ضرب المثل مشهوری داریم "نکوب در مردمان که می کوبند در تو"

دموکراسی فرمایشی را نه با پرتاپ بمب های طیارات 52 - B صادرکنید و نه هم به خانه زنبور دست بزنید زیرا "هرعمل از خود عکس العملی دارد". اروپا و امریکا در مجموع کشورهای غربی در شرایط فعلی با دو مشکل اساسی دست و پنجه نرم می‌کنند.
1. سیلی از ورود مهاجرت های غیرقانونی "انسان ها" به این کشورها که همین اکنون این کشورها با صدها مشکل روبرو است.
2. مهاجرت و هجوم بی سابقه زنبورها از جنوب آسیا، شرق آسیا و در کل مناطق جنگی که تا بحال جان چندین نفر را در فرانسه و چند کشور اروپایی را گرفته است.
با اینکه بقول معروف خورده کرده را نه درد است و نه درمان ولی راه حلی که ممالک غربی برای بیرونرفت از این دو معضل بزرگ دارند چیست؟

نخست؛ غرب بخاطر جلوگیری از این دو مشکل اساسی هیچ گزینه ای بجز اینکه هرگز نباید فرمان جنگ را در این جغرافیا زیر نام حقوق بشر و اعاده دموکراسی تمویل و صدور نمایند و سپس اختلافات را در این کشورها که سبب شعله ورشدن جنگ ها می شود نباید دامن بزنند و بگذارند که انسان ها و حتی جانوران در خانه و کاشانه خودشان به روش و شرایط خودشان انکشاف آرام و آسوده زندگی کنند.

ناگزیرا وقتی غربی ها بنابر دلایل معلومی این کشورها را به اثر توطیه های خویش ناآرام می‌سازند کاملا منطقی است که هیچ چیز دیگری در امان نخواهد ماند وهکذا وقتی شما خانه زنبور را شور می دهید باید عکس العمل و عواقب خطرناک حملات نیش زدن که ناشی از آوارگی است باید پیش بینی نمایند و این هر دو مشکل تحفه ظلم و مداخاله و بمباران بی 52 است که سبب فرار انسان ها و حتی جانوران از خانه و کاشانه شان می گردد.

بنابراین هرگاه این کشورهای مداخله گر وسلطه جو، سرزمین انسان ها وجانوران را آرام بگذارند و مردم هم که البته یک مقدار از این لجن زار بدبختی که خیالات میانتهی وعده های بی بنیاد این سلطه گران بیرون آیند متیقین هستم که هرگز این کشورها نه شاهد مشکل سیلی از مهاجرت های انسانی و نه هم مشکل خزندگان خواهند بود.

عطا صفوی

>>>   من تقریبا از چند سال به این طرف بع دوست های بین المللی!!! ما عرض مینمایم این شما هستید که اسباب هجرت واوارگی ملت عزیز نارا بمیان اورده اید وگرنه هرچاته خپل وطن کشمیر دی اگر ملیونها دالر بدهید افغانها وطن ابای خودرا ترک نمی نمایند از یکسو خانه وکاشانه اس مارا اتش میزنند وازسوی دیگر مردم مارا در مملکت های هود تخقیر می نمایند اصل هدف انها این است مه افغانهارا به تکلیف نمایند تا همه بسوی طالب وداعش بروند ویکبار دیگر مانند مجاهدین سابق که از برنامه های غرب وخلیج بی خبر بودند اینها را علیه دشمن های بالفعل وبالثوه ای خود استعمال نماینددر حالی که همه میدانندروپا وامریکا حیثیت زندانهای بزرگ را دارند که برای افغانها خصوصا کسانی که ذره ای ایمان ووجدان داشته باشد زندانی بیش نیست ولی از روی مجبوری برای جند صیاحی خودرا از شر حکمتیار وطالب وداعش به دور میسازند
تبنگ چی

>>>   اگر ضرب المثل می نویسید، لطفاّ آنرا درست بنویسید.
خورده [ خود] کرده را نه درد است و نه درمان.
"نکوب در مردمان که می کوبند در تو"
مزن به درِ مردم با انگشت، که میزند به درِ تو با مُشت.
بقیه تحلیل معقول و واقعی خوبیست.

>>>   آقای عطا صفوی!
ضرب المثل را که شما تذکرده داده اید که خودکرده را نه درد است نه درمان البته بفکر من بکلی اشتباه و دور از مفهوم است به این معنی که کسیکه درد نداشته باشد فلذا به درمان احتیاج ندارد> اگر چنین گفته شود که خود کرده را{درد} است نه درمان صحیح باشد . متاسفانه که بهمین تذکر در میان باسواد بی سواد ژورنالیست مروج است . حالا شما بگونید که ذکر کدام آن صحیح است؟
مصطفی احمدی

>>>   میگه ده مرگ بگی که به تب راضی شود.

