گپ اول؛ رقابت ناسالم درونی و دو قطبی شدن "شورای مردمی جنبش روشنایی" نه به نفع سران شورا است نه به نفع مردم. شور بختانه باید گفت ادامه یافتن آنچه در دو روز اخیر تجربه شد در مرحله‌ای اول، وقت و انرژی سران شورای عالی را صرف رقابت و جدال ناسالم درونی می‌کند دوما، ادامه رقابت ناسالم و اعلامیه جنگی میان سران شورای عالی امید و اعتماد مردم را نسبت به چشم اندازه دراز مدتتر بیشتر از پیش آسیب می‌زند و سرخوردگی جمعی به بار می‌آورد.

اعلامیه جنگی و رقابت ناسالم سروران شورای عالی در حالی موضوعیت می‌یابد که روزمره اشرف غنی و حلقه فاشیستی اش روایت و حقایق را جعل می‌کنند. هر روز یک دروغ تازه به خورد مردم می دهند. هر روز یک توطیه‌ی خطرناک و تازه را علیه مردم به اجرا می‌گذارند.

گپ دوم؛ بخش جدی از ویرانی جامعه هزاره به این برمی‌گردد که در افغانستان پس از بابه مزاری، یاران و همسنگران بابه مبارزه برای داعیه تقسیم عادلانه قدرت در کشور را که جانمایه مبارزات بابه بود/می‌باشد را به انحراف کشاندند. سرنوشت جمعی مردم را قربانی رقابت‌های کوچک درونی کردند و سیاست ورزی مسوولانه را به حیثیت تراشی حقیرانه تقلیل دادند.

پیامد رقابت‌های ناسالم درونی و حیثیت تراشی های منزلتی میان یاران بابه مزاری این شد که حزب وحدت را چور اعلان کردند و پاره پاره کردند و هر کسی که دستش رسید یک پاره ای از کلیت کلان حزب وحدت را با تغییر در پسوند و پیشوند یک حزب جداگانه اعلام کردند.

دردمندانه و سوگوارانه باید گفت یاران بابه مزاری در سکوی ادای رهبری جامعه نه تنها حزب وحدت را چهارپاره کردند که عملا به جایگاه و حرمت شخص بابه نیز رحم نکردند متاسفانه در هفده سال گذشته تا توانستند حرمت و عزت بابه مزاری را به حراج گذاشتند و صرف بازی‌های امتیازگیرانه کوچک و حقیرانه شخصی کردند. بگذارید یک نمونه بیاورم.

همه مان می‌بینیم که همه ساله نیمه دوم ماه حوت به دلیل 22 حوت یا سالگرد بابه مزاری غرب کابل میدان جنگ منزلتی_حیثیتی یاران بابه می‌شود. این جنگ چنان رسوا و مضحک رقم می‌خورد که آدم حیران می‌ماند گریه کند یا بخندد. در جمعه‌ای که خلیلی در مصلی بابه مراسم سالگرد برگزار می‌کند محقق و شبکه ای از حاجی هایش دست دعا به آسمان بلند می‌کنند که خدایا باد و بارانت را چنان بفرست که حضور مردم در برنامه خلیلی را کمرنگتر از سال قبل بسازد و در جمعه ای که محقق در مصلی برنامه برگزار می‌کند همین سناریوی دعا برای باد و باران از سوی خلیلی و شبکه از حاجی هایش در دشت برچی تکرار می‌شود. این یک مورد از صدها مورد اشتباه و خطای سیاسی یاران بابه در قبال راه و اهداف سیاسی بابه مزاری است شرح بقیه اش باشد.

گپ سوم؛ به مساله‌ی جنبش روشنایی که برگردیم واقعیت تلخ این است که یاران و دوستان تصمیم‌گیرنده در "شورای عالی" راه را آنگونه که باید بروند نمی‌رود. از مراسم چهلم شهدای روشنایی تا هنوز مرحله به مرحله چیزهایی در درون اتفاق افتاده است که به صلاح نبوده است. از شرح جزییاتش بگذریم که در شرایط کنونی باز کردن این بحث‌ها بجای اینکه کمک کند آسیب می‌زند.

در این مجال فقط همین قدر یادآور می‌شوم که آنچه من از دو دستگی و چند دستگی که اخیرا مجازی شده می دانم این است که متاسفانه بخش اصلی و جدی این جدال درونی انتخابات محور است و این مایه نگرانی است. نشان دهنده‌ی برخوردهای غیر مسوولانه با سرنوشت مردم و سرنوشت جنبش روشنایی است.

در این خصوص گپ من این است که [انتخابات می‌رود، جنبش روشنایی می‌ماند]. گپ دیگر اینکه اگر قرار به کار سیاسی کردن باشد یک عالم مساله و یک عالم حرف دیگر و یک عالم سوژه و موضوع دیگر داریم که می‌توانیم با حساب کتاب کردنش به مردم مراجعه کنیم و منتظر نتیجه‌ی تصمیم، داوری و انتخاب مردم باشیم. انتخابات می‌رود و جنبش روشنایی می‌ماند فقط کافی است کمی مسوولانه تر حرکت کنیم.

