تاریخ انتشار: ۰۹:۳۳ ۱۳۹۷/۶/۲۱ | کد خبر: 154563 | منبع: | پرینت |
هر آنچه امروز میبینیم و میکشیم ، تمام درد های زندانی در قفس سینه ، نفس های سنگین و تنگ ، لرزش دستان و بغض فرو خورده بر میگردد به طفولیت ما و مزخرفاتی که در کله ما فرو کرده اند.
روح پریشان و مریض، افسردگی، خستگی و بیباوری همه ناشی از وضعیت بد اجتماعی است. برای داشتن یک آینده خوب باید اجتماع را اصلاح کرد. در یک جامعه سالم ، روح انسان رشد میکند ، حسد میمیرد ، واژه ترس در قاموس زندگی کم رنگ میشود و برای برابری بیشتر میاندیشیم تا برتری جویی.
امروز در چهار اطراف ما رقابت ناسالم در جریان است. حسادت عاطفه و مهر را کشته است. از کودکی برای ما نیاموختند که همدیگر پذیر باشیم. ما کوشش برای بهتر بودن نکردیم ، بلکه سعی ما معطوف برتر بودن بوده است.
لذت می بریم وقتی کسی از پایین به ما نگاه کند. از در کنار هم ایستادن میترسیم. همین است که روح مریض بر اعمال و رفتار ما حاکم میشود. رابطه ها را در یک چشم به هم زدن فدای نفس سیری ناپذیر و لجام گسیخته خود میکنیم. جامعه را اصلاح کنیم، به فرزندان ما دوست داشتن را بیآموزیم، فرهنگ معذرت خواهی را رایج سازیم، برای پوشانیدن خطای خود بر دیگران نتازیم، و..... آنوقت درد ها میمیرند و ما زنده خواهیم ماند!
ورنه مجبوریم در هر رابطه ای نقطه بگذاریم و سر خط برویم.
مریم جدیر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است