جنگ عرب و اسراییل شروع شد،امریکا از اسراییل دفاع کرد و عرب ها شکست خوردند.
ایران و عرب ها سازمان اوپک را تشکیل کردند و نرخ نفت را بالا بردند،امریکا و اروپا به کمبود نفت و مشکلات اقتصادی دچار شدند.
ماشین جنگ امریکا در ویتنام که بواسطه نفت میچرخید،به مشکل مواجه شد و در نتیجه نکسن زییس جمهور وقت امریکا به چین سفر کرد و پیمان دوستی با چین کمونست و خروج نیرو هایش از ویتنام شروع کرد.
در امریکا ریچارد نکسن در قضیه واتر گیت متهم شد و مجبور به استعفی شد و در عوض اش جرالد فورد،بنیان گزار کمپنی فورد ،بخاطر راه حل وسایط نقلیه کم مصرف در امریکا رییس جمهور شد.
نزدیک شدن امریکایی ها با کمونست چین،پادشاه ایران را وادار ساحت تا با شوروی نزدیک شود و در نتیجه ریفورم ارضی در ایران و دادن رمین به دهقانان منجر شد .
در امریکا در انتخابات دموکرات ها برنده شدند و جیمی کارتر رییس جمهور امریکا شد و او خواست دوباره روابط خود را با ایران نزدیک کند.
درمراسم کریسمس جیمی کارتر به ایران آمد و مراسم کریسمس را یکجا با شاه ایران برگزار کرد.
روابط ایران و امریکا خوب شد و ایران و عربستان ،داود رییس جمهور افغانستان را نیز به سوی خود جذب کردند.
روابط داود خان با شوروی خراب شد و در نتیجه در افغانستان با کمک شوروی انقلاب شد.
در ایران نیز خطر به قدرت رسیدن حزب توده زیاد شد.
بنأ جیمی کارتر تجاوز شوروی را در افغانستان محکوم کرد و در عین حال رضا شاه را نیز خلع قدرت کردند و در عوض اش خمینی را آوردند و جمهوری اسلامی ساختند.
حزب توده کارکنان سفارت امریکا در ایران را گروگان گرفتند.
چنگ بین ایران و عراق شروع شد.حزب توده طرفدار عراق کمونست و صدام حسین شدند.
خمینی آنها را بنام منافقین یاد کرد و اکثر آنها یا اعدام شدند و یا به عراق فرار کردند و بعداً نام خود را تغیر دادند و بنام مجاهدین خلق یاد شدند.
در شوروی گرباچف روی کار آمد.
به کمک غرب،بین ایران و عراق آتش بس صورت گرفت و جنگ ایران و عراق ختم شد.
غرب از شوروی خواست که حالا نوبت شما است که جنگ را در افغانستان ختم کنید و قوای خود را از افغانستان بکشید.
توافقات ژنیو بین امریکا و شوروی و پاکستان و افغانستان امضأ شد و در نتیجه قوای شوروی از افغانستان خارج شد.
گرباچف به چین سفر کرد و دید که چین به کمک غرب که بعد از لشکر کشی شوروی به افغانستان،روابط جین و غرب نزدیک شده بود،به سرعت بطرف پیشرفت اقتصادی روان است.زیرا در چین در پهلوی تولیدات دولتی،به بخش خصوصی نیز اجازه سرمایه گزاری داده بود و کمپنی های خارجی در آنجا سرمایه گزاری کرده بودند.
گرباچف میخواست این سیستم اقتصادی مختلط را در شوروی نیز پیاده کند،اما به مشکلات اقتصادی دچار شد و از رفتار خود نیز ماند و رفتار کبک را نیز یاد نگرفت.
در نتیجه مشکلات اقتصادی شوروی زیاد تر شد و نارضایتی مردم زیاد تر شد و در نتیجه شوروی تجزیه شد و کمک نظامی و اقتصادی شوروی به افغانستان قطع شد و رژیم دموکراتیک افغانستان شکست خورد و مجاهدین وارد کابل شدند.
باقی مسایل را خودتان شاهد بودید.
این بود خلاصه یی از وقایع نیم قرن گذشته و تأثیرات آن بالای وقایع افغانستان.
تاریخ نویسان،درج تاریخ افغانستان کنند و استادان تاریخ دانشگاه ،درج پلان های درسی کنند.
اینها عبارت از واقعیت های حوادث نیم قرن گذشته و تأثیرات آن بالای حوادث افغانستان است که بدون جانبداری از کشوری و بدون طرفداری از کشوری نوشته شده است.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است