت کما به سر می برد | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۶ ۱۳۹۷/۶/۴ | کد خبر: 154093 | منبع: | پرینت |
آمریکایی ها از زلمی خلیلزاد انتظار معجزه را دارند و این معجزه در توانایی خلیلزاد نیست.
با طرح سپردن قضیه افغانستان به دست زلمی خلیلزاد از سوی وزارت خارجه آمریکا کنش و واکنش های فراوان در مطبوعات داخلی و خارجی به میان آمده است که اینبار خلیلزاد چه گلی را به آب می دهد زیرا او نقش کلیدی در تک قومی حکومت سازی با پشتیبانی آمریکا دارد و در جلسه بن ستار سیرت را که برنده رای جلسه بود قربانی حامد کرزی کرد و در مجالس بزرگان (لوی جرگه) اضطراری و قانون اساسی روند افغان سازی کشور را تکمیل کرد.
در نتیجه عملکردهای خلیلزاد، تاجیک ها از شریک قدرت به ابزار قدرت و توجیه گر قدرت برای نظام قبیله سالاری تبدیل شدند چنانچه عبدالله به مثابه شریک نیمی از قدرت و برنده انتخابات در حالت کما به سر می برد. ویس برمک و داکتر ضیا در نقش فداییان قبیله اجرای وظیفه می نمایند، هزاره های حکومتی قانع شده اند که نفس بودن در حکومت از لطف قبیله است و سراپا در مدح قبیله قلم می زنند و بالاخره جامعه ترکتباران که صاحب اصلی ارگ در این دوره به شمار می روند در حالت گیجی و سردرگمی به سر می برند و هیج نمی دانند که چه کنند.
منظورم از این مقدمه این بود که فعلا در افغانستان حکومت تک قومی تکمیل گردیده است و نیازی در این زمینه برای خلیلزاد دیده نمی شود بنابراین آمریکایی ها با انتخاب خلیلزاد دو مقصد را دنبال می کنند.
اول: حفظ حالت موجود و مهندسی کردن انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری و جلوگیری از فروپاشی نظام کنونی در این زمینه خلیلزاد مشکل است که موفق گردد و نارضایتی از حکومت وحدت ملی در سطح است که بعید به نظر می رسد که خلیلزاد توان حل آن را داشته باشد.
دوم: اصلی ترین وظیفه خلیلزاد در این ماموریت پینه و بخیه کردن طالبان به بدنه حکومت تک قومی با وعده و وعیدهای قومی می باشد که مشکل است در این رابطه نیز سوزن خلیلزاد کارایی داشته باشد زیرا سوزنی که طالبان را بجای پینه زند به دست پاکستان است و اگر قرار باشد پاکستان این کار را بکند به هیج وجه از طریق خلیلزاد این کار را انجام نمی دهد.
در اینجا باید یاد آور شوم که موفقیت های خلیلزاد در برپایی حکومت تک قومی و احیای طالبان بیشتر به ضعف رهبران تاجیک، هزاره و ترکتبار ها تعلق می گیرد تا چال های خلیلزاد چون اینها بودند که معتاد به دالر و اخذ دالر شدند و خود را در بدل دالر تسلیم نمودند درحالیکه خلیلزاد بیشتر از اینها معتاد به دالر و اخذ دالر است و حتی در بدل دالر برای طالبان لابی گری می کرد اما هیچ وقت از ذهنیت قومی در مقابل دالر عبور نکرد.
حسن علی عدالت
>>> Ahmad Parwani
رفیق حمد الله مبارکت
شاید با خود بگویی درین کشور کی جهاد کرد، کی مقاومت کرد، کی علوم سیاسی خواند، کی سیاسی اندیشید، کی حزب ساخت، کی جنبش سیاسی شکل داد، کی ها اعتراض و مبارزه کردند، بچه های رهبر ها چقدر انتظار کشیدند، تیکه داران قومی چقدر برای حفظ و بقای خود شیطنت میکنند اما مشاور شورای امنیت ملی کشور، منی شدم که در هیچ کدام ازین امور درگیر نبودم اما راز اصلی به قدرت رسیدن در کشور را می دانستم که ..
>>> Zahir Ariaie
من چند روز قبل كه اقاى محب را در جلسات امنيتى ديدم اين سوال برايم خلق شد كه سفير در امريكا در چنين جلسه چرا حضور دارد؟
واقعيت آن است كه احتمالاً چند هفته قبل از (الف تا ى) اين تغيرات برنامه ريزى شده باشد !
>>> انتخابات را دولت میگذراند و حتی انتخابات ریاست جمهوری را هم میگذراند چون احزاب هم اعتبار مردمی برایشان نمانده و دولت ابزارهای خارجی و داخلی زیادی در اختیار دارد! حالت موجود هم رو به حفظ شدن است با استعفاهای نمایشی و اقتدار ارگ! پینه کردن طالبان هم به زور امریکا در منطقه ، حرکتهای مردمی و دادن بعضی چوکی ها به طالبان و گلبدین آسانترین کار برای پشتونهاست!
و مثل عبدالله دیگر غیرپشتونهای مخالف هم مشکلات وطن را درک کرده و در یک پلورالیزم قومی شرکت میکنند چون غربیها ناظر بر آینده مملکت شان است!
خلیلزاد پروژه اش امریکایی ساختن نظام دولتداری افغانستان است که به حمایت امریکا پیش میبرد.
اس پ هزاره
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است