گپ چهارم؛ خوب و خراب اعمال سیاسی ما محاسبه شدنی است امروز یا فردای نزدیک یا دورتر. حداقل کار و حداقل مسوولیت این است که اگر نمی‌توانیم کاری برای بهبود بخشیدن به وضعیت ویران کنونی انجام بدهیم شرایط و وضعیت را برای نسل های بعدی که یکی پی دیگر از راه می‌رسند و هر کدام حساب کتاب و آرزوهای خودشان را دارند خرابتر و متشنج تر نسازیم و دیواره‌ های اعتماد و امید را آسیب نزنیم.

بعنوان یک [عضو خیابانی جنبش] و بعنوان دوست و رفیق از سران تصمیم‌گیرنده در "شورای عالی مردمی" انتظار دارم به جدال دورنی ادامه ندهند چون "مصلحت نیست که از پرده بیرون افتد راز". کمی متوجه وضعیت باشیم اعلامیه جنگی و "چلونکی" جنگی در فضای مجازی همه را آسیب می‌زند. فقط کمی مسوولانه تر حرکت کنیم. همین!

آصف آشنا

>>>   این بیچاره انقدر عقده های قلبش علیه رئیس جمهور کشور بزرگ وبزرگتر شده است که اختلافات درونی که بین هزاره ها و بین حزب وحدت وجود دارد به شکل از اشکال انرا به رئیس جمهور کشور نسبت میدهد دور نیست انزمان که اقای اشنا به همراه خانم خود جنگ و جدال داشته باشد وانرا به رئیس جمهور نسبت دهد و رئیس جمهور را دران دخیل بداند مرض روانی این بیچاره انقدر نشو ونمو کرده که شاید در روزهای نزدیک قاتل بابه خودرا (مزاری) رئیس جمهور معرفی کند ملامت نیست بیچاره بسیار دست و پا زد تا به یک چوکی و مقام دست پیداکند ولی متاسفانه بنا بر بی کفایتی که دارد هرگز نتوانست به این ارمان دیرینه خود برسد بالاخره علیه رئیس جمهور کشور عقده گرفت وعقده های خودرا به همین نوشته ها میخواهد کاهش دهد به هرصورت مشوره بنده به رئیس جمهور کشور این است تا این بیچاره را دریکی از وزارت خانه های به صفت سخنگو یا معاون سخنگو توظیف نماید بدون سخنگویی این بیچاره به علم و تکنالوچی عصر حاضر بوی نمیبرد
سلمان نقوی از دشت برچی

>>>   سلمان نقوي اذ دشت برجي
شايد مثل تو در تمام قوم هزارها باشد اما جون آشنا فقط يكي است

>>>   همه گپهای این مرد حین واقعیت است خداوند روشن فکران مردم ماراتوفیق بدهد که روی اشخاص واقوام
فاشیست رابه جهانیان معرفی کنندکه همه دنیابدانندکه
حق وباطل چی است

>>>   بدان که باین بیچاره گی ، عقده وتعصب هرگزبآرمانت نمیرسی بیغم باش

>>>   بنده کاملآ با گفته های اقای سلمان نقوی از دشت برچی موافق میباشم
ارسلا از خنجان

>>>   قوم هزاره ، قوم فاشست فکرمیکنم این گپهای طفلانه درد رادوانمیکند بجز دربدری و قبلا تجربه شده که این قوم وقوم بازی نتیجه نداده بجزتباهی وانسان تمامش یک قوم است
به لحاظ خدا یکی شوید ، متحد شوید که پیروزشوید درغیر آن اگرچنین دنبوره بنوازیم منتظردربدریهای بیشترباشید

>>>   ریس جمهور همرایی مردم دشمنی دارد ولی شما اغایی آشنا در جمله مردم نمایید چرا جگرتون هستید چون شما نی در جمع انسان میاید و نی در جمع مردم و ونی ریس جمهور همرایی حیوانات دشمنی دارد.

>>>   محترم آصف آشنا کاملاٌ درست گفته است اما گفتن حقایق برای کسانیکه از راه دروغ و تذویر به مال و جاه رسیده اند خوش نمی خورد.

>>>   اقای سلمان نقوی از دشت برچی نظر تان درمورد اقای اشنا کاملا درست است این ادم درین روزها به مرض روانی گرفتار شده است هرچه عاجلتر باید به شفاخانه علی آباد معرفی شود درغیر ان اینده شان خیلی خطرناک ووخیم خواهد بود وبه سرنوشت نستو نادری گرفتار خواهد شد
خالد از هامبورگ

